ای لب گرمت ز تن سرد من / شعله ی صد بوسه بر انگیخته
خنده ی من، شوخی ی من، ناز من / برده قرار تو و آرام تو
فتنهی عشاق هوسباز من / زهر حسد ریخته در کام تو
من گل صحرایی ی خود رُسته ام / عطر مرا رهگذری نوش کرد
خوب چو از بوی تنم مست شد / رفت و مرا نیز فراموش کرد
چون تو کسی بود و مرا دوست داشت / چون تو کسی عاشق و دیوانه بود
چون تو کسی با لب من آشنا / وز دگران یکسره بیگانه بود
او همه چون مستی ی یک جرعه می / در سر من، در تن من، می دوید
او چو شفق من چو شب تیره فام / سر زده بر دامن من، می دوید
آن که مرا عاشق دیوانه بود / با که بگویم ز برم رفت رفت
روز شد و شب شدم و کوهسار / پر تو مهرش ز سرم رفت رفت
کیستی ای دوست که با یاد تو / بادهی اندیشه ام آمیخته
ای لب گرمت ز تن سرد من / شعلهی صد بوسه برانگیخته
خلوتی آراسته کردم بیا / تا شب خود با تو به روز آورم
از دل سرد تو برون شعله ها / با نگهی شعله فروز آورم
بید بر آورده پَر از شاخ خشک / مهر برآورده سر از کوهسار
آن به زمرّد زده بر تن نگین / این ز طلا ریخته هر جا نثار
گرمی ی آغوش مرا باز گیر / گرمی ی صد بوسه به من باز ده
مرغک ترسیده ی پَر خسته را / زنده کن و پرده و پرواز ده
لیک مبادا که چو آن دیگری / برگِ سیه مشق به دور افکنی
مست شوی عربده جویی کنی / جام تهی مانده ز می بشکنی
( مجموعهی اشعار، مرمر، گل صحرایی ، صفحه ۳۶۸ )
سیمین در این شعر ضمن توصیف نکویی های خویش از محبوب تازه تقاضا می کند که چون پیشینیان وجود او را نشکند و بی وفایی نکند. انگاره های بیانی این شعر را بر می شمریم که با تشبیه ” یاد دوست ” به ” باده ” آغاز می شود، تشبیه ” لب محبوب ” به ” شعله ” در گرمی، توصیف ظرافت های زنانه که قرار از دل یار می برد در ابیات:
خندهی من، شوخیی من، ناز من
برده قرار تو و آرام تو
فتنهی عشاق هوسباز من
زهر حسد ریخته در کام تو
سپس تشبیه خود به « گل صحرایی » که عطر وجودش رهگذران را مست می کند لیک رهگذران به بی وفایی او را از یاد می برند. اظهار درد دل با محبوب جدید و اذعان به وجود عشاق دیگری که چون وی اظهار عشق و دوستی می کرده اند. تشبیه یار جدید به ” جرعه ای شراب مستی فزا “، تشبیه وجود محبوب قدیم به ” شفق ” و وجود خویش به ” شب “. شِکوه از ترک گفتن محبوب و بی وفایی او و سرد شدن گرمای عشق شاعر نسبت به او؛ سپس دعوت از محبوب جدید و وعدهی گرما بخشیدن به او با یک نگاه پر مهر، نگاهی که ” برآورندهی پر از شاخ خشک بید” است و ” مهر از پشت کوهسار به گرمای نگاه او سر می زند ” و تشبیه برگ های ” بید ” به ” نگین زمرّد ” در سبزی و خرمی، نیز ” اشعه ها و لمعه های خورشید ” به ” طلا ” که درتابش گویی نثار بر سرخلق می افشاند، سپس بیان عبارت ” مرغک ترسیدهی پر خسته ” به استعاره از وجود شاعر و در پایان هشدار به محبوب در قالب استعاره که مبادا چون “عشاق دیگر به دورم افکنی و جام وجودم را بشکنی". ” برگ سیه مشق ” و ” جام تهی مانده ” نیز استعاره از وجود شاعر انگاره های ترسیم یافتهی شاعر در این چهار پاره است. نوع نگاه سیمین در این اشعار جانبدارانه و توجیه گر برقراری این گونه روابط است؛ چرا که عنصر به وجود آمدن این گونه روابط را نیازمندی زنان تصویر کرده است در اشعار شفیعی کدکنی سخن از برقراری ارتباطات غیرعرفی وغیراخلاقی نیست به غیر از دو نمونه که از لفظ
” روسپی ” در بیان مقصود استفاده شده و نه بست و گسترش سخن دراین باب، دیگر نمونه ای در این خصوص نمی توان یافت.
