- پیدایش یک تبیین یا راه حل احتمالی پیشنهاد شده
- بیان تفصیلی یک اندیشه
- هماهنگی یک اندیشه با نتایج حاصل از آن
پیشینه پژوهشی تحقیق
اکنون پژوهشهای زیادی در ارتباط با کار جیمز صورت گرفته است که هیچ کدام از آنها ارتباط مستقیم با کار کنونی ندارد. برای مثال تحقیقاتی درباره زندگی و فلسفه او (مناند ۱۹۹۷؛ گیل ۲۰۰۵؛ مایرز ۱۹۸۶؛ پوتنام ۱۹۹۸)، فلسفه سیاسی (کوپ من ۲۰۰۵)، منطق (داویس ۲۰۰۵) نظریه کثرت گرایی (فلاث من ۲۰۰۵؛ پیلستروم ۲۰۰۵؛ سیمونی – واستیلا ۱۹۹۹) و برخی مطالعات تطبیقی درباره اندیشه او و دیویی (گیل ۲۰۰۴) جیمز و پرس (راپوزا ۲۰۰۶) جیمز و رورتی (بافتی ۲۰۰۴) انجام شده است که ارتباطی با پژوهش کنونی ندارد. در این میان برخی پژوهشها نیز هست که کم و بیش ارتباطی با تحقیق کنونی دارد. از آن جمله میتوان به پژوهشهای زیر استناد کرد:
۱- رابینسون (۲۰۰۳) در پژوهش خود کوشیده است با کشف زمینهها و بسترهای اندیشه جیمز در فلسفه فهم عام، به بررسی مقوله تجربه دینی جیمز پرداخته و اعتبار آن را بسنجد. او بر آن است که که جیمز به وبی توانسته است اصول پراگماتیسم را در گوناگونی تجربه دینی به کار گیرد و از فلسفه توماس راید هم به نحو احسن بهره گرفته است.
۲- باربالت (۲۰۰۴) در پژوهش خود در زمینه مفهوم فرضیه و ایمان در اندیشه جیمز، بیش از هر چیز توجه خود را معطوف نقدهای جیمز از اصول روش شناسی علمی پوزیتیویستیک نموده است. او بر آن است که جیمزدر مجموع گرچه چنان پنداشته میشود که جیمز دشمنی خاصی با دانش طبیعی دارد اما باربالت بر آن است که این پندار درست نبوده و جیمز همچنان به علم تجربی متعهد و پایبند است.
۳- ولچمن (۲۰۰۶) تمرکز کار خود را بر رساله اراده باور داشتن جیمز قرار داده است. نقدی که بر جیمز وارد است، به هم ریختن مرز باور و فرضیه است. این به هم ریختن مرزها سبب گشته او به گونهای از فشارهای عاطفی باور سخن میگوید که کلاً رساله را در آماج حملات بیشمار قرار میدهد. ولچمن در مقابل بر این باور است که میتوان قرائتی از رساله ارائه کرد که در آن، اندیشههای جیمز را به اندیشه در خصوص اخلاق باور برگرداند و عینیت و اعتبار آن را حفظ کرد.
۴- فرانکس (۲۰۰۴) در پژوهش خود درباره اراده باور داشتن، با رد اندیشههایی که رساله را چیزی عجیب در گستره نوشتههای جیمز میدانند، بر آن است که اساساً ماهیت اراده، عاطفی بوده و در همه کوششهای فکری حضور دارد گرچه جیمز در رساله آن را تنها در حوزههای خاصی به کار میگیرد.
۵- چیزولم (۱۹۹۲) با تمرکز بر تئوری صدق در اندیشه جیمز، بر سئوال احساس اولیه حقیقت چیست؟ تاکید نموده و پس ازسنجیدن اندیشه جیمزو ظرافت به کار گرفته شده در بیان آن توسط جیمز، مفهوم رضایت بخشی را به دقت کاویده، و سپس بدیل خویش را در این موضوع ارائه میدهد.
۶- باگت (۲۰۰۰) در تحقیق خود به یکی از دردسر سازترین مسایل اندیشه جیمز تمرکز نموده و آن پیوند اخلاق و دین است اینکه او اخلاق را مجزا از دین میداند یا دین را در دل اخلاق قرار میدهد یا بر عکس، نکته ای است که مورد توافق نیست باگت خود بر آن است که جیمز اخلاق و دین را دو حوزه مجزا دانسته و نگرشهای فرو کاستن گرایانه در مورد او نارواست. چه آنکه چنین کاری به بهای ازد ست رفتن غنای فلسفه دین جیمز خواهد انجامید.
۷- کلجو و کریستنسون (۲۰۰۳) نیز در تحقیق خود، بر همان مقوله ارتباط دین و اخلاق در گوناگونی تجربه دینی انگشت نهاده و بر آنند که جیمز پیوندی دو جانبه که بسیار هم غنی است میان دین و اخلاق برقرارکرده است به گونهای که در نگاه جیمز، هر دو حوزه در هم تاثیر گذاشته و به یکدیگر شکل میدهند.
۸- فراری و اکاموتو (۲۰۰۳) در پژوهش خود درباره اخلاق از منظر جیمز و پیاژه به تاثیر پذیری پیاژه از جیمز در مقوله اخلاق اشاره کرده و بر آنند که در چنین دیدگاهی، رشد اخلاقی گونه ای تربیت احساسات و عواطف خویش است. اما چون اخلاق بستگی فراوان با عل دارد بنابراین در تربیت فرد خردمند نیز باید نهایت کوشش را به عمل آورد خصوصاً فردی که به فهم آزمایشی از امور رسیده باشد.
