قاعده ۱/۵۸ مقرر می دارد درخواست ذیل ماده ۱۹ باید کتبی و موجه و مدلل باشد.[۶۳۸] از عبارات به کار رفته روشن نیست که آیا این اطلاعات که بر مبنای آن دولت درخواست عدم پذیرش موضوع در دیوان را می نماید باید به چه میزان دقیق و به جزییات پرداخته باشد؟ آیا اموری بیش از آنچه که در درخواست دولت خطاب به دادستان مبنی بر وانهادن رسیدگی به مراجع داخلی موضوع ماده ۲/۱۸ است باید مطلبی ارائه گردد؟ طبق قاعده ۱/۵۳ درخواستی که وفق ماده ۲/۱۸ تقدیم می شود باید کتبی و مشتمل بر اطلاعاتی دایر بر اقداماتی که دولت درخواست کننده انجام داده است باشد و این اقدام با توجه به ماده ۲/۱۸ به عمل آید .
ممکن است ایراد شود که اصطلاح «مبانی»[۶۳۹] شامل اطلاعات کلی است در حالی که «اطلاعات ناظر بر[۶۴۰]» مفهومی جزیی تر دارد. با توجه به ارجاعی که در قاعده ۵۳ درباره ارزیابی دادستان و تصمیم به تعلیق یا عدم تعلیق بیان شده و این واقعیت که دادستان مکلف به ارزیابی همین مساله وفق ماده ۱۹ است به نظر می رسد دامنه اطلاعاتی که دولت ارائه می نماید باید به همان گستردگی باشد که در زمان مواجهه با درخواست تعلیق می نماید.
البته در موردی که دولت عضوی که مستقیماً موضوع تحقیق دادستان نیست، ایراد را مطرح می کند نمی توان انتظار داشت که جزییات فراوانی را در اختیار داشته باشد. هیچ مقرره ای در ادبیات دیوان وجود ندارد که صراحتاً لازم دانسته باشد، دولت ایراد کننده مکلف است اطلاعات دقیق و جزیی تری به نسبت اطلاعات زمانی که درخواست وانهادن تعقیب به نفع خود را ارائه می نماید ارائه کند. این موضوع یکی از مشکلات تحمیل بار اثبات قابلیت پذیرش به دادستان می باشد.
باید اشاره کرد که دیوان می تواند به استناد ماده ۹۳ _در موضوع ضرورت همکاری دولتها با دیوان در امر رسیدگی_ از دولت ها بخواهد که اطلاعات دقیق از رسیدگی ها و اقدامات خود به دیوان ارائه نمایند.این حکم شامل گستره وسیعی از اقدامات دولت می گردد.
به علاوه دادستان ممکن است وفق ماده ۱۱/۱۹ از دولتها درخواست کند، در مواردی که تحقیقات به نفع دولت داخلی معلق می گردد، دولت مزبور باید اطلاعات مربوط به رسیدگی را به دادستان ارائه نمایند.
ممکن است قاعده ۵۸ به این شکل تفسیر شود که این قاعده مستلزم ارائه اطلاعات دقیق است. حکم مزبور در راستای تکلیف دبیر کل دیوان دایر بر ارائه اطلاعات به طرفهای ذیربط یا مطرح کنندگان ایراد عدم قابلیت پذیرش موضوع در دیوان باید تفسیر گردد[۶۴۱].
در پایان این بند باید خاطر نشان کرد: اگر اطلاعاتی را که دولت به دادستان ارائه می کند ناکافی باشد و دیوان نتواند قابل پذیرش بودن را به این جهت احراز نماید این امر خود قرینه ای بر ناتوانی و یا عدم تمایل دولت ذیربط به شمار خواهد آمد.
۳)- آیین طرح ایراد عدم قابلیت پذیرش
ماده ۱۹ هیچ رهنمودی از شیوه طرح ایراد ارائه نکرده است؛ لکن قاعده ۲/۵۸ مقرر کرده است که دیوان در خصوص شیوه ایراد باید اظهار نظر کند و مقرر کرده دیوان در این راستا می تواند جلسه استماعی برگذار نماید و البته کم و کیف آن به عهده خود دیوان می باشد[۶۴۲].
این انعطاف پذیری به دیوان اجازه می دهد تا در خصوص مسایل با تاثیرگذاری بیشتری اقدام نماید و به منافع موجود نیز توجه خاص داشته باشد و در عین حال، این شیوه ضامن امنیت و تمامیت و استقلال رسیدگی های دیوان خواهد بود.
با توجه به ضابطه ای که از دادرسی موثر ارائه شده است، مادامی که ایراد، موجب اطاله مخل عدالت و دادرسی پدید نیاید، باید به ایرادات توجه گردد[۶۴۳]. انسجام رسیدگی بر صرف هزینه و زمان بسیار مثبت است. تشکیل جلسه برای بررسی قابل پذیرش موضوع موجب به تاخیر افتادن اجرای عدالت می گردد اما موثر و دقیق بودن از اولویت بیشتری برخوردار است چرا که فوریت اجرای عدالت پس از دقت در اجرای عدالت واجد اهمیت است و فوریتی که مقدمه تضییع حق باشد ارزش و اعتباری ندارد.
طبیعتاً ابتدا باید صلاحیت و قابلیت پذیرش موضوع در مرجع قضایی پیش از ورود در ماهیت آن احراز گردد.
طبق قاعده ۳/۵۸ دیوان پس از دریافت ایراد عدم قابلیت پذیرش، باید آن را به دادستان و طرف ذینفع دیگر ابلاغ نماید. این دو طرف ملاحظات خود را در ارتباط با درخواست مزبور در بازه زمانی که شعبه تعیین می نماید کتباً اعلام می نماید. این قاعده نشانگر نقش یکسان دادستان و طرف مقابل در رسیدگی های ترافعی است که به یک نسبت از اطلاعات بهره می برند و از جایگاه یکسانی برخوردار می باشند و اطلاعات در اولین فرصت در اختیار ایشان قرار داده می شود و ایشان از فرصت یکسانی نیز برای بررسی و پاسخ به آن برخوردارند[۶۴۴].
۴)- رای ابتدایی در باب قابلیت پذیرش
طبق ماده ۳/۱۹[۶۴۵] دادستان می تواند ابتدائاً از دیوان در باب صلاحیت و مساله قابلیت پذیرش درخواست رای مشورتی نماید. با توجه به اینکه در بند ۲ افراد متعددی می توانند به طرح ایراد بپردازند، این خطر باقی است که این افراد ایرادات خود را دستاویزی برای اطاله دادرسی قرار دهند؛ ماده ۱۹ در مقام کاستن از این خطر است.
