پردازش سفارشات
کیفیت محصول
رضایت مشتری
تقاضای محصول
تدارکات(تأمین و منبع یابی)
انبارداری
انتقال
عملکرد شرکت
زنجیره تأمین
زمانبندی تولید
بسته بندی
۲-۱۹- معرفی شرکت مانیزان (صنایع لبنی بهار دالاهو)
۲-۱۹-۱- تاریخچه مانیزان
شرکت تعاونی فرآورده های لبنی بهار دالاهو در سال ۱۳۷۳ در خطه سرسبز کرمانشاه فعالیت خود را آغاز نمود. پس از چند سال،از ابتدای سال ۱۳۸۰ طرح توسعه شرکت جدید،با تغییر ساختار مدیریت و استقرار هیئت مدیره و سهامداران جدید و با راه اندازی خط تولید شیر پاستوریزه آغاز گردید.شروع تولید ماست در سال ۱۳۸۲ و بهره برداری از تجهیزات پنیر UFاز دانمارک در سال ۱۳۸۴ روند رشد تولید در شرکت بهار دالاهو را سرعت بخشید به طوریکه امکان حضور در بازارهای کشور عراق را در سال ۱۳۸۵ برای شرکت فراهم آورد. اگر چه اولین حضور محصولات مانیزان در بازار تهران،از سال ۱۳۸۳ آغاز شده ، فروش مویرگی مانیزان در این بازار از سال ۱۳۸۶ گسترش پیدا کرده است و از سال ۱۳۹۰،با کمک کارشناسان مجرب با پیاده سازی تغییرات ساختاری،برنامه ریزی های علمی و اصولی تری برای حضور و معرفی محصولات جدیدی مانیزان در مارکت تهران صورت گرفته است.از سال ۱۳۸۱ تا کنون برنامه تجهیز و توسعه مجموعه ادامه داشته و بدیهی است،بهسازی و توسعه،امری دائمی بوده و متناسب با پیشرفت های علمی و ارائه تکنولوژی های برتر ادامه خواهد داشت.
۲-۱۹-۲- کارخانجات و امکانات
کارخانجات شرکت بهار دالاهو و تأسیسات آن در زمینی به مساحت دو هکتار در شمال بدره ای واقع شده که منطقه ای در شهرستان اسلام آبادغرب است.شرکت بهار دالاهو دو کارخانه تولید فرآورده های لبنی پاستوریزه و تولید پنیرUF می باشد.همچنین کارخانه به تاسیسات و امکانات سردخانه ای مجهز می باشد.
۲-۱۹-۳- محصولات و فرآورده ها
فرآورده های تولیدی شرکت بهار دالاهو با نام تجاری مانیزان به بازار عرضه می شوند.۱۶ نوع فرآورده شیری گوناگون در بیش از ۵۰ نوع بسته بندی متنوع به صورت روزانه تولید و به بازارهای داخلی و خارجی روانه می گردند.
۲-۱۹-۴- بازار مصرف فرآورده ها
محصولات مانیزان به طور روزانه در استان های تهران،کرمانشاه،ایلام،خوزستان،بوشهر و ……عرضه می گردند.صادرات فرآورده های شرکت بهار دالاهو به کشور عراق با برند مانیزان از ابتدای سال ۱۳۸۵،از طریق مرز زمینی شلمچه آغاز گردید و با توجه به استقبال بسیار چشمگیر از محصولات،توان و موقعیت مناسب جغرافیایی کارخانه،اکنون حجم صادرات شرکت از رشد بسیار خوبی برخوردار می باشد و روزانه محصولات لبنی،از طریق مرزهای زمینی مهران،شلمچه و خسروی به مناطق مختلفی در مرکز،جنوب و شمال عراق صادر می گردد.به علاوه بخش صادرات شرکت بهار دالاهو،با داشتن ارز آوری قابل توجه کمک شایسته ای به پیشرفت اقتصاد میهن عزیزمان نموده است.این شرکت از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ به عنوان صلادر کننده نمونه استانی و در سال ۱۳۸۹ به عنوان صادر کننده نمونه کشوری برگزیده شده است.
۲-۲۰- پیشینه تحقیق
۲-۲۰-۱- پیشینه تحقیق داخلی
فیض آبادی جواد(۱۳۸۲) در مقاله مقدمه ای بر مدیریت زنجیره تأمین به این نتیجه دست یافت که : مدیریت زنجیره تأمین شامل سه بخش عمده یعنی تهیه و تدارک،تولید و توزیع است.همین طور برای مدیریت زنجیره تأمین باید سه نوع مدیریت انجام داد: مدیریت اطلاعات، مدیریت لجستیک (پشتیبانی)،مدیریت روابط.
فیض آبادی جواد و جعفرنژاد احمد(۱۳۸۴) در تحقیق« ارائه یک چارچوب مفهومی برای ازریابی عملکرد زنجیره تأمین با تأکید بر یکپارچگی»»بیان کردند که : معیارهای عملکردی را در هر فرایند زنجیره تأمین (تأمین،تحویل،برنامه ریزی و ساخت / مونتاژ ) مشخص می کند و با بهبود این معیارها در زنجیره تأمین می توان انتظار داشت که عدم اطمینان در بخش تأمین تقاضا و کنترل و فرایند ارزش افزایی کاهش یابد.بهبود معیارهای عملکردی باعث کاهش عدم اطمینان می شود و در نتیجه سطح بالاتری از یکپارچگی زنجیره تأمین محقق می شود.
جعفر نژاد احمد،شاه حسینی محمدعلی(۱۳۸۵) در مقاله««بهبود زنجیره تأمین شرکت ایساکو با بهره گرفتن از مدل موجودی و توزیع غیر متمرکز»»: مدل ارائه شده علاوه بر حفظ حداقل سطح موجودی احتیاطی،از نگهداشت موجودی اضافی جلوگیری کرده و اثرات خواب سرمایه را به حداقل می رساند.از طرف دیگر با تسهیل جریان اطلاعات و ارتباطات که منتج از سیستم سفارش گذاری و پیش بینی تقاضاهای آینده است،اثر Bullwhip که در حقیقت به عنوان یکی از آفت های اساسی زنجیره تأمین به شمار می آید به حداقل می رساند.
حیدری قره بلاغ هادی(۱۳۸۷) در مقاله«الگوی پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین در شرکت های کوچک و متوسط»بیان می کند که : در رقابت های جهانی امروز با توجه به لزوم کیفیت بالا و پاسخگویی سریع به درخواست های مشتری بر اطلاعات فرایند زنجیره تأمین،لزوم پرداختن شرکت های کوچک و متوسط به مدیریت زنجیره تأمین با توجه به فرایند تجارت جهانی امری اجتناب ناپذیر است.
رحیمی فرد علی و نخعی کمال آبادی عیسی(۱۳۸۷) در مقاله ای تحت عنوان««ارائه مدلی به منظور بررسی تأثیر بسته بندی فعال یا هوشمند بر بهبود عملکرد زنجیره تأمین مواد غذایی»» پرداختند و نتیجه آن : در این مقاله ابتدا به بررسی تأثیر بسته بندی فعال یا هوشمند بر افزایش زمان ماندگاری محصولات غذایی پرداخته شده است و سپس با ارائه مدلی تحلیل اقتصادی استفاده از این تکنیک ها صورت گرفته است.در این مدل توزیع نمایی برای فساد،تقاضا وابسته به سطح موجودی،کمبود کالا به صورت پس افت جزیی و فروش از دست رفته در نظر گرفته شده است.
فرجی خورشیدی حجت و حدادی سید مصطفی(۱۳۸۷) درمقاله««ارزیابی عملکرد هولدینگ دارویی در ایران»»بیان کردند که : زنجیره تأمین یک مجموعه ای از فرایند های لجستیکی میان چند سازمان مختلف می باشد.مناسب است که در ابتدای زنجیره تأمین به فرایند های تشکیل دهنده آن تقسیم گردد.این اجزاء فرآیندی به نوبه ی خود به وسیله ی شاخص های متعدد دیگری تعریف و تبیین می گردند که از آن به اهرم های عملکردی یاد می شود که می توان از آن ها جهت افزایش عملکرد زنجیره تأمین بهره گرفت.پنج اهرم کلیدی عملکرد که بیشترین تأثیر را بر زنجیره تأمین دارا می باشند عبارت اند از :
ـ ترکیب بندی،که به دارایی های فیزیکی و جریان مواد در طول زنجیره تأمین اشاره دارد. ـ اقدامات و اعمال مدیریت،که به چگونگی مدیریت زنجیره تأمین دلالت دارد. ـ ارتباطات خارج سازمان،که به چگونگی بهره برداری سازمان از قابلیت ها و توانمندی های شرکا و دیگرسازمان ها.
ـ سازماندهی،تعیین اینکه چه کسی در سازمان مسئولیت چه کاری بر عهده دارد و مهمتر آنکه چگونه اهداف عملکردی با هم تنظیم می شوند.
ـ سیستم ها،که به بازیابی اطلاعات مورد نیاز جهت تصمیم گیری و پشتیبانی از اقدامات مختلف مربوط می گردد.
اکبری حسن و جعفر زنجانی حامد(۱۳۸۷) در مقاله««تلفیق روش شش سیگما و مدیریت زنجیره تأمین در راستای اندازه گیری و بهبود عملکرد زنجیره تأمین در دانشگاه آزاد اسلامی»»بیان کردند که : در جهان رقابتی امروز مشتری اهمیت ویژه ای دارد.همه بنگاه ها در جستجوی راهکارهایی برای بهبود عملکرد سازمان و افزایش کیفیت محصول و خدمات خود می باشند.شش سیگما به عنوان یک سیستم،به دنبال ارزش افزایی است.تلفیق رویکرد زنجیره تأمین و تکنیک های روش شش سیگما و استفاده آن در محیط های آموزشی موجب کاهش خطا و افزایش فرصت های بهبود عملکرد و اثربخشی سیستم و فعالیت های دانشگاهی گردیده است.
طبیبی محمد رضا،مظلومی نادر(۱۳۸۸) به مقاله««ارائه مدلی به منظور تجزیه و تحلیل،گزینش و اجرای راهبرد زنجیره تأمین کسب و کار» پرداختند که بر اساس یافته های این مطالعه : مدیریت راهبردی از سه فرایند تجزیه و تحلیل راهبردی،گزینش راهبردی و اجرای راهبرد تشکیل می شود. مدیران کسب و کارهای فعال در بورس کالاهای کشاورزی بهتر است به منظور انجام تجزیه و تحلیل راهبردی در مدیریت زنجیره تأمین کسب و کار خودش،به پنج مؤلفه قابلیت های مکمل، ویژگی های مبادله اجتماعی،ویژگی های معامله،ویژگی های قدرت و ویژگی های شبکه بنگرند.
حسینی سید محمود،محمدی امیر سالار،پیشوایی میر سامان(۱۳۸۹) در مقاله خود تحت عنوان««راهبرد زنجیره تأمین و انتخاب سامانه تولید»»به نتایج زیر دست یافتند : سامانه تولید مستمر به عنوان اولویت اول شناخته شد که این امر به علت اهمیت کارایی هزینه نسبت به دیگر اهداف راهبردی بوده است،چرا که سامانه تولید مستمر از لحاظ کارایی هزینه دارای مزیت نسبی است. این تحقیق بیان می کند که شرکت مورد مطالعه در صورتی که تمایل به بازبینی مجدد فرآیندهای تولیدی خود داشته باشد،با توجه به اهداف راهبردی خود لازم است که توجه خود را به سمت تجهیزات تولید مستمر معطوف نماید و از سرمایه گذاری بر روی دیگر سامانه های تولید امکان پذیر خودداری نماید.