۹- هاشمی مقدم (۱۳۷۴) در پژوهش خود در خصوص اندیشههای تربیتی ویلیام جیمز بر کلیت تعلیم و تربیت و استنتاج اهداف، اصول، محتوا و روش های تعلیم و تربیت از دیدگاه جیمز پرداخته است و بیش از اندیشههای فلسفی او، بر اندیشههای روانشناسی و تربیتی متمرکز بوده است. شایان ذکر است که تاکید پژوهش فعلی بر اندیشه فلسفی او و خصوصاً فلسفه دین او و تلاش برای بسط این اندیشه در تربیت دینی (از طریق بررسی رابطه تجربه دینی و تربیت دینی) است و این نکتهای است که اساساً پژوهش هاشمی مقدم به آن نپرداخته است.
۱۰- نصرتی نصرآبادی (۱۳۷۹) در پژوهش خود درباره اندیشههای تربیتی ویلیام جیمز به مبحث اخلاق پرداخته است و آن را با اندیشههای مرحوم مطهری سنجیده است جالب آنکه این نوشتار بیش از آنکه به اندیشه جیمز بپردازد درصدد ذم اندیشه جیمزو عدم توجه به توان بالقوه و بالفعل اندیشه جیمز است آنهم در خصوص تربیت اخلاقی و این کاملاً متفاوت از پژوهش فعلی است.
نکته دیگر در خصوص ضرورت این پژوهش (افزون بر رابطه تجربه دینی و تربیت دینی) لزوم بازبینی اندیشه جیمز در طول چند سال گذشته با توجه به پژوهشهای جدید در خصوص اندیشه او در غرب، بازبینی و قوت دوباره پراگماتیسم (یا آنچه که نو – پراگماتیسم نامیده میشود) در جریانات فلسفی و اجتماعی است.
سوابق تحقیق
مطالعات ادبیات و سوابق موضوع مورد مطالعه یکی از مراحل مهم در هر تحقیق علمی میباشد. پرداختن به آن فوائد مختلفی برای محقق در پی دارد. آگاهی از روش و کیفیت تحقیقات صورت گرفته، دستیابی به محاسن و معایب، جلوگیری از دوباره کاریها، شناسایی بهتر فرضیهها و متغیرهای تحقیق و ساده تر کردن آنها، به دست آوردن ایدهها و سرانجام اشرافیت بهتر بر موضوع مورد مطالعه از جمله مزیتهای مطالعه ادبیات موضوع مورد تحقیق است.
دین یکی از قدیمیترین و در عین حال پویاترین نهادهایی است که توجه جامعه شناسان را به خود جلب کرده است. در حال حاضر مطالعات درباره دین چه در زمینه طرحهای تحقیقاتی و چه به لحاظ علاقه به کارهای نظری کاملا زنده و فعال است. همه ساله بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ مقاله درباره دین در مجلات جامعه شناسی و مجلات تخصصی در آمریکا و اروپا منتشر میشود. (توسلی، ۱۳۸۰: ۱۴-۱۳)
به طوری که امروزه زمینههای مهمی در جامعه شناسی دینی گسترش یافته است که اگر درست مطالعه شود به عقیده عدهای از صاحب نظران، جامعه شناسی میتواند محور اصلی تمام مطالعات اجتماعی قرار گیرد و کل این گونه مطالعات در اطراف آن متمرکز شود. (توسلی، ۱۳۸۰: ۴۷)
در جامعه ایران، با این که دین یکی از عناصر هویتی انکار ناپذیر در جامعه ما بوده و از گذشته های دور به ویژه در سده های اخیر نقش برجستهای در تحولات کشورمان داشته است موضوع جامعه شناسی دین هم در حوزه تالیف و ترجمه و هم نشر کتاب در حوزه آموزشهای دانشگاهی و هم در مباحث روشنفکری حضور قوی و شایستهای نداشته است (کاشی و دیگران، ۱۳۸۰ : ۹)
در حوزه جامعه نشاسی دین تحقیقاتی به صورت علمی انجام شده است. در تحقیقات مذکور تلاش شده ابعاد و زوایای مختلفی از رفتارها و اعمال دینی در جوامع مختلف مورد علاقه قرار گیرد. در زیر بخشی از تحقیقات که در داخل و خارج از کشور قرار گرفته ارائه میشود:
- بررسی جامعه شناختی میزان تاثیر پایگاه اجتماعی، اقتصادی دانشجویان بر نگرش دینی آنها عنوان پایان نامهای بوده که در مقطع کارشناسی ارشد سال ۱۳۷۹ در دانشگاه شیراز توسط امرالله کشاورز انجام شده است . مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز بوده است. در این تحقیق از نظریات وبر، اینگلهارت، هالامی و آرجیل جهت تبیین پدیده نگرش دینی استفاده و پدیده نگرش دینی در سه بعد شناختها، رفتارها و اعتقادات دینی مورد بررسی قرار گرفته، نتایج تحقیقات نشان میدهد متغیرهای جامعه پذیری مذهبی و میزان استفاده مذهبی از وسایل ارتباطی بر نگرش دینی تاثیر مثبت داشتهاند. در حالی که میزان هزینه خانواده، میزان مادیگری، میزان درآمد خانواده و میزان هزینه شخصی رابطه منفی با نگرش دینی داشتهاند. بین متغیرهای تحصیلات والدین، شغل والدین و نگرش دینی رابطه معناداری وجود نداشته است. نگرش دینی دانشجویان متاهل از دانشجویان مجرد، دانشجویان رشته های علوم انسانی از دانشجویان رشتههای مهندسی و دانشجویان کاردانی از مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد قویتر بوده است. (کشاورز، ۱۳۷۹)
- بررسی نگرش دانشجویان نسبت به دین و دینداری یکی از پژوهشهایی بوده که برای کار عملی و مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات توسط مرضیه جان بزرگی و به راهنمایی غلامعباس توسلی صورت گرفته است. روش مطالعه پیمایشی، تکنیک گردآوری اطلاعات پرسشنامه، جامعه آماری دانشجویان واحد تهران شمال دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۷۹ بوده است.