دادستان وفق ماده ۸/۱۹ می تواند با دریافت حکم از شعبه مقدماتی جلوی طرح ایرادات بعدی را بگیرد. هرچند این حکم مانع طرح ایرادات بعدی نیست ولی محدوده ایرادات بعدی را تنگ می کند به این نحو که صرفاً دلایل جدید و تغییر ویژه در اوضاع و احوال می تواند مجوزی برای ایراد تلقی گردد. ممکن است ایراد گردد که به این ترتیب دادستان حق دارد ایرادات قابل طرح را توام با پرونده پیش از آغاز محاکمه به نظر دادگاه برساند و موجب انحراف دادگاه از بی طرفی گردد. اما این اشکال وارد به نظر نمی رسد چرا که در مواردی که خارج از عدالت و بی طرفی موضعی اتخاذ گردد یقیناً ابزارهای نظارتی متعدد دیوان در خصوص موضوع اعمال می گردد.
۵)- نقش اشخاص ثالث در فرایند بررسی قابلیت پذیرش
اظهارات افراد و مراجع مختلف، می تواند در تدارک دلایل برای دیوان بسیار موثر باشد. طبق ماده ۳/۱۹ کسانی که وفق ماده ۱۹ وضعیتی را به دادستان ارجاع نموده اند و همچنین بزهدیدگان، می توانند ملاحظات خود را نزد دیوان ثبت نمایند.
این امر موید آن است که دیوان اطلاعات موجود را دریافت می کند؛ به علاوه حق بزهدیده در اعلام ملاحظات خود در خصوص موضوع محترم داشته شده است.
این حق بزهدیدگان قبلا نیز در اصل ب/۶/الف اصول اساسی سازمان ملل متحد در باب استقلال قضایی[۶۴۶] نیز آمده بود که متضمن اجرای عدالت ترمیمی کارآمد نیز می باشد.
قاعده ۱/۵۹ نیز موید همین امر است، این مستند می گوید حق ثبت ملاحظات ناظر بر بند های ۱ و ۲و ۳ ماده ۱۹ می باشد.
جالب است که در ماده ۳/۱۹ از دولتی که در حال تحقیق و تعقیب است سخنی به میان نیامده مضافاً اینکه در قواعد ۵۸ و ۵۹ _که به معرفی مخاطبان دریافت اعلامیه و ارائه کنندگان دیدگاه می پردازد_ نیز از این دولتها سخنی به میان نیامده است. البته چنین دولتی معمولاً می تواند ایراد خود را مطرح نماید چرا که اگر معتقد باشیم، سکوت اساسنامه در این مورد در مقام بیان است مغایر با روح اساسنامه و اصول حاکم بر آن خواهد بود.
قاعده ۱/۵۹ مقرر کرده که دبیر کل دیوان باید اطلاعات کافی را در قالب اعلامیه برای ارجاع کنندگان موضوع به دیوان و بزهدیدگان و سایر فراهم کنندگان اطلاعات ارسال نماید تا امکان مناسبی برای طرح ایراد آنان فراهم آورد؛ البته این تدبیر به منظور غربال اطلاعات دریافتی است.
ثبت اظهارات افراد و مراجع، دلایل قابل اتکایی را برای دیوان در رسیدگی به موضوع فراهم می آورد؛ هرچند که ایراد شده است که این روش موجب می شود به بی طرفی دیوان در رسیدگی به موضع، سوء ظن ایجاد شود.
در پایان باید خاطر نشان کرد، ثبت اظهارات ممکن است کتبی و یا شفاهی باشد.[۶۴۷]
۶)- محدودیت های حق طرح ایراد به قابلیت پذیرش
طرح ایراد به قابل پذیرش بودن موضوع صرفاً یک بار و پیش از محاکمه ممکن می باشد. ماده ۴/۱۹ مقرر داشته ایراد به قابلیت پذیرش و صلاحیت یک بار و پیش از محاکمه مقدور می باشد. فایده این تحدید، کاستن موجبات اطاله دادرسی می باشد.
ماده ۷/۱۹ نیز مقرر کرده است که ایراد به قابلیت پذیرش موجب تعلیق اقدامات دادستان است.
البته باید این نکته را در نظر گرفت که اگر تعداد ایرادات نامحدود باشد عدالت به چالش کشیده می شود؛ که تهیه کنندگان اساسنامه، چاره آن را در اخذ رای مقدماتی در باب قابل پذیرش دانستن موضوع از منظر دیوان دیده اند. دادستان می تواند با اخذ رای ابتدایی دایر بر صلاحیت و قابلیت پذیرش، مانع ایرادات بعدی و اطاله دادرسی گردد هرچند که اخذ چنین حکمی نیز موجب اطاله می باشد.
ایجاد محدودیت در طرح ایراد به منظور جلوگیری از اطاله دادرسی است.
قاعده ۲/۵۸ مقرر داشته که شعبه رسیدگی کننده ممکن است ایراد یا پرسشی را در مورد رسیدگی های در محاکمه را به شرطی که موجب اطاله نباشد انجام دهد.
این مقرره موجب می شود که ایرادات مختلف از سوی طرف های متعدد مطرح گردد و شعبه هم افراد ذی مدخل را مورد درخواست یا تشویق قرار دهد تا ایرادات خود را در اولین جلسه استماع ثبت کنند و البته هیچ محدوده زمانی در ماده ۴/۱۹ تعیین نشده است. البته در ماده ۵/۱۹ قیدی به کار رفته است که به موجب آن، دولت مکلف است ایراد خود را در اولین فرصت مطرح نماید. اگر دولتی پیش از شروع محاکمه به طرح ایراد نپرداخته باشد، دیوان می تواند وفق ماده ۴/۱۹ به آن ایراد بیش از یک بار و پس از شروع محاکمه نیز رسیدگی نماید.
طبق ماده ۱/۱۹ دیوان باید قانع شود که صلاحیت نسبت به موضوع را دارد و مکلف است رسیدگی دادگاه را با احراز عدم صلاحیت متوقف نماید.