جعفری عزیزاله،فرقانی محسن و فرقانی علی(۱۳۸۹) مقاله««ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی»» نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که در این شرکت معیار تأمین منابع به عنوان ارجح ترین معیار در ارزیابی کل زنجیره به حساب می آید.صنایع غذایی به دلیل تنوع مواد اولیه با تأمین کنندگان زیادی سروکار دارند و مواد اولیه ای که وارد شرکت می شود باید قبل از مصرف در خط تولید،از آزمایشگاه جواز ورود به خط را دریافت کرده باشد. همچنین در صورت عدم تطابق با استانداردهای موردنظر،در محیط قرنطینه قرار گرفته و به مرجوع شدن محموله ارسالی و اخلال در سیستم تولید و سایر اجزای زنجیره منجر می شود.بنابراین تأمین منابع مورد نیاز باتوجه به شرایط مختلف،هم از نظر به موقع رسیدن و هم از جهت صحت و سلامت کالای تأمین شده،تأثیر زیادی بر کل عملکرد مجموعه خواهد داشت.در مرحله بعد،معیار برنامه ریزی به عنوان یک عامل کلیدی در جهت هدایت کل زنجیره عمل خواهد کرد زیرا با برنامه ریزی های درست و منطقی برای تک تک اجزای زنجیره شاهد رشد و بهبود عملکرد،هماهنگی میان بخش ها و اصلاح امور در جهت رسیدن به اهداف استراتژیک شرکت خواهیم بود. معیارهای تولید،تحویل و کارکرد در اولویت های بعدی قرار دارند.
مانیان امیر،دهقان نیری محمود،اخوان انوری محمدرضا و قربانی داوود(۱۳۸۹) در مقاله««شناسایی عوامل موثر بر عملکرد زنجیره تأمین» به این نتایج دست یافتند که : با بهره گرفتن از تکنیک دلفی متغیرهای مؤثر بر عملکرد زنجیره تأمین شناسایی شدند.۲۱ شاخص در قالب ۶ عامل برای سنجش عملکرد زنجیره تأمین به دست آمد این عوامل مشتریان (۸۱%)،فرایند (۷۵%)،هزینه (۵۴%)،انعطاف پذیری (۳۰%)،تأمین کننده (۲۹%)،و زمان (۲۱%) می باشند که مهمترین عامل این زنجیره مشتریان می باشد که در حقیقت خودروسازان بزرگ کشور در رده اول هستند و این شرکت ها از قدرت چانه زنی زیادی در این صنعت برخوردار می باشند.
پور سلیمانی علی قلی،شاهرودی کامبیز،سلیمی اسما(۱۳۸۹) به مقاله««عملکرد زنجیره تأمین صنایع پتروشیمی(تأثیر عوامل مکان یابی تولید،عدم اطمینان زنجیره تأمین و اقدامات ساخت و تولید)»» پرداختند که : مدیران در تصمیم گیری در مورد مکان تولید باید به هزینه ی انرژی مانند (آب،برق و دیگر انرژی های مورد نیاز در صنعت پتروشیمی) و هزینه های بازرگانی مانند هزینه حمل و نقل و ارتباطات در محل های مورد نظر توجه کنند و محلی را که کمترین هزینه را در بر می گیرد انتخاب کنند.در مکان یابی تولید باید در دسترس بودن زمین و انرژی مد نظر قرار گیرد. همچنین باید سعی شود محلی انتخاب گردد که به بازار فروش نزدیک و در عین حال دسترسی به تأمین کنندگان وجود داشته باشد.جهت انتخاب بهترین تأمین کنندگان و کاهش عدم اطمینان در زنجیره تأمین پتروشیمی باید مواردی مانند تأمین کنندگان و مدت زمان تحویل توسط تأمین کنندگان با دقت بیشتری انتخاب و مد نظر قرار گیرد.همچنین برای از بین رفتن مشکلات مربوط به تهیه دستی برنامه های فرایند تولید و افزایش عملکرد استفاده از سیستم نرم افزاری برنامه ریزی فرایند به کمک کامپیوتر می تواند مؤثر باشد.
جوادیان نیکبخش،خانی مهدی و مهدوی ایرج(۱۳۹۰) در مقاله« شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد زنجیره تأمین و بهبود آن با بهره گرفتن از روش پویایی های سیستم» : بر اساس ارزیابی های اولیه، مدل شبیه سازی شده زنجیره بر اساس روش پویایی شناسی و با بهره گرفتن از نرم افزار Vensim طراحی شد.با توجه به میزان انطباق بالای عملکرد مدل شبیه سازی شده با عملکرد واقعی زنجیره می توان گفت متغیرهای شناسایی شده تا حد زیادی همان متغیرهای اصلی و مؤثر بر رفتار عملکرد زنجیره بوده اند.همچنین اگر چه هر زنجیره تأمین منحصر به فرد می باشد و ممکن است نیاز به طرز برخوردی خاص خود داشته باشند اما شاخص هایی وجود دارند که در بیشتر تحقیقات کاربرد دارند و به آن ها شاخص های کلیدی گفته می شود.
حسینی سید محمود و شیخی نرگس(۱۳۹۰)به مقاله ای تحت عنوان((تبیین نقش راهبردی عملیات مدیریت زنجیره تأمین در بهبود عملکرد شرکت))پرداخته اند و نتایج این تحقیق حاکی از آن است که : عملیات تولید منجر به ارتقای عملکرد می گردد.به عبارت دیگر،توجه به عملیات مرتبط با پشتیبانی تولید و بسته بندی می تواند تأثیرات مثبتی را بر عملکرد مالی و بازار شرکت اعمال نماید.حفظ رشد بلند مدت شرکت را در سایه مدیریت تولید امکان پذیر می دانند و بیان می کنند که عملیات توزیع دارای اثر مستقیم بر عملکرد شرکت است.در واقع توجه شرکت به مباحث انبارداری کالاهای ساخته شده و حمل و نقل مناسب این کالاها به مراکز توزیع و فروش موجب می شود که محصولات شرکت در زمان مناسب،مکان مناسب و به میزان مناسب در اختیار مشتری قرار گیرد و در نتیجه موجبات بهبود عملکرد شرکت را فراهم نماید.
آقاجانی حسنعلی و ملکی مهدی(۱۳۹۱) در مقاله خود با عنوان((ارائه چهارچوبی برای ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین با بهره گرفتن از ترکیبی از کارت امتیازی متوازن و فرایند تحلیل سلسله مراتبی))به این نتایج دست یافتند که : پس از ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین در سطح استراتژیک که از بیشترین اهمیت برخوردار است،به ترتیب سطح عملیاتی و سطح تاکتیکی در رتبه های بعدی قرار دارند. این مسئله به وضوح بیان می کند که معیارهای عملکردی که انعکاس دهنده ی عملکرد در بلند مدت هستند،اهمیت بیشتری در بیان شرایط زنجیره تأمین دارند.در سطح استراتژیک جنبه مشتری و سپس جنبه های فرآیندهای داخلی و مالی در اولویت می باشند.این مسأله از این نظر قابل تفسیر است که با توجه به دیدگاه سازمان های امروزی که متأثر از جهانی شدن و افزایش دامنه آگاهی مشتریان می باشد،نقش مشتریان و تأمین خواسته های آن ها به عنوان رمز بقا و نیز توسعه سازمان در محیط کاملاً رقابتی امروز قابل توجه است و با این رویکرد فرآیندهای داخلی ابزاری در جهت تحقق استراتژی های جدید در راستای تأمین مناسب نیازهای مشتریان تلقی می گردد.این مشتریان هستند که نقش مؤثری را در راستای دستیابی سازمان به اهداف مالی خود ایفا می کنند.
ناظمی شمس الدین و خریدار فاطمه(۱۳۹۱) در مقاله««تأثیر ابعاد زنجیره تأمین یکپارچه بر توانمندی های رقابتی در صنایع غذایی و آشامیدنی شهر مشهد »» به این نتیجه دست یافتند که : ابعاد زنجیره تأمین یکپارچه که شامل یکپارچگی داخلی و یکپارچگی خارجی می باشد،تأثیر زیادی بر توانمندی های رقابتی دارد.بنابراین می توان بیان داشت یکپارچگی زنجیره تأمین باعث افزایش توانمندی های رقابتی می گردد.در این تحقیق نقش واسطه ای یکپارچگی خارجی مورد آزمون قرار گرفت و تأئید شد که یکپارچگی داخلی از طریق یکپارچگی خارجی نیز بر توانمندی های رقابتی تأثیر دارد،البته میزان تأثیر مستقیم یکپارچگی داخلی بر توانمندی های رقابتی از میزان تأثیر غیر مستقیم این دو از طریق یکپارچگی خارجی بیشتر می باشد.
جوزانی جاوید،سجادی سیدجعفر،فتاحیان محمد در مقاله(۱۳۹۲)««محل تسهیلات لبنی و بهینه سازی زنجیره تأمین تحت تراکم ترافیک و عدم اطمینان تقاضا» به این نتیجه رسیدند که : مدل پیشنهادی که در این زمینه با کم کردن ترافیک و هزینه انتقال و تغییر پارامترها بود باعث تحت تأثیر قرار گرفتن و تغییر در تولید این فرایند شد.برای متغیرهای زمان و عدم تقاضا برای محصولات لبنی در هر دوره ، الگوریتم های فرا اکتشافی طراحی شد که برنامه های کارآمد و راه حل های جدیدی را ایجاد کرد
۲-۲۰-۲- پیشینه خارجی
تینگوچن ایکساکینگ کانگ(۲۰۱۳) در مقاله««ارزیابی عملکرد شبکه زنجیره تأمین»»بیان کردند که یک روش جدید به کار برده شد که شاخص های اصلی عوامل هزینه ای آن شامل ۴ دسته ی(هزینه های تولید،هزینه های اختلال،هزینه های هماهنگی و هزینه های آسیب پذیری ) است. در توصیف این عوامل فرضیات زیادی ساخته شدند و در نهایت تحلیل های متعددی برای کارایی و اثر بخشی آن به تصویب رسید که جستجوگر یک طرح بهینه در طراحی شبکه زنجیره تأمین است.
النا رویلا و ماریاجیسز سینز(۲۰۱۳)در مقاله««اختلال در مدیریت زنجیره تأمین و همگرایی کلی در مقابل ویژگی های آن»»عنوان کردند که : در نظر گرفتن آسیب پذیری مسأله ای کلیدی در موفقیت آن بود.با توجه به ناهمگونی آسیب پذیری های مختلف و تأثیر آن روی زنجیره تأمین بیانیه ی بسیار کلی تفسیر شد،SCDM یک الگوی پیچیده است که در آن به کار برده شد که با توجه به روابط علت و معلولی باعث کاهش اثرات اختلالات زنجیره تأمین و یکپارچه سازی منابع شد.نتایج آماری نشان داد که SCDM یک روش کلی است که باعث تفسیر ماهیت های مختلف و کاهش مشکلات آن ها می شود.
