“
تربیت شهروندی یک مفهوم متکثر و چند چهره است که مفاهیم اخلاقی، زیست محیطی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را در بر میگیرد و در آن مباحثی همچون مردم سالاری، حقوق، مسئولیت ها، تحمل و بردباری، احترام، برابری و تنوع سخن به میان میآید (زارع، ۱۳۹۲: ۲۱).
از نظر هودسن (۲۰۰۱) فلسفه اصلی تربیت شهروندی دستیابی به مقاصدی چون وفاداری به ملت، افزایش دانش و آگاهی افراد از تاریخ و ساختار مؤسسات سیاسی، ایجاد نگرش مثبت نسبت به قدرت و اقتدار سیاسی، تسلیم شدن در مقابل قانون و هنجارهای اجتماعی، اعتقاد به ارزش های بنیادین جامعه نظیر تساوی، برابری، علاقه، مشارکت سیاسی و مهارت در تجزیه و تحلیل ارتباطات سیاسی است (خاکپور و بیگی، ۱۳۹۰: ۷۲).
«گوایگلی[۳۱]» (۲۰۰۰) در تبیین مفهوم تربیت شهروندی، سه مؤلفه به هم مرتبط را تحت عنوان دانش شهروندی، مهارت های شهروندی و نگرش های شهروندی را بیان میکند که هر کدام از مؤلفه های سه گانه فوق عبارتند از:
دانش شهروندی: شامل عقاید و اطلاعات اساسی میباشد که یادگیرندگان به منظور اینکه شهروند مسئول و مؤثر یک جامعه دموکراسی میباشند باید بدانند و به کار گیرند.
مهارت شهروندی: مهارت های عقلانی مورد نیاز به منظور فهمیدن، توضیح دادن، مقایسه کردن، ارزیابی کردن اصول و عملکردهای دولت و شهروندی می شود. همچنین شامل مهارتهای مشارکتی است که شهروندان را قادر میسازد تا خط مشی های دولت را تحت نظارت و تاثیر قرار دهند (احمدی، ۱۳۸۹: ۴۷).
نگرش شهروندی: ویژگی های شخصیتی، خلق و خوها، تعهدات مورد نیازبرای حفظ و گسترش حکومت دموکراتیک و شهروندی است. نمونه هایی از نگرش های شهروندی عبارت است از احترام به ارزش افراد، صداقت، انضباط نفس، تحمل و شکیبایی، همدردی و وطن پرستی، تعهد نسبت به حقوق بشر، نفع عمومی، برابری و رعایت قانون. گوایگلی تربیت شهروندی را توسعه دانش، مهارت ها و نگرش شهروندی در فراگیران میداند (احمدی، ۱۳۸۹: ۴۸).
احساس به نگرش ها و طرز تلقی ها مربوط می شود و «شهروندی در کامل ترین معنا یک موقعیت نیست بلکه یک نگرش است. رفتار شهروندان می بایست به گونه ای باشد که برای جامعه سودمند باشند، یعنی شهروندان خوبی باشند» (هیتر، ۱۹۹۴ به نقل از نبوی و همکاران، ۱۳۸۸: ۹۰).
در میان طرح های موجود به نظر میرسد طرح هیتر از جمله معدود مدل هایی است که در آن از احساس شهروندی سخن به میان آمده است. این طرح، شهروندی را دارای پنج عنصراساسی میداند، که علاوه بر تعریف سه بعدی مارشال از شهروندی، دو بعد فضیلت مدنی و هویت را نیز در بر میگیرد.
این طرح پیوستگی عناصر را نشان میدهد و این اشکال مدنی، سیاسی و اجتماعی شهروندان به مثابه موقعیت میباشد و این موقعیت در بر گیرنده حقوق و و ظایف مدنی است. برعکس، فضیلت مدنی به طرز تلقی ها و رفتارها مربوط می شود. این بخش تا حدی بیان گر وفاداری به دولت و اجتماع بوده و در کنار اجرای وظایف قانونی بیان گر احساس مسئولیت پذیری است. هویت هم دو جنبه دارد و به موقعیت (فرد برخوردار از حقوق از طریق ملیت) و احساس (نیاز تعلق به گروههای اجتماعی) مربوط می شود. احساس شهروندی هم چنان که هیتر نیز در طرح خود از شهروندی می آورد، در دو بعد هویت[۳۲] و فضیلت مد نی[۳۳] به وفاداری نسبت به اجتماع می انجامد(هیتر، ۱۹۹۴؛ به نقل از نبوی و همکاران:۹۵).