مطابق نتایج حاصل بین «فرضیههای طبقه اجتماعی و اقتصادی و دین و دینداری دانشجو» رابطه معناداری نیست. در فرضیه «هر چه دانشجو محرومتر باشد و نتواند نیازهای مادی خود را برطرف سازد و در نتیجه گرایش او به دین و دینداری قدسی تر خواهد بود» رابطه معناداری وجود نداشته و فرضیه رد شده است. در فرضیه «بین طرز تلقی از حکومت بر نحوه نگرش دانشجو به دین و دینداری» رابطهای بدست نیامده است. در فرضیه «خانواده و محیط اجتماعی مذهبی بر نگرش دانشجو نسبت به دین و دینداری با جنسیت رابطه وجود دارد» و «به نظر میرسد منشا شهری و یا روستایی بر نگرش دانشجو نسبت به دین و دینداری تاثیر بگذارد» این دو فرضیه نیز رد شده است. (جان بزرگی، ۱۳۸۰: ۳-۲)
إتّقوا: فعل، امر، للمخاطبین، مبنی، ثلاثی مزید (باب إفتعال)، معتل (ناقص). أقمتم: فعل، ماضی، للمخاطبین، مبنی، ثلاثی مزید (باب إفعال)، معتل (أجوف).
-
- ۵۳٫ ۶٫ توضیحات نحوی
أیُّ: منادای نکره مقصوده. ها: حرف تنبیه. النّاسُ: عطف بیان. الذّی: صفت، منصوب محلاً.
إنْ: ادات شرط. قُلتمْ: فعل شرط، مجزوم محلاً. سمَعَ: جواب شرط، مجزوم محلاً.
-
- ۵۳٫ ۶٫ توضیحات بلاغی
معانی: از جملات خبری و انشایی تشکیل شده است و هدف ارشاد و تحذیر مخاطبین است. ایجاز حذف در عبارت «إن قلتمْ سَمعَ و إنْ أضمَرتُمْ عَلمَ» وجود دارد که به خاطر معلوم بودن مفعولها از جمله حذف شدهاند یعنی در اصل «سَمعَ قو لَکُم و عَلمَ ضمیرَکُم» بوده است.
بیان: درعبارات «أدرکَکُم، أخذَکُم و ذَکَرکُم» استعارهٔ مکنیه وجود دارد. زیرا مرگ به به انسانی تشبیه شده که انسان فراری را در مییابد و از نوع معقول به حسی نیز است.
بدیع: بین « أَضْمَرْتُمْ و قُلْتُمْ »، « أَضْمَرْتُمْ و عَلِمَ »، « هَرَبْتُمْ و أَدْرَکَکُمْ » و« نَسِیتُمُوهُ و ذَکَرَکُمْ » صنعت «طباق» به کار رفته که دلیل ذکر این صنعت در بخش شرح و توضیح حکمت آمده است.
-
- ۵۳٫ ۶٫ ترجمه
امام (×) فرمود: «اى مردم ! از خدایى بترسید که اگر سخنى گویید مىشنود و اگر پنهان دارید مىداند و براى مرگى آماده باشید که اگر از آن فرار کنید شما را مىیابد و اگر بر جاى خود بمانید شما را مىگیرد و اگر فراموشش کنید شما را از یاد نبرد.»
-
- ۵۳٫ ۶٫ شرح
معناى عبارات این گونه است: امام (×) مردم را به تقواى الهى و ترس از او واداشته است، از آن رو که او (خدا) گفتهٔ بنده را مىشنود و به باطنش آگاه است دو مفعول به دلیل معلوم بودنشان حذف شده است یعنى: سمعَ قولَکم و علمَ ضمیرَکم. هم چنین امام (×) آدمى را در پیشى گرفتن بر مرگ و سبقت بر آن با اعمال شایسته، براى حفظ نفوس از عذاب آتش و ترس مرگ، وادار فرموده و او را برحذر داشته است از این که در پیشى گرفتن بر مرگ شتاب کند به دلیل این که کسى از آن رهایى ندارد و براى رسیدن مرگ بر آدمى، کلمهٔ «ذکر» در مقابل «نسیان» را استعاره آورده است به خاطر شباهت داشتن مرگ به قاصدى که با علم به آمدنش نزد وى مىآید[۲۰۹]. در ادامه، شارح نهج البلاغه برخی از عبارات این حکمت و آرایه های ادبی به کار رفته در آن را چنین تشریح کرده است:
مراد از «إضمار» در دل داشتن و پنهان کردن است و بین «أضمرتُم و قُلتم» «شبه طباق» است زیرا لازمهٔ «قلتُم» إظهار است. پس گویا امام فرموده «إنْ أظهرتم و إنْ أضمرتُم» و مراد آن است که بپرهیز از خدایى که عیان و نهان شما را میداند و از سرّ و آشکار شما با اطلاع است و از ظاهر و باطن شما خبر دارد چیزى بر او پوشیده نیست.[۲۱۰]
به این خاطر امام (×) مرگ (مستعار له) را به حیوانی تشبیه کرده که تا به مخاطبان پند و اندرز دهد تا فرصتها را غنیمت شمارند و با کوشش، توشهٔ عمل نیک و تقوی را برای سفر آخرت فراهم آورند.