مایکل بورلاکیس،جورج مگلاراس،دیوید گالیر و کریستوس فوتوپولوس(۲۰۱۳) مقاله««بررسی عملکرد پایداری در زنجیره تأمین»»را انجام دادند،از شاخص های کلیدی برای عملکرد استفاده شد و انعطاف پذیری،پاسخگویی و کیفیت محصول در آن اهمیت بسیاری داشت.نوزده مسأله مربوط به پایداری در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت.یافته های آن نشان دهنده ی نیاز فوری در بهبود بسیاری از شاخص ها در عملکرد پایدار بود.تولید کنندگان به عنوان نیرو محرکه ای برای بسیاری از طرح های پایدار است و خرده فروشان در این زنجیره ها نقش کلیدی دارند.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱- مقدمه
دانش مرحله سوم از چهار مرحله زنجیره داده به دانایی است. وقتی که اطلاعات تحلیل، پردازش و وارد متن میشود تبدیل به دانش میشود. دانش استنتاج کردن و شناخت الگوهای نامعمول، روندهای پنهان و استثنائات داده و اطلاع است. دانش ایجاد یک مدل ذهنی از الگو یا روند است که میتواند با درجهای از قابلیت اعتماد و پیش بینی در یک زمینه خاص بکار گرفته شود .دانش فرایندی فرار و پیچیده است که برای قضاوتهای ارزشمند براساس تجربیات و درک الگوها نیاز به انسان دارد. بر اساس این تجربیات و درک پیشین، یک فرد ممکن است قوانین معین و فرمول بندی شدهای داشته باشد که بتواند با درجهای از قابلیت پیش بینی برای موقعیتهای مشابه بکار گرفته شود (اسدزاده، جلالیان: ۱۳۸۸).
دانش یک مفهوم پیچیدهای است که بسیاری از فیلسوفان، محققان از رشتههای دیگر، و پزشکان را به خود جذب کرده است. نوع شناسیهای مختلف توسعه یافته شده است و اجماع تنها به نظر میرسد مفهوم است که دانش بیش از فقط صرف دادهها و اطلاعات است. دادهها میتواند به عنوان پایهای برای ایجاد اطلاعات و دانش در نظر گرفته شده است.'’دادهها مجموعهای از حقایق عینی و گسسته، در مورد رویدادها است. آنها توسط شخصیتهای نمایش داده شده را میتوان تولید، تدوین شده، و بدون اشاره به زمینه یا شخص توزیع شده است. در مقابل به دادهها، اطلاعات با اشاره به زمینه است. اطلاعات را میتوان به عنوان پیام و یا خبر ایجاد شده توسط تفسیر دادهها در نظر گرفته شده است. این اطلاعات میتواند توسط گیرنده قابل درک و معنی است. دانش پدیدار از پردازش اطلاعات شناخته شده و زمینه یک فرد. این استدلال نشان میدهد که دانش تنها میتواند در زمینه فردی و اعتقادات خود و تجربه او وجود داشته باشد. دانش'’ مخلوط مایع از قاب تجربه، ارزشها، اطلاعات متنی و بینش متخصص فراهم میکند که یک چارچوب برای ارزیابی و ترکیب تجارب جدید و اطلاعات'’ است. بنابراین، دانش همچنین میتواند به عنوان توانایی افراد که برای ارزیابی اطلاعات و به طور موثر عمل میکنند تعریف شود. دانش میتواند ارزش افزوده آن را در اقدامات و تصمیمات بروز پیدا کند. (E. Greiner et al 2007)
۲ – ۲۰ مدیریت داده، مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش:
پیتر دراکر برای اولین بار به تشخیص مدیریت به عنوان نظم و انضباط تالیف مستقل مفهوم شرکت (۱۹۴۶) و عملکرد مدیریت بود. مدیریت به طور کلی به معنی عمل سازماندهی و کنترل کسب و کار در سازمانهای مشابه است. شامل دو بخش است: مسئولیت و کنترل. تلاش هدفمند برای اولین بار در تفکر منطقی در مورد مدیریت با تیلور، فایول و وبر آغاز شد. همیشه از آن زمان به بعد، محققان، متخصصان و پزشکان در زمینههای مختلف از دیدگاههای مختلف انجام شده در دو حوزه و معرفی مفاهیمی از علم، فن آوری، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی، زیست شناسی، سیبرنتیک، یا تئوری پیچیدگی برای رسیدگی به مسائل است.
مدیریت کلاسیک در استفاده از روش های علمی متمرکز برای تعریف بهترین راه برای کاری که باید انجام شود، جریان فرماندهی و اطلاعات و اسناد، سلسله مراتب، تقسیم کار، و قواعد عمل. پژوهشگران در هر دو عوامل تولید فردی، سخت و نرم افزار (از قبیل سرمایه، مواد، منابع انسانی)، ساختار سازمانی و استراتژی، تصمیم گیری، سازمانی تخصصی صلاحیت، سازمانی و رقابت. آنها همچنین وظایف مدیران به آنچه باید بکنند و چگونگی انجام آنرا شناسایی، و همچنین در نظر گرفتن سازمان به عنوان یک کل به کیفی و کمی و اثربخشی، بهرهوری آن پرداختهاند. این مطالعات و مباحثات نه تنها مدیریت مشروع بلکه به عنوان یک رشته بر اساس مکاتب مختلف با مفهوم متفاوت، اصول، تکنیکها، و عمل را در آغوش چشم انداز گستردهتر انسانی به معنای علمی بلکه ایجاد یک شغل جدید که از مدیر حرفهای با دانش حرفهای در مورد مدیریت سازمانی، که در اثربخشی عملیاتی و بهرهوری در یک سازمان، با تمرکز بر تحقق ماموریت و اهداف سازمانی است Gao et al, 2008) ).
۲ – ۲۰ – ۱ مدیریت داده:
سیستمهای پردازش عملیات، اولین نمونه از سیستمهای خودکار مدیریت دادهاند. سازمانها در اواسط دهه ۱۹۵۰ شروع به استفاده از این سیستمها کردند تا فرایندهای دستی و تکراری را مکانیزه نموده و دادههای مربوط به عملیات روزانه از قبیل لیست پرداختها، کنترل دارائیها، سفارشات، صورتحسابها و غیره را جمع آوری کنند. این سیستمها کاربردهای سادهای بودند که اطلاعات محدودی را عمدتاً به صورت لیستها یا خلاصه عملیات فراهم میکردند.
۲-۲۰-۲ مدیریت اطلاعات:
در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ابداع تکنولوژی مدیریت دادهها انگیزه اصلی مدیریت اطلاعات شد. نظامهای مدیریت بانکهای اطلاعاتی رابطهای (دی. بی. ام. اس. اس) کاربرد تی. پی. اس. اسها را افزایش داده و به کاربران اجازه داد که دادهها و اطلاعات را مجدداً نظم داده و به روش های جدید و خلاقانه ارائه دهند. با این انعطاف پذیری، کاربران قادر بودند به ارتباط بین عناصر مختلف دادهها پی ببرند. برای مثال، کاربران میتوانستند ارتباطات بین فروش محصولات خاص را در اوقات مختلف سال دریابند (قاضیزادهفرد،۱۳۸۷).
بطور خلاصه، مدیریت دادهها، مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش در عین مرتبط بودن با یکدیگر، حوزههایی متمایز از یکدیگرند. سیستمهای مدیریت دادهها، امور تکراری و روزانه سازمانها را خودکار نموده و انواع محدودی از اطلاعات را بدست میدهند. سیستمهای مدیریت اطلاعات به کاربران امکان میدهند که دادهها را تا سطح معینی کنترل و دوباره چینی کرده و بدینوسیله به آنان کمک میکنند که ارتباط بین عناصر دادهها را کشف نمایند . گرچه مدیریت اطلاعات و دادهها عناصر مهم مدیریت دانش هستند، هدف غائی مدیریت دانش ترویج اشتراک و یادگیری مشارکتی در سازمانهاست (فصلنامه کتاب، ۱۳۸۳).
۲ - ۲۱ فرایندها در مدیریت دانش:
منظور از فرایندها در مدیریت دانش، جمع آوری و سازماندهی دانش سازمان و بهرهبرداری و حفاظت از این سرمایههای دانشی، کسب شده است. کسانی که نمیتوانند گذشته را به خاطر آورند محکوم به تکرار هستند. بنابراین آموزش افراد از طریق آموختهها مانعی برای دوبارهکاریهای بسیار در سازمان است. فرایندهای کسب و کار در سازمانها، برای عملکرد بهتر، نیاز به دانش دارند. فرایندهای مدیریت دانش در سازمان باید دارای این توانایی باشند که به طور اثربخش و کارآمد دانش مورد نیاز جهت تحقق فرایندهای کسب و کار سازمانی را پردازش کنند. این امر نیازمند هماهنگی بین جریان کار در سازمان با فرایندهای سازمان است که این فرایندها یکپارچگی لازم را با جریان فعالیتها داشته باشند. به این معنی که نیاز فرایندها به دانش ارضا شود و دانش و اطلاعات زائد نیز در سیستم انباشته نشود. در این فرایندها، علاوه بر دانش داخل سازمان، منابع دانشی خارج از سازمان نیز باید در نظر گرفته شود (مرادزاده، ۱۳۸۵) روشهای گوناگون برای فرآیندهای متفاوت ایجاد دانش در دو گروه قابل بررسی است:
فرایند مراحل تبدیل و تولید دانش ضمنی به آشکار در سطوح مختلف (فرد، گروه و سازمان)
فرایند مراحل انجام مدیریت دانش از قبیل کشف، کسب، توسعه، تسهیم، به کارگیری و…
برخی از مدلهای پیشنهادی، فرایند دانش را به صورت ایستا (بدون پدید آوردن چرخه دانش) و برخی دیگر آن را در یک چرخهی پویا با تعامل پیوسته بین اجزای آن مورد بررسی قرار دادهاند. به منظور ارزیابی ابعاد چرخه مدیریت دانش در یک سازمان، مدلهای متفاوتی ارائه شده که در جدول ۱ به برخی از آنها اشاره شده است. نکته اساسی در تمامی این مدلها، تأکید بر استفاده و به کارگیری دانش بوده و سایر مراحل به منظور ایجاد بسترهای لازم و مناسب برای به کارگیری دانش میباشند.
جدول ۲-۲ : مراحل فرایند مدیریت دانش
پژوهشگران | مراحل فرایند مدیریت دانش |
Wiig, (1997) | خلق، کسب، تبدیل، به کارگیری |
Davenport & Prusak , (1998) | تعیین نیاز، کسب، توزیع، به کارگیری |
Chauvel & Despres, (1999) | نقشهبرداری،کسبوخلق، بستهبندی،ذخیرهسازی، تسهیم، به کارگیری، استفاده مجدد |
Probst, Raub & Romhard, (1999) | تعییناهداف دانشی، شناسایی، کسب، توسعه، نگهداری، تسهیم، بهکارگیری، ارزیابی |
Leinder& Alavi, (2001) | خلق، ذخیره سازی، انتقال، به کارگیری |
Aspinwall & Wong (2004 ) | کسب، سازماندهی، تسهیم، به کارگیری |
Jashapara, (2004) | کسب، سازماندهی، ذخیرهسازی و ارائهنمودن، تسهیم، ارزیابی |
الکتریکی
واکنش
خاک
آهک
کربن
آلی
ازت
فسفر
پتاسیم
R2
***۸۰/۰
***۴۶/۰
***۸۳/۰
***۵۰/۰
***۴۱/۰
***۷۵/۰
***۶۵/۰
***۶۴/۰
***۵۱/۰
***۳۲/۰
R
۸۹/۰
۶۸/۰
۷۰/۰
۹۱/۰
۶۵/۰
۸۶/۰
۸۰/۰
۸۰/
۷۱/۰
۵۶/۰
***: معنیدار در سطح احتمال ۰۰۱/۰. R2ضریب تبیین، R ضریب همبستگی.
از میان تمام متغیرها، شن (۸۳/۰) بیشترین و پتاسیم (۳۲/۰) کمترین ضریب همبستگی بین مقادیر اندازه گیری شده و مقادیر پیشبینی شده را داشت.