هیتر سه حیطه شهروندی را مد نظر دارد و در تبیین آموزش شهروندی مؤلفه های دانش تاریخی و سیاسی در سطح ملی، محلی، جهانی و وفاداری به ملت، نگرش های مثبت به دولت سیاسی و مقامات مربوط به آن، اعتقادات و ارزش های مهم اجتماعی و سیاسی، اطاعت از قانون و هنجارهای اجتماعی، احساس فایده مندی به لحاظ سیاسی و علاقه نسبت به امور سیاسی و مهارت پیدا کردن در آن بر می شمارد (احمدی، ۱۳۸۹: ۴۹).
نگرش شهروندی
برخی از مؤلفه های نگرش شهروندی به طور مختصربدین شرحند:
وطن دوستی
یکی از مفاهیم مرتبط با هویت ملی، میهن پرستی یا وطن دوستی است. میهن پرستی عبارت است از وفاداری به یک جامعه سیاسی. شکل و نوع میهن پرستی میتواند متفاوت باشد و این امر بستگی به جنبه ای دارد که بر آن تأکید ورزیده می شود. برای مثال میهن پرستی میتواند در ارتباط با سنت ها و رسوم یک جامعه سیاسی باشد یا اینکه منعکس کننده احساس تعلق و وفاداری به زمینه (محیط خاص) باشد. همچنین میهن پرستی میتواند شامل وفاداری به دولت و ساختار آن شامل مالکیت خصوصی، حس مسئولیت پذیری و وفاداری به شکل معینی از تجارت (مثلا تجارت آزاد) و … باشد. بنابرین، میهن پرستی دارای اشکال مختلف بوده و ریشه در وفاداری دارد. همان گونه که فرد در هنگام تولد، خود را عضو خانواده می بیند، تلاش میکند تا مرزهای توسعه آن خانواده را گسترش دهد، شهروندان نیز عضو یک جامعه کلان محلی و ملی هستندکه در توسعه زمینههای مختلف مربوط به کشور خود باید کوشا باشند. همان گونه که دانایی محوری مبنایی برای شهروندان به شمار می رود و بر بعد عقلانیت فردی متکی است، وطن پرستی عاطفه مثبتی است که تعهد حرکت، انتقاد، پویایی و … به فرد میدهد(احمدی، ۱۳۸۹: ۷۳).
احیای مفهوم جامعه مدنی در نظریه های دموکراسی، بیشتر مدیون کارهای دانشمندی است به نام «الکسی دوتوکویل». توکویل در کتاب «دموکراسی در آمریکا» بیان میکند که حفاظ اصلی در برابر قدرت اقتدارگرایانه حکومت اکثریت در یک دموکراسی توده ای، چیزی نیست جز سرزندگی و نشاط جمعیت ها و انجمن های داوطلبانه که به صورت میانجیانی مقتدر، میان فرد و دولت قرار می گیرند.(توکویل، ۱۳۷۴) او که از استبداد اکثریت در هراس بود، معتقد بود که جمعیت ها و انجمن های داوطلبانه، به ویژه کلیساها و مدارس، میتوانند افکار عمومی را در حوزه خود پرورش داده و آن ها را برای پذیرش در یک جامعه دموکراتیک آماده کنند. به نظر توکویل، جامعه مدنی، «چشم مستقل» جامعه است (عطار، ۱۳۸۸: ۱۳۳).
بیشتر کارهای نظری که در سال های اخیر صورت گرفته است، مفهوم جامعه مدنی را به عنوان حوزه ای از تعامل اجتماعی دموکراتیک، جایگزین جامعه مدنی به عنوان نتیجه توسعه سرمایه داری نموده است.هدف جامعه مدنی این نیست که بورژوازی را مقابل دولت تقویت کند، بلکه هدفش قادر کردن همه شهروندان است تا درجه ای از مسئولیت پذیری دولت را تضمین کنند. (شویدلر، ۱۳۷۹: ۲۴).به نظر شویدلر حوزه جامعه مدنی فارغ از دخالت دولت (یا با کم ترین دخالت دولت)، با پشتوانه ای از حاکمیت قانون، و نهادینه شدگی اقدامات مدنی در میان شهروندان، عرصه ای از تساهل و مدارای مدنی را به نمایش میگذارد (عطار، ۱۳۸۸: ۱۳۴).
“