در عبارت «إنْ أضمرتم» علم تضاد بین دو لفظ از لحاظ معنایی وجود دارد زیر این مفهوم را میرساند که خداوند شنوای داناست و در عبارت «إنْ هَربتُم أدرکَکُمْ» نیز صنعت «طباق» بین آنها از نظر معنی بر قرار است به این مفهوم اگر چه در قصرهای بلند باشید شما را در مییابد نیز در عبارت «إنْ نسیتمُوه ذَکرکُم» چنین صنعتی وجود دارد با این مضمون که خدا کسی را فراموش نمیکند.
پس نتیجه این حکمت تشویقی درجهت حفظ تقوای الهی و ترس از خدا و شتافتن به سوی مرگ با انجام اعمال صالح است.
-
- ۶٫ حکمت شماره ۲۰۴: بى توجهى به سپاسگذارى مردم (اخلاقى، اجتماعى)
-
- ۵۴٫ ۶٫ متن حکمت
«لَا یُزَهِّدَنَّکَ فِى الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا یَشْکُرُهُ لَکَ فَقَدْ یَشْکُرُکَ عَلَیْهِ مَنْ لَا یَسْتَمْتِعُ بِشَیْءٍ مِنْهُ وَ قَدْ تُدْرِکُ مِنْ شُکْرِ الشَّاکِرِ أَکْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْکَافِرُ.» ﴿وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ.﴾[۲۱۱]
-
- ۵۴٫ ۶٫ لغت
یُزهدنکَ: از تو رو میگرداند، تو را ترک میکند.
-
- ۵۴٫ ۶٫ توضیحات صرفی
یستمتعُ: فعل، مضارع، للغائب، ثلاثی مزید (باب استفعال)، معرب. أضاع: فعل، ماضی، للغائب، ثلاثی مزید (باب افعال)، مبنی، معتل (اجوف از ریشه ضَیعَ).
-
- ۵۴٫ ۶٫ توضیحات نحوی
لایزهدنَّکَ: فعل و مفعول به. منْ: فاعل و منصوب محلاً. اکثرَ: صفت. الکافرُ: فاعل. اللهُ: مبتدا. یحبُّ: خبرجمله و مرفوع محلاً. المُحسنین: مفعول به و منصوب با اعراب فرعی.
-
- ۵۴٫ ۶٫ توضیحات بلاغی
معانی: از یک جملهٔ انشایی و چند جملهٔ خبری تشکیل شده و هدف، تحریک به همت، ارشاد و یادآوری است. اسناد فعلها به فاعلشان از نوع حقیقی است.
بدیع: میان الفاظ «الشاکر و الکافر» و «یزهدنّ و یستمتعُ» صنعت «طباق» به کار رفته است. هم چنین امام با ظرافت پس از بیان فرمایشات خویش در این حکمت کلامشان را با آیه قرآن به اتمام میرسانند که این خود به نام صنعت «انتها» شناخته شده و یکی از زیباییهای بلاغی به شمار میآید[۲۱۲].
- ۵۴٫ ۶٫ ترجمه حکمت
منطق فازی یک تعمیم ∞- ارزشی است، این تعمیم صرفاً مشتمل بر بحثهای محض ومجرد نیست، بلکه این منطق به دلیل توانایی در صورتبندی وجوه تقریبی استدلال، موارد استفاده و کاربرد های بسیار یافته است. ویژگی های اصلی منطق فازی که آن را از منطق کلاسیک (منطق های دو ارزشی و چند ارزشی ) جدا می سازد به شرح زیر است:
۱) در منطق دو ارزشی، یک گزاره یا درست است و یا نادرست. در منطق های چند ارزشی هر گزاره می تواند درست یا نادرست باشد و یا یک مقدار درستی میانه داشته باشد، که این مقدار درستی می تواند عضوی از یک مجموعه متناهی یا نامتناهی مقادیر درستی T (معمولاً [۱و۰] = T) باشد، اما در منطق فازی ، مقادیر درستی ، زیر مجموعه های فازی از [۱و۰] هستند.
۲) در منطق کلاسیک ، محتمل ها باید کاملاً معین باشند، یعنی زیر مجموعه هایی مشخص (غیر فازی) از مجموعه مرجع باشند، در حالیکه در منطق فازی، محتمل ها می توانند فازی باشند.
۳) در منطق کلاسیک، تنها قیدی که معنای یک گزاره را تغییر می دهد قید منفی (نه، چنین نیست که) است، اما در منطق فازی می توان از قیدهای فازی برای تعدیل و تشدید و…. به طور کلی تغییر معنای گزاره ها استفاده کرد، مانند قیدهای خیلی، کم و بیش ، کمی ،…
۴) در منطق کلاسیک ،تنها دو سور عمومی و وجودی داریم، که به ترتیب بیانگر همه و بعضی (حداقل یکی) است، در مقابل در منطق فازی می توانیم از سورهای فازی ، مانند: اکثر، خیلی، بندرت ،…. استفاده کنیم.
۵) منطق کلاسیک یک وجه توصیفی دارد که همان درستی گزاره ها است و هر گزاره یا استنتاج از جنبه درستی سنجیده می شود، در حالیکه منطق فازی ، سه وجه توصیفی به شرح زیر دارد (طاهری، ۱۳۷۸).
الف) توصیف درستی. مانند آنکه بگوییم:
گزاره P : «احمد جوان است» ، تقریباً درست است.
ب) توصیف احتمالی. مانند آنکه بگوییم:
گزاره P : «احمد جوان است» ، تقریباً محتمل است.