سرشک در فراز هفتم از شعر « معراج نامه » این گونه سروده است:
معراج نامه
آن گاه
نزدیکتر شدم
دیدم فراخنای زمین
در زیر پای روسپیان تنگ
دیدم که مسخ می شد انسان
و آنگه بجای او
می رست خوک و خرچنگ
( آیینه ای برای صداها، از بودن و سرودن، معراج نامه ، صفحه ۳۹۷ )
که این فراز از شعر تلمیحی به معراج حضرت رسول ختمی مرتبت دارد و روایتی که ایشان ازاوضاع زنان بدکنش در جهان باقی مشاهده کرده اند.
و نمونهی دیگر را در شعر « پل » می بینیم که در ابیات پایانی سروده است:
پل
جاودان غرقه بماناد به خواب! / زان که خوابش را تعبیری نیست
معبر روسپیان است آنجا / سخن از نیزه و شمشیری نیست
( آیینه ای برای صداها، شبخوانی، پل، صفحه ۱۳۸ )
سرشک در یک حسامیزی جالب توجه خواب و رویا پردازی ” پل ” را به تصویر کشیده است. پلی که گمان می کند از روی او سپاهی نیزه دار و کمان دار و رزمجو عبور می کند. شاعر در بیت پایانی خواب پل را رویایی بی تعبیر بیان می دارد و معتقد است رهگذران این معبر در سرخوشی و بی خیالی و بی غیرتی ” روسپیان ” را مانند و این ” پل ” معبر ” روسپیان ” است نه رزمجویان. فضای حاکم بر این شعر فضایی حماسی و دور نمایهی آن سخن از غیرت است.
آن چه در این مختصر از نظر گذشت نوع نگاه دو شاعر نسبت به برقراری روابط غیرعرفی و غیراخلاقی بود. فصل دیگر را به بیان پاره ای خصوصیات زنانه از قبیل: شرم و حیا، احساس ضعف، نیاز به تکیه گاه، وصال و تسلیم پی خواهیم گرفت.
پی نوشت
زن و شعر، زینب یزدانی، صفحه ۲۴۴
مجموعهی اشعار سیمین بهبهانی، صفحه ۶۰
۳۲
۳۴
۳۵
۳۷
۳۸
۳۹
۲-۲-۱۰- مهارت های تفکر انتقادی ۴۳
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۷
۵۷
۵۷
۵۸
۵۸
۶۰
۶۱
۶۳
۶۴
۶۶
۶۷
۶۷
۶۷
۶۹
۷۰
۷۰
الف چنته (پورت فولیو) ۷۱
ب سنجش عملکردی ۷۱
ج سنجش کاربردی (واقعی) ۷۱
فصل سوم: روش اجرای تحقیق ۷۹
۸۰
۸۰
۸۰
۸۱
۸۳
۸۳
۸۴
۸۴
۱-توصیفی ۲- استنباطی ۸۴
فصل چهارم: تجزیهوتحلیل داده ها ۸۸
۸۹
مقدمه: ۸۹
قلمرو زمانی: دوره زمانی این پژوهش از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ میباشد.
۱-۷- متغیرهای پژوهش
۱-۷-۱- تعریف مفهومی متغیرهای پژوهش:
ریسک محیط[۲]: تأثیر محیط خارج از شرکت بر عملکرد شرکت از دیدگاه جریانات نقدی و سودآوری تعریف شده است و از ۲ بخش تشکیل شده است:۱- ریسک اقتصادی[۳] و ۲- ریسک بازار[۴]
نسبت بدهی[۵]: ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام است که شرکت بدان وسیله به تأمین مالی داراییهای خود میپردازد. (شیرزاده،۱۳۸۱: ۱۰). نسبت بدهی ترکیب منابع وجوه بلندمدت مورد استفاده شرکت است و تغییر این ترکیب موجب تغییرهزینه سرمایه شرکت میشود.