ایراد عدم صلاحیت به نسبت ایراد عدم قابلیت پذیرش از اهمیت بیشتری برخوردار است و از همان ابتدا به صورت ویژه ای مورد توجه می باشد اما ایراد عدم قابلیت پذیرشی که پس از شروع به محاکمه مطرح می شود صرفاً می تواند بر اساس ماده ج/۱/۱۷ یعنی منع محاکمه مجدد مطرح گردد. منطقی است که این مبنای ایراد متکی به یکی از حقوق بنیادین بشر است لکن بسیار مشکل است که تعقیبی را که یک دولت در این مقطع شروع می کند، بتوان واقعی تصور کرد.
مقررات اساسنامه، مهلت اعتراض به قابلیت پذیرش دعوی در در دیوان را به قید فوریت و در اولین فرصت دانسته اند؛ که شایسته بررسی مفهومی می باشد. ماده ۵/۱۹ مقرر داشته که دولت موضوع ماده ب/۲/۱۹ باید در اولین فرصت ایراد خود را مطرح نماید. هدف این بند نیز مبارزه با اطاله دادرسی است. معیار نزدیک ترین زمان چیست؟
به نظر می رسد، در خصوص دولت هایی که اعلامیه دادستان را دریافت نمی کنند، زمانی که از اقدام دیوان در قابل پذیرش دانستن موضوع مطلع می شوند، اولین فرصت تلقی شود؛ و در مورد دولت هایی که اعلامیه دادستان به آنان ارسال می شود، اولین فرصت، هنگامی باشد که به دولت مزبور اعلامیه دادستان واصل شده باشد.
به هر حال اگر دیوان متعاقب بررسی ابتدایی ایراد مطروحه متوجه شود پرونده قابل پذیرش نیست نمی توان نسبت به آن بی تفاوت باشد، همین تکلیف متوجه دادستان هم هست و باید به صورت متوالی نسبت به وجود صلاحیت و قابلیت پذیرش مطمئن باشد. ارزیابی پیوسته اطلاعات شامل ارزیابی اطلاعات واصله خارج از مهلت هم بشود.
پرسشی که در این باره قابل طرح است اینکه آیا عدم طرح ایراد از سوی دولت، به معنای اسقاط حق مزبور به شمار می رود؟
در پاسخ باید اذعان داشت: در مواردی که موضع صریحی از سوی دولت وجود نداشته باشد اصل صلاحیت تکمیلی اجازه نمی دهد که عدم طرح ایراد عدم قابلیت پذیرش به مثابه اسقاط حق ایراد تلقی گردد.
۷)- مرجع دریافت ایراد عدم قابلیت پذیرش
ماده ۶/۱۹ دریافت کننده ایراد را معین نموده است. پیش از تایید اتهامات، ایرادات مطروحه باید به شعبه مقدماتی و پس از آن باید به شعبه محاکماتی تقدیم گردد.
اگر در فاصله پس از تایید اتهامات و قبل از تشکیل شعبه محاکماتی، دولتی مبادرت به طرح ایراد نماید، طبق مقررات قواعد دادرسی و ادله، این ایراد باید به ریاست دیوان تقدیم گردد تا بلافاصله پس از تشکیل شعبه وفق قاعده ۱۳۰ با رعایت قاعده ۶۰ این ایراد به آن شعبه ارسال گردد.
اگر ایراد در زمان شروع محاکمه یا پس از آن مطرح شود، آن ایراد باید به رییس شعبه و شعبه محاکماتی ارجاع گردد[۶۴۸] .
۸)- اثر طرح ایراد و اقدامات بعدی
ماده ۷/۱۹ مقرر داشته است همین که ایراد عدم قابلیت پذیرش مطرح می گردد تا زمانی که دادگاه وفق ماده ۱۷ اتخاذ تصمیم نماید، تحقیقات دادستان معلق می ماند. اگر این مقرره با حکم ماده ۳/۸۲ _که مقرر داشته است تجدید نظر خواهی به خودی خود اثر تعلیقی ندارد مگر اینکه شعبه تجدید نظر چنین دستوری صادر نماید_ توامان ملاحظه گردند، این نکته را در می یابیم که دادستان تحقیقات خود را به محض آنکه حسب مورد، شعبه مقدماتی یا شعبه محاکماتی موضع خود را در باب ایراد مطروحه روشن از سر خواهد گرفت.
در پیش نویسی که کمیته تدوین مقدماتی تهیه کرده بود پیشنهاد آن بود که هر درخواست یا ایرادی که مطرح می گردد باید مانع تحقیقات دادستان باشد مضافاً اینکه شروع تحقیقات دادستان در صورت رد ایراد توسط مرجع صالح، مجدداً محتاج اخذ مجوز توسط دادستان باشد که این محدودیت در اساسنامه وجود ندارد[۶۴۹].
تفاوت دیگر مقررات موجود با آنچه که قبلاً پیشنهاد شده بود این است که صرفاً ایراداتی که از سوی دولتها مطرح می گردد و نه ایراداتی که اشخاص مطرح می کنند واجد اثر تعلیقی است چرا که اصل صلاحیت تکمیلی به عنوان حق دولت مطرح است و نه حق افراد.
دادستان می تواند در مدت تعلیق، اقدامات تحقیقی لازم را صورت دهد و همچنین به تکمیل تحقیقات قبلی بپردازد. ماده ۸/۱۹ برای ایجاد تعادل میان ضرورت رسیدگی موثر به جنایات بین المللی و پاسداشت مقتضیات اصل صلاحیت تکمیلی، تدبیری اندیشیده است تا در زمان معلق بودن تحقیقات دادستان اقدامات لازم قابل انجام باشد.
در مواردی که در زمان تحقیقات یک موقعیت استثنایی و منحصر به فردی پیش آید دادستان می تواند علیرغم اثر تعلیقی ایراد عدم قابلیت پذیرش، از دیوان درخواست کند که اقدامات ضروری ماده ۶/۱۸ را انجام دهد یا اظهارات و شهادت هایی را که در حال جمع آوری بوده است تکمیل نماید و همچنین مانع متواری شدن افراد توقیف شده گردد.
هر چند در ماده ۸/۱۹ تفاوتی میان ایرادی که به صلاحیت گرفته می شود و ایرادی که متوجه قابلیت پذیرش است تصریح نشده است ولی به نظر می رسد که این مقرره صرفاً ناظر بر تعلیق هایی باشد که در پی ایراد عدم قابلیت پذیرش مطرح می گردد باشد.
اگر دادستان نتواند شعبه را قانع کند که اقداماتش به حکم قانون ضروری است؛ به آن معناست که تعلیق تماماً باید رعایت شود.