شکل ۴‑۱۰نمایش نقاط اندازهگیری شده در مقابل نقاط برآورد شده برای شن و پتاسیم
پهنه بندی پراکنش مکانی خصوصیات فیزیکوشیمیایی در منطقه مورد مطالعه
برای پهنه بندی پراکنش مکانی تمامی خصوصیات از دو روش وزن دهی عکس فاصله و روش کریجینگ معمولی استفاده شد. شکل ۴‑۱۱ نقشه پهنه بندی رس، سیلت، شن، هدایت الکتریکی و واکنش خاک و شکل ۴‑۱۲ الگوی پراکنش مکانی آهک، کربن آلی، ازت کل، فسفر و پتاسیم منطقه مورد مطالعه را با روش کریجینگ معمولی نشان میدهد.
شکل ۴‑۱۱ نقشه پهنه بندی خصوصیات خاک (رس، سیلت، شن، هدایت الکتریکی و واکنش خاک) به کمک کریجینگ معمولی
شکل ۴‑۱۲ نقشه پهنه بندی خصوصیات خاک (آهک، کربن آلی، ازت کل، فسفر و پتاسیم) به کمک کریجینگ معمولی
نکته مورد توجه این است که در واحدهای اراضی سالهاست تغییر کاربری صورت گرفته و مراتع به اراضی زراعی تبدیل شده است. نکته مهم دیگر این که ارتفاع از نیمه جنوبی منطقه تحت بررسی به سمت شمال کاهش مییابد، به عبارت دیگر قسمتهای جنوبی که ارتفاع بیشتری دارند، به اراضی پست در نیمه شمالی منتهی میشوند. طبق نقشه واحدهای سنگ شناسی منطقه، حواشی جنوب شرق منطقه مطالعاتی بطور یکپارچه از سنگ آهک و دولومیت تشکیل شده است، درحالیکه بخش غربی عمدتاً از گرانیت تشکیل یافته است.
نقشه توزیع رس نشان میدهد که توزیع رس به سمت جنوب شرق افزایش مییابد، همچنین بخش غربی منطقه مطالعاتی مقدار رس بالایی دارد در حالیکه تعداد چند لکه غنی از رس در بخشهای شمالی دیده میشود. میزان رس در بخشهای میانی منطقه مطالعاتی متوسط بود. بر عکس رس، خاکهای منطقه در بخش شمالی مقدار شن زیادی داشتند. بطور کلی مناطقی با شن بیشتر وابسته به مناطقی با رس کمتر بودند. بین رس و شن همبستگی منفی بالایی دیده شد (**۸۸۶/۰ =r2). فرض بر این است که مناطقی با میزان رس بالاتر به واسطه دشت دامنهای آبرفتی و تآثیر فرایندهایی مانند فرسایش یا آبشویی بوجود آمدهاند. لندفرم دشت دامنهای آبرفتی بخاطر تجمع رسوبات ریز دارای مقدار رس بیشتری بود که جریان آب اراضی بالادست سبب انتقال آنها به این قسمت شده بود. از سوی دیگر مقدار شن زیادی در مناطق شمالی و مرکزی مشاهده شد که دلیل آن میتواند تأثیر لندفرم دشت آبرفتی رودخانهای باشد. وجود رودخانه قدار یا سیلابهایی، باعث حمل ذرات درشت و ترسیب آنها در امتداد جریان آب میشود. شکل ۴‑۱۳ الگوی توزیع سیلت را نشان میدهد که اندکی مشابه الگوی پراکنش رس است که در نیمههای شرقی و بخشهایی از نیمههای غربی بیشترین مقادیر را نشان میدهد. شکل ۴‑۱۴ الگوی توزیع مکانی مقدار هدایت الکتریکی را نمایش میدهد. انتظار میرود منطقه مطالعاتی که از قسمت شمال شرق در ۲۰ کیلومتری دریاچه ارومیه (بزرگترین دریاچه شور دنیا) قرار دارد متاثر از شوری این دریاچه قرار گیرد ولی نقشه پهنه بندی شوری منطقه نشان داد که شوری اراضی در منطقه مطالعه شده کم بود (dS/m 01/1) و محدودیتی برای رشد طبیعی گیاه بوجود نمیآورد. فقط شمال شرق منطقه نسبت به سایر قسمتها به نسبت از شوری بالاتری برخوردار بوده ولی بطور معنی دار تحت تأثیر شوری دریاچه قرار نگرفته بود. دلیل این امر احتمالاً برمیگردد به تأثیر لندفرم دشت آبرفتی رودخانهای و برجای گذاشتن رسوبات درشت بافت در قسمت سطحی خاک با زهکشی خوب که سبب آبشویی املاح به اعماق گشته و شوری خاک را کاهش داده است. شکل ۴‑۱۵ نقشه pH خاکهای سطحی منطقه مطالعاتی را نشان میدهد. نقشه کریجینگ اسیدیته خاک، بیانگر تغییرات قابل ملاحظه مقدار pH در بخشهای مختلف منطقه نیست. با این حال pH منطقه مورد مطاله قلیایی ( ۸≤) بود. نقشه میزان آهک منطقه مطالعاتی در شکل ۴‑۱۶ ۲ نشانگر آهکی بودن خاکهای منطقه مورد مطالعه (۶۵%-۵/۱/%) میباشد. طبق این شکل مقدار آهک در قسمتهای شرقی و جنوب شرقی منطقه بسیار بالاست (۲۵% ≤) که دلیلی بر وجود خاکهای بسیار آهکی است. این امر اساساً مربوط به وجود فاکتورهای طبیعی مانند مواد مادری میشود. چراکه حاشیه جنوب شرقی محدوده مطالعاتی اساساً از سنگ آهک و دولومیت تشکیل شده بود، در حالیکه در حاشیه جنوب غرب منطقه گرانیت غالب بود. مقدار آهک در بخشهای مرکزی و غربی متوسط بود (۲۵%-۱۰%) در حالیکه بخشهای شمالی منطقه حاوی مقدار کمی آهک بودند (۱۰% ≥). یکی از علل وجود آهک کم در بخشهای شمالی منطقه مطالعاتی میتواند وجود ذرات درشت بافت خاک و زهکشی خوب و متعاقباً آبشویی آهک به اعماق پروفیل باشد. نحوه توزیع کربن آلی در خاکهای سطحی منطقه مطالعاتی در شکل ۴‑۱۷ قابل مشاهده است. با در نظر گرفتن معیار ۵/۱ درصد برای کربن آلی که در کمتر از آن ظرفیت عرضه نیتروژن بومی خاک بر اساس حد بحرانی ۲/۰ درصد نیتروژن، متوسط تا کم است اما مقدارش در بخشهای شرقی و جنوب شرق و بطور موضعی در بخش مرکزی کمی بیشتر است که احتمالاً مربوط به سابقه وجود اراضی باغی و جنگل پیش از احداث زمینهای زراعی (تغییر کاربری) در این منطقه میباشد. شکل ۴‑۱۸ نقشه توزیع ازت کل را نشان میدهد که تا حد زیادی مشابه نقشه توزیع کربنآلی میباشد. این دو متغیر همبستگی مثبت معنیداری را در سطح احتمال یک درصد نشان دادند (**۹۸۹/۰=r2).
در شکل ۴‑۱۹ نقشه توزیع مکانی فسفر قابل استفاده در منطقه آورده شده است. همانطور که از شکل پیداست میزان فسفر در نیمه شرقی و شمال شرق منطقه و نیز در جنوب غرب منطقه زیر حد آستانه (mg/kg 15 ≥) میباشد. میزان فسفر در بخشهای مرکزی منطقه بیشتر از حد بحرانی بوده و بیشتر از سایر بخشهای منطقه است. ضریب تغییرات بسیار بالای فسفر در منطقه مطالعاتی (۲۳/۱۰۶% CV=) حاکی از تغییرپذیری شدید این عنصر در منطقه میباشد چرا که بررسیهای محلی از زارعین حکایت از آن دارد که توزیع مصرف کود فسفره در این منطقه بسیار متغیر بوده و الگوی پراکنش مکانی را شدیداً نحت تآثیر خود قرار داده است.
الگوی پراکنش مکانی پتاسیم قابل استفاده در شکل ۴‑۲۰ نشان داده شده است. طبق این شکل، مقدار پتاسیم در نیمه جنوبی منطقه مورد مطالعه بطور قابل تمایزی بسیار بیشتر از مقدار آن در نیمه شمالی میباشد. از مهمترین دلایل کمبود پتاسیم در نیمه شمالی منطقه احتمالا کشت مداوم گیاه بدون مصرف کود پتاسه میباشد. بررسیهای به عمل آمده حاکی از آن است که در نیمه شمالی نقده کشت چغندرقند کشت غالب و رایج منطقه بوده که گیاهی پتاس دوست میباشد، بنابراین انتظار میرود که پتاسیم بیشتری از خاک این قسمت نسبت به بخش جنوبی منطقه خارج شود. از طرفی چون نیمه شمالی منطقه دارای بافت خاک سبک می باشد، احتمالا پتاسیم موجود در محلول خاک در اثر آبشویی به اعماق رفته و یا از پروفیل خاک خارج میشود. بنابراین این نقشه نشان میدهد که نیاز گیاهان به کود پتاسه در نیمه شمالی به مراتب بیشتر از نیمه جنوبی است و با توجه به شرایط ویژه نیمه شمالی، کود پتاسه باید با مدیریت دقیق به اراضی داده شود.