اگر مقدار بدهی زیادی در تامین مالی شرکت استفاده شود و باعث افزایش نسبت بدهی به حقوق صاحبان گردد؛ شرکت بالقوه باید درآمد بیشتری نسبت به وقتی که تامین مالی خارجی نکرده بود، تولید کند. اگر به این طریق درآمد شرکت به مقدار قابل توجهی نسبت به هزینه بدهی (هزینه بهره) افزایش پیدا کند، سهامداران از درآمد بیشتری با مقدار سرمایهگذاری قبلیشان در شرکت بهرهمند میشوند.
از طرفی نسبت بدهی هر شرکت هشدار اولیهای درباره میزان مضیقه مالی شرکت است و لازم میباشد در برنامه ریزی استراتژیک شرکتها و تعیین عوامل مؤثر برکارایی تأمین مالی آنان مورد توجه جدی باشد. منابع تأمین مالی شرکتها براساس سیاست تأمین مالی آنها به دو بخش منابع مالی درونی و منابع مالی بیرونی شرکت تقسیم میشود. در منابع مالی درونی، شرکت از محل سود کسب شده اقدام به تأمین مالی میکند، یعنی به جای تقسیم سود بین سهامداران سود را در فعالیتهای عمدتاً عملیاتی شرکت برای کسب بازده بیشتر بهکار میگیرد و در منابع مالی بیرونی از محل بدهیها و سهام اقدام به تأمین مالی میکند. (شیرزاده،۱۳۸۱،ص۱۰).
امروزه درجهبندی شرکتها از لحاظ اعتباری تا حدود زیادی به نسبت بدهی آنان بستگی دارد و در واقع مبنای تولید وارائه خدمات به نحوه تأمین و مصرف وجوه مالی وابسته است. از طرفی نسبت بدهی هر شرکت هشدار اولیهای درباره میزان مضیقه مالی شرکت است و لازم میباشد در برنامه ریزی استراتژیک شرکتها و تعیین عوامل مؤثر برکارایی تأمین مالی آنان مورد توجه جدی باشد. منابع تأمین مالی شرکتها براساس سیاست تأمین مالی آنها به دو بخش منابع مالی درونی و منابع مالی بیرونی شرکت تقسیم میشود. در منابع مالی درونی، شرکت از محل سود کسب شده اقدام به تأمین مالی میکند، یعنی به جای تقسیم سود بین سهامداران سود را در فعالیتهای عمدتاً عملیاتی شرکت برای کسب بازده بیشتر بهکار میگیرد و در منابع مالی بیرونی از محل بدهیها و سهام اقدام به تأمین مالی میکند.
۱-۸- تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش
۱-۸-۱- ریسک محیط ( متغیر مستقل):
محیط اقتصادی شرکت ها نقش تعیین کننده و غیر قابل انکاری در اثرگذاری بر عملکرد شرکت دارند. ریسک محیط بر اساس انواع ریسک هایی که شرکت در نتیجه فعالیت خود با آن ها روبرو میشود تعریف میگردد. انواع ریسک ها و مخاطراتی که موفقیت یک شرکت را تهدید میکنند به دلیل عدم اطمینان های ناشی از محیط خارجی و یا داخلی خود شرکت است، ریسک میتواند ناشی از سیاست ها و عوامل کلان اقتصادی یک کشور مانند خصوصی سازی، تولید ناخالص داخلی و… یا سیاست های اتخاذ شده در سطح خود شرکت ها از قبیل نحوه تأمین مالی، سیاستهای نقدینگی، رشد بالقوه شرکت وغیره باشد(چاسوس والسن،۲۰۰۷ ).
عوامل محیطی در قالب ریسک محیط تعریف شده اند، ریسک محیط از طریق دو بعد ریسک اقتصادی و ریسک بازار اندازهگیری میشود، این عوامل بیانگر تأثیر شرایط عدم اطمینان محیط بر عملکرد شرکت ها میباشند.