نمودار (۴ـ ۵)ـ میانگین ارزیابی از وضعیت ارزشهای دموکراتیک در جامعه بر اساس مقیاس ۱ تا ۱۰۰
۴-۲- تحلیل استنباطی دادهها
در این قسمت به بررسی آماری فرضیات تحقیق میپردازیم. تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون به همراه تحلیل ضرایب همبستگی برای این منظور بهکار گرفته شدهاند. برای انجام آزمون تحلیل واریانس یکی از شروط آن این است که توزیع متغیر آزمون به طور قابل قبولی نرمال باشد. برای این منظور، با بهره گرفتن از آزمون کولموگرف اسمیرنف تک نمونهای ارزشهای دموکراتیک (تساهل سیاسی، آزادی سیاسی و مشارکت سیاسی) به عنوان متغیرهای وابسته اصلی مورد آزمون قرار گرفت.
بعد از انجام آزمون مشخص شد که برای متغیر میزان تمایل به ارزشهای دموکراتیک سطح معنی داری ۱۱/۰ شد. چونsig>0/05 شده است، بنابراین فرضیه صفر رد نمیشود و توزیع داده ها نرمال است[۲۷].
۴-۲-۱- آزمون تفاوت میانگین پذیرش ارزشهای دموکراتیک بین سه نسل
فرضیه اول: میزان پذیرش ارزشهای دموکراتیک در بین نسلها متفاوت است.
روش تحلیل آزمون آنووا (ANOVA) - تحلیل واریانس - میباشد. مقدار f برابر ۲۸/۲۳ شده است. سطح معنیداری آزمون نیز از ۰۵/۰ کمتر است، بنابراین بین میانگین میزان پذیرش ارزشهای دموکراتیک در بین نسلها تفاوت معنیداری وجود دارد. به عبارت دقیقتر، حداقل میانگین میزان پذیرش ارزش دموکراتیک یکی از گروه ها با بقیه تفاوت معنیداری دارد. بنا براین فرضیه اول تأیید میشود.
جدول(۴-۱۷) میزان پذیرش ارزشهای دموکراتیک در سه نسل
سطح معنی داری | f | مجذور میانگین | درجه آزادی | مجموع مجذورات | |
۰۰۰/۰ | ۲۸/۲۳ | ۷۰/۱۹ | ۲ | ۴۰/۳۹ | بین گروه ها |
۸۵/۰ | ۴۷ | ۷۷/۳۹ | درون گروه ها | ||
۴۹ | ۱۷/۷۹ | کل |
۴
۴-۲-۲- مقایسه زوجی میانگین پذیرش ارزش دموکراتیک نسلها
فرضیه دوم: نسلهای پس از انقلاب (جوانتر) بیشتر از سایر نسلها به ارزشهای دموکراتیک تمایل دارند.
با بهره گرفتن از آزمون توکی (TUKEY)میتوان مقایسههای زوجی را انجام داد تا مشخص شود میانگین کدام دو گروه با یکدیگر تفاوت معنیداری دارد. در جدول زیر مشاهده میشود که تفاوت میانگین پذیرش ارزشهای دموکراتیک نسل سوم و دوم معنی دار نیست (sig=0/31) و همینطور اختلاف میانگین پذیرش ارزشهای دموکراتیک نسل اول و سوم نیز معنیدار نشده است (sig=0/17 ).
تا اینجا فرضیه دوم ما رد شده است. اما اختلاف میانگین پذیرش ارزشهای دموکراتیک نسل اول و دوم ۴۴/۳ شده است. در ستون سطح معنیداری هم مشخص میشود، که اختلاف میانگین نسل اول و نسل دوم معنیدار بوده است (SIG= 0/004 ) اما همانطورکه در اختلاف میانگین نسلها ملاحظه میشود، تمایل به ارزشهای دموکراتیک در نسل دوم پایینتر از نسل اول میباشد. بنابراین میتوان فرضیه دوم را درخصوص اختلاف معنیدار نسل اول و نسل دوم پذیرفت. اما این که نسل جوانتر تمایل بیشتری به ارزشهای دموکراتیک دارد، رد میشود.
پروتکل های مبتنی بر مکان[۵۵]: اکثر پروتکل های مسیریابی برای شبکه های حسگر بی سیم ، به اطلاعات مکانی حسگرها نیاز دارند. در اکثر موارد این اطلاعات برای محاسبه فاصله بین حسگرها به منظور تخمین مقدار انرژی مورد نیاز برای ارسال داده ها به کار گرفته می شوند. با توجه به اینکه هیچ شمای آدرس دهی اساسی مثل IP در شبکه های حسگر بی سیم وجود ندارد ، اطلاعات جغرافیایی می تواند کمک بسیار مفیدی برای استفاده کارآمد از انرژی باشد. برخی از پروتکل های این دسته در ابتدا برای شبکه های adhoc طراحی شده اند ولی با این وجود در شبکه های حسگر بی سیم نیز کاربرد دارند. برخی از پروتکل هایی که برای شبکه های adhoc طراحی شده اند ، برای شبکه های حسگر بی سیم مناسب نیستند ، زیرا در طراحی آنها انرژی حسگرها مورد توجه قرار نگرفته است
در پروتکل های بر مبنای جریان شبکه ، مسیریابی و تعیین مسیرها به عنوان یک مساله جریان شبکه مطرح می شود و این مساله توسط روش های فعلی برای آن ، حل می شود. در پروتکل های بر مبنای Qos تاخیر ارسال داده به عنوان مساله اصلی مطرح می شود
در زیر چند پارامتر که برای پروتکل های مسیریابی در شبکه های حسگر بی سیم مورد نظر قرار می گیرند ، مطرح شده اند :
۲-۲ پارامترهای موردنظر در پروتکل های مسیر یابی
۲-۲-۱دینامیک شبکه
اکثرا حسگرها در شبکه های حسگر بی سیم ثابت هستند. فقط بعضی از شبکه ها وجود دارند که در آن برخی از حسگرها متحرک هستند. در حضور حسگرهای متحرک ، مساله پایداری مسیرها امر بسیار مهمی است. از طرفی خود پارامتر در حال اندازه گیری ، می تواند حالت استاتیک و یا دینامیک داشته باشد. مثلا در یک کاربرد تعقیب و تشخیص هدف ، شبکه حالت دینامیک به خود می گیرد، در صورتی که مثلا برای تشخیص آتش در یک جنگل دیگر اینطور نیست و شبکه حالت ثابت دارد. در حالت دینامیک ، داده ها از حسگرها به صورت متناوب به ایستگاه پایه فرستاده می شوند در صورتی که در حالت ثابت هر وقت پدیده ای رخ می دهد به ایستگاه پایه گزارش می شود.