۲-۱۴-۴- روش انجام آزمون ضدباکتریایی ۵۹
فصل سوم: نتایج
۳-۱- نتایج حاصل از خالصسازی BLG 63
۳-۱-۱- خالصسازی ابتدایی ۶۳
۳-۱-۲- افزایش غلظت BLG 66
۳-۲- نتایج BLG استری شده ۶۸
۳-۲-۱- نتایج ژل SDS-PAGE از BLG استری شده ۶۸
۳-۲-۲- نتایج ژل UREA-PAGE پروتئینهای استری شده ۶۸
۳-۳- نتایج سنجش میزان استری شدن پروتئینها ۷۲
۳-۴- نتایج آزمون ضدباکتریایی ۷۷
فصل چهارم: بحث
۴-۱- خالصسازی BLG 87
۴-۲- استری کردن BLG 88
۴-۳- سنجش میزان استری شدن ۸۸
۴-۴- آزمون ضدباکتریایی ۸۹
۴-۵- پیشنهادات ۹۰
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل ۱-۱، خصوصیات تاخوردگی لیپوکالینها………………………………………………………………………………….. ۹
شکل۱-۲، توالی اسیدآمینهای بتالاکتوگلوبولین گاوی نوع A …………………………………………………………..11
شکل۱-۳، واحد مونومری بتالاکتوگلوبولین گاوی نوعA ………………………………………………………………….. 12
شکل ۱-۵، شکلی شماتیک از ساختار ثانویهBLG ………..…….………………………….………………۱۴
شکل ۳-۱ تصویر SDS-PAGE از BLG خالص …….……..…………………………………………….. ۶۵
شکل ۳-۳ تصویر ژل SDS-PAGE از پروتئینهای استری شده………….…………………………. ۷۰
شکل ۳-۴، تصویر UREA-PAGE از نمونههای استری شده…………….………………………….. ۷۱
شکل ۳-۵، تصویر واکنش رتگی سنجش میزان استریفیکاسیون………………………….…………. ۷۲
شکل ۳-۶، نمودار استاندارد میزان استری شدن…..……….……………………….………………… ۷۳
شکل ۳-۸، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی………..………..……………………………… ۷۸
شکل ۳-۹، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی……..………………………………………….. ۷۹
شکل ۳-۱۰، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیل ۸۰
شکل ۳-۱۲، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی استافیلوکوکوس اپیدرمایدیس…….……… ۸۲
شکل ۳-۱۳، آزمون ضدباکتریایی……………………………………………………………………….. ۸۴
شکل ۳-۱۴، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی باسیلوس سرئوس..………………………… ۸۶
شکل ۳-۱۵، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی MRSA با BLGخالص پروپیله شده…. ۸۶
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول ۱-۱، غلظت پروتئینهای اصلی شیر……………………………………………………………………………………………….. ۵
جدول ۲-۱ فهرست دستگاهها و وسایل مورد استفاده به همرا شرکت سازنده آنها……………………………. ۳۳
جدول ۲-۲ فهرست مواد شیمیایی مورد استفاده به همراه شرکت تولید کننده………………………………….. ۳۵
جدول ۲-۳، ترکیب الکتروفورز SDS-PAGE کاهشی ۱۲%…………………………………………………………………… ۴۲
جدول ۲-۴، ترکیب ژل تفکیک کننده برای….………………………………………….UREA-PAGE 55
جدول ۲-۵، ترکیب ژل پشتهسازی برای ……..…………………………………………UREA-PAGE 56
جدول ۳-۱، نتایج جذب پروتئینهای استری شده…………………………………………………………………………………. ۷۴
جدول ۳-۲، درصد استری شدن پروتئینها……………………………………………………………………………………………… ۷۵
با سپاس ازسه وجود مقدس:
آنان که ناتوان شدند تا ما به توانایی برسیم…
موهایشان سپید شد تا ماروسفید شویم…
و عاشقانه سوختند تا گرمابخش وجود ما و روشنگر راهمان باشند…
پدرانمان
مادرانمان
استادانمان
قیام ها و حرکت هایی که در عصر اموی و نیمه های اول خلافت عباسی به وقوع پیوستند، از جمله می توان به : قیام مردم مدینه در سال ۶۲،قیام توابین در سال ۶۴هـ.ق، قیام مختار در سال ۶۶ هـ . ق، قیام زیدبن علی در سال ۱۲۲ هـ . قاشاره کرد (همان :۳۹-۴۲). به نظر می رسد، همه یا حداقل بسیاری از این قیام ها، تحت تأثیر قیام امام حسین (ع) صورت پذیرفته و پیام آن ها برای همیشه تاریخ آن بود که : چنانچه سلطان ظالمی برخلاف سنت پیامبر عمل کند، باید بر ضد او قیام نمود(عسکری، ۱۳۸۹، ج ۲ : ۶۶۰). به هرحال، هرکدام از آنان توانستند به سهم خود آسیب هایی جدی بر پیکره و حیثیت حکومت بنی امیه وارد کنند (احمدی، ۱۳۸۵ : ۱۸۵).
یکی از اولین واکنش های مسلمانان، در برابر رفتار ظالمانه یزید با اهل بیت پیامبر(ص) در کربلا، قیام مردم مدینه و واقعه حرّه بود، که واکنشی از سوی مسلمانان در برابر تحقیر و اجحافات یزید در حق ایشان محسوب می گردید (کاظمی پوران، ۱۳۸۰ : ۳۹).
یکی دیگر از قیام های شیعی که پس از شهادت امام حسین (ع) صورت پذیرفت، قیام توابین بود. این نخستین بازتاب قیام شکوهمند کربلا در میان شیعه بود. در میان آنان افرادی چون، هانی از یاران و تربیت یافتگان علی (ع) و سلیمان بن صُرد خزائی وجود داشتند. ایشان خود را در شهادت امام حسین (ع) و اهل بیتش، مقصر می شمردند(عمید زنجانی، ۱۳۶۹ : ۱۲۴-۱۲۵). گرچه سپاه ابن زیاد در اطراف شام با توابین را روبرو شد و بسیاری از ایشان در این نبرد کشته شدند (ابن خلدون، ۱۳۸۳ : ج ۳ : ۱) اما این حرکت، تأثیر زیادی در رسوایی بنی امیه و آگاهی بخشی به مردم داشت (کاظمی، پوران، ۱۳۸۰ : ۴۰). هدف قیام توابین در دو چیز می توان خلاصه کرد: نخست، انتقام از قاتلین کربلا و امام حسین (ع) دوم، ریشه کن نمودن بنیامیه و قلع و قمع نیروهایمتلاشی شده ی شام و خلععبدالملک (عمیدزنجانی، ۱۳۶۹ : ۱۲۸).
از دیگر قیام های مردمی در عهد اموی، قیام مختار ثقفی در سال ۶۶ ق . بود. نهضت مختار در زمان خلافت عبدالملک شکل گرفت(ابراهیم حسن، ۱۳۸۸ : ۳۲۷). وی پنهانی کار خویش را آغاز نمود، و شیعیان را در محفل هایی خاص فراهم می آورد و به عنوان نماینده ی محمدبن حنفیه، آنان را به سوی خود دعوت می کرد، گرچه همین مسأله باعث تردید شیعیان نسبت به او گردید(جعفریان، ۱۳۸۹،ج ۲ : ۵۹۰).از آنطرف، گفته می شود که محمد بن حنفیه نیز به صورت سربسته از مختار حمایت نمود. بهرحال، مختار از مردم کوفه به عنوان امیرآنها بیعت گرفت. او سپس آنچه باید براساس آن بیعت شود مطرح کرد از جمله : عمل به کتاب خدا، سنت پیامبر (ص)، انتقام خون اهل بیت، دفاع از محرومان (همان : ۵۹۰ – ۵۹۳).
در این راستا،گروه های متعددی از جمله، گروه توبه گذاران و موالی شیعه به مختار پیوستند و او به کمک آنها عامل کوفه که فرستاده ی ابن زبیر بود از آنجا بیرون کرد (ابراهیم حسن، ۱۳۸۸ : ۳۲۹) به همین دلیل ابن زبیر، مصعب را به جنگ مختار فرستاد و سرانجام پس از جنگی خونین بین آندو، مصعب فاتح شد و مختار و سپاهش شکست خوردند و کشته شدند (همان جا).
البته در منابع مختلف،در مورد شخصیت مختار روایات گوناگون و متفاوتی آمده است. برخی او را کذّاب، مدعی امامت و قدرت طلب خوانده اند. بعضی نیز از او دفاع کرده اند، ولی به هر حال، ماجرای تقیه و رعایت این اصل محوری شیعه، در دوران امویان و بعداً عباسیان و همچنین وجود احادیث جعلی و ساختگی در آن عصر، موجب شده که قضاوت در مورد وی مشکل و یا با احتیاط و محافظ کاری صورت گیرد.
اما پس از قیام امام حسین (ع)، شاهد بروز سلیقه ها و رویکردهای متفاوتی میان علویان هستیم. فرزندان امام حسن (ع) برخلاف امام سجاد و محمدبن حنفیه، که سیاست مخاصمه (یا حداقل دوری و تقیه) با امویان را در پیش گرفتند، سیاستی معتدل و واقع گرایانه تر اتخاذ نمودند. البته برخی اوقات حسنیان نیز به دلایل گوناگونی مورد تعقیب بودند.(الهی زاده، ۱۳۸۵ : ۵۹). یکی از قیام های شاخه حسینی در اواخر عصر امویان، قیام زیدبن علی بن حسین (ع) و همچنین قیام فرزند او، یحیی بود، که یکی در کوفه به سال ۱۲۲ هـ .ق و دیگری در خراسان به سال ۱۲۵ هـ . ق به وقوع پیوستند و هر دو قیام، پس از مدت اندکی توسط امویان سرکوب و مدعیان آن به دار آویخته شدند. البته، گفته می شود که همین قیام سادات حسینی بود که زمینه های فکری قیام سادات حسنی را در سالهای بعد فراهم ساخت(حکیمیان، ۱۳۶۸ : ۶۴).
برخلاف دوران بنی امیه، در عصر عباسیان فرزندان امام حسن مجتبی (ع) در رأس قیام های ضدحکومتی قرار گرفتند. قیامهایی نظیر : « نفس زکیه»، « قتیل باخمری »،« شهید فخ »، «صاحب دیلم » و « ادریسیان »، همه از سوی سادات حسنی رهبری شدند (کاظمی پوران، ۱۳۸۰ : ۸۳).
گرچه رگه هایی از ناخالصی و انگیزه های شخصی و غیرالهی در پاره ای از این قیام ها وجود داشت، اما هدف بیشتر آنها احقاق حق از دست رفته و امر به معروف و نهی از منکر در مقابل خلفای ظالم عباسی بود (همان جا).
سابقه فعالیت سیاسی حسنیان به حسن به حسن (ع)– حسن مثنی- می رسید و پس از وی فرزندش عبدالله، معروف به « عبدالله محض »، ادامه دهنده فعالیت پدر بود. عبدالله فرزند خود محمد را برای قیام و رهبری جامعه ی اسلامی در آینده آماده کرد و حتی او را مهدی امت خواند(مقاتل الطالبیین، ۱۳۷۸ : ۲۰۵). در مورد ادعای مهدویت برای محمد بن عبداله از سوی مورخان و صاحبنظران، اظهار نظرهای فراوان و متضادی شده است. گاهی گفته می شود، که خود محمد چنین ادعایی نداشت، بلکه از طرف پدرش به دلایلی به عنوان مهدی معرفی شد (خاکرند، ۱۳۹۰ : ۳۸۹).در جایی دیگر آمده، مهدویت یکی از شیوه های معمولی برای بیان احساسات عمومی عصر بود (همان، ۲۸۸ و جعفری، ۱۳۷۳ : ۳۰۷). برخی نیز عقیده دارند، که محمد نفس زکیه، از قیام ناموفق زیدبن علی درس گرفت، چرا که وی ادعای مهدویت نکرد ولذا نتوانسته بود نظر و توجه شیعیان منتظر را جلب کند، به همین جهت، محمد برای جذب زیدیه و شیعیان معتزلی و غلات، آن هم از طرف پدرش به عنوان مهدی معرفی شد (خاکرند، ۱۳۹۰ : ۳۸۹). همچنین استفاده و استعمال این لفظ در تاریخ اسلام مسبوق به سابقه بوده و برای پیامبر (ص) حضرت علی(ع)، امام حسین، محمدحنفیه، عمربن عبدالعزیز بکار رفته بود(الهی زاده، ۱۳۸۵، ۱۱۶ -۱۱۹).