۱-۸-۱-۱-ریسک اقتصادی:
ریسک اقتصادی بیانگرتغییرپذیری محیط اقتصادی کلان میباشد.ریسک اقتصادی از طریق نرخ رشد تولید ناخالص داخلی [۶] (GDP)و نرخ رشد فروش شرکت اندازهگیری میشود.. تولید ناخالص داخلی مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده، طی یک دوره(یکسال) در داخل یک کشور است(نظری، ۱۳۸۵).کوواریانس میان نرخ رشد GDP و نرخ رشد فروش شرکت، عددی به دست میدهد که بیانگر ریسک اقتصادی است، ریسک اقتصادی بیانگر این موضوع است که چگونه رشد فروش شرکت متناسب با نرخ رشد GDP تغییر میکند.
رشد تولید ناخالص داخلی β + α = رشد فروش
۱-۸-۱-۲- ریسک بازار:
ریسک بازار نیز در برگیرنده چگونگی عملکرد بازار(عملکرد سهام) شرکت در مقایسه با متوسط عملکرد بازار است(داموداران ،۱۹۹۷). ریسک بازار نیز از طریق کوواریانس میان قیمت بازار سهام شرکت و میانگین قیمت بازار سهام ۳۰ شرکت بزرگ اندازهگیری میشود، نتیجه این محاسبه نشان دهنده این موضوع است چگونه قیمت سهام شرکت متناسب با قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ دچار نوسان میشود. نرخ رشد GDP نیز بصورت زیر محاسبه میشود(چاسوس و السن،۲۰۰۷)
(تولید ناخالص داخلی درسال i – تولید ناخالص داخلی درسال i-1 ) / تولید ناخالص داخلی در سالi-1
۱-۸-۲- نسبت بدهی ( متغیر وابسته ):
نسبت بدهی از نسبتهای مالی است و یکی از مقیاسهای اندازهگیری اهرم مالی شرکت میباشد.
این نسبت از طریق تقسیم کل بدهیهای شرکت، به حقوق صاحبان سهام بدست میآید، که نشان میدهد، یک شرکت برای تامین مالی داراییهایش چه درصدی از حقوق صاحبان سهام و بدهی استفاده میکند.
دراین پژوهش حاصل تقسیم میانگین بدهی های شرکت بر ارزش دفتری دارائی ها استفاده شده است که این نسبت را نسبت بدهی مینامند(چاسوس و السن،۲۰۰۷). با بهره گرفتن از نسبت بدهی درصد وجوهی که از طریق اعتباردهندگان یا بستانکاران تأمین شده است محاسبه میشود:
بستانکاران ترجیح میدهند که نسبت بدهی کم باشد، زیرا پایین بودن این نسبت بدان معنی است که بستانکاران یا اعتباردهندگان در صورت ورشکستگی از مصونیت بیشتری برخوردارند(از نظر تحمل زیان)(بری گام و همکاران،۱۳۸۲).
فصل دوم
مبانی نظری پژوهش
۲-۱- مقدمه
رشد و شکوفایی اقتصاد هر کشوری به سرمایه گذاری و برنامه ریزی مناسب بستگی دارد. هدایت صحیح جریانهای نقدی به سمت سرمایه گذاری مناسب باعث رشد اقتصادی، افزایش تولید ناخالص ملی، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد سرانه و نهایتأ رفاه عمومی خواهد شد. بدون شک، عمده ترین اقدام در جهت تشویق مردم به سرمایه گذاری یا خرید سهام شرکت ها، بهبود شاخص های عملکرد و کاهش ریسک شرکت هاست. در این میان، عوامل مختلفی وجود دارند که میتوانند بر عملکرد شرکت ها تأثیر گذار باشد.
