- یادگیری از گذشته
هدف های محقق شده مورد نظر
- افزایش خروجی
- رضایت مشتری
- سهم بازار کسب شده
هدف های محقق شده پیش بینی نشده
- دانش فناورانه بهتر
- ایجاد شبکه های یادگیری
- مدیریت پروژه بهتر
- کشف فرصت های بهتر یادگیری
مراحل پروژه
- مرحله تعریف
- مرحله توسعه سیستم
مرحله پیاده سازی سیستم
شکل ۲-۵) مدل یادگیری سازمانی انتقال فناوری دقفوس (۲۰۰۴)
این مدل پیشنهادهای زیر را مطرح می کند: اول اینکه باید بین انواع مختلف دانش ابتدایی مرتبط تمایز قائل شد. مورد مطالعه شده در آن پژوهش نشان داد که حداقل باید بین دانش قبلی سازمانی و دانش قبلی فنی تمایز قائل شد. همچنین باید تغییرات در دانش و رویدادها از یک مرحله پروژه انتقال فناوری به دیگری را در نظر داشت. این تغییرات نقش مهمی در اینکه سازمان چگونه عدم اطمینان را درک می کند و در نتیجه در فرایندهای یادگیری ، ایفا می کنند. پیشنهاد بعدی این است که باید به منظور دستیابی به سطح به خصوصی از دانش در مورد زمینه و محیط سازمانی پروژه انتقال فناوری تلاش زیادی کرد تا بتوان فناوری مناسب را کسب کرد و برای ادغام این فناوری به سازمان به اندازه کافی آماده بود. نکته دیگر اینکه باید لیست لیست مزایا و خروجی های مورد انتظار از پروژه های انتقال فناوری را گسترش داد تا آن شامل مزایای پیش بینی نشده مانند نگهداری دانش ، بهبودهای عملیاتی اضافی و نوآوری ها در قسمت های مختلف سازمان نیز گردد. در نهایت باید اطمینان حاصل کرد که هر دو سازمان های یاددهنده و یادگیرنده ، در یک پروژه انتقال فناوری ، در فرایندهای یادگیری به عنوان عناصر اصلی مدیریت پروژه مشارکت کنند. چنین فعالیت هایی باعث جذب و استفاده بهینه از منابعی همانند زمان ، پول ، زیرساخت های فناورانه ، آموزش و حمایت های مدیریتی سطح بالا می گردد دقفوس (۲۰۰۴).
جین فو[۴۷] (۲۰۱۰) مدلی از انتقال فناوری را ارائه نموده که دارای عناصر اصلی الزامات بازار[۴۸]، شکل گیری[۴۹]، جستجوی فناوری[۵۰]، طراحی محصول[۵۱]، فاز پیاده سازی[۵۲] و مدیریت چرخه عمر[۵۳] می شود.
در فاز الزامات بازار همانند اکثر مدل های انتقال فناوری ، نقطه ورود توسط بازار تعیین می شود. نیازهای برآورده نشده فرصت های فراوانی برای کارآفرین ها و موسسات پژوهشی ایجاد می کند. در برخی از موارد این نیازها می توانند بسیار پایه ای باشند اما در برخی از بازارهای فناوری، این نیازها می توانند بسیار پیچیده و منحصر به فرد باشد. قدم بعدی در مدل مرحله شکل گیری است و آن زمانی است که یک راه حل و یا فرایند ایجاد شده و توسعه یافته است. در این مرحله ، نه تنها باید نیازهای بازار در نظر گرفته شود بلکه باید محیط های اقتصادی و سیاسی را هم در نظر داشت تا بتوان ارزشمندی واقعی معرفی محصول یا فناوری به بازار را پیش بینی کرد.(جین فو،۲۰۱۰)
شکل گیری
جستجوی فناوری
طراحی محصول
تجاری سازی
پیاده سازی خدمت/محصول
مدیریت چرخه عمر
بهبود فناوری
الزامات بازار
محیط قانونی
شکل ۲-۶) مدل انتقال فناوری جین فو (۲۰۱۰)
در فاز جستجوی فناوری هنگامی که یک راه حل ایجاد گردید و مستند سازی شد، جستجوی فناوری های موجود آغاز می شود. در مرحله طراحی محصول نیز، چرخه ای مهم از فرآوری فناوری صورت می گیرد تا فناوری مورد نظر متناسب برای شرایط شرکت گردد. و نهایتا هنگامی که فناوری آماده گردید ، فاز پیاده سازی آغاز می گردد. اگر فناوری محصول نهایی باشد یعنی به دست مشتری برسد، فاز پیاده سازی ممکن است تبدیل به فرایندی تجاری گردد و در نتیجه فعالیت های لجستیکی همانند واردات ، ارائه و غیره در آن صورت گیرد. اگر فناوری مورد نظر بخشی از فرایند تولید و یا زیرساخت شرکت باشد، فناوری ارائه شده می تواند برای تولید محصول نهایی مورد استفاده قرار گیرد. صرف نظر از اینکه فناوری محصول نهایی و یا بخشی از زنجیره تولید آن باشد، باید بتواند نیازهای نهایی را برآورده کند و یا به تغییرات تن دهد. هنگامی که نیازها برآورده نشوند بازگشت چرخه به مرحله قبل میتواند در نظر گرفته شود جین فو[۵۴] (۲۰۱۰).
محمد و همکاران[۵۵] (۲۰۱۰) مدلی را برای بررسی انتقال فناوری در صنایع نفت لیبی ارائه داده اند. این مدل نشان می دهد که چگونه عوامل تقویتی با یکدیگر همکاری می کنند تا سبب ایجاد ارزش برای صنعت نفت از طریق انتقال فناوری گردند. عوامل اصلی این مدل عبارت از حمایت از انتقال فناوری ، زیرساخت انتقال فناوری، محیط انتقال فناوری ، قابلیت یادگیری صنعت نفت و عملکرد انتقال فناوری هستند. معیار حمایت از انتقال فناوری، بیشتر در رابطه با حمایت های دولتی از فرایند انتقال فناوری در نظر گرفته شده است. همچنین معیارهای مالی در اثربخشی انتقال فناوری بسیار مهم می باشند. از جمله سایر معیارهای این عامل جهت گیری کلی استراتژی سازمانی نسبت به انتقال فناوری می باشد.
شکل ۲-۷) مدل انتقال فناوری در صنعت نفت لیبی محمد و همکاران (۲۰۱۰)
معیار زیرساخت انتقال فناوری اشاره به زیر ساخت هایی همچون فناوری اطلاعات دارد که کاربرد آن می تواند فرایند انتقال فناوری را تسهیل کند. همچنین زیرساخت های حقوقی در قالب قراردادها نیز باید در نظر گرفته شود. در مرحله بعد، معیار محیط انتقال فناوری که یکی از مسائل مهم در مدیریت انتقال فناوری است مورد توجه قرار می گیرد، که در آن تعاملات بین انتقال گیرنده و انتقال دهنده فناوری شکل می گیرد (محمد و همکاران ،۲۰۱۰). معیار مورد توجه بعدی، قابلیت یادگیری در انتقال فناوری است که مواردی از جمله فرهنگ را شامل می گردد. اهمیت شناسایی و تاکید بر اجزای پیدا و پنهان فرهنگ در کشور گیرنده فناوری نقش مهمی در اثربخشی فرایند انتقال فناوری دارد. اکتساب موفق یک فناوری جدید نیازمند تغییراتی در این فناوری به منظور ایجاد تطابق بین آن و مشخصه های فرهنگی گیرنده است (محمد و همکاران، ۲۰۱۰). معیار بعدی این مدل، عملکرد انتقال فناوری است که این عملکرد می توان از طرق مختلف سنجیده شود. میزان افزایش استانداردهای زندگی، توسعه اقتصادی و کاهش شکاف فناوری از جمله معیارهای ارزیابی عملکرد انتقال فناوری به شمار می آیند.( محمد و همکاران ،۲۰۱۰).
همچنین در چارچوب مدل انتقال نوآورانه تکنولوژی، هیکس، آرونزو مورگان، هفت سطح را برای بهبود قابلیت های تکنولوژیک تعریف می کنند. به اعتقاد آنهاقابلیت های تکنولوژیک بنگاه ها با حرکت به سطوح بالاتر که در کادر معین شده اند ارتقا می یابد. این یک فرایند خطی الزامی نیست، زیرا نیل به قابلیت های سطح بالاتر می تواند بدون احراز آن در سطح پایین تر محقق شود. آنها بر مهارت و تجربه کارکنان در توسعه قابلیت های تکنولوژیک تاکید می کنند و بهبود توانمندی های تکنولوژیک را مترادف با انباشت فزاینده کارکنان ماهر ارزیابی می کند.
سطوح هفتگانه بهبود قابلیت های تکنولوژیک از کاربرد تکنولوژی وارداتی و قابلیت های عملیاتی غیر تولیدی آغاز می شود و به تولید نوآورانه و انتقال آن به سایر تولید کنندگان ختم می شود.
سطوح اول و دوم در توانمندی استفاده از تکنولوژی وارداتی و نصب و عیب یابی آن، خلاصه می شود که آن را می توان به سادگی از طریق دستورالعمل ها و آموزش کسب کرد.