به هرحال حسنیان ایده ها و طرح هایی را مطرح کردندکه، نمی توانست با آراء دیگر شاخه های علوی دیگر(بویژه حسینیان) هماهنگی داشته باشد. تفاوت در تاکتیک مبارزه، تفاوت جوّ سیاسی- اجتماعی عصر قیام حسنیان با حسینیان، همچنین تنوع هواداران حسنیان گوشه ای از این تفاوت ها بود (همان: ۷۱).
نخستین کسانی که از علویان در برابر حکومت عباسیان قیام نمودند، محمدبن عبداله و برادرش ابراهیم، از شاخه حسنی بودند (طقوش، ۱۳۸۷ : ۴۸). پس از آن نیز از همین شاخه، افرادی چون حسین بن علی (شهید فخ) و یحیی بن عبداله و برادرش ادریس قیام نمودند. این شاخه از سادات علوی موفق به تشکیل دولت هایی نیز در گوشه و کنار از جمله دولت ادراسه در مغرب اندلس، دولت آل طباطبا در کوفه، دولت علوی فاطمی در شمال آفریقا،مشعشیان در خوزستان و دولت زیدیه در یمن و طبرستان شدند(حکیمیان، ۱۳۶۸، ۶۹). اما بیشتر قیام ها و قیام کنندگان اولیه آن ها شکست خوردند و کشته شدند.
در مورد علل ناکامی و شکست آنان، مورخان بر روی چند نکته اتفاق نظر دارند : نخست، ضعف رهبری دوم، ناهماهنگی و ناهمگونی نیروها سوم، عدم برنامه و طرحی صحیح برای قیام (محرمی، ۱۳۸۶: ۱۶۴) البته علاوه بر موارد یاد شده : عدم مقبولیت عمومی رهبران قیام، نامناسب بودن مکان و جغرافیای قیام (بصره و حجاز)، کمبود امکانات قیام کنندگان برعکس امکانات و تدابیر عباسیان از جمله عوامل دیگری بودند که نقش زیادی در ناکامی های قیام های علویان از شاخه حسنیان در دوران عباسیان داشتند.
بطور کلی، می توان دوران امامت ائمه شیعه دوازده امامی از امام علی (ع) تا پایان غیبت صغری را، بر اساس اوضاع و شرایط متفاوتی که شکل یافته و مواضعی که آن بزرگواران در شرایط جدید در پیش گرفته بودند، به سه دوره اصلی ذیل تقسیم بندی نمود:
اول : دوره امام علی تا امام حسین (ع)
دوم : دوره امام سجاد تا امام کاظم (ع)
سوم : دوره امام رضا تا امام زمان (عج)
در اولین مرحله، بیشترین اهتمام ائمه (ع) رو برو شدن با اصل صدمه ی انحراف و همچنین باز گرداندن روح جنگجویی به امت اسلامی بود.در حالیکه سعی پیشوایان در مرحله دوم،دادن شکلی متمایز به شیعه، البته بدون آنکه در اصل و ماهیت با نقش گروه نخست اختلافی داشته باشد. پیشوایان این مرحله، تمام مساعی خویش را به کار بردند تا یک چهار چوب تفصیلی را برای توده شیعه ترسیم نمایند و از خلال شرایط دقیق اجتماعی، بهترین برنامه ممکن را ارائه دهند(عادل ادیب،۱۶۶:۱۳۶۶-۱۶۸). به هر حال، در همین مرحله دوم بود که فرقه های شیعی چون : زیدیه، اسماعیلیه و گروه های فکری دیگری چون : غلات، معتزله و صوفیه ظاهر شدند. در این ایام ائمه (علیهما السلام) شیوه ای در پیش می گیرند که با اوضاع و احوال اجتماعی سیاسی مطابقت داشته باشد، و لذا به کارهای فکری – فرهنگی و تربیت کادر تشکیلاتی شیعه میپرداختند و از اقدام نظامی مستقیم و آشکار برای احقاق حق خویش، به دلایلی خودداری می نمودند(کاظمی پوران،۲۱۸:۱۳۸۰ ).در این دوران، ائمه (ع) باتحریف هایی که ریشه در اعماق افکار و رفتار مردم پیدا کرده بود، مبارزه کردند. در واقع قیام ائمه در این عصر، یک نوع قیام و نهضتی فکری - فرهنگی علیه تحریفاتی بود، که حداقل از ابتدای دوران امویان بتدریج در لایه های فکری و دینی بیشتر مردم و آحاد جامعه اسلامی خودنمایی می کرد (طارمی، ۱۳۴۲: ۹۴).
یکی از مشکلاتی که پس از ممانعت حاکمان از تحقق ولایت معصومین (علیهما السلام)، گریبان گیر عالم اسلام و مسلمانان شد، از بین رفتن مرجعیت علمی اهل بیت و تعطیلی مدرسه تعلیم و تربیت ایشان بود و لذا تمام تلاش ائمه (علیهما السلام) بر این استوار بود که این امر مهم را دوباره احیاء و مرجعیت الهی خویش را در جامعه ساری و جاری سازند (طباطبایی، ۱۳۶۰، ۲۴). در عین حال،ایشان اگر شرایط جامعه مناسب بود و اقتضاء می نمود،شاید دست به قیام و شمشیر می زدند، اما اگر شرایط خلاف این را نشان می داد آن بزرگواران، صبر را اصلح بر قیام به شمشیر می دانستند، که سیره حضرت علی (ع) در دوران بیست و پنج ساله ی خانه نشینی اش مثال و مصداق بارز این ادعاست (قانعی، ۱۳۷۹، ۷۸و۳۷۷). یا صلح مصلحتی امام حسن (ع) با معاویه یکی دیگر از موارد و شرایطی بود که امام را مصمم ساخت تا عزم خویش را بر تربیت شیعیان برای آیندهی تشیع یعنی برای جانبازی در کربلا و در پای منبر و مجلس درس امام باقر و صادق(علیهما السلام) جزم وبکار گیرد (همان : ۳۷۹).
اصولاً باید بین حرکت های سیاسی و اعتقادی تشیع تفاوتی اساسی قائل شد و این ریشه در ماهیت متفاوت ایندو را دارد. حرکت اعتقادی، حرکتی تدریجی و نیاز به تفکر و ممارست دارد، ولی حرکت سیاسی، سریع و آنی می باشد و در این عرصه اگر حرکت سیاسی پیشتازی کند،بدون تردید موجبات انحراف آن فراهم می گردد و لذا یکی از مهمترین نقش هایی که امامان پنجم و ششم در این ارتباط ایفا کردند، با کار فرهنگی و ارشادی خود سعی نمودند جلوی آن انحرافات ایستادگی کرده و به تبیین امور بپردازند (خاکرند، ۱۳۹۰: ۳۹۹).
سؤال این است، که اگر پیامبر(ص) دویست و پنجاه سال زندگی می کرد در چه جهتی حرکت مینمود؟ عمل و جهت گیری ائمه جانشینانان ایشان نیز همان گونه بود. هدف و سیره ائمه همان سیره پیامبر (ص) بود. البته به اقتضای زمان و با در نظر گرفتن تاکتیک ها و شیوه ای خاص در هر زمان (خامنه ای، بی تا: ۱۶).
گاهی اوقات دیده شده، در تحلیل زندگانی ائمه ی بزرگوار ششم و هفتم (علیهما السلام)، وظیفه و نقش آنان را خلاصه به امور فرهنگی و دینی کر ده اند و با این تفسیر، محدوده ی عمل آنان کوچک و جزئی، و به گونه ای ایشان را از احقاق حقوق مسلم خویش برای امر ولایت و رهبری، بی توجه نشان داده اند، که این امر با واقعیات و مسلّمات تاریخی فاصله ی بسیاری دارد. چگونه ممکن است شخصی صرفاً کاری فرهنگی و دینی انجام دهد ولی سالها در زندانها و تحت نظر و کنترل شدید حکام جور باشد، در نهایت هم به شهادت برسد.به نظر نمی رسد با ذکر چند یا چندین حدیث و حکم دینی خطری برای حکومت ایجاد می شود که آن ها بخواهند آنچنان با ائمه رفتار نمایند، یا حتی از ارتباط ساده ایشان با مردم جلوگیری کنند. به علاوه امام ششم(ع) بیش از چهار هزار شاگرد داشت که علناً و رسماً نزد ایشان تلمذّ می کردند و چگونه برای آن بزرگوار مزاحمتی ایجاد نشد؟ شاید، نگاه و عمق حرکت ائمه (ع) فراتر و گسترده تر از امور صرفاً فرهنگی و تبلیغی بوده باشد. آنان درصدد ایجاد جامعه ای متحول و پویا با ریشه های عقیدتی قوی بودند که بتواند بر باطل بتازد و مدافع حق باشد. اما نکته ای که هیچگاه نباید فراموش شود و به حاشیه رانده شود، موقعیت سنجی و در نظر گرفتن زمان مناسب است که ائمه(ع) را ملزم می نمود تا شیوه کار خویش را بر اساس آن تنظیم و هدایت نمایند، و این مهم را نباید به منزله تعطیلی امر به معروف و نهی از منکر توسط آن بزرگواران تلقی نمود(کاظمی پوران، ۱۳۸۰ : ۲۳۷ به بعد).
ائمه اطهار (ع) هر یک به طریقی، این وظیفه الهی خویش را انجام می دادند. امام سجاد (ع) از راه دعا و رساندن پیام واقعه ی کربلا، ائمه باقر و صادق (علیهما السلام) از طریق علوم و معارف اسلامی، امام کاظم نیز باز در آن شرایط سخت و زندان، مسیر و شیوه پدر بزرگوارش را پیگیری نمودند (قانعی، ۱۳۷۹ : ۳۸۵-۸۶).
البته در کنار همه این نقش ها و فعالیت های عمیق ائمه معصوم (ع)، یک بُعد دیگر مبارزات آنان، مبارزه غیرمستقیم یا همان مبارزه منفی بود،که در آن ظاهری متفاوت از هدفی که دنبال می نمودند، نشان داده می شده، می توان گفت که: نشر معارف اسلام راستین، تبیین احکام و عقاید و معرفی مخالفان، همچنین ذکر فضائل والای اهل بیت از ابعاد این نوع مبارزه غیرمستقیم بود (رستمیان، ۱۳۸۱ : ۲۹۸).
اما شبهه ای که مطرح می شود اینست که چرا ائمه (ع) با مخالفان خود رفتارها و برخوردهای متفاوتی داشتند. واقعیت این بود، که ائمه خود را موظف به رعایت اصولی الهی می دانستند، که از طرف خداوند تعیین شده بود، نه براساس شریعت متفاوت خویش که خواسته باشند سلیقه ها و نظرات خود در این واکنش ها جاری و ساری سازند (خلیلی، ۱۳۸۵: ۱۷۱-۱۷۲). به علاوه، تفاوت ظاهری ائمه، ریشه در چند عامل از جمله : ۱- شیوه خاصی که قدرتهای جائر در زمان هر یک از ائمه در پیش گرفته بودند. ۲- شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه در عصر هر امام ۳- هر یک از ائمه بنابر علم مکنون الهی، سرنوشت و تکلیف خاصی بر عهده اش بود که میدانسته و انجام می داد(عمید زنجانی، ۱۳۶۹ :۱۱۳ به بعد).