سرمایه گذاران برای انجام سرمایه گذاری های خود به اطلاعات مالی نیاز دارند تا بتوانند سرمایه گذاری های مناسبی انجام دهند. صورت های مالی نقش عمده ای در تشریح وضعیت مالی و عملکرد مالی شرکت ها دارند. تجزی و تحلیل درست عوامل مؤثر بر عملکرد مالی شرکت ها میتوانند سرمایه گذاران رادر جهت اتخاذ تصمیمات بهینه کمک کند. علاوه بر آشنایی مدیران با عوامل مؤثر بر عملکرد شرکت ها نیز موجب خواهد شد تا آنان تصمیماتی را اتخاذ نمایند که بهترین تصمیم برای شرکت تابعه آنان باشد. این تحقیق به بررسی این موضوع میپردازد که اگر شرکت ها به نحو صحیح موفعیت های سرمایه گذاری خود را با توجه به محیط فعالیت انتخاب و در پی آن خود را به نحوی تنظیم کنند که منابع را به بهترین موقعیت ها تخصیص دهند، در آن صورت قادر خواهند بود به نتایج رضایت بخشی دست یافته، به دنبال آن رضایت صاحبان سهام و اعتبار دهندگان خود را جلب نمایند. مفاهیم مالی و اصول نظری مدیریت استراتژیک بیانگر این موضوع هستند که شرکت ها قبل از اتخاذ تصمیم در مورد سرمایه گذاری های خود باید منابع مالی خود را بررسی کرده، وجوه خود را به نحوی تخصیص دهند که ضمن گردش عملیات شرکت در کوتاه مدت، موفقیت بلند مدت خود را نیز در نظر گرفته باشند. در این راستا، بررسی همه جانبه و کلی عوامل اثر گذار برعملکرد شرکت ضروری به نظر میرسد. برخی از این عوامل ناشی از محیط فعالیت شرکت هستند که در سطوح کلان، صنعت و خود شرکت میتوانند بر کارایی و سودآوری شرکت مؤثر واقع شوند که در این مقاله اثرگذاری محیط در قالب ریسک محیط تعریف شده است. عامل دیگر، سیاست های (استراتژی های) تدوین شده توسط مدیریت عالی است که بر عملکرد شرکت مؤثر هستند. علاوه بر آن نسبت بدهی نیز از طریق هزینه سرمایه و ریسک ناشی از وام گیری میتواند بر عملکرد شرکت تأثیرگذار باشد .
۲-۲- تاریخچه ریسک
ریشه ریسک از کلمه ایتالیاییRISCARE به مفهومTO VENTURE است. این مفهوم بمعنی تقبل ریسک در اتخاذ آگاهانه تصمیم دلالت دارد به عبارتی تحمل میزان ضرر و یا احتمال ضرر آتی که از هر تصمیم یا پدیده بالقوه ناشی میشود. . .
بطور کلی تا دهه ۵۰ نگرش به ریسک محدود، یک بعدی و کیفی بوده است. مارکویتز دانشمند آمریکایی اولین کسی بود که مقوله ریسک را کمی کرد .
۲-۳- مفهوم ریسک سرمایهگذاری
ریسک عبارتست از احتمال از دست دادن تمام یا قسمتی از سود و یا اصل سرمایه، یا بهطورکلی، نوسان پذیری بازده سرمایهگذاری، ریسک نامیده میشود(شارپ[۷]،۱۹۸۵).
بدون شک عمده ترین اقدام، در جهت تشویق مردم به سرمایهگذاری در فعالیت های تولیدی یا خرید سهام شرکت ها، ایجاد تعادل بین بازدهی و ریسک اینگونه سرمایهگذاریها در مقایسه با سایر سرمایهگذاریهای غیر مولد میباشد. در بازار سرمایه، سرمایهگذاران سعی دارندکه حتی الامکان پس اندازهای خود را در سرمایهگذاری هایی صرف کنند که بیشترین بازدهی را داشته باشند اما در این راستا به ریسک مربوط به سرمایهگذاری نیز توجه دارند و در صورتی تحمل ریسک را پذیرا میشوندکه از بابت آن بازده بیشتری عایدشان شود. دراین مورد، ایجاد محیطی مناسب برای سرمایهگذاریهای سالم و مولد وتقویت بازار سرمایه از مهمترین اقداماتی است که میتواند توسط دستاندرکاران اقتصاد کشور انجام گیرد.
با بررسی فرمولهای بازده در مییابیم که ریسک هر سهم بوسیله تغییرات در قیمت و سود تقسیمی آن سهم مشخص میشود. سرمایهگذارانی که در صدد به حداکثر رساندن ثروت خود هستند، سعی میکنند در دارایی هایی که نرخ بازده بالا و ریسک کمی دارند سرمایهگذاریکنند. اگر شخصی در اوراق بهاداری سرمایهگذاریکند که نرخ بازدهی آن از نرخ بازده مورد انتظار بیشتر باشد، ارزش بازار این اوراق افزایش خواهد یافت. فرایند سرمایهگذاری برپایه درک و تنظیم ریسک بنا نهاده شده است. بنابراین اگر بتوانیم ماهیت ریسکهای سرمایهگذاری را درک کنیم، برآگاهی خود نسبت به مسائل مربوط به ریسک افزودهایم.