از سطح سوم، فرایند انطباق برای نیل به بومی سازی آغاز می شود. در انطباق، تکنولوژی بایستی با محیط گیرنده و نیازمندی های آن تطبیق یابد، بنابراین مهارت و تجربه بدست آمده در طی فعالیت طولانی مستمر برای آن اهمیت زیادی دارند.
در سطح چهارم، گیرنده به تولید مقدماتی برای توسعه آن در سطوح بعدی اقدام می کند. این امر با کپی سازی از تکنولوژی تولید برای راه اندازی سایت تولیدی جدید شروع می شود. بخش راهبردی دانش که از آن تقلید شده، در چگونگی آن نهفته است که نیاز به همکاری بلند مدت دارد، زیرا بخش اعظمی از دانش چگونگی در اذهان افراد و به صورت مستند نشده قرار دارد که نمی توان آن را در مدتی کوتاه و از طریق فرایند های رسمی کسب کرد. انتقال این دانش، مستلزم تعامل و ارتباط با پرسنل عرضه کننده تکنولوژی و مشاهده فرایند کار آنهاست که لازمه آن، حاکم بودن اعتماد میان دو طرف است. اگر این دانش راهبردی منتقل نشود گیرنده نمی تواند با لایه های عمیق تکنولوژی آشنا شود و توانایی اعمال تغییرات در آن برای همگونی با محیط بومی را بدست آورد.
با گذر از توانایی تعدیل و تغییر در تکنولوژی در سطح پنج، در سطح ششم طراحی دوباره محصول و فرایند برای پاسخگویی به مصرف کنندگان داخلی و در مراحل بعد، مصرف کنندگان منطقه ای و جهانی مورد نظر قرار می گیرد. طراحی محصول مبتنی بر شناخت کاربران و نیاز های آنان، رویه ها و زمینه های استفاده از تکنولوژی است. بنابراین به ضرورت فعالیتی شناختی است و بر نقش باور ها و ارزش های انسانی در تعیین ویژگی های فناوری تاکید دارد. در واقع، بر مبنای نیازیابی طراحی انجام می شود. نیازیابی فرصت های تازه ای برای طراحی تولید فراهم می کند یک دسته عمده از نیاز ها، نیاز های انگیزشی هستند که بر چگونگی تفکر، احساس و عمل تاثیر می گذارند. تعیین باور ها و ارزش های انسانی و تشخیص نیاز های انگیزشی و سپس طراحی بر مبنای آنها یاد دادنی نیست و به استعداد، هوش عملی، سلیقه، توانایی غریزی، شهود و بصیرت نیاز دارد.
در سطح هفتم که عالی ترین مرحله بهبود قابلیت های تکنولوژیک به شمار می رود، گیرنده با نوآوری در فرایند تولید نه تنها به توسعه محصول جدید با عنایت به مصرف کننده داخلی و خارجی اقدام می کند بلکه به انتقال آن به سایر تولید کنندگان توجه می کند. توسعه و تولید نوآورانه بر پایه درک یک ایده جدید صورت می گیرد. ایده در مغز انسان ها نهفته است و از خلاقیت، استعداد، شهود، گمانه زنی و حس درونی بر می خیزد. این مضامین درونی به قدری انتزاعی و شخصی اند که به عینه نمی توانند به دیگران منتقل شوند اما تعامل مستمر می تواند در انعکاس ضمنی آنها موثر باشد.
همان گونه که ملاحظه می شود با ارتقای تدریجی از هر سطح ار اهمیت دانش آشکار متجسم در سخت افزار و قواعد و آموزش های عینی کاسته می شود و بر نقش دانش ضمنی منعکس در تجربه، درایت و مهارت افزوده می شود. همچنین با صعود از هر سطح، میزان انتزاع دانش ضمنی افزایش می یابد و انتقال پذیری آن دشوارتر می شود.( هیکس، آرونز، مورگان، ۲۰۰۴)
سطح۱: قابلیت استفاده های عملیاتی غیر تولیدی
الف: استفاده از تکنولوژی تولید اصلی که در تولید کالا ها یا خدمات بنگاه وجود دارد.
ب: انتخاب تکنولوژی
ج: آموزش دیگران برای استفاده از تکنولوژی
سطح۲: قابلیت های تکنیکی غیرتولیدی
الف: نصب و عیب یابی تکنولوژی
سطح۳: انطباق بدون تولید
الف: تعدیل خدمات یا کالای تمام شده در پاسخ به نیاز های مصرف کننده
سطح۴: تولید مقدماتی
الف: کپی از تکنولوژی تولید اصلی برای ساختن نمونه های مصرف کننده
ب: مونتاژ تکنولوژی تولید اصلی
ج: بازتولید کل تکنولوژی اصلی برای ایجاد سایت تولیدی جدید استفاده کننده محصولات و فرایند های موجود
سطح۵: ایجاد تغییرات اندک در تولید
۱-۸-۱ متابولیت های اسفنج دریایی با خواص ضد پاتوژنی
تحقیقات نشان داده استعصاره ی اسفنجHalicloa exigusعلیه قارچ هایAspergillus, Candida albicans , Cryptococcus neofromans, fumigatesوCandida
parapsiloisاثر ضد قارچی، عصاره ی اسفنج هایAmphimedon viridi وNeopetrosia sp.اثرضد لشمانیایی ،عصاره ی اسفنج هایChondrosia reticulate ,Halichondria sp.
وAxinyssa sp. خاصیت ضد سل،عصاره ی اسفنج Phakelliaventilabrum خاصیت ضد مالاریایی، عصاره ی اسفنجTopsentia sp.خاصیت قوی همولیتیک کننده اریتروسیت های خون تازه ی خوک و عصاره ی اسفنج Myrmekioderma styxخاصیت بارز هموگلوتینه کردن را داشته اند (Dhinakaran and Lipton,2012).
״Bugniو همکاران در سال ۲۰۰۴،همچنین Lu و همکاران در سال ۲۰۰۷از اسفنج Acanthella cavernosa در فلیپین یک سریKalihinol استخراج کردند که توانایی مهار باکتری سنتز کننده ی فولات (فولیک اسید) را دارند.( Joseph andSujatha, 2011)״
۱-۸-۲ متابولیت های اسفنج دریایی با خواص ضد سرطانی
در سازمان ملی سرطان NCI (National Standards Institute)بیش از ۹۰ ترکیب سیتوتوکسیک ضد تومور جدیدجهت بررسی اثر مثبت در بخش سلول های توموری بر حیوانات آزمایشگاهی مورد توجه قرار گرفت. مشکل بزرگ تولید داروها از موجودات دریایی جداسازی و خالص سازی خیلی اندک ماده زیست فعال طبیعی می باشد (Joseph and .Sujatha, 2011).
״ TuckerوAnil در سال۲۰۰۰ به اثر ضدباکتری باکتری های همزیست اسفنج Ircinia ramoseاشارهداشتند که اهمیت ضد توموری دارد و در مدل های پیش بالینی بر دامنه عظیم سل لاین ها موثر بوده است (Joseph and Sujatha, 2011)״.
۱-۸-۳ متابولیت های اسفنج دریایی با خواص آنتی بیوتیکی
اسفنج دریاییAplysina caissara متعلق به راسته یVerongidaدارای ترکیباتFistyralin-3 و ۱۱-hydoxyaerothioninمی باشد که علیهE.coli و P.aeruginosa فعالیت متوسط آنتی بیوتیکی دارند.اسفنجIrciniasp. دارای مولکول هایی است که از نظر زیستی فعال هستند و نشان دهنده ویژگی های آنتی بیوتیکی قوی،ضد درد و ضد التهابی می باشند (Dhinakaran and Lipton,2012).
اسفنجAplysina cavernicola دارای ترکیباتAeroplysinin , aerthionin , و دیگر مشتقات دی برمو و دی کلروتیروزین است که دارای برخی فعالیت آنتی بیوتیکی علیهB.subtilis , P. vulgaris می باشد.از اسفنجSuberites domuncula یک لکتینKDa 27 خالص سازی شد که اثر ضد باکتری علیهE.coli و Staphlococcus aureusرا نشان داده است (Dhinakaran and Lipton,2012).
۱-۹ ترکیبات فعال زیستی اسفنج دریایی در مرحله کاربردبالینی
پتانسیل برخی داروهای زیستی از تولیدات طبیعی مورد توجه بخش داروشناسی قرار گرفته اند که کاربرد های متنوع دارند.برای مثال نوکلوئید آرابینوز از اسفنج Cryptotethya crypta اثرضد ویروسی و ضدسرطانی داردو کاربرد بالینی نیز پیداکرده است. از اسفنج Luffariella variabilis مانوآلدئیدی بدست آمده که خاصیت ضدالتهابیدارد (Joseph and Sujatha, .2011).