ج) توصیف امکانی. مانند آنکه بگوییم:
گزاره P : «احمد جوان است» ، خیلی ممکن است.
نظریه فازی با نظریه احتمال نیز دارای تفاوتهای اساسی است. نظریه احتمالات نظریه ریاضی شانس یا حالت اتفاقی است. ایده احتمال این است که هر واقعه، عددی مرتبط با وقایع برابر یک می گردد، اما منطق فازی استدلال با مجموعه های فازی می باشد. به عنوان مثال مرزبندی فصل های سال مرزبندی حقیقی نیست ، و نمی توان زمان مشخصی را برای شروع یک فصل در نظر گرفت. استدلال بر مبنای نظریه امکان بنا شده است ( امینی و خیاطی ، ۱۳۸۵ ).
۲-۵-۱ نظریه امکان[۲۶]
پیشرفت های بسیار در نظریه احتمال منجر به این باور عمومی گشته است که عدم اطمینان موجود در پیشامدها و سیستم ها و فرایند ها صرفاً ماهیتی ناشی از تصادف دارند و در نتیجه می توان با روش های احتمالی آنها را مورد بررسی قرار داد، به علاوه از دیر باز تنها رهیافت ریاضی تکامل یافته برای اقدام در شرایط عدم اطمینان نظریه احتمال بوده است.گرچه این نظریه در بسیاری موارد مفید و موفق بوده است اما در مواقعی، تنها در یک نوع خاص از عدم اطمینان کارایی دارد.
وجود اطلاعات ناقص، منجر به انواع گوناگون عدم اطمینان می شود که فقط یکی از آن انواع در قالب نظریه احتمال بیان شدنی است و آن، عدم اطمینانی که ناشی از وجود جنبه های تصادفی است، می باشد.
برای کاربرد در شرایط عدم اطمینان و قطعیت ، نظریه امکان بسیار مناسب است. این نظریه در الگوبندی و توصیف بسیاری از فرایند ها و سیستم های متضمن عدم اطمینان کارایی دارد، چرا که بسیاری از انواع عدم اطمینان ها که در زمینه های مختلفی با آنها سر وکار داریم، اصطلاحاً جنبه امکانی دارند. در نظریه امکان، عدم اطمینان یک پیشامد (اطلاع ما از هر پیشامد) توسط دو عدد مشخص می شود. یکی درجه امکان خود پیشامد و دیگری درجه امکان پیشامد متناقض با آن پیشامد. درجه لزوم خود پیشامد ، متمم امکان پیشامد متناقض است.
تعاریف زیر در مورد مفاهیم اندازه امکان و اندازه لزوم بیان می شوند:
تعریف۱: اگر X یک مجموعه مرجع، Φ یک مجموعه تهی وP نگاشتی با برد [۱و۰ ] باشد، P را یک اندازه امکان بر X گویند هرگاه :
الف)
۰ = (Φ)P , 1 = (X)P (2-1)
ب) به ازای هر دو زیر مجموعه مانند A , B از دامنه تعریف :
(۲-۲)
ج) به ازای هرزیر مجموعه مانند B و A از دامنه تعریف:
(۲-۳)
این تعریف x ، مجموعه مرجع و هر زیر مجموعه A از آن ، یک پیشامد خواهد بود و (A)P درجه (امکان) رخ دادن پیشامد A تفسیر می شود. در نظریه امکان از اندازه دیگری نیز به نام «اندازه لزوم» استفاده می شود.
اندازه لزوم پیشامدA به صورت تفاضل عدد یک و اندازه امکان پیشامد متمم (یا متناقص)A تعریف می کنند و با نمادN نشان می دهند. به عبارتی:
(۲-۴) (Á)P- 1= (A)N
که A وÁ را متمم هم و یا متناقض هم گویند.
پس مفهوم اندازه امکان تعریف شده بر x ، عبارت است ا
ز یک تابع عضویت برای یک زیر مجموعه فازی از x که به نوع دیگری صورتبندی شده است. این موضوع حلقه پیوند نظریه مجموعه های فازی و نظریه امکان است. اندازه امکان و اندازه لزوم حالت خاصی از اندازه هایی موسوم به اندازه های فازی هستند. سوگند(۱۹۷۷)، کلید(۱۹۸۸) و بانون (۱۹۸۱) چنین اظهار می دارند که «اندازه های فازی رده بزرگی از انواع عدم اطمینان می باشند که بویژه پس از مطرح شدن نظریه مجموعه های فازی مورد بحث قرار گرفته اند» (امینی و خیاطی، ۱۳۸۵).
۲-۵-۱-۱ تفاوت های نظریه امکان با نظریه احتمال
نظریه فازی یک ابزار مفید برای انجام محاسبات با بهره گرفتن از کلمات به جای اعداد است و نظریه احتمال نمی تواند یک روش جامع در برخورد با عدم قطعیت باشد به خاطر اینکه:
الف) نظریه احتمال از مفهوم رویداد فازی حمایت نمی کند از جمله این رویدادها می توان به عبارتی نظریه «امروز روز گرمی است» ، «ثبات ارزش سهام در بازار قریب الوقوع» اشاره کرد، که نظریه احتمال را نمی توان برای تفسیر قضایای فازی به کار برد، در حالیکه رویداد های فازی بخش بزرگی از دانش ما نسبت به جهان واقعیت را در بر می گیرد.
ب) احتمال تکنیکی برای بیان کیفیات فازی «خیلی» ، «چند» ، «تا اندازه ای» و نظایر آن ارائه نمی دهد.