هر سرمایهگذاری عدم اطمینانهایی را در بر دارد که بازده سرمایهگذاری را درآینده ریسکی میسازد. ریسک یک دارائی مالی به خاطر این است که احتمال این وجود داردکه بازده حاصل از دارائی کمتر از بازده مورد انتظار باشد. یعنی کلاً انحراف هایی که از بازده مورد انتظار ممکن است درآینده بوجود آید، ریسک یک دارائی میباشدکه عوامل تشکیل دهنده ریسک موجب این انحرافها میشوند (عبده تبریزی،۱۳۷۰).
۲-۴- تعریف ریسک
ریسک را میتوان احتمال متفاوت بودن بازده واقعی از بازده مورد انتظار تعریف کرد. در ادبیات مالی انواع ریسک های مختلف شناخته شده است که هر کدام تعریف خاص خود را دارند. از یک دیدگاه میتوان ریسک را به دو دسته طبقهبندیکرد: دسته اول شامل ریسکهایی است که به عوامل داخلی شرکت مربوط میشوند و در هر شرکتی این نوع ریسکها به شرایط خاص همان شرکت بستگی دارد و ارتباطی با ریسک سایر شرکتها ندارد، نهایتاً این نوع ریسک میتواند خاص یک صنعت معین باشد. این نوع ریسک را ریسک غیرسیستماتیک یا قابل اجتناب میگویند. دسته دوم شامل ریسکهایی است که خاص یک یا چند شرکت نبوده بلکه به کل بازار مربوط میشود. این نوع ریسکها که دراثر عواملی است کهبازده کل بازار را تحت تأثیر قرار میدهد، ریسک سیستماتیک یا غیرقابلاجتناب میگویند(جونز،۱۳۸۴).
اقتصاددانان متعددی ریسک سرمایهگذاری را پراکندگی بازده تعریف کردهاند. برای مثال کینز، ریسک سرمایهگذاری را احتمال انحراف از میانگین بازده تعریف کرده است. مطابق نظرکینز، شخصی که در یک دارائی سرمایهگذاری میکندکه توزیع احتمال بازده آن از پراکندگی زیادی برخوردار است، بایستی در قبال ریسکی که تحمل میکند بازده بیشتری دریافت کند، مشابه کینز، هیکس نیز ریسک را واریانس بازده تعریف میکند. هیکس تأکید میکند یک سرمایهگذاری که بازده آن پراکندگی بیشتری داشته باشد(با فرض داشتن بازده موردانتظار مشخص) از جذابیت کمتری برخودار است. بدین ترتیب هیکس نیز تأکید میکند که وقتی بازده نامطمئن است عامل پراکندگی نیز عامل با اهمیتی است که تصمیمات سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار میدهد.
اگرچه مارس چاک[۸] میگوید که برای تصمیم گیری در شرایط ریسک باید تمام شرایط توزیع بازده را در نظر گرفت، اما او همچنین گفته است که در بسیاری از موارد ملحوظکردن دو مؤلفه کافی است، «امید ریاضی و ضریب تغییرات». به عبارت دیگر، مارس چاک نیز ریسک سرمایهگذاری را واریانس یا ضریب تغییرات معرفی میکند.(شفیع زاده،۱۳۷۵،ص۲۲).
دومار[۹] ریسک سرمایهگذاری در شرایط عدماطمینان را، احتمال تحمل زیان تعریف کرده است و بنابراین پیشنهاد میکند که سرمایهگذاران باید ریسک را فقط بر مبنای احتمال زیان اندازهگیری کنند. «از بین تمام سؤالاتیکه ممکن است یک سرمایهگذار با آن مواجه باشد، یکی از آنها مهمتر است و آن مربوط میشود به احتمال اینکه بازده واقعی کمتر از صفر باشد که این یک زیان است و اساس ریسک همین است. این نویسنده یک شاخص کمی از ریسک ارائه کرد که تحت تأثیر احتمال تحمل زیان و مقدار زیان احتمالی است. بدین ترتیب او بر بخش منفی توزیع احتمال بازده تأکید کرد و مطابق مدل او پراکندگی بیشتر، ضرورتاً به معنی ریسک بیشتر نیست، بومال[۱۰] نویسنده دیگری است که بیان کرد، واریانس فی نفسه نشاندهنده ریسک نیست، بلکه ریسک عمدتاً بیانگر این است که بازده یک سرمایهگذاری نهایتاً ارزشهای منفی بگیرد(جونز،۱۳۸۴).