بسیاری داروهای دریایی از تولیدات طبیعی بی مهرگان دریایی، بطور غالب ازاسفنج ها در مراحل پایانی آزمایش های بالینی یا در مرحله ی تجاری شدن می باشند برخی از این داروها)Ara-A ضد ویروس(،Ara-C )ضد سرطان(، مونوآلدئید(مهار کننده ی فسفولیپازA2 ) وارد بازار شده اند و IPL51602 (ضدالتهابی)،KRN7000(ضدسرطان)، LAF389(ضدسرطان)، HTI286(ضدسرطان)،Discodermlide (ضدسرطان) در مراحل آزمایش بالینی قرار گرفته اند(Joseph and Sujatha, 2011).
۱-۱۰اهمیت مسئله
با توجه به افزایش مقاومت پاتوژن های بیماری زای انسانی امروزه تحقیقات در زمینه ی اثرات عصاره ی اسفنج های دریایی در زمینه ضد سرطانی،ضدمالاریایی،ضد التهابی،ضدمیکروبی،ضد قارچی،ضدسل ،ضدایدز و … در سراسر جهان به منظور استخراج مواد زیست فعال به عنوان داروی هایی با منشا زیستی ضروری می باشد.
۱-۱۱اهداف تحقیق:
-
- بررسی پتانسیل ترکیب زیست فعال اسفنج های خلیج فارس
-
- استخراج عصاره ضد میکروبی از اسفنج های خلیج فارس
-
- بررسی اثر عصاره استخراج شده بر پاتوژن های انسانی
-
- سنجش حداقل غلظت مهار کنندگیMIC(Minimum inhibitory concentration) و حداقل غلظت باکتریایی MIB(Minimum concentration bacteria )
فصل دوم
مروری بر پیشینه ی پژوهش
۲-۱خاصیت ضد میکروبی باکتری های همزیست اسفنج دریایی
Newbold و همکاران در سال ۱۹۹۹عصاره ۳۳ گونه اسفنج دریایی را جهت بررسی اثر ضد میکروبی آنها علیه میکروب های دریایی استخراج کرده که ۴۸% از آنها حداقل بر یک باکتری اثر مهار کنندگی رشد را نشان دادند(Newbold et al., 1999).
۲-۲ خاصیت ضد باکتری عصاره اسفنج دریایی
Said و همکاران در سال ۲۰۱۰ از میان ۱۸ عصاره اسفنج دریایی بررسی شده جهت سنجش اثر ضد میکروبی، ۱۲عصاره(۶۶٫۷%) نشان دهنده فعالیت ضد میکروبی بر یک یا چند میکروب از درجه مقیاس تاثیر ضعیف تا قوی بودند.وی قطر ناحیه مهارکنندگی ۶ تا ۱۰ میلی متر را ضعیف و قطر ۱۱تا ۲۰ میلی متر را خوب و بیشتر از ۲۰ میلی متر را قوی در نظر گرفت. طبق مشاهدات وی عصاره ی اتیل استات از اسفنج گونه هایHalichondrida sp و Oceanopia spبر مخمر Candidaalbicans اثر مهار کنندگی خوب را نشان دادند .
عصاره اتیل استات اسفنج گونه های .Oceanopia sp،Agelas mauritaniaHymeneciadon sp. وعصاره ی هگزانTedaniasp.بر قارچCryptococcus neoformans نشان دهنده اثر خوب تا قوی می باشد .
عصاره یHalichondria spبر باکتری Bacillus anthracisاثر قوی و برProteus mirabilis وStaphlococcus aureusاثر خوب را نشان داد. عصاره اتیل استات Oceanopia sp. بر Bacillus anthracis ، Proteus Mirabilis، S. aureus وShigella dysentriae اثر مهار کنندگی خوب را نشان داد.در میان ۱۸ عصاره مطالعه شده ۶عصاره (۳۳٫۳%) هیچ اثر ضد باکتری یا ضد قارچی نداشته اند و شامل عصاره اتیل استات اسفنج دو گونه ی .Cliona sp،یک گونه ازHalichondria sp.،یک گونه ازPseudoceratina clavata و یک گونه از Suberites sp.و همچنین عصاره ی هگزانی .Myxillina sp می باشند(Said et al., 2010).
۲-۳ عصاره متانولی ضدباکتریایی و ضد قارچی اسفنج Haliclona sp.
Darah وهمکاران در سال ۲۰۱۱ نمونه ی اسفنجHaliclona sp.از سواحل مالزی را خشک کرده و عصاره متانولی آن را تهیه نموده بر کشت های میکروبی باکتری گرم مثبتMRSA (استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین)، گرم منفی، قارچ هاو مخمرهایC.albicans وutillis[3]C.آزمایش کردند. عصاره متانولی برB.cereus, B.,A.anitratus ,ErwiniaspB.subtilis,spizizenii.و MRSA موثر بوده در حالی قارچ ها و مخمر های دیگر هیج نوع حساسیت به این عصاره نداشته اند.
۲-۴ عصاره متانولی ضدباکتریایی و ضد قارچی اسفنج Sigmadocia pumila
ایساک و لیپتون در سال ۲۰۱۲ با تهیه عصاره متانولیاسفنجSigmadocia pumila سواحل هند و سنجش آن بر میکروب های بیماری زای انسان از جمله باکتری های گرم منفیE.coli ,K pneumonia,P. putida ,S. liquefaciene اثر مهار کنندگی رشد را نشان داد در حالی که بر باکتری های گرم مثبت جز S. aureus بر سویه های دیگر بی اثر بود .(Isaac and Lipton, 2012)
۲-۵ عصاره متانولی ضدباکتریایی و ضد قارچی اسفنج Zygomycale sp.
Manjusha و همکاران (۲۰۱۲) عصاره متانولی اسفنج دریاییZygomycale sp. تهیه و بر چند سویه باکتری و قارچ بیماری زای انسانی بررسی کرده اند، این عصاره اثر ضدباکتری علیه باسیلوس مگاتوریوم،کلیبسلا پنومونیه ،استرپتوکوکوس پیوژنز و اثر ضد قارچی علیه Rhizomucor miehei، کاندیدا آلبیکنس،آسپیرژیلوس نیجر و آسپیرژیلوسفمگاتوس را نشان داد،عصاره ای اسفنج بر باکتری گرم مثبت ۷۷%، گرم منفی۳۵% و بر مخمر %۳۲ اثر مهار کنندگی دارد،با تجزیه و تحلیل عصاره بوسیله کروموتوگرافی GC-MS طیف گسترده ای از مواد شیمیایی با عملکرد متنوع در میان مواد زیست فعال شناسایی شده که تنوع پلی کیتیدها،آلکالوئیدها ،اسیدهای چرب ، پپتیدها و ترپنوئیدها بیشتر بوده که دارای اثر ضدمیکروبی، ضد سرطانی و ضد توموری می باشند.
جدول ۲-۱ترکیبات فعال زیستی و در صد فراوانی آن هادرعصارهاسفنج در یایی Zygomycale sp.
(Manjusha et.al.,2012)
۲-۶ بررسی اثر ضد قارچی چهارنوع عصاره از نه گونه اسفنج دریایی
Palpandi و همکاران )۲۰۱۳( نه گونه اسفنج دریایی از آبهای ساحلی جنوب شرقی هند را جهت بررسی اثر ضد قارچی عصاره آنها جمع آوری کرده سپس عصاره هایی با حلال های متفاوت از جمله عصاره اتانولی ، متانولی، استون و کلروفرمی به دست آوردند و علیه ۹ سویه قارچ بیماریزا انسانی بررسیکرده،نتیجه بررسی آنها ۴گونه اسفنج از رده یKeratosida(Psammaplysilla, spongia officinalis Var.ceylonesis, Hyattella cribriformis,purpurea, Dysiclea fragilis) نسبت به اثر ضد قارچی عصاره کلروفرمی می توان در تهیه داروهای منحصر به فرد از آنها استفاده کرد، این رده اسفنج بر قارچ هایC.albicans, A.niger, A.fumigatus, A.flavus موثربوده اند. Palpandi وهمکاران ذکر کردند که عصاره های متانولی و استونی در این تحقیق اثر ضد قارچی ندارند.
۲-۷ خواص ضد باکتریایی عصاره اسفنج Axinella sinoxea از جزیره لارک خلیج فارس
در تحقیق ناظمی و همکاران در سال ۱۳۹۰ عصاره ها یی از اسفنج دریاییAxinella sinoxeaدر غلظت های متفاوتی مورد آزمایش مهار کنندگی رشد باکتریایی قرار گرفت که حداقل غلظت مهار رشد عصاره دی اتیل اتری برای E.coli برابر۱۰ میلی گرم بر میلی لیتر و عصاره متانولی ۴۰ میلی گرم بر میلی لیتر می باشد و عصاره آبی بی اثر بود. عصاره متانولی ،دی اتیل اتری و آبی بر باکتری aeruginosaP. بی اثر بوده و توانایی مهار رشد باکتری را نداشته اند حداقل غلظت مهار رشد باکتری عصاره دی اتیل اتری بر باکتری B.subtilisبرابر ۲۰ و عصاره متانولی ۴۰ میلی گرم بر میلی لیتر گزارش شدعصاره آبی بر این باکتری نیز بی اثر است و حداقل غلظت مهار رشد عصاره دی اتیل اتر بر باکتری S.aureus برابر ۰۷۵/۰و عصاره متانولی ۱۰ میلی گرم بر میلی لیتر و عصاره آبی بی تاثیر گزارش شد.