۲-۲-۲جایگذاری حسگرها در شبکه
با توجه به کاربردهای مختلف ، جایگذاری حسگرها در شبکه های مختلف با یکدیگر متفاوت می باشند که این امر می تواند در کارایی کل شبکه تاثیر مستقیم بگذارد. در برخی از کاربردها ، مکان حسگرها از قبل تعیین شده است اما در اکثر شبکه های حسگر بی سیم به این صورت نیست.
در شبکه هایی که مکان حسگرها از قبل معین شده ، اطلاعات نیز از طریق مسیرهای از قبل تعیین شده ارسال می شوند. اما در شبکه هایی که مکان از قبل مشخص نشده باید حسگرها به صورت خودکار مسیریابی را انجام دهند. معمولا شبکه ها به این صورت هستند و برای این شبکه ها ایجاد زیر ساخت مناسب در کارایی سیستم تاثیر بسزایی دارد.
۲-۲-۳محدودیت انرژی
در طی مراحل طراحی زیر ساخت شبکه ، ایجاد مسیرها شدیدا تحت تاثیر محدودیت انرژی حسگرها قرار می گیرد. با توجه به اینکه توان ارسال به صورت بی سیم با توان دوم ( و بالاتر ) مسافت رابطه مستقیم دارد، استفاده از روش های ارسال چندگامی باعث می شود تا توان کمتری تلف شود. اما استفاده از این روش باعث ایجاد مشکلاتی در مدیریت همبندی و کنترل دسترسی به محیط انتقال می شود.
مدل انتقال اطلاعات
بنابر کاربرد یک شبکه حسگر بی سیم ، مدل انتقال اطلاعات در آن می تواند پیوسته[۵۶] ، بسته به اتفاق[۵۷] ، بسته به درخواست[۵۸] و یا ترکیبی از این ها باشد.
در حالت پیوسته ، هر حسگر اطلاعات خود را به صورت متناوب ارسال می دارد. در حالت بسته به اتفاق ، هر وقت اتفاقی از قبل تعیین شده در یک بخش از شبکه به وقوع بپیوندد، این اتفاق گزارش می شود. در حالت بسته به درخواست ، از طرف ایستگاه پایه یک درخواست در شبکه منتشر شده و به حسگرهای دلخواه می رسد. حسگرهای مورد نظر نیز پاسخ مناسب را می دهند. برخی از شبکه ها از ترکیب این مدل ها استفاده می کنند. از نقطه نظر کم کردن مصرف انرژی و پایداری مسیرهای ایجاد شده ، مدل انتقال اطلاعات بسیار مورد اهمیت است. مثلا در یک کاربرد تشخیص آتش در جنگل، استفاده از یک پروتکل با مدل انتقال اطلاعات بسته به اتفاق بسیار کارا و مناسب است.
۲-۲-۵ ترکیب داده [۵۹]ها:
بسیاری از حسگرها ممکن است داده های تکراری تولید کنند. با بهره گرفتن از تکنیک ترکیب داده ها می توان از حجم اطلاعات ارسالی تا حد زیادی کم کرد. با توجه به اینکه پردازش اطلاعات کمتر از ارسال اطلاعات توان تلف می کند، ترکیب اطلاعات بسیار مهم جلوه می کند و به همین دلیل در بسیاری از پروتکل ها از این تکنیک استفاده شده است. می توان با بهره گرفتن از تکنیک های پردازش سیگنال اطلاعات دقیق تری بدست آورد که به این روش Data Fusion می گویند که یکی از روش های آن روش شکل دهی پرتو می باشد
۲-۳ پروتکل های مسیریابی
۲-۳-۱ روش سیل آسا[۶۰]
در روش سیل آسا [۶۷] یک گره جهت پراکندن قسمتی از داده ها در طول شبکه ، یک نسخهاز داده مورد نظر را به هریک از همسایگان خود ارسال میکند. هروقت یک گره ، داده جدیدی دریافت کرد، از آن نسخه برداری میکند و داده را به همسایه هایش (به جز گرهی که داده را از آن دریافت کرده است.)ارسال میکند.الگوریتم زمانی همگرا میشود یا پایان می یابد که تمامی گره ها یک نسخه از داده را دریافت کنند.
زمانی که طول میکشد تا دسته ای از گره ها مقداری از داده را دریافت و سپس ارسال کنند، یک دور نامیده میشود.الگوریتم سیل آسا در زمانO(d) دور، همگرا میشود که d قطر شبکه است چون برای یک قطعه داده d دور طول میکشد تا از یک انتهای شبکه به انتهای دیگر حرکت کند . سه مورد از نقاط ضعف روش ارسال ساده جهت استفاده از آن در شبکه های حسگر در زیر آورده شده است[۶۸]:
انفجار[۶۱]: در روش سنتی سیل آسا ، یک گره همیشه داده ها را به همسایگانش، بدون در نظر گرفتن اینکه آیا آن همسایه، داده را قبلا دریافت کرده یا خیر، ارسال میکند.این عمل باعث بوجود آمدن مشکل انفجار میشود که در شکل ۲-۳ آورده شده است.در این شکل گرهA پخش سیل آسا را با ارسال داده ها به همسایگانش یعنی گره هایB,C آغاز میکند.این گره ها داده ها را دریافت یکنند و یک نسخه از آن را به همسایه مشترکشان یعنی گرهD ارسال میکنند.
شکل ۲-۱ :پدیده انفجار[۸۰]
هم پوشانی:حسگرها معمولا نواحی جغرافیایی مشترکی را پوشش میدهند و گره ها معمولا قطعه داده هایی از حسگرها را دریافت میکنند که باهم همپوشانی دارند. شکل۲-۲ نشان میدهد که هنگامی که دو گره A,B داده هایی را که هم پوشانی دارند دریافت میکنند و آن را به همسایه مشترکشانC ارسال میکنند چه اتفاقی می افتد.الگوریتم در این حالت ، انرژی و پهنای باند را جهت ارسال دو نسخه از یک داده به همان گره ، هدر میدهد.
عدم اطلاع از منابع: در روش سیل آسا، گره ها بر اساس میزان انرژی موجود خود در یک زمان ، فعالیتهای خود را تغییر نمیدهند در صورتیکه یک شبکه از حسگرهای خاص منظوره ،میتواند از منابع موجود خود آگاهی داشته باشدو ارتباطات و محاسبات خود را با شرایط منابع انرژی خود مطابقت دهد.