ج) نظریه احتمال ، سیستمی برای محاسبه احتمالات فازی به نرمهای «رویدادمحتمل» ، «رویداد خیلی محتمل» و ….ارائه نمی کند در واقع نظریه احتمال ذهنی ، مفاهیم روشن کننده واقعیت را برآورد نمی کند.
د) نظریه احتمال را نمی توان به زبان معمولی معنا کرد، برای نمونه معنی جمله زیر چندان قابل فهم نیست:
«افزایش سریع قیمت سهام در آینده ای نه چندان دور خیلی محتمل نیست».
و) قدرت بیان مقصود، در نظریه احتمال محدود شده و نمی توان ازآن برای توصیف واژه های زبانی فازی استفاده نمود، مثلاً نمونه زیر قابل استفاده در نظریه احتمال نیست:
ظرفی شامل ۲۰ توپ با اندازه های متفاوت است به صورتی که برخی بزرگ و برخی کوچک و تعدادی هم متوسط هستند. احتمال انتخاب یک توپ «نه بزرگ نه کوچک» چقدر است؟
به طور کلی نظریه امکان جایگزینی برای نظریه احتمال نیست، بلکه نوع دیگری از عدم قطعیت که آن خارج از توانایی احتمال است، مورد بررسی قرار می دهد (امینی وخیاطی ، ۱۳۸۵).
قبل از ورود به بحث مجموعه های فازی به نظر مقایسه پیش نگرانه به این مباحث موجب تباین وتمایز دو مجموعه و روشنگری بحث ها و اصول ریاضیات آن می شود، البته در مورد مجموعه های قطعی چند تعریف اولیه آورده شده است. در این جا جدولی مقایسه ای بین مهمترین جنبه های فازی و غیر فازی ارائه شده است:
جدول۲-۵ مقایسه ای در مورد مهمترین جنبه های فازی و غیر فازی(شکاری،۱۳۷۸،۱۷)
۲-۵-۲ مفاهیم اساسی مجموعه های فازی
تابع عضویت: اگر بُرد تابع نشانگر را از مجموعه ی دو عضویت{۱و۰ } به بازه ی [۱و۰ ] توسعه داده شود، یک تابع خواهیم داشت که به هر x از X عددی را از بازه ی [۱و۰ ] نسبت می دهد، به این تابع «تابع عضویت» گوییم وآن را به صورت (x ) μA نشان می دهیم.
لازم به ذکر است، بردارهای مجهول پتانسیل الکتریکی و جابجایی استاتیکی نانولوله با بردار ، و بردار نیروی خطی و غیرخطی به ترتیب با نام فرض میشوند تا از الگوریتم VI (سعی و خطا در ولتاژ) برای بدست آوردن قسمت خطی و غیرخطی حل مساله استفاده شود]۷۴[.
ابتدا حل قسمت خطی مساله انجام شده و سپس با جایگذاری پاسخ خطی در معادلات جبری غیرخطی حاکم بدست آمده، جوابهای جابجایی استاتیکی و پتانسیل الکتریکی غیرخطی خاصل میشوند که با توصیف رفتار جوابها در نزدیکی ناپایداری میتوان به ولتاژ ناپایداری کششی غیرخطی مسأله دست یافت.
نتایج عددی و بحثها
نتایج بدست آمده براساس دادههای موجود در جدول ۵‑۱ برای خواص ماده نیترید-بور و مشخصه های هندسی نانولوله میباشد:
جدول ۵‑۱: مشخصات هندسی و خواص فیزیکی و مکانیکی نانولوله نیترید-بور
مقایسه حل خطی وغیرخطی معادلات: در شکل ۵‑۱، رفتار جابجایی خطی و غیرخطی انتهای نانولوله یکسرگیردار با هم مقایسه شده است. نیروی واندروالس ولتاژ ناپایداری را کاهش میدهد. همچنین رفتار خطی و غیرخطی جابجاییها حین افزایش ولتاژ اهمیت ویژهای دارد. با رشد ولتاژ فاصله میان دو منحنی در حالت خطی و غیرخطی زیاد میشود و حضور ترمهای غیرخطی منجر به وقوع زودتر ناپایداری در سیستم میشوند که کاهش ولتاژ پولین را نتیجه میدهد.
شکل ۵‑۱: منحنی جابجایی ماکزیمم سوییچ یکسرگیردار نیترید-بور برحسب ولتاژ اعمالی در دوحالت خطی و غیرخطی
اثر پارامتر غیرموضعی: در شکل ۵‑۲، جابجایی ماکزیمم تیر برحسب ولتاژ به ازای پارامترهای مختلف غیرموضعی رسم شده است. همانطور که دیده میشود، افزایش اثر غیرموضعی جابجایی ماکزییم تیر را کم میکند. در حقیقت زیاد شدن پارامتر غیرموضعی برهمکنش نیروهای بین دو الکترود را کم میکند و باعث نرمتر شدن سازه میشود. همچنین اثر پارامتر غیرموضعی در ولتاژهای اعمالی بالاتر واضحتر است.
شکل ۵‑۲: اثر پارامتر غیرموضعی روی جابجایی ماکزیمم سوییچ یکسزگیردار نیترید-بور
توزیع پتانسیل الکتریکی: شکلهای و، توزیع پتانسیل الکتریکی( ) برای نقاط گرهای داخلی که در طول تیر قرار گرفتهاند به ترتیب برای هندسه یکسرگیردار و دوسرگیردار به ازای ضرایب غیرموضعی مختلف نشان میهد. همانطور که مشهود است، پتانسیل الکتریکی در انتهای گیردار برابر صفر است. و علاوه بر این با افزایش پارامتر غیرموضعی پتانسیل الکتریکی کاهش مییابد.