فصل سوم
مواد و روش ها
۳-۱نمونه برداری
در مهر ماه ۱۳۹۳نمونه برداری یک گونه اسفنج دریایی با روش SCUBA از اعماق ۱۵ تا ۲۰ متری جزیره هرمز انجام شد(تصویر شماره۳-۱). طبق گفته غواصان این اسفنج بر سازه کشتی قدیمی غرق شدهقرار داشت(تصویر شماره۳-۲).نمونه هادر محل با آب دریا شسته شده تا رسوبات و گل ولای آنها تمیز شود سپس مقداری از نمونه ها درالکل ۱۰۰% (Palpandi et al., 2013)و مقداری نیز در هوای اتاق و دور از تابش نور مستقیم خورشید جهت خشک شدن قرار گرفتندDarah et al., 2011)( بخشی از نمونه در ازت مایع به آزمایشگاه منتقل شدند(Zeng et al.,2013 ).
تصویر ۳-۱ محل نمونه برداری
در تصویر فوق محل نمونه برداری با نشانک قرمز رنگنشان داده شده است.
تصویر۳-۲ اسفنج دریاییCallyslpongia sp. از جزیره هرمز خلیج فارس
۳-۲ تهیه عصاره اسفنج دریایی
۳-۲-۱ تهیه عصاره اسفنج خشک شده
نمونه اسفنج خشک شده را با اسکالپل به قطعات ریز درآورده در ظرف شیشه ای درب دار ریخته و نسبت حجم۱ : ۱ از حلال ها را روی آن ریخته (حجم ۲۰میلی لیتر متانول و ۲۰ میلی لیتر دی کلرومتان ) درب بطری را محکم بسته و به مدت ۲۴ ساعت در محلی تاریک و دور از گرما قرار دادهDarah et al., 2011)(،بعد از۲۴ ساعت محلول یک فاز شیری رنگ در وسط و دو فاز کاملا شفاف بالا و پایین آنایجاد کرده(تصویرشماره ۳-۳).بطری را چند مرتبه به آرامی هم زده سپس قطعات اسفنج را فشرده از بطری خارج کرده و جهت حذف رسوبات اضافی محلول را با استفاده کاغذ صافی واتمن شماره ۱ فیلتر کرده حلال اضافیمحلول بدست آمده (تصویر شماره ۳-۴)را با بهره گرفتن از دستگاه روتاری Heidolph مدل Laboreta 4011digital (تصویر شماره ۳-۵) با تنظیم دمای ۴۰ درجه سانتی گراد، چرخش ۱۰۰ دور در دقیقه و ایجاد شرایط خلاء حذف کرده، حجم نهایی عصاره ۱۵میلی لیتر بدست آمد با حرف لاتین D نام گذاری شده(تصویر شماره ۳-۶) بعد از رسیدن دمای عصاره به دمای محیط در دمای ۴ درجه سانتی گراد جهت آزمایشات بعدی نگهداری شد.
برای انجام این پژوهش پس از تصویب موضوع تحقیق به مطالعه کتب تخصصی، مجلات علمی- پژوهشی و منابع علمی کتابخانهای اقدام و فیشبرداری گردید. برای اجرای پرسشنامهها بر اساس معرفینامه معاونت آموزشی دانشگاه ، مجوز لازم برای اجرای پرسشنامههای پژوهش در سازمان صنعت، معدن و تجارت کرمانشاه فراهم گردید. پس از هماهنگی با معاونت آموزشی و اداره کل حراست سازمان فوقالذکر و دریافت معرفینامه از سوی مسئولان امکان توزیع پرسشنامه فراهم شد. شیوه توزیع پرسشنامهها نیز به این شکل بود نمونه آماری در جامعه آماری تعیین گردید و سپس اقدام به توزیع پرسشنامهها شده و با حضور مستمر محقق و با مساعدت همکاران در عرض ۱۵ روز پرسشنامهها جمع آوری گردیدند.
۳-۸ روش های تجزیه و تحلیل آماری
تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از این پژوهش با بهره گرفتن از نرمافزار آماری SPSS16 در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح آمارتوصیفی از آمارههایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد استفاده گردید. برای تعیین میزان همبستگی بین هر یک از ابعاد جامعه پذیری سازمانی با کل مولفه های تعهد سازمانی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده خواهد گردید. همچنین برای تعیین میزان همبستگی و قدرت توان پیش بینی مولفه های جامعه پذیری سازمانی با تک تک مولفه های تعهد سازمانی از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده گردید. از این روش زمانی استفاده میشود که محقق بخواهد متغیر وابسته را با بهره گرفتن از یک یا چند متغیر مستقل پیشبینی کند.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
مقدمه
پس از گردآوری دادهها مرحلهی جدیدی از فرایند تحقیق که به مرحلهی تجزیه و تحلیل دادهها معروف است، آغاز میشود. در این مرحله پژوهشگر با بهره گرفتن از روش های آماری مختلف و با تکیه بر معیار عقل سعی میکند دادهها را در جهت آزمون اهداف تحقیق و ارزیابی آنها مورد بررسی قرار دهد. برای اینکه این امر به نحو صحیح انجام گیرد، دادههای جمع آوری شده، بایستی به طور علمی و با روش های آماری مناسب مورد پردازش قرار گیرد و به صورت اطلاعات قابل استفاده درآید. در این فصل به تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه با بهره گرفتن از آمار توصیفی و استنباطی پرداخته شده است. ابتدا ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه آماری توصیف شده است. سپس نرمال بودن توزیع مولفه های جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی بررسی شده است. در پایان با بهره گرفتن از آزمونهای آمار استنباطی به بررسی فرضیههای دقیق مبادرت شده است.
۴-۱ توصیف ویژگیهای دموگرافیک نمونه آماری
توزیع فراونی و درصد نمونه آماری بر اساس جنسیت در جدول ۴-۱ ارائه شده است.
جدول ۴-۱: توزیع فراوانی و درصد نمونه آماری بر حسب جنسیت
آماره جنسیت |
فراوانی | درصد |
زن | ۵۹ | ۱/۳۸ |
مرد | ۹۶ | ۹/۶۱ |
جمع | ۱۵۵ | ۱۰۰ |
جدول ۴-۱ نشان میدهد که ۱/۳۸ درصد گروه نمونه را زنان و ۹/۶۱ درصد آنان را مردان تشکیل دادهاند.
نمودار ۴-۱: توزیع فراوانی و درصد نمونه آماری بر حسب جنسیت
توزیع فراونی و درصد نمونه آماری بر اساس سن در جدول ۴-۲ ارائه شده است.
جدول ۴-۲: توزیع فراوانی نمونه آماری بر حسب سن
آماره سن |
فراوانی | درصد |
۲۰ تا ۳۰ | ۲۲ |
در آستانه اشغال عراق و پس از آن بیشتر کشورها متعهد شدند که فعالانه در بازسازی عراق مشارکت داشته باشند، اما آنان در عمل به اجراء بخش ناچیزی از تعهدات خود عمل کردند. برای مثالایالات متحده آمریکا که قول داده بود ۱۲ میلیارد دلار برای بازسازی عراق بپردازد در پایان سال ۲۰۰۴ فقط دومیلیارددلار را صرفاین امر کرده بود. همچنین تا اوائل سال ۲۰۰۵ فقط ۴۰ درصد از تعهدات خود را که در نوامبر ۲۰۰۳ از سوی کنگره آمریکا به بازسازی عراق اختصاص یافته بود به مصرف رسید.
حکومت موقت عراق برای جبراناین کمبودها سعی میکند که از یارانههای مردم عراق، که بیشتر فقرای عراق به آن کاملاً وابسته هستند، بکاهد. ”پل ولفوویتز“، از معماران حمله به عراق و رئیس کنونی بانک جهانی در بیانیهای اعلام کرده است که عراق خود قادر به تأمین مالی هزینههای بازسازی خویش هست. معنایاین سخن آن است که باید مردم عراق را به حال خود رها کرد؛ امری که حاصلی جزء گرسنگی و فقر در پی نخواهد داشت. از سوی دیگر صندوق بینالمللی پول که فقط ۲۴۰ میلیون دلار وام بهعنوان اولین گام به دولت عراق پرداخته است ابراز امیدواری میکند، بتواند مبالغ بیشتری بهاین کشور وام دهد هرچند کهاین صندوق از پیش مبلغ ۵/۲ ـ ۵/۳ میلیارد دلار را تعهد کرده بود (درویشی و پرتو، ۱۳۹۴).