شکل۲-۲:پدیده هم پوشانی[۸۰]
۲-۳-۲ روش شایعه پراکنی[۶۲]
روش شایعه پراکنی [۶۷]، یک جایگزین برای روش سیل آسا سنتی محسوب میشود که از فرایند تصادف برای صرفه جویی در مصرف انرژی بهره میبرد.به جای ارسال داده ها به صورت یکسان، یک گره شایعه پراکن ، اطلاعات را بصورت تصادفی تنها به یکی از همسایگانش ارسال میکند.اگر یک گره شایعه پراکن ، داده ای را از همسایه اش دریافت کند، میتواند درصورتی که همان همسایه به صورت تصادفی انتخاب شد، داده را مجددا به آن ارسال کند.علت این امر در شکل ۲-۳ بحث شده است.دراین شکل اگر گرهD هیچگاه داده خود را به سمت گرهB باز نگرداند ، گرهC هیچگاه داده را دریافت نخواهد کرد.
شکل۲-۳: روش شایعه پراکنی [۶۷]
هرگاه داده در روش سیل آسا کلاسیک، به یک گره با مرتبه بالا برسد، نسخه های بیشتری از داده شروع به پراکنده شدن در داخل شبکه میکنند تا وقتی که این کپی ها در اثر تصادم به انتها برسد در صورتیکه روش شایعه پراکنی جلوی چنین تصادم هایی را میگیرد چون در این روش تنها یک کپی از داده در هر گره ایجاد میشودو هرچه تعداد کپی های ایجاد شده کمتر باشد احتمال تصادم این کپی ها کمتر میشود.
درحالیکه روش شایعه پراکنی اطلاعات را به کندی در شبکه پراکنده میکند، سرعت مصرف انرژی آهسته ای هم دارد .از آنجایی که هر گره داده را به صورت تصادفی ، تنها به یکی از همسایه های خود ارسال میکند.سریعترین سرعت پخش داده ها دراین روش،برابر یک گره در هر دور است.بنابراین باوجود C منبع در شبکه، حداکثر سرعت انتشار در این روش برابر C گره در هر دور است.
درنهایت اگرچه روش شایعه پراکنی میتواند تاحد زیادی از تصادم جلوگیری کندولی این روش، هیچ راه حلی برای جلو گیری از همپوشانی ارائه نکرده است.
۲-۳-۳ روش SPIN
SPIN ؛ از خانواده پروتکل های داده گرای مبتنی بر مذاکره در WSN می باشد. هدف اصلی، انتشار کارای مشاهدات جمع آوری شده توسط سنسورها به سایر گره های سنسور دیگر در شبکه می باشد. معمولاً پروتکل های ساده ی سیل آسا و gossiping ، برای انتشار اطلاعات در WSNپیشنهاد می شود. در تکنیک سیل آسا هر گره یک کپی از بسته ی داده را به همه ی همسایگانش ارسال می دارد آن بسته به همه گره ها در شبکه برسد. از طرف دیگر gossiping ، از تصادفی سازی بهره گرفته و جلوی تکثیر بی رویه بسته های یکسان در شبکه را می گیرد و نیاز است که گره گیرنده بسته ، آن را به همسایه انتخابی به صورت تصادفی اش بفرستد. هر دو تکنیک ساده و در عین حال بی نیاز از یادگیری و حفظ توپولوژی شبکه اند.
نقایص تأخیر بسته ها و به هدر دادن منابع، در الگوریتم های ذیل، همراه با افزایش سایز شبکه؛ و ترافیک Load ، کارآیی آنها را به شدت افت می دهد. این مانع معمولاً توسط همپوشانی جغرافیایی و ترافیک انفجاری انجام می شود. ترافیک انفجاری یعنی اینکه چندین کپی از یک بسته ی داده به یک نود در شبکه ارسال شود. همپوشانی جغرافیایی یعنی اینکه چندین گره با یک ناحیه ی جغرافیایی را برای انتشار بسته های اطلاعاتی یکسان به گره های دیگر در شبکه انتخاب کنند.
این پروتکل ها رفتارشان را نمی توانند تغییر دهند تا با شرایط جدید تطابق پیدا کرده و پویا باشند. این فقدان سبب کاهش طول عمر شبکه و مصرف بی رویه ی انرژی می شود. هدف اصلی SPIN برطرف کردن نقایص رایج در پروتکل های انتشار داده ی امروزی است.
اصل مهم در این خانواده از پروتکل ها، مذاکره بر سر داده و وفق پذیری با منابع شبکه است. مذاکره بر سر داده یعنی اینکه گرهها محتوای داده را بررسی کرده و یک تم جدید به نام Metadata را درباره ی داده ها ( داده درباره ی داده ) تشکیل می دهند که توصیفی از داده ای است که قرار است ارسال شود.
و گره ها می توانند داده های خود را از طریق دسترسی به Metadata انتخاب بکنند و آن را آگهی کنند و بدین ترتیب داده ها فقط به گره هایی که نیازمند آن داده ها هستند ارسال می شود، همچنین موجب حذف ترافیک انفجاری و کاهش بسته های تکراری می شود.
از طرف دیگر استفاده از Metadata،احتمال همپوشانی را نیز از بین می برد البته با شرایط که گره ها می توانند درخواست هایشان را محدود به داده هایی بکنند که دقیقاً لازم دارند.
دو راه کار کلیدی دسته پروتکلهای SPIN برای برطرف کردن مشکلات مطرح شده در روش کلاسیک سیل آسا،استفاده از مذاکره و تطبیق منابع است.برای برطرف کردن مشکل تصادم و همپوشانی،گره هایSPIN، از مذاکره بایکدیگر قبل از ارسال اطلاعات استفاده میکنند.همچنین گره ها قبل از ارسال داده ها ، منابع خود را ارزیابی میکنند.هرگره حسگر،مدیر منابع مخصوص خودش را دارد که مصرف انرژی را دنبال میکند.برنامه های کاربردی قبل از ارسال یا پردازش داده ها مدیر منابع را بررسی میکنند که این امر به حسگرها کمک میکند تا بعضی از فعالیتهای خاص را هنگام کمبود انرژی متوقف کنند.
شبه داده ها که در SPIN به عنوان نماینده داده ها تولید میشوندباید حجمی کمتر از داده هایی که نماینده آنها هستند داشته باشند.همچنین اگر دو قطعه از داده ها باهم قابل تفکیک باشند،باید شبه داده های آنها نیز این خاصیت را داشته باشند.