شکل ۵‑۳: تغییرات پتانسیل الکتریکی بدون بعد در طول تیر یکسرگیردار به ازای پارامتر غیر موضعی مختلف
شکل ۵‑۴: تغییرات پتانسیل الکتریکی بدون بعد در طول تیر دوسرگیردار به ازای پارامتر غیر موضعی مختلف
فصل ششم :
نتیجهگیری و پیشنهادها
نتیجهگیری
لزوم تحلیل و سازماندهی پژوهش
پروژه حاضر در مسیر تحقق یافتن هدف اصلیاش نیازمند تحلیل سه قسمت اصلی بود: تحلیل استاتیکی، تحلیل دینامیکی و درنهایت بررسی ارتعاشی سسیتم.
با مطالعه و بررسی سایر تحقیقات پیشین پیرامون سیستمهای نانو الکترومکانیک، مدلسازی ریاضی پدیدههای فیزیکی واقع بر آنها و همچنین روشهای عددی و تحلیلی بکار گرفته شده برای حل معادلات دیفرانسیل غیرخطی حاکم بر این سیستمها، چندین تفاوت اصلی میان معادلات و شرایط مرزی حاکم در پژوهش حاضر با سایر سیستمهای غیرخطی میکرو/نانو الکترومکانیکی آشکار شد که حل معادلات را با بهره گرفتن از روشهای حل تقریبی مانند گالرکین با فرض شکل مودهای نرمالی که از شرایط مرزی تیرهای با هندسه مشخص بدست میآمد و در سایر کارهای پیشین به طور معمول استفاده میشد با مشکل روبرو میکرد. از طرفی روشها و الگوریتمهای عددی برای جداسازی بعد مکانی مسأله، همانطور که پیشتر گفته شد، با نزدیک شدن به نقطه ناپایداری سیستم، قادر به همگرایی معادلات نبودند و جوابها واگرا میشدند. چرا که با افزایش ولتاژ و نزدیک شدن به نقطه ناپایداری ارضای شرایط مرزی همگن و معادله حاکم به خاطر ترمهای غیرخطی مشکل میشد، و مسأله مقدار مرزی به اصطلاح سختتر میشد.
از دیگر انگیزهها در محقق شدن ایده پژوهش میتوان به این نکته اشاره داشت که تمرکز تحقیقات گذشته پیرامون حسگرها، بیشتر روی بهبود وبالابردن حساسیت آنها پیش میرفت. البته در بعضی کارها این حقیقت آشکار شده بود که حساسیت حسگر به حضور ذره جرمی در مکانها و مودهای ارتعاشی مختلف فرق میکند. با توجه به ویژگیهای منحصربه فرد نانوسوییچهای حسگر که اساس آن رفتار غیرخطی دینامیکی سیستمهای نانو الکترومکانیک است، انتظار میرفت امکان تحریک آنها و وقوع ناپایداری در سیستم تحت اثر حرکت ذره روی نانوحسگر سوییچی وجود داشته باشد.
نتایج تحلیل و بررسی پژوهش
از مهمترین اختلاف کار حاضر با سایرین میتوان به حضور پارامتر غیرموضعی در سیستم و اثر آن در معادلات شرط مرزی اشاره کرد. پارامتر غیر موضعی باعث شد تا ترم اینرسی و ترمهای نیروی الکترواستاتیک وارد معادلات شرط مرزی طبیعی شود و بدین ترتیب شکل مودهایی که از حل ارتعاش آزاد و خطی سیستم حول موقعیت تعادل استاتیکی بدست میآیند، تابع پارامتر غیرموضعی و ولتاژ اولیه استاتیکی میشوند. پس لزوم تحلیل استاتیکی سیستم در ابتدای مسیر اینچنین آشکار میشود.
در تحلیل استاتیک نتایج زیر بدست آمد:
- حضور پارامتر غیرموضعی، رفتار منحنی جابجایی سازه را در نزدیکی نقطه ناپایداری تغییر داده و ولتاژ پولین را افزایش میدهد و سختی نانوسوییچ را بالا میبرد.
تکمیلکنندگان پرسشنامه با این گویه “اگر فروشگاه محصول موردنیاز من را نداشته باشد، صبر میکنم تا محصول برسد و از فروشگاه دیگری خرید نمیکنم “، ۶٫۲درصد کاملا موافق، ۱۴٫۵درصد موافق، ۲۰٫۲درصد بینظر، ۴۳درصد مخالف و ۱۶درصد کاملا مخالف بودند.
مقدار Tمحاسبه شده برابر با ۶۷٫۲۶۸، سطح معناداری صفر (کمتر از ۵%) و میانگین ۲٫۵۲ میباشد. بنابراین گویه معنادار بوده و چون میانگین از حد متوسط بالاتر است، لذا فرض H0 تایید نمیشود و اینکه “اگر فروشگاه محصول موردنیاز من را نداشته باشد، صبر میکنم تا محصول برسد و از فروشگاه دیگری خرید نمیکنم” تایید میشود.
گویه سوم
۷٫۵درصد پاسخ دهندگان با “از کلیه فعالیتهای فروشگاه رضایت دارم” کاملا موافق، ۳۵درصد موافق، ۳۰٫۵درصد بینظر، ۳۳٫۸درصد مخالف و ۳٫۲درصد کاملا مخالف بودند.
مقدار Tمحاسبه شده برابر با ۸۸٫۱۶۷، سطح معناداری صفر (کمتر از ۵%) و میانگین ۳٫۲۰ میباشد. بنابراین گویه معنادار بوده و چون میانگین از حد متوسط بالاتر است، لذا فرض H0تایید نمیشود و اینکه “از کلیه فعالیتهای فروشگاه رضایت دارم” تایید میشود.