۴-۱-۷-۳-فساد مالی حاکم بر پیکره بوروکراسی عراق
سازمان شفافیت جهانی (World Transparency) به تازگی در گزارشی اعلام کرده است چنانچه اقدامات عاجلی در مورد عراق اتخاذ نشوداین کشور به بزرگترین مورد فساد اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد. فساد مالی دراین کشور در همه سطوح بهچشم میخورد. دولت کنترل ضعیفی بر درآمدها و موجودیهای خود دارد؛ برای مثال کارمندان بخش بهداشت و درمان، داروها و تجهیزات پزشکی را در بازار سیاه میفروشند و روند مزایده و مناقصه پروژهها دقیقاً اجراء نمیشود. در گزارش ناظر کل آمریکا برای بازسازی عراق در سال ۲۰۰۵ آمده است که در مدت ۱۴ ماه حکومت موقت عراق، ۸/۸ میلیارددلار از بودجه عراق مفقود شده است (درویشی و پرتو، ۱۳۹۴).
۴-۱-۷-۴- عدم توفیق در بازسازی صنایع نفت
در اواخر دهه ۱۹۷۰ یعنی آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث علیهایران، تولید نفتاین کشور ۵/۳ میلیون بشکه در روز بود.این رقم بهتدریج کاهش یافت؛ بهطوریکه در بهار سال ۲۰۰۳ یعنی در آستانه حملات آمریکا و متحدانش عراق، میانگین تولید نفت به رقم ۴/۲ میلیون بشکه در روز تنزل کرد و پس از کسر نیازهای داخلیاین کشور فقط ۵/۱ میلیون بشکه از آن به صادرات اختصاص یافت. بهاین ترتیب کل درآمد نفتی عراق با وجود افزایش چشمگیر قیمتها فقط ۲۵ میلیارددلار بود.
در ماههای اول اشغال عراق، مقامات آمریکائی برآوردهای خوشبینانهای در مورد میزان تولید نفت مطرح و حتی ادعا میکردند کهاین تولید به سرعت افزایشیافته، حتی از زمان قبل از جنگ نیز فراتر خواهد رفت. ولی بهتدریج نادرست بودناین دیدگاه به اثبات رسید. عواملی چون فساد اداری، فقدان سرمایه، خرابکاری در تأسیسات نفتی و ناامنی داخلی مانع افزایش تولید گردید. هرچند در بودجه سال ۲۰۰۴ پیشبینی شده بود که تولید نفت عراق ۵/۱ میلیون بشکه در روز خواهد بود و حتی وزیر دارائی عراق در ۲۲ دسامبر ۲۰۰۴ ادعا کرد آن کشور در انتظار تحقق تولید ۵/۳ میلیون بشکه در روز است، اما منابع مستقلاین ارقام را غیرواقعی اعلام نمودند و صادرات نفت عراق را تنها ۴۶/۱ میلیون بشکه در روز ارزیابی کردند. به ادعای اداره اطلاعات وزارت انرژی عراق بااین کشور ۱۱۲ میلیارد بشکه ذخیره ثابت شده نفت دارد. با وجوداین ذخائر، تاکنون فقط ۲۳۰۰ چاه نفت دراین کشور حفر گردیده است. یعنی فقط ۱۷ حوزه از ۸۰ حوزه نفتی عراق مورد اکتشافات و ارزیابی قرار گرفته است. در واقع میتوان گفت که دراین کشور کمتر از همه کشورهای صادرکننده نفت عملیات اکتشافی انجام گرفته است. برای مثال در صحرای غربی عراق اصولاً هیچ عملیاتی انجام نشده است؛ در حالیکهاین کشور دارای سومین ذخائر ثابت شده نفتی جهان پس از عربستانسعودی وایران است. بههمین علت تحلیلگران غربی قبل از اشغال عراق معتقد بودد کهاین کشور پس از جنگ، خود میتواند هزینههای بازسازی مربوطه را تأمین کند؛ بهطوریکه ”پل ولفوویتز“ معاون وزیر دفاع آمریکا در ۲۷ مارس ۲۰۰۳ گفت: ”عراق میتواند از محل صدور نفت و در عرض دو تا سه سال ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارددلار برای بازسازی، درآمد کسب کند. ”چنین بهنظر میرسد کهاین پیشبینیهای طمعورزانه مقامات آمریکائی، که به نمایندگی از انحصارات نفتی آمریکائی بیان میشد، تاکنون تحقق نیافته است (درویشی و پرتو، ۱۳۹۴).
۴-۱-۷-۵-کمبود شدید برق
وضعیت سیستم برق در عراق اصولاً غیرقابل اتکاء و نامعقول است. تا قبل از شروع جنگ در سال ۲۰۰۳، تولید شبکه برق عراق فقط ۹۵ هزار مگاوات برق در ساعت بود.این میزان تولید برق حتی برای مصارف معمولی کشور هم کفایت نمیکرد. اما بااینوجود خاموشیها آنقدر نبود که اقتصاد و زندگی روزمره مردم را فلج کند. از نوامبر ۲۰۰۴ تا ژانویه ۲۰۰۵ میزان تولید شبکه برق عراق به ۵۰ هزار تا ۸۰ هزار مگاوات برق، بسته به شرایط، میرسید که تنها تکافوی چهار ساعت نیاز را میکرد و در بقیه ساعتهااین کشور با بیبرقی مطلق مواجه بود. برای حل فوریاین بحران دولت موقت مجبور به خرید برق از کشورهای همسایه (سوریه، اردن، کویت، ترکیه وایران) شده است. البته هنوز هم تمایل به خرید برق بیشتری ازایران و ترکیه وجود دارد، اما مشکل اصلی کمبود امکانات مالی است. در واقع تخصیص وجوه مربوط به برنامهریزی و بهبود تولید برق به مسائل امنیتی موجب شده انجام امور حیاتی در زمینههای رفاهی، صنعتی، کشاورزی و خدماتی دچار اختلال شود.
۴-۱-۷-۶-اختلافات قومی، مذهبی و نژادی داخلی
اقلیت اهل سنت در عراق با استقرار حکومت تحت کنترل اکثریت شیعه دراین کشور مخالف است. از طرف دیگر شیعیان نیز از تابستان ۲۰۰۴ و پس از درگیریهای نجف در حال مبارزه با نیروهای متحد آمریکا و انگلیس هستند. آنها معتقند که اشغال عراق باید برای غربیها بسیار پرهزینه باشد و درآمدهای حاصل از فروش نفت نتواند به ابزار قدرت و سرکوب و تجاوز بیگانگان علیه مردم مسلمان عراق تبدیل شود.
۴-۱-۷-۷-نارضایتی همسایگان عراق از حمله آمریکا
حضور آمریکا درعراق نارضایتی همسایگان را در پی داشته است. آنچه در عراق میگذرد نشان ازاین نا رضایتیها دارد. از سپتامبر ۲۰۰۴ تا مارس ۲۰۰۵ افراد کشته شده در خرابکاریهای عراق ۶۱ درصد سعودی، ۱۰ درصد سوری و فقط ۸ درصد اتباع عراقی بودهاند. این نشان میدهد که دوسوم حملات انتحاری توسط اتباع عربستان سعودی انجام گرفته است. مقامات آمریکائی معتقدند عربستان، با ۱۵۰ هزار نفر نیروی نظامی، باید بهتر ازاین مرزهای خود را با عراق کنترل کند.
ایران نیز از حضور تجاوزکارانه آمریکا در مرزهای خود و تسلط آن کشور بر منابع نفتی عراق و حوزه خلیج فارس ناراضی است واین امر را عامل عمده بیثباتی در منطقه میداند. همچنین سوریه از محاصره شدن بین اسرائیل و نیروهای آمریکائی حاضر در عراق، به خصوص با تهدیداتی کهاین دو علیه آن انجام میدهند، بسیار نگران است. هر چند کشور ترکیه بسیاری از نگرانیهای قبل از اشغال عراق را در زمینه مناطق کردنشین ندارد، اما مسئله امنیت عراق و جریان صادرات نفت و مسائل اقتصادی دوجانبه همچنان به قوت خود باقی هستند. اردن نیز، بهعنوان کشوری کوچک که سرنوشتش همیشه با عراق عجین بوده است، امروزه نگرانیهائی در زمینه صادرات نفت عراق، تروریسم و قطع کمکهای مالی صدام بهاین کشور دارد (ترابی، ۱۳۹۴).
۴-۱-۷-۸- هدف از اشغال عراق
بعد از فروپاشی نظام دو قطبی و به تبع آن انحلال پیمان ورشو در مقابل پیمان ناتو، امروزهایالات متحده آمریکا براساس تفکر سنتی خویش مبنی برداشتن مسئولیت و رسالت جهانی، درصدد مداخله در امور تمام نقاط دنیا است. از همینرو نیز هست که حضور فعال آمریکا در منطقه بالکان و به خصوص درکوزوو و یا در عراق، بهدنبال اشغال کویت، را میتوان در سالهای پایانی قرن بیستم و سالهای آغازین قرن بیستویکم مشاهده کرد. بااین رویکرد کلی میتوان استراتژی اقتصادی آمریکا در مورد عراقاین چنین بیان نمود:
ادامه جریان نفت خاورمیانه به بازارهای مصرف، اهمیت کانالسوئز و خلیجفارس و بهطور کلی منافع استراتژیک، اقتصادی و نظامیاز موارد مؤثر در حضور نظامیایالاتمتحدهآمریکا در عراق به شمار میروند. تا سال ۱۹۷۹، یعنی وقوع انقلاباسلامیایران، آمریکا در عراق وضعیت مساعدی نداشت؛ زیرا دولت عراق پس از قطع روابط با آمریکا در سال ۱۹۶۷ بیش از پیش سیاست همکاریهای چندجانبه با سایر قدرتها را، به خصوص خرید تسلیحات از شوروی، در پیش گرفته بود. در اواسط دهه هشتاد، دولت ریگان، دونالد رامسفلد وزیردفاع آمریکا را بهعنوان فرستاده ویژه بهمنظور تقویت رابطه به عراق اعزام کرد. اما در هر حال قبل از اشغال کویت توسط عراق در سال ۱۹۹۰ آمریکائیها دیگر بهاین نتیجه رسیده بودند که عراق مانندایران بزرگترین خطر برای منافع آمریکا در خاورمیانه به شمار میرود.