گره ها درSPIN برای ارتباط با یکدیگر از سه نوع پیغام استفاده میکنند:
-
- ADV-برای تبلیغ داده های جدید استفاده میشود.وقتی یک گره SPIN ، داده ای برای به اشتراک گذاشتن در اختیار دارد ، این امر رامیتواند با ارسال شبه-داده مربوطه تبلیغ کند.
- REQ–جهت درخواست اطلاعات استفاده میشود.یک گره SPIN میتواند هنگامی که میخواهد داده حقیقی را دریافت کند ازاین پیغام استفاده کند.
۴
نیر
۱
۱
۵
مشگین شهر
۱
۱
مجموع
۵
۳-۵- ابزار جمع آوری اطلاعات
انتخاب نوع ابزار، گرد آوری اطلاعات بستگی به نوع پژوهش، اهداف و روش آن دارد. لذا در این پژوهش با توجه به موضوع پژوهش و اهداف کاربردی آن از میان ۲۵ سئوال پرسشنامه استاندارد و از تعداد پرسشنامه ۲۱ سئوال استفاده گردیده است.
۳-۵-۱- روایی و پایایی پرسشنامه
منظور از روایی آن است که آیا ابزار اندازه گیری می تواند خصیصه و ویژگی که ابزار برای آن طراحی شده است را اندازه گیری کند یا نه؟ روایی انواع مختلفی دارد که عبارتند از:
۱- صوری ( بر اساس قضاوت افراد مطلع )
۲- محتوایی ( توان سنجش میزان وجود اندازه صفت )
۳- ملاکی ( اثر بخشی یک ابزار در پیش بینی رفتار یک آزمودنی در یک موقعیت خاص )
۴- سازهای (سنجشگر اجزای متغیر به تناسب سهم هر قسمت در کل ساختار متغیر) (خاکی، ۱۳۸۲،
۱۳۶).
در این پژوهش با توجه به اینکه سوالات پرسشنامه استاندارد میباشد و کارهای مشابه بیشتری با این پرسشنامه انجام شده است قبلاً روایی آن به دست آمده است.
تعیین پایایی (قابلیت اعتماد) پرسشنامه
منظور از پایایی قابلیت اعتماد آزمون ثبات و پایایی اندازه گیری در زمان های مختلف است. در آزمونهایی که ضریب اعتبار بالایی دارند خطاهای اندازه گیری به حداقل کاهش یافته است (بست، ۱۳۷۳، ص ۹۵).
آزمونی که دارای روایی است همواره دارای پایایی نیز هست و رابطه معکوس بین این دو ضروری نیست (خاکی، ۱۳۸۲، ص ۱۳۶).
قابلیت اعتماد یا پایایی یکی از ویژگیهای فنی ابزار اندازهگیری است. مفهوم یاد شده به این امر سر و کار دارد که ابزار اندازهگیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست میدهد.
دامنه ضریب قابلیت اعتماد از صفر (عدم ارتباط) تا ۱+ (ارتباط کامل) است. ضریب قابلیت اعتماد نشانگر آن است که تا چه اندازه ابزار اندازهگیری ویژگی های با ثبات آزمودنی و یا ویژگیهای متغیر و موقتی وی را میسنجد. برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازهگیری، شیوههای مختلفی به کار برده میشود. از آن جمله میتوان به:
اجرای دوباره آزمودن (روش بازآزمایی)
روش موازی (همتا)
روش تصنیف (دو نیمه کردن)
روش کودر – ریچارد سون
روش آلفای کرونباخ اشاره نمود.
در این تحقیق به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازهگیری که خصیصههای مختلف را اندازهگیری میکند به کار می رود.
برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمرههای هر زیرمجموعه سوالهای پرسشنامه و ورایانس کل را محاسبه کرد. سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آلفا را محاسبه میکنیم.
که در آن:
تعداد زیر مجموعههای سئوالهای پرسشنامه یا آزمون = J
واریانس زیر آزمون Jام Sj2 =
واریانس کل پرسشنامه یا آزمون S2 =
بنابراین به منظور اندازهگیری قابلیت اعتماد، از روش آلفای کرونباخ و با بهره گرفتن از نرمافزار ۱۱/۵Spssانجام گردیده است.
پرسشنامه ای که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته بر گرفته از مدل تعدیل یافته پذیرش فناوری دیویس، ۱۹۸۹ و سایر ویژگی های خصیصه ای مشتریان تهیه و تنظیم شده است. برای حصول اطمینان از بدست آوردن نتایج بهتر، روایی و پایایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. با بهره گرفتن از نرم افزار spss ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشها ۷۸/۰بدست آمد. آنجا که ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از ۷% مطلوب است می توان استنباط کرد که پرسشنامه مورد استفاده در تحقیق، از پایایی بالاتری بر خوردار است.
جدول (۳-۲) ضرایب آلفای کرونباخ مولفههای تحقیق
سویبی معتقد است که ارزش بازار کل یک شرکت شامل ارزش خالص مشهود شرکت همراه با سه نوع دارایی ناملموس می شود. ارزش خالص مشهود شرکت ارزش دفتری شرکت است. دارایی های نامشهود تقسیم میشوند به ساختار خارجی و سرمایه دانش. ساختار خارجی شامل مارکهای تجاری، مشتریان و روابط عرضهکنندگان است. سرمایه دانش از ساختار داخلی و شایستگی افراد تشکیل شده است. ساختار درونی از مدیریت سازمان، ساختار قانونی، سیستمهای دستی، گرایشها، واحد تحقیق و توسعه و نرم افزار تشکیل شده است و شایستگی افراد شامل تحصیلات و تجربه می شود؛ که در زیر نشان داده شده اند، مرتبط کرد: ۱- معیار نوسازی و رشد ۲- معیار ثبات ۳- معیار کارایی (همان منبع).
۲-۱۰-۶- الگوی ارزش افزوده اقتصادی
ارزش افزوده اقتصادی روشی بر مبنای بازگشت سرمایه، برای سنجش ارزش بر پایه حسابداری سنتی است که در سال ۱۹۹۷ توسط استوارت مطرح شد. در این الگو به پیروی از اصول حداکثر سازی ارزش سهام، تفاضل مجموع ارزش واحد اقتصادی و مجموع ارزش سرمایه به کارگرفته شده توسط سرمایه گذاران حداکثر می شود. ارزش افزوده اقتصادی الگوی جامعی است که متغیرهایی نظیر بودجهبندی سرمایه، برنامه ریزی مالی، هدفگذاری، اندازه گیری عملکرد، ارتباط سهامداران و انگیزه پاداش را به کار میگیرد. هرچند که مدیریت سرمایه فکری به گونه ای صریح با ارزش افزوده اقتصادی مرتبط نیست؛ اما به طور ضمنی با مدیریت اثربخش سرمایه فکری، ارزش افزوده اقتصادی افزایش مییابد (بونتیس، ۲۰۰۱).