یکی دیگر از اصولی که همه ائمه (ع) به آن پایبند بودند، هدفمند بودن مبارزات آنان بود. بدین معنی که نزد ایشان مبارزه هدف اصلی حرکت سیاسی نبود، بلکه هدف حفظ سنت و اصول و انتقال پیام به نسل های آینده و آزاده بود و لذا اگر مبارزه ی رو در روی ایشان را به این هدف مهم نمی رساند و ممکن بود اساس را نیز از بین ببرد به همکاری محدود، یا به تقیه که وظیفه ای شرعی در حرکت های سیاسی بود متوسل می شدند (پارسانیا، ۱۳۷۶ : ۷۳).به هر حال، در رهبریهای الهی و معنوی هدف بالاتر و ارجمندتر از حفظ مقام و موقعیت است و رهبر برای این برانگیخته شده که به هدف تحقق بخشیده و چنانچه بر سر مبارزه دو راهی قرار گیرد، باید اصول و اساس را انتخاب و بقیه را رها کند(سبحانی، ۱۳۹۰ : ۱۶۵) . مقابله با انحرافات و بدعت های زمانه، که توسط فرقه ها و گروههای مختلف رواج و شیوع پیدا کرده بود. یکی دیگر از شیوه های ائمه (ع) بود(همان : ۵۸). مقابله و پاسخگویی به اهل حدیث و جعلیاتی که در این زمینه صورت می گرفت و همچنین رد تفاسیر و برداشت های عامیانه و غلطی که از احادیث اصلی صورت می پذیرفت،بخشی از ابعاد این مبارزات فکری ـ فرهنگی و مقابله با انحرافات موجود بود (جعفریان، ۱۳۷۱ : ۵۱-۵۲).
درهرحال، ائمه معصومین (ع) در سخت ترین شرایط از بیان حق و دفاع از آن خودداری نکرده و به هر شیوه ممکن، به اظهار و اقدام آن همّت گماشتند. البته این به آن معنا نیست که از نظر آن بزرگواران، مثلاً امربه معروف و نهی از منکر یک تعبّد محض است و همچون خوارج عقیده داشته باشند که انسان حق ندارد حساب و منطق را در آن وارد کند و باید کورکورانه و با چشم بسته امر به معروف و نهی از منکر کند، حتی اگر یقین به عدم نتیجه مثبت داشته باشد. ائمه (ع) معتقد بودند خداوند به چنین امر به معروفی دستور نداده است، از نظر ایشان چون امربه معروف و نهی از منکر یک مبارزه بود و مبارزه نیاز به تاکتیک دارد، نیاز به وسیله دفاعی دارد، یعنی بزن و کوشش کن نخوری. پس می بینیم که از نظرایشان مبارزه شرایط و منطقی دارد و باید بر اساس آن رفتار کرد (مطهری، ۱۳۷۷: ۱۰۴). همانطور که قانون جاذبه زمین برای خویش قانونی دارد، زمان و تاریخ نیز قانونی دارد، باید آنرا کشف کرد و شناخت، رهبر زمان شناس و آگاه به مقتضیات زمان، در شبهات سیاسی و غیرسیاسی به روشنی وظیفه خود را در هدایت و امامت تشخیص می دهد و مورد هجوم امور مشتبهه قرار نمی گیرد، چنانچه امام صادق فرمود : زمان شناس را امور مشتبه غافلگیر نمی کند (ری شهری، ۱۳۷۶ : ۲۳۰-۳۱). به عنوان مثال، می توان سکوت حضرت علی (ع) پس از خلافت ابوبکر را در همین قالب توجیه و تفسیر کرد، او که از کشته شدن نمی ترسید، بلکه اقتضای زمان و پیامدهای عدم سکوت خویش را در نظر می گرفت و از هرگونه حرکت حساب نشده پرهیز نمود، تا جامعه ی نوپای اسلامی دچار پراکندگی و بحران نشود.همه ائمه پس از وی نیز از این ویژگی و زمان شناسی برخوردار بودند. بر این اساس، اگر امام حسین (ع) زمان امام حسن بود با معاویه صلح می کرد و اگر امام حسن در عصر یزید بود و رهبری جامعه ی اسلامی را بر عهده داشت همان کار سیدالشهداء(ع) را انجام می داد. اصولاً راز غیبت طولانی حضرت حجت (عج) نیز در شرایط و اقتضای زمان است(همان : ۲۳۳-۳۵).
نکته دیگری که در اینجا یادآوری آن ضروری بنظر می رسد، این است که همه ائمه طاهرین (ع)، تمام حرکت های سیاسی – اجتماعی خود را با توجه به فشار و اختناق سیاسی حاکمان وقت و یا اوضاع و شرایط سخت زمان و براساس یک اصل مهم شرعی و قرآنی بنام «تقیه» انجاممی دادند (کاظمی پوران، ۱۳۸۰ : ۲۱۵). و اصولاً یکی از انواع مبارزه ها، مبارزه در حال تقیه است که شخص، مبارزه ی پنهان و در حالت استتار را در دستور کار خویش قرار می دهد. یا به تعبیری تقیه بیشتر زدن و کمتر ضربه خوردن است (نصیری، ۱۳۸۹ : ۱۹۵). گفته می شود توسل و پناه بردن ائمه (ع) و شیعیان به تقیه خود دلیلی است بر عظمت بافت فکری ایشان، چرا که آنها با تفکر و اندیشه، روح و عقایدشان را از دشمنان مسخ شده خود که از خدا نمی هراسند و برای کشتن مخالفان حرجی ندارند حفظ میکنند (شریف القرشی، ۱۳۸۷ : ۱۸۲).
هر اندیشمند آگاه و مُنصفی اگر به تاریخ ائمه نظری اندازد،آنان را مجموعه ای به هم پیوسته و واحدی می یابد که همه اجزای آن دقیقاً با یکدیگر مرتبط بودند و نقش هر یک نقش دیگری بود، گرچه ظاهری متفاوت داشتند، ولی اگر بکوشیم خصوصیات آنها را به عنوان کل بدست آوریم، همه تناقضات و اختلافات برطرف می شود. حکمت و درایت از مهمترین عواملی بود که ائمه در آن روزگار در سیره خویش در نظر داشتند و به همین جهت دیده می شود که در ابعاد زمان و مکان، روشی خاص را ترجیح می دادند، تا امر دعوت درست انجام گیرد و صورت واقعیت پیدا کند(عادل ادیب، ۱۳۶۶: ۲۴-۲۵).
به تعبیری دیگر، همه ائمه (ع) در صفات با هم مشترک هستند و همه نور واحدند، مقتضیات زمان آنان فرق می کرده است و لذا صفات و رفتارهای متفاوت از آن ها ظهور کرده است (اعیان الشیعه، ج / ۴، باب الصادق: ۴۸۳ و کاظمی پوران، ۱۳۸۰ : ۲۱۳-۲۱۴).
۲-۲- بازخوانی سیره سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ائمه اطهار، از امام سجاد تا شهادت امام موسی کاظم(علیهماالسلام)(۶۱-۱۸۳ هـ.ق)
دوره امامت امام سجاد، زمانی بود که جامعه وارث دوران پرفراز و نشیبی شده بود. کج اندیشی، فرصت طلبی، عدالت گریزی و دنیاپرستیاز ویژگیهای آن بود و خلفای اموی بیشترین استفاده را از این شرایط، برای افزایش قدرت و نفوذ خود بردند. شاید عصر اختناق بهترین تعبیری باشد که بتوان بر این دوران گذاشت. در این عصر خلفاء آشکارا قداست تعالیم اسلامی را در هم شکسته و پا بر روی تمام اصول اسلامی گذاشتند(نامعلوم، ۱۳۸۹ : ۸۲).
فعالیت های سیاسی امام سجاد (ع) در زمینه هایی چون : بیان مرجعیت و تبیین جایگاه امام، زنده نگه داشتن نهضت عاشورا، افشاگری علیه امویان سفارش به بردباری بود (همان: ۹۰). وی با بهره گیری از دعا به یک نوع مبارزه و مقابله بسیار حساب شده و ظریفانه با خلفای اموی پرداخت و سعی در اصلاح و هدایت جامعه ی منحرف شده و رفاه زده خویش نمود. امام توانست از دعا برای بیان بخشی از عقاید خود استفاده کند و دگر بار جامعه را به تحرک وادار نماید. گرچه مقصود ظاهری این دعاها عبادی و معرفتی بود، اما لابلای این تعبیرات،مفاهیم سیاسی و اجتماعی عمیقی وجود داشت (جعفریان، ۱۳۸۴ : ۲۷۳-۷۵). به علاوه، این دعاها در آن هنگامه های غرور و عصیان، همچون داروی شفابخش موثری بود که می توانست آگاهی، غنا و قدرت را به دل های شکسته هدیه کند (صفایی حائری، ۱۳۸۸ : ۲۰۸-۲۱۰). از آنطرف در برخی منابع آمده است که آن امام از برخی نهضت ها و قیامها از جمله نهضت مختار حمایت می کرد و حتی رهبران آن را مورد تفقد و مرحمت قرار داد (الغدیر، ۱۳۸۷، ج ۲ : ۳۴۳).
دوران زندگی امام محمد باقر (ع) نیز بطور کامل ادامه ی منطقی دوران زندگی امام سجاد(ع) بود. اکنون دعوت شیعه در بسیاری از اقطار کشورهای اسلامی مخصوصاً عراق و حجاز و خراسان ریشه دوانیده و قشر وسیعی را به خود متوجه ساخت و بتدریج میتوانست به صورت یک پیوند فکری و عملی که از آن به یک تشکیلات حزبی تعبیر کرد (خامنه ای، بی تا : ۳۳-۳۴).
امام باقر در دوران امامت الهی خویش سعی زیادی کرد تا درس رازداری و کتمان اسرار و افزایش قابلیت های درونی را به شیعیان بیاموزد. لذا یکی از کسانی که از این مسیر به عنوان صاحب راز امام درآمد و شهرت یافت، جابرجعفی بود (همان : ۴۰).
در اواخر سلطنت بنی امیه و اوایل حکومت بنی عباس، فرصت خوبی بدست امام محمد باقر و همچنین امام صادق (ع) افتاد که علوم اهل بیت را تحقیق نموده و منتشر سازند. اثر خدمت آنان، این همه احادیث فراوان است که کتابخانه های اسلامی را بی نیاز نموده است(مغنیه، ۱۳۹۰ : ۲۶۵).
امام باقر (ع) معتقد بودند که فعالیت های فکری، فرهنگی، سازندگی افراد، یا ایجاد تشکل و رهبری یک نهضت پنهانی که آمیخته با قهر و تعرض باشد می تواند قیام تلقی گردد. و لذا از آن امام شنیده شد که خطاب به فرزندش ابی عبدا… (ع) فرمودند : بخدا قسم وی قیام کننده آل محمد است…. شاید تحت تأثیر همین بیانات بود که اندیشه ی قیام و خلافت امام صادق (ع) در میان شیعیان خاص نیر رواج یافته بود (خامنه ای، بی تا : ۶۱-۶۲).
به هر حال بیشترین تکیه امام باقر(ع) بر فعالیت های فکری ـ فرهنگیبود. کاری که در عین حال، هم شالوده ریزی ایدئولوژیک بود و هم تقیه ی سیاسی، اما این تاکتیک حکیمانه، هرگز موجب آن نشد که وی سمت و سوی کلی حرکت امامت، که همانا ایجاد نظام اسلامی و علوی است برای یاران و شیعیان خویش مطرح نسازد (همان : ۴۹). امام محمدباقر(ع) اساس فرهنگی و فکری یک جنبش انقلابی و مکتبی را در میان امت نهاد، ولی این امور باید به گـونه ای تمـرکز می یـافت. لذا، زیـد وارد صحنه شـد تا این تمرکــز را برقرار کند (مدرسی، ۱۳۷۸ : ۱۱۲).