اولینبار در اواخر تابستان ۲۰۰۲ رئیسجمهور آمریکا دکترین جدید خود را در دانشگاه نظامی”وست پوینت“اینچنین مطرح کرد: ”ما اگر منتظر وقوع تهدیدات شویم در اصل خیلی منتظر شدهایم.“ همچنین جرجبوش در ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۲ در یک سخنرانی در مجمع عمومیسازمان ملل خاطرنشان کرد: اگر سازمان ملل متحد قطعنامهای علیه عراق صادر نکند باید خطر بیتأثیر بودن خود در حفظ صلح و امنیت بینالمللی را بپذیرد. وی همچنین دراین سخنرانی اخطار کرد اگر سازمان ملل علیه صدام اقدامینکند، آمریکااینکار را خود را انجام خواهد داد. بهاین ترتیب چنین بهنظر میرسید که دولت آمریکا، با وجود تصویب قطعنامه ۱۴۴۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه عراق و اجباراین کشور به خلع سلاح تحت نظارت نمایندگان این سازمان، تصمیم خود را مبنی بر حمله نظامیگرفته است. از مجموعه گزارشهای مراکز تحقیقاتی آمریکا در آنزمان ویژگیهای استراتژی نظامیو اقتصادیاین کشور درباره عراق را میتوان چنین استنباط کرد:
ـ عزل صدام و تغییر رژیم حکومتیاین کشور
ـ انهدام سلاحهای شیمیائی و میکروبی عراق
ـ بازسازی نیروهای مسلح عراق به شیوه آمریکائی
ـ سلطه بر منافع نفتیاین کشور
ـ بازسازی اقتصاد عراق
از دیدگاه اقتصادی سه عامل آخر بسیار پراهمیت بهنظر میآید. برای مثال عامل سوم به معنی قطع نفوذ نظامیو تسلیحاتی روسیه در عراق و جایگزینی آن با آموزش و تجهیزات آمریکائی بود. عامل چهارم عاملی برای مبارزه با نفوذ روسیه، چین و اروپا در منابع انرژی خاورمیانه به حساب میآمد. آخرین عامل نیز موجبات رونق کار شرکتهای آمریکائی در عراق و خاورمیانه را فراهم میکرد. برای رسیدن بهاین هدفها لازم بود که نیروهای آمریکائی در عراق حضور مستقیم داشته باشند (اسدی، ۱۳۸۷).
۴-۱-۸- عراق و صادرات نفت
بهطور خلاصهاین کشور برای تبدیل شدن به یک صادرکننده بزرگ نفتی باید شرایط و امکانات زیر را فراهم کند:
ـ محیطی امن و عاری از شورش و خرابکاری
ـ توسعه سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در امور زیربنائی نفت
ـ دارا بودن حکومتی قانونمند و پاسخگو
ـ خصوصیکردن صنعت، گاز و انرژی و جلوگیری از تمرکزگرائ دولتی
ـ سیاست اقتصاد باز وایجاد رقابت بین شرکتهای خصوصی داخلی و خارجی و قیمتگذاری آزاد محصولات نفتی
از آنجا که عراقیها صنعت نفت را بخشی از هویت ملی خود میدانند و شدیداً به فرآوردههای یارانهدار نفت عادت کردهاند، حتی با تشویق آمریکائیها در کوتاهمدت حاضر به اجراء سیاستهای مورد اشاره نیستند. اصرار آمریکائیها برای اجراء تغییرات عمده در سیاستهای نفتی عراق ریشه درتمایل وتصمیم به حضور شرکتهای آمریکائی در بازارهایاین کشور دارد. آنها همچنین خواستار تجدیدنظر در قراردادهای نفتی گذشته روسیه و فرانسه با عراق هستند.
آمریکابرای هدایت سیاست اقتصادی عراق به طرف اقتصاد لیبرال صدها مستشار ومشاور را در وزارتخانههای کلیدی تصمیمگیریاین کشور گماشته است که از طریق آنان وضعیت مالی و سیاستهای حکومت عراق کنترل میشود. در زمینه خصوصیسازی، سیاست آمریکا کاهش هزینههای دولتی، کمکردن تصدیگری دولت و قطع پرداخت یارانههای دولتی است. مقامات عراقی میگویند که ۶۰ درصد بودجه عراق را یارانهها به هدر میدهند، اما درمقابل گروههای مبارزه با فقر و طرفداران توسعه، سیاستهای تشویقی دولت آمریکا و صندوق بینالمللی پول را به نفع شرکتهای بزرگ، کشورهای ثروتمند و به ضرر فقرا و طبقه متوسط عراق تلقی میکنند و معتقدندکهاین سیاستها، عراق را به کشوری بدهکار تبدیل خواهد کرد. ”عدیل عبدالمهدی“ وزیر دارائی عراق در نوامبر ۲۰۰۵ اظهار داشته است که حکومت عراق پس از انتخابات ژانویهاینده در صدد است که قانون جدیدی را تصویب کند که براساس آن ذخائر نفتی عظیم کشور بر روی سرمایهگذاری خارجی باز خواهد شد. بااین قانون مسلماً شرکتهای آمریکائی در اولویت قرار خواهند گرفت. هماکنون آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) به بخش کشاورزی و مسکن عراق وام میدهد و قرار است در سال ۲۰۰۵ حدود ۳۰۰ هزار خانه مسکونی در اطراف بغداد ازاین محل احداث شود( تیشه یار و ظهیر نژاد، ۱۳۸۴).
۴-۱-۹ -چالشهای حضور آمریکا در عراق
جنگ عراق (که با نامهای اشغال عراق و عملیات آزادسازی عراق نیز شناخته میشود) یک عملیات نظامیاست که در۲۰ مارس ۲۰۰۳ با حمله یک ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا و بریتانیا به عراق آغاز شد. نیروهای اصلی حمله کننده به عراق شامل ارتشهایایالات متحده آمریکا، پادشاهی متحده و لهستان بوده است. ولی ۲۹ کشور دیگر از جمله ژاپن، کره جنوبی،ایتالیا، اسپانیا و… با فرستادن بخشی از نیروهای نظامیو لجستیکی خود به همراهی با نیروهای ائتلاف، در اشغال عراق نقش داشتند. همچنین برخی شرکتهای پیمانکار تامین نیروی نظامیوامنیتی، با فرستادن دهها هزار نفر از مزدوران خود که دارای تابعیت کشورهای مختلف دنیا بودند، مسئولیت تامین امنیت بخشهای وسیعی از مراکز مهم تجاری عراق از جمله چاهها و مراکز پالایش نفت را بر عهده داشتند. (عکافان، ۱۳۸۸، ص۱۲)
این جنگ با خروج آخرین تیپ رزمیآمریکایی در ۱۹ اوت ۲۰۱۰ بهطور رسمیخاتمه یافت. هرچند هنوز حدود ۵۰ هزار نیروی آمریکائی عمدتاً برای آموزش نیروهای عراقی، دراین کشور باقیماندهاند زمان خروجاین نیروها هم با توافق دو کشور تا پایان سال ۲۰۱۱ اعلام شدهاست. خروج آخرین سربازان آمریکایی ازاین کشور در دسامبر ۲۰۱۱ اتفاق افتاد.
دو توضیح عمده برای آغازاین جنگ توسط جرج بوش رییس جمهور وقت آمریکا مطرح شد که یکی از آنها رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابودکردن سلاحهای کشتار جمعی عراق بنابر توافقنامه ۱۹۹۱ بود.