گویه چهارم
درخصوص اینکه “در هر نوبت از مراجعه به فروشگاه، تمایل به خرید بیشتر دارم” ۱۱درصد کاملا موافق، ۲۹درصد موافق، ۳۳درصد بی نظر، ۳۳٫۵درصد مخالف، ۳٫۵درصد کاملا مخالف بودند.
مقدار Tمحاسبه شده برابر با ۷۶٫۱۱۱، سطح معناداری صفر (کمتر از ۵%) و میانگین ۳٫۲۰ میباشد. بنابراین گویه معنادار بوده و چون میانگین از حد متوسط بالاتر است، لذا فرض H0تایید نمیشود و اینکه “در هر نوبت از مراجعه به فروشگاه، تمایل به خرید بیشتر دارم” تایید میشود.
گویه پنجم
تکمیلکنندگان پرسشنامه با این گویه “برای محصولات عرضه شده در فروشگاه، ارزش خاصی قائلم"، ۱۳٫۵درصد کاملا موافق، ۳۱٫۵درصد موافق، ۳۶درصد بینظر، ۱۷درصد مخالف و ۲درصد کاملا مخالف بودند.
مقدار Tمحاسبه شده این گویه برابر با ۹۲٫۱۸۸، سطح معناداری صفر (کمتر از ۵%) و میانگین ۳٫۳۷ میباشد. بنابراین گویه معنادار بوده و چون میانگین از حد متوسط پایین تر است، لذا فرض H0تائید نمیشود و اینکه “برای محصولات عرضه شده در فروشگاه، ارزش خاصی قائلم” تایید میشود.
۴-۵ بررسی نرمال بودن دادهها
برای اجرای روشهای آماری و محاسبه آماره آزمون مناسب و استنتاج منطقی درباره فرضیههای پژوهش مهمترین عمل قبل از هر اقدامی انتخاب روش آماری مناسب برای پژوهش است. برای این منظور آگاهی از توزیع دادهها از الویت اساسی برخوردار است. برای همین منظور در این پژوهش از آزمون قضیه حد مرکزی برای بررسی فرض نرمال بودن دادههای پژوهشهای استفاده شده است. بنا بر قضیه حد مرکزی، اگر تعداد نمونه آماری بیشتر از ۳۰ باشد توزیع آن جامعه نرمال خواهد بود. در صورتی که داده نرمال نباشند، میتوان با بهره گرفتن از تبدیلات کاکس – باکس دادهها را نرمال کرد.
در این پژوهش از آنجایی که حجم نمونه کل برابر با ۴۰۰ میباشد و این تعداد بزرگتر از ۳۰ میباشد، بنا بر قضیه حد مرکزی میتوان توزیع جامعه را نرمال در نظر گرفت و برای انجام آزمون فرضیات آماری از روشهای پارامتریک استفاده نمود.
۴-۶ بررسی فرضیات پژوهش
فرضیات پژوهش
H1. مخارج تبلیغات بر وفاداری مشتری در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
H2. مخارج تبلیغات بر تصویر شرکت در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
H3. مخارج تبلیغات بر کیفیت دریافت شده در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
H4. مخارج تبلیغات بر رضایتمندی در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
H5. تصویر شرکت بر وفاداری مشتری در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
H6. تصویر شرکت بر کیفیت دریافت شده در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
H7. کیفیت دریافت شده بر وفاداری مشتری در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
H8. کیفیت دریافت شده بر رضایتمندی مشتریان در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
H9. رضایتمندی مشتریان بر وفاداری مشتریان در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
برای سنجش هر یک از فرضیات پژوهش، چندین سوال در پرسشنامه قرار داده شده است. به عبارتی دیگر پاسخی که به سوالات مربوط به هر فرضیه داده شده، مبنای تصمیم گیری برای رد یا پذیرش فرضیه موردنظر است. پاسخ هر یک از سوالات پرسشنامه یکی از گزینه های “کاملا مخالفم"، “مخالفم"، “نظری ندارم"، “موافقم” و “کاملا موافقم” است که به ترتیب با کدهای ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ متناظر شده است. سوالات پرسشنامه بگونهای طراحی شده است که هرچه میانگین پاسخ سوالات مربوط به هر فرضیه بزرگتر باشد (نزدیک به ۵) ما علاقمندتر برای پذیرش فرضیه موردنظر هستیم و بالعکس هرچه میانگین پاسخها کوچکتر باشد (نزدیک به ۱) رد فرضیه موردنظر مستدلتر است. از این رو مقدار منطقی ۲٫۵ را به عنوان مرز بین ناحیه رد و پذیرش فرضیهها در نظر گرفتیم و سپس به آزمون فرضیات تحقیق از طریق مقایسه میانگین پاسخ سوالات مربوط به هر فرضیه با مقدار تعیین شده ۲٫۵ پرداختیم.
بنابراین در حالت کلی:
فرض تائید H1: μ ≥ ۲٫۵
فرض رد H0: μ ≤ ۲٫۵
فرضیه اول: مخارج تبلیغات بر وفاداری مشتری در بین مشتریان هایپرمی اثر دارد.
جدول۴-۱۲: بررسی اثربخشی مخارج تبلیغات بر وفاداری
سطح معناداری | درجه آزادی | T | تفاوت جفتها | تاثیر مخارج تبلیغات بر وفاداری مشتری | ||||
۹۵% فاصله اطمینان | میزان خطای استاندارد میانگین | انحراف معیار | میانگین | |||||
حد بالا | حد پایین |