نکته آخر در این زمینه آنکه، نوزده سال دوران رهبری امام باقر همانند خطی مستقیم و متصل و روشن سپری گردید. نوزده سالی که در آن هم آموزش ایدئولوژیک بود و هم سازندگی فرد، و هم تاکتیک مبارزه و هم سازماندهی به جمع و ایجاد تشکل و هم حفظ و تداوم جهت گیری سیاسی و هم تقیه و هم بر افروز زندگی امید هرچه بیشتر و راسخ تر (خامنه ای، بیتا: ۵۱-۵۲).
دوره امامت جعفر بن محمد که تقریباً ۳۴ سال به طول انجامید، یکی از دوره های خاص و ویژه در تاریخ اسلام و تشیع محسوب می گردد. مسیر و حرکت ایشان نیز در ادامه و راستای حرکت کلی ائمه پیش از خویش بود، بویژه اینکه وی طرح کلی تأسیس و تکوین شیعه و تشکیلات فرهنگی – سیاسی آن را به انسجام رسانید(جعفری،۱۳۷۳: ۳۲۸).
به دلیل اینکه بخش زیادی از دوران امامت امام صادق در دوران زوال امویان و فترت عباسیان بود، شرایط بسیار مناسبی برای تقویت پایه های اعتقادی و مذهبی تشیع فراهم گردید و امام ششم با بهره گرفتن از این موقعیت، بزرگترین نقش را در گسترش افکار و اندیشه های شیعی و پرورش شاگردان در رشته های مختلف علوم اسلامی ایفا نمودند. لذا در هیچ یک از جریانات سیاسی و درگیری های طایفه ای قدرت طلب، شرکت مستقیم ننمود.گرچه هیچگاه نیز از آسیب و آزار خلفای ستمگر اموی و عباسی در امان نماند (خضری، ۱۳۸۸ : ۴۳ و تقوی، ۱۳۸۷ : ۱۷۰). هدف امام صادق از گسترش برنامه فرهنگی، چاره جهل بود و تقویت عقیده به مکتب و نظام و نیز ایستادگی در برابر امواج کفرآمیز و شبهات گمراه کننده، امام در برابر همه ی این انحرافات فکری و فرهنگی ایستاد و با صاحبان آن مباحثه و مشاجره و به افشاگری افکار ضالهی ایشان پرداختند و همچنین توده های عظیم دانشمندان را به منظور آموزش مسلمانان مجهز ساخت (کوشا، ۱۳۷۸: ۲۱۶). شاگردانی چون هشام بن حکم، مومن الطاق، محمدبن مسلم، زراره بن اعین و بزرگانی چون : مالک بن انس، ابوحنیفه، سفیان ثوری (همان، ۱۹۵-۱۹۶ و سبط، ۱۳۶۹: ۶۸).
روایت شده که در مدرسه علمی امام صادق (ع) دوازده هزار نفر دانشجو بودند که امام آنان را سرپرستی نموده و چهار هزار نفر از ایشان بدرجات عالیه نائل شدند و خود هر کدام مُدرسی شایسته شدند و به دیگران یاد می دادند که : تعلمّوا الصدقَ قبلَ الحدیث(قانعی، ۱۳۷۹: ۴۸۴). امام صادق به جهت داشتن هوش سرشار علمی و سیاسی، معتقد بود که تنها شانس باقی ماندن مذهب شیعه، داشتن یک فرهنگ است و متوجه بود که بوجودآوردن یک فرهنگ برای مذهب شیعه از لحاظ تقویت آن مذهب، بهتر از این است که یک ارتش قوی برای مذهب بوجود آورد، و لذا تمام کوشش خویش را در معطوف ساختن آن فرهنگ نمود(منصوری،۱۳۹۰: ۱۱۰-۱۱۱). عظمت علمی، فرهنگی و روحی امام صادق تا به آن حد بود که مورخان اظهار می دارند که خود منصور در مرگ آن امام گریستند و گفتند : مثل جعفر کجا کسی پیدا می شود؟! (غیاثی کرمانی، ۱۳۷۴ :۱۴۰).
امام صادق دربرابر انحرافات دینی وسیاسی، راه مبارزه مستقیم را بر نگزید، زیرا مسلمین آماده قبول ولایت ائمه (ع) و دفاع از آنان نبودند (خطیبی و دیگران، ۱۳۸۵ : ۱۱۱). و لذا بجای آن، در مقابل انحرافات مذکور، شکوفاسازی فقه و فرهنگ و پدیدار ساختن یک جریان بزرگ فرهنگی – اجتماعی به سوی استقرار ارزش های دینی بهره گرفت و تلاش زیادینمود (احمدی، ۱۳۸۵ : ۲۲۷). امام در این راه دراز و در همه این احوال، همان رهرو و راهبر مصمم و آگاه و نستوهی بودند که درمیان صدها آیت یاس و آهنگ امید، تنها به رفتن و راه دراز را هر چه بیشتر طی کردن و مرحله های ناگزیر را پشت سرنهادن می اندیشید (خامنه ای، بی تا : ۶۴).
در مورد شخصیت و سیره امام صادق (ع) قضاوت هایی در میان مردم وجود دارد که به همدیگر خیلی نزدیک هستند. یکی قضاوت دوستان و شیعیان آن حضرت است که معتقدند آن امام برای اینکه بتواند به کارهای علمی – فرهنگی بپردازد، مجبور بود درسیاست دخالت نکند و حتی در برخی موارد در همان جهت سیاسی خلفاء حرکت کند تا بتواند به هدف های علمی خود برسد(همان : ۶).
قضاوت دیگر، متعرضانه است که از طرف کسانی مطرح شده که امام را نشناخته اند. وی را واقعیتی غیرقابل انکار می دانند و سیمای او را در تاریخ روشن یافته نمی بینند، و آنها امام را به عنوان یک انسان بزرگ می پندارند که شایسته تکریم است. ولی در هر حال، باید منتظر ماند سیره و چهره واقعی او روشن شود (همان : ۹).
نظریه سومی نیز در همین زمینه وجود دارد، که ماهیت آن شامل همه ائمه (ع) می گردد که اعتقاد دارند که هر یک از ائمه با ویژگیهایی در عمل، متناسب با ویژگیهای زمان و مکان اما روح و حقیقت کار واحد یک راه و مسیر را دنبال می کردند و یکی دنباله ی کار دیگری می گرفت (همان : ۱۳-۱۴)
به نظر می رسد، هر دو گروه اول و دوم، حتی با ارادتی که گروه اول به امام دارند در اشتباه فاحشی به سر می برند. چرا که درک صحیح و درستی از نقش و جایگاه امامت به عنوان جانشینی نبوت ندارند و سیره امام را تک بُعدی تفسیر و توجیه می نمایند. در حالیکه، امامت ادامه دهنده ی تمامی نقش های نبوت (به جز وحی) می باشد. و تنها مورد اخیر که نقش و اقتضاء زمان و مکان را در سیره امام صادق (ع) مورد توجه قرار داده می تواند بیانگر نقش واقعی و حقیقی امام ششم (ع) می باشد.
نکته ای که در این زمینه باید به آن توجه نمود این است که روش سیاسی که امام صادق (ع) پایه گذاری کرد و بعدها فقه سیاسی شیعه هم بر همان مبنا شکل گرفت، همین بود که در عین تقیه و سکوت، مشروعیت دولت عباسیان را رد و ارتباط خویش را با شیعیان در یکی از بدترین شرایط سیاسی – اجتماعی جامعه حفظ و تداوم بخشید. لذا از اینکه عده ای عقیده داشتند که امام صادق به فکر امامت نبود و بر سر خلافت با کسی مبارزه نکرد درست نیست. بر عکس امام با روش مدبرانه و خاص خویش، هویت فرهنگی و سیاسی جامعه ی شیعه را حفظ کرد و در برابر حاکمیت وقت، امامت خود را در جامعه استقرار نمود و این خود عین سیاست است(طقوش، ۱۳۸۷ : ۶۹).
اگر امام صادق (ع) مثلاً دعوت ابوسلمه و امثال او را نپذیرفت، به سبب شناخت و موقعیت و اهداف انحرافی و ناخالص گردانندگان آن بود. و گرنه امام لحظه ای در مقابل خلفای جور اموی و عباسی نرمش نشان ندادند (نصیری، ۱۳۸۶ : ۲۱۰-۲۱۱).
امام صادق جایی که لازم بود حق را بگوید یا آشکار سازد، مخصوصاً در مقابل حاکمان، موضع فوق العاده سرسختانه ای داشت و جایی که نیاز به نرمی و مدارا بود، پیشوایی بسیار مهربان و رئوف بنظر می رسید(صالحی، ۱۳۸۴ : ۱۳۸). این باور خطایی بزرگ است که تصور کنیم امام صادق تماشاچی صحنه های سیاسی بوده است. وی جانشین پیامبر (ص)، اهل حکومت و سیاست و دارای مشی سیاسی بود. البته سیاست معنای خاص خویش، سیاست او حفظ اصول الهی، پاسداری از کتاب و سنت و دفاع از حرکت های اصیل اسلامی، و البته در کنار همه اینها، حفظ نیروهای انسانی آن عصر بود (قائمی، ۱۳۷۷ : ۲۶۸-۲۶۹). حضرت صادق (ع) به حق خویش در حکومت تأکید داشت و آنرا وجهه نظر خود نموده و به شیعیان می فرمود، تا جهت حل مشکلات و اختلافات خود به قضاتی مراجعه نمایند که خود ایشان گمارده بودند(عادل ادیب، ۱۳۶۶ : ۱۹۶). از آنطرف حکومت عباسیان هیچگاه مورد قبول و مشروعیت عترت و بویژه صادق آل محمد(ع) قرار نگرفت، اما نپذیرفتن، معیارش این نیست که امام (ع) باید شمشیر بدست گیرد به جنگ آنان برود و برایشان بشورد، زیرا قیام علیه ظلم و ستم، زمینه می خواهد که ممکن است در هر زمان مهیّا و فراهم نباشد. امام با فکر و اندیشه به جنگ عباسیان رفت و آنان را محکوم و شکست داد (احمدی، ۱۳۸۵ : ۲۲۱).
امام موسی کاظم در سال ۱۴۸ هـ . ق و در سن بیست سالگی به مقام الهی امامت رسید، دوره ۳۵ ساله امامت وی با سالهای آخر خلافت منصور و آخرین سال های عمر وی، با خلافت هارون مقارن بود (نصیری، ۱۳۸۹ : ۲۱۱). از همان زمان تا پایان عمر مبارکش بشدت تحت نظر قرار داشت و عرصه فعالیت های سیاسی – اجتماعی را بر او تنگ کرده بودند. وی بارها بازداشت و زندانی شد (خضری، ۱۳۸۸ : ۵۷). امام موسی کاظم (ع) همان راه و مسیری را طی کرد که پدر بزرگوارشان امام صادق (ع) طی نموده بود. یعنی برنامه ریزی فکری و آگاهی دادن عقیدتی و مبارزه با عقاید انحرافی و ضد دینی(خاکرند، ۱۳۹۰ : ۳۵۲).