در سال ۱۳۸۲ صدام از دیدگاه آمریکاییها همچنان به عنوان تهدیدی برای همپیمانان غربی مثل کشور نفتخیز عربستان سعودی و اسرائیل، خطری برای محمولههای نفتی خلیج فارس و ثبات خاورمیانه به شمار میرفت. بیل کلینتون رئیسجمهور آمریکا (۱۳۸۰-۱۳۷۲) (۲۰۰۱ - ۱۹۹۳) که جانشین بوش شده بود، تحریمهای اقتصادی تازهای درکنار تحریمهای نظامیبرای عراق وضع ومنطقه پرواز ممنوع را نیزکنترل کرد. (عکافان، ۱۳۸۸، ص۱۲)
کلینتون در سال ۱۹۹۸ در پاسخ به ممانعت عراق از حضور بازرسان سازمان ملل، لایحه آزادسازی عراق را امضا کرد.این لایحه بر تغییر رژیم عراق به منظور «بازگشت عراق به خانواده بینالمللی» تأکید داشت و طبق آن دولت آمریکا به گروههای تبعیدی خارج از عراق کمک مالی میکرد. پس از آن به زودی عملیات سه روزه روباه صحرا انجام گرفت و طی آن کارخانههای تولید سلاح صدام منهدم گشتند؛ در حالیکه استراتژ یستهای پنتاگون نقشه حملههای زمینی به عراق را میکشیدند برخی از تحلیلگران آمریکایی براین باور بودند که فشار خارجی برایایجاد یک شورش به منظور عزل صدام کافی به نظر میرسد.این دو نظر باعث بروز شکاف در تصمیمگیریهای ضد صدام بین دولتمردان واشنگتن شد. اما پس از حملات ۲۰ شهریور ۱۳۸۰ (۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱) توازن سیاسی داخلی آمریکا تغییر کرده و باعث شد تا نومحافظهکاران بتوانند در مدیریت کشور آمریکا در واشنگتن تأثیر به سزایی داشته باشند. رئیسجمهور آمریکا جرج دبلیو بوش (پسر جرج اچ دبلیو بوش) در بیانیه اتحاد خود به کنگره، در دی ماه ۱۳۸۱ (۲۰۰۲) از «محور شرارت» که به زعم وی از کشورهایایران، عراق و کره شمالی تشکیل شدهاند سخن به میان آورد. همچنین او احتمال داد که برای براندازی دولت عراق از زور استفاده خواهد کرد. او اعلام کرد: «رژیم عراق طرح تولید گاز اعصاب و سیاهزخم و سلاحهای اتمیرا به مدت یک دهه دنبال کردهاست. » او همچین ادامه داد: «عراق همچنان در صدد است دشمنی خود را به آمریکا نشان دهد و از ترور حمایت کند. »
دولت و ارتش عراق در طول سه هفته پس از حمله آمریکا و همپیمانانش در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰۰۳) نابود شد.ایالات متحده دستکم دوبار کوشید تا با حملات هوایی، صدام را به قتل برساند ولی هر دوبار هدف، مورد اصابت واقع نشد. با شروع ماه آوریل (اواسط فروردین) نیروهای ائتلاف بخش زیادی از عراق را اشغال کرده بودند. مقاومتهای بسیار ضعیف ارتش عراق یا به راحتی در هم میشکستند و یا تبدیل به تاکتیکهای پارتیزانی میشدند.این وضعیت، نشاندهنده خروج کنترل از دستان صدام حسین بود.
صدام حسین در تاریخ ۹ تیر ۱۳۸۳ (۳۰ ژوئن ۲۰۰۴) تحویل دولت موقت عراق شد تا به اتهام جرایم جنگی، جرایم ضدبشری و قتلعام محاکمه گردد. در طولاین محاکمه توجه ویژهای به فعالیتهای وحشیانه وی علیه کردهای شمال عراق در طول جنگ باایران و علیه شیعیان جنوب در خلال سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۸ (۱۹۹۱ تا ۱۹۹۹) شد. نهایتاً در تاریخ ۹ دی ۱۳۸۵ (۳۰ دسامبر ۲۰۰۶) و در ساعت ۶:۰۷ به وقت محلی (۳:۰۷ UTC) به دار آویخته شد.
۴-۲- کمک حکومتایران به شبهنظامیان اسلامگرای شیعه
سندهای منتشرشده توسط ویکیلیکس شامل گزارشهای متعدد و موردهای مشخصی است که سپاه پاسداران ایران و به ویژه، نیروی قدس متهم به آموزش شبه نظامیان شیعه عراقی، ارسال سلاح، راکت و بمبهای دستساز پیشرفته شدهاست. مطابقاین اسناد نیروی قدس بههمراه حزبالله لبنان، شبهنظامیان شیعه عراقی را دراردوگاهی در نزدیکی قم آموزش میدادهاند تا برخی مقامهای عراقی و همینطور سربازان آمریکایی را گروگان گرفته یا به قتل برسانند. حکومت جمهوری اسلامیایراناین اتهامها را رد کردهاست (عکافان، ۱۳۸۸، ص۱۴).
۴-۲-۱- خروج نیروهای آمریکایی از عراق
درتاریخ ۱۵ دسامبر ۲۰۱۱ با برگزاری مراسمیرسمیدر فرودگاه بغداد واقع در منطقه سبز بغداد، با حضور وزیردفاع وقت آمریکا، آمریکا رسماً به حضور نظامیخود در عراق پایان داد. لئون پنتا در سخنرانی در مراسم فوق گفت جنگ عراق دارای ارزش بسیاری در خونها و دلارها برای ما بود، حدود ۷۵۰ میلیار دلار هزینه، ۴۵۰۰ کشته(۴۴۸۷ کشته) و۳۲۰۰۰ مجروح، برایایالات متحدهمیباشد( روزنامه گاردین، ۲۰۱۱، به نقل از ویکی پدیا، ۱۳۹۴).
با خروجاین نیروها، فقط ۱۵۹ نیروی نظامیدر سفارت آمریکا در بغداد باقی میمانند و سایر نیروها به کویت یا به وطن مراجعت میکنند. در مراسم پایانی خروجاین نیروها که بدون حضور رییس جمهور و نخست وزیر عراق برگزار شد، آمار بیش از ۱۰۰ هزار کشته از شهروندان عراقی اعلام شد.
۴-۲-۲ -عدم وجود استراتژی مشخص پس از اشغال
آمریکا استراتژی خود در عراق را مکرراً تغییر داد. آمریکا قبل از حمله استراتژی خود را برپایه خلع سلاح عراق از سلاحهای کشتار جمعی، مبارزه با تروریسم، سرنگونی دیکتاتور و آزادی مردم عراق قرار داد. آمریکا در مقطعی، استراتژی به حاکمیت رساندن یک دیکتاتور دست نشانده و در مقطعی دیگر، استراتژیایجاد تفرقه و جنگ داخلی برای بقا در عراق و باز در مقطعی دیگر، استراتژی تامین امنیت اسرائیل از طریق عراق را اتخاذ کرد. هریک ازاین استراتژیها برنامه ریزی خاص خود را میطلبد، بر همین اساس تناقض در رفتار آمریکا در سه سال گذشته به دلیل استراتژیهای مختلف بوده است.
ادبیات بوش نیز به تدریج به سمت پذیرش اشتباه استراتژیک حمله نظامیبه عراق گرایش پیدا می کند. سناتورهاری رید رهبر دمکراتهای سنای آمریکا، در تاریخ ۹ فوریه ۲۰۰۶ با صدور بیانیهای فهرستی از ناکامیها و اشتباهات بوش را به تصویر کشید و از جمله در خصوص عراق نوشت: «با گذشت سه سال از جنگ هنوز سربازان ما تجهیزات کافی برای دفاع از خود ندارند، اگر آنها چنین تجهیزاتی در اختیار داشتند امکان کاهش تلفات تا ۸۰ درصد وجود داشت. دولت بوش هیچ برنامهای برای عراق پس از جنگ تدارک ندیده بود وایمان مردم آمریکا به نیروهای مسلح خود به دلیلاین ناکامیاز میان رفت. بوش صدها هزار نفر داوطلب را به میدان جنگ فرستاد اما هنوز نتوانسته است بودجه هزینههای درمانی افراد بازگشته به کشور را تامین کند. دولت بوش به دلیل مدیریت غلط، عراق را به ورطه جنگ داخلی کشاند، چیزی که قبل از اشغال عراق سابقه نداشت.این جنگ هفتهای دو میلیارد دلار هزینه و در مجموع دو هزار میلیارد دلار هزینههای مستقیم و غیر مستقیم را به آمریکا و اقتصاد آن تحمیل کرد. شکنجه بازداشتیها در عراق چراغ سبزی برای شکنجه سربازان آمریکایی و در خطر بیشتر قرار دادن آنها گردید. با وجود تحملاین همه هزینه نه نشانی از سلاحهای کشتار جمعی و نه حلقه ارتباطی با القاعده دراین کشور پیدا نشد. » درپیاین فشارها سرانجام وزیر خارجه آمریکا در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۶ در لندن اعتراف کرد: «اگرچه استراتژی بزرگ ما درعراق درست و بجا بوده است، ولی ما هزاران اشتباه تاکتیکی در عراق مرتکب شدیم»(رضایی، ۱۳۸۲، ص۱۳۵).