مطالعه ادبیات تحقیق سرمایه فکری، نشان میدهد که بیشتر این الگوها شامل سه مقوله سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری هستند. با کنار گذاشتن شاخص های مشترک الگوها و تطبیق آنها با بخش خدمات، اجزای سرمایه فکری را تحت عنوان سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری بیان میکنیم.
۲-۱۱- سنجش سرمایه فکری با بهره گرفتن از مدل پالیک
در این تحقیق سرمایه فکری از طریق مدل پالیک مورد سنجش قرار گرفته است. پالیک مدل اندازه گیری سرمایه فکری را در سال ۱۹۹۷ مطرح و در سال ۱۹۹۸ آن را توسعه داد و در سال ۲۰۰۰ کامل نمود. پالیک از ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری برای اندازه گیری سرمایه فکری شرکتهای بورس استرالیا استفاده نمود. چگونگی اندازه گیری سرمایه فکری و اجزای آن با بهره گرفتن از مدل پالیک به طور کامل در فصل سوم توضیح داده می شود. تاکنون روشهای متعددی برای سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری به وجود آمده است.
شاید دلایل زیر را بتوان عامل برتری مدل پالیک نسبت به سایر مدلهای اندازه گیری سرمایه فکری دانست:
۱) روش ضریب ارزش افزوده فکری بسیار ساده و شفاف میباشد و مبنای استانداردی را برای اندازه گیری فراهم می آورد.
۲) این مدل مبتنی بر هر دو جنبه ارزیابی کارایی و خلق ارزش از دارایی های مشهود و نامشهود در شرکت میباشد.
۳) داده های مورد نیاز برای محاسبه سرمایه فکری در این روش به راحتی از صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتها قابل استخراج میباشد. از این رو، محاسبات قابل تأیید و تصدیق میباشد.
۴) این مدل در تحقیقات و پژوهشهای متعبر خارجی مورد استفاده قرار گرفته است (پالیک، ۲۰۰۰).
۲-۱۲- مزایای سنجش سرمایه فکری
سنجش ارزش دارایی های دانشی سازمانها به توجیه سرمایه گذاری در زمینه سرمایه فکری کمک می کند. یک دلیل اصلی برای سنجش سرمایه فکری، شناسایی دارایی های پنهان و توسعه آنها به شیوهای راهبردی میباشد تا اهداف سازمانی کسب شود. مزایای سنجش سرمایه های فکری عبارتند از:
-
- شناسایی و طرح ریزی دارایی های دانشی؛
-
- شناسایی الگوهای دانش در داخل سازمان؛
-
- اولویت بندی مباحث حیاتی دانش؛
-
- سرعت بخشیدن به یادگیری در داخل سازمان؛
-
- شناسایی بهترین اقدام و نشر آن در داخل سازمان از طریق ارائه یک مورد سازمانی قوی برای بهترین اقدام؛
-
- پایش منظم ارزش دارایی ها و یافتن روشهایی برای افزایش ارزش؛
-
- افزایش آگاهی و درک افراد در زمینه این که دانش چگونه روابط بین فردی را ایجاد می کند؛
-
- ایجاد درک و آگاهی در زمینه شبکه های اجتماعی سازمانی و شناسایی عاملان تغییر؛
-
- افزایش میزان نوآوری در سازمان؛
-
- افزایش فعالیتهای مشارکتی و ایجاد یک فرهنگ تسهیم دانش؛
-
- افزایش ادراک شخصی کارکنان از سازمان و بالا رفتن انگیزه آنها،
-
- ایجاد یک فرهنگ عملکرد محور.
سنجش سرمایه فکری و اقدامات مربوط به مدیریت دانش منجر به ایجاد مزایایی برای سازمان خواهد شد که به تعیین راهبرد سازمان و طراحی فرایند کمک می کند و در نهایت، ایجاد مزیت رقابتی کمک خواهد کرد (حسنوی و رمضان، ۱۳۹۱، ۹۳).
۲-۱۳- راههای توسعه عناصر سرمایه فکری: ( قلیچ لی و دیگران، ۱۳۸۷)
به منظور توسعه سرمایه فکری میتوانیم در حوزه های زیر اقدامات ذیل را انجام دهیم:
۲-۱۳-۱- توسعه سرمایه انسانی
۱- طراحی چارچوب شایستگیهای کارکنان و مدیران شامل دانش، مهارت ها و تواناییهایشان و برنامه ریزی توسعه آنها مبتنی بر شایستگی
۲- طراحی و استقرار نظام جانشین پروری برای کارکنان کلیدی شرکت
۳- طراحی سیستم حمایت و تشویق از فکرهای برتر کارکنان به منظور به کارگیری به موقع آنها در فرآیندهای عملیاتی شرکت
۴- طراحی و استقرار فرایند مدیریت عملکرد سرمایه انسانی در سطح شرکت
۵- مدیریت دانش انسانی در شرکت
۲-۱۳-۲- توسعه سرمایه ساختاری (سازمانی)
۱- افزایش کارایی در زمینه های منابع انسانی، مواد اولیه، تجهیزات شرکت و طراحی نظام تشویق مبتنی بر آن
۲- حذف قوانین و مقرارات دست و پاگیر
۳- تلاش به منظور ایجاد یک فرهنگ حمایتی از طریق طراحی سیستمهای تشویقی
۴- ارزیابی بهره وری منابع انسانی و برنامه ریزی بهبود آن در سطح شرکت
۲-۱۳-۳- توسعه سرمایه ارتباطی (مشتری)
۱- طرح ریزی و برنامه ریزی بهبود ارتباط بیرونی با مشتریان، تأمینکنندگان و سرمایه گذاران
۲- اندازه گیری وفاداری مشتریان
۳- اطّلاع رسانی به کارکنان در زمینه های بازارهای هدف و نوع مشتریان
۴- انتشار بازخورد مشتریان در سراسر کشور
۵- مدیریت دانش رابطهای شرکت.