۴-۲-۳- ریشههای ناامنی
۲ـ در برخی از منابع آمده است که حضرت امیر۷ در سال ۳۷ هجری سهل بن حنیف را به کارگزاری فارس فرستاده است اما اهل فارس مانع وی شده و او را اخراج کردهاند و پس از آن حضرت امیر۷، زیاد بن ابیه را فرستاده است و شورش فارس را سرکوب کرده است. اما به علّت ماجرا اشارهای نکردهاند.[۷۷]
۳ـ در برخی از منابع آمده است که بعد از کشته شدن ابن حضرمی در بصره[۷۸]، مردم فارس، سهل بن حنیف را که حاکم آنها بود اخراج کردند و حضرت امیر۷ در سال ۳۹، زیاد بن ابیه را به آن منطقه فرستاد و شورش آنها را سرکوب کرد.[۷۹]
۴ـ در برخی از منابع آمده است که بعد از جنگ نهروان (سال ۳۸)[۸۰] و کشته شدن خوارج به دست حضرت امیر۷، مردم فارس شورش کردند و سهل بن حنیف را که حاکم آنها بود اخراج کردند و لذا حضرت، زیاد بن ابیه را فرستاد و شورش آنها را سرکوب کرد.[۸۱]
۵ـ در برخی از منابع آمده است که سال ۳۸ هجری و در ماجرای قیام خرّیت بن راشد، مردم فارس شورش کردند و سهل بن حنیف را که حاکم آنها بود اخراج کردند و لذا حضرت امیر۷ زیاد بن ابیه را فرستاد و شورش آنها را سرکوب کرد.[۸۲]
در این میان، گزارشاتی که امارت سهل بن حنیف بر منطقهی فارس را در سال ۳۹ هجری ذکر کردهاند قطعاً صحیح نیست؛ زیرا وفات سهل بن حنیف به قولی سال ۳۷ هجری ذکر شده است؛[۸۳] امّا اکثر منابع، وفات وی را سال ۳۸ هجری ذکر کردهاند.[۸۴]
۲ـ عبدالله بن عبّاس : فرماندار فارس.[۸۵]
۳ـ زیاد بن ابیه : فرماندار فارس.[۸۶]
نامهای زیاد بن سمیه،[۸۷] زیاد بن عبید،[۸۸] زیاد بن اُمّه[۸۹] و زیاد بن أبی سفیان[۹۰] نیز برای او گفته شده است.
۴ـ عمر بن ابی سلمه : فرماندار فارس.[۹۱]
۵ـ قرظه بن کعب : فرماندار فارس.[۹۲]
۲.۱.۱.۵. فرماندار إصْطَخْر[۹۳]
۱ـ منذر بن جارود : فرماندار إصطخر.[۹۴]
۲.۱.۱.۶. فرمانداران بصره
۱ـ عثمان بن حنیف : فرماندار بصره.[۹۵]
۲ـ عبدالله بن عبّاس : فرماندار بصره.[۹۶]
۳ـ ابوالاسود الدؤلی[۹۷] : فرماندار بصره.[۹۸] (جانشین عبدالله بن عبّاس در بصره).[۹۹]
همچنین أبوالأسود الدولی،[۱۰۰] الدئلی[۱۰۱] و الدیلی[۱۰۲] (به ضمّ دال و کسر یاء)[۱۰۳] نیز ذکر شده است.
در نام او[۱۰۴] و نیز نام پدرش[۱۰۵] اختلاف وجود دارد، امّا بنا بر مشهور،[۱۰۶] نام او ظالم بن عمرو[۱۰۷] بن سفیان[۱۰۸] است. همچنین، نامهای ظالم بن ظالم،[۱۰۹] عمرو بن ظالم[۱۱۰] بن سفیان،[۱۱۱] سارق بن ظالم،[۱۱۲] ظالم بن سارق،[۱۱۳] عمرو بن سفیان،[۱۱۴] و برخی نامهای دیگر برای او ذکر شده است.
۴ـ زیاد بن ابیه : جانشین عبدالله بن عباس در بصره.[۱۱۵]
۵ـ سهل بن حنیف : فرماندار بصره بعد از جنگ جمل (به نقل اصابه).[۱۱۶]
۶ـ سمره بن جندب
در البدایه و النهایه آمده است، هنگامی که در سال ۳۶ هجری با حضرت امیر۷ بیعت شد و کارگزاران خود را به مناطق مختلف اعزام کرد، «سمره بن جندب» را به کارگزاری بصره منصوب کرد.[۱۱۷]
۲.۱.۱.۷. فرمانداران کوفه
۱ـ ابو موسی اشعری : نام او عبدالله بن قیس است.[۱۱۸]
وی از طرف عثمان، حاکم کوفه بوده است.[۱۱۹] امیرالمؤمنین۷ به پیشنهاد مالک اشتر، تا مدّتی او را از امارت کوفه برکنار نکرد.[۱۲۰]
۲ـ عقبه بن عمرو انصاری : جانشین امیرالمؤمنین۷ در کوفه، در جنگ صفّین.[۱۲۱]
عقبه بن عمرو، به أبومسعود[۱۲۲] بدری[۱۲۳] و یا ابومسعود انصاری،[۱۲۴] معروف و مشهور میباشد.[۱۲۵]
۳ـ هانئ بن هوذه نخعی : جانشین امیرالمؤمنین۷ در کوفه، در جنگ نهروان.[۱۲۶]
۴ـ قرظه بن کعب (قرضه بن کعب)[۱۲۷] : فرماندار کوفه.[۱۲۸]
۵ـ عماره بن شهاب ثوری : فرماندار کوفه.[۱۲۹] از ورود وی به کوفه جلوگیری شد و لذا به نزد امیرالمؤمنین۷ برگشت.[۱۳۰] در الثقات، به جای «عماره بن شهاب»، «عماره بن حسان بن شهاب» ذکر شده است.[۱۳۱] در مآثر الانافه نیز آمده است که «عمار بن حسان» از طرف امیرالمؤمنین۷ فرماندار کوفه بوده است.[۱۳۲]
۶ـ عثمان بن حنیف
در مستدرکات علم رجال الحدیث آمده است که عثمان بن حنیف قبل از جنگ جمل فرماندار بصره بود و بعد از جمل، حضرت امیر۷ او را به سِمَت فرمانداری کوفه منصوب کرد.[۱۳۳]
۲.۱.۱.۸. فرمانداران بهقباذات[۱۳۴]
۱ـ قرظه بن کعب : فرماندار بهقباذات.[۱۳۵]
۲ـ مالک بن کعب ارحبی : فرماندار بهقباذات.[۱۳۶]
۳ـ یزید بن رویم شیبانی : کارگزار باروسما و نهر ملک.[۱۳۷]
۲.۱.۱.۹. فرمانداران یمن، جَنَد[۱۳۸] و صَنْعا[۱۳۹]
۱ـ حبیب بن منتجب : فرماندار یمن. (از کارگزاران عثمان بوده است و امیرالمؤمنین۷ او را ابقا کرد).[۱۴۰]
۲ـ سعید بن نمران : فرماندار جند[۱۴۱] (یمن).[۱۴۲]
۳ـ عبیدالله بن عباس : فرماندار صنعا[۱۴۳] (یمن).[۱۴۴]
۴ـ سیعد (سعد) [۱۴۵] بن سعد بن عباده الأنصاری : فرماندار یمن.[۱۴۶]
۵ـ عبد الله بن عبد المدان حارثی
در جریان حملهی بسر بن ارطات به یمن، و فرار عبیدالله بن عباس (فرماندار یمن)، حضرت امیر۷ عبد الله بن عبدالمدان حارثی را به جانشینی ابن عباس منصوب کرد امّا توسّط بسر، به شهادت رسید.[۱۴۷]
۲.۱.۱.۱۰. فرماندار نهروان[۱۴۸]
۱ـ عبدالله بن خباب
در برخی از منابع آمده است که حضرت امیر۷ عبدالله بن خباب را به امارت منطقهی نهروان فرستاد امّا خوارج، وی را به شهادت رساندند.[۱۴۹]
۲.۱.۱.۱۱. فرماندار فرات[۱۵۰]
۱ـ عَبیده السلمانی : فرماندار فرات. (به نقل بلاذری).[۱۵۱]
نام او عبیده بن عمرو السلمانی[۱۵۲] و بنا بر قولی عبیده بن قیس السلمانی[۱۵۳] و بنا بر قولی عبیده بن قیس بن عمرو السلمانی میباشد.[۱۵۴]
۲.۱.۱.۱۲. فرمانداران قزوین
۱ـ ربیع بن خثیم : فرماندار قزوین.[۱۵۵]
در برخی از منابع تاریخی آمده است که ربیع بن خثیم کارگزار حضرت امیر۷ در محدودهی ری[۱۵۶] و قزوین[۱۵۷] بوده است.
به نقل نصر بن مزاحم، در ماجرای جنگ صفین گروهی از یاران عبداللّه بن مسعود ـ که ۴۰۰ نفر بودند ـ و در میان آنها ربیع بن خثیم نیز بود به حضرت امیر۷ گفتند ما در این جنگ شک داریم؛ در حالی که به فضل تو اعتقاد داریم و میدانیم که نه ما و نه شما و نه دیگر مسلمانان، از وجود افرادی که با دشمنان برون مرزی پیکار کنند بینیاز نیستیم لذا میخواهیم که ما را به برخی از مناطق بفرستی که در آنجا باشیم و در دفاع از مردم آن مناطق بجنگیم. حضرت امیر۷ نیز آنها را به فرماندهی ربیع بن خثیم به مرز ری[۱۵۸] و قزوین[۱۵۹] فرستاد و اوّلین پرچم جهاد که حضرت امیر۷ در کوفه بست، پرچم ربیع بن خثیم بود.[۱۶۰]