بنابراین میتوان نتیجهگرفت که در رابطه با تعریف عملیاتی ریسک اتفاق نظر وجود ندارد، لیکن اغلب تجزیه و تحلیلگران مالی از واریانس بازدهها برای محاسبه ریسک استفاده میکنند. از نظر آماری ریسک به عنوان تغییرپذیری در بازده تعریف میشود وهر چقدر توزیع احتمال بازده وسیعتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر است.
۲-۵- ریسک محیط[۱۱]
محیط اقتصادی شرکت ها نقش تعیین کننده و غیر قابل انکاری در اثرگذاری بر عملکرد شرکت دارند. ریسک محیط بر اساس انواع ریسک هایی که شرکت در نتیجه فعالیت خود با آنها روبرو میشود تعریف میگردد. انواع ریسک ها و مخاطراتی که موفقیت یک شرکت را تهدید میکنند به دلیل عدم اطمینان های ناشی از محیط خارجی و یا داخلی خود شرکت است، ریسک میتواند ناشی از سیاست ها و عوامل کلان اقتصادی یک کشور مانند خصوصی سازی، تولید ناخالص داخلی و… یا سیاست های اتخاذ شده در سطح خود شرکت ها از قبیل نحوه تأمین مالی، سیاست های نقدینگی، رشد بالقوه شرکت و غیره باشد(چاسوس و السن،۲۰۰۷،ص۲۰). در ادامه انواع ریسک هایی که به نحوی ناشی از محیط اقتصادی میشوند، توضیح داده میشود.
۲-۵-۱- ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ بهره یعنی ریسک از دست دادن اصل سرمایه به لحاظ تغییر در نرخ بهره بازار یا به بیان دیگر احتمال کاهش قیمت اوراق بهادار به دلیل افزایش نرخ بهره بازار را ریسک نرخ بهره مینامند. درچنین وضعی اگر دارنده اوراق بهادار به جای نگهداری آن تا تاریخ سررسید اقدام به فروش آن کند، نرخ بازده واقعی سرمایهگذار از نرخ بازده موردانتظار وی کمتر خواهد شد. اگر قیمت اوراق بهادار فروش رفته به شدت کاهش یابد، امکان دارد که نرخ بازده سرمایهگذاری حتی منفی شود (راعی و تلنگی،۱۳۸۳،ص۲۳۵).
۲-۵-۲- ریسک تورم
نوسانپذیری بازده یک سرمایهگذاری در اثر تغییرات نرخ تورم را ریسک قدرت خرید(ریسک تورم) مینامند و یا میتوان گفت، ریسک تورم عبارتست از احتمال خطر از دست دادن اصل و فرع سرمایه به دلیل کاهش قدرت خرید پول (راعی و تلنگی،۱۳۸۳،ص۲۳۵).
با توجه به پیوستگی ناشی از ورود حلقه، یو و مورل(۲۰۰۴) بیان کردند که این امر فقط تاثیر قابل توجه در جریان گلوله ای دارد که در آن یک حباب بزرگ تقریبا کل سطح مقطع لوله را اشغال می کند. در سناریوی جریان حبابی، این امر نادیده گرفته می شود. گزارشات مشابه در مدل هیبیکی و ایشی(۲۰۰۲)، چنگ و همکاران (۲۰۰۷) یافت می شود.
۵-۳) جزئیات عددی و تجربی
دو مدل عددی با تایید داده های تجربی هیبیکی و همکاران (۲۰۰۱) در محدوده سرعت های مایع ظاهری و سرعت های ظاهری گاز در محل و ۵۳٫۵ برآورد می شود(شکل ۵-۲ را ببینید). هشت شرایط جریان حبابی، در جدول ۵-۱ خلاصه شده است، برای تایید استفاده شده است. همانطور که در شکل ۵-۳ رسم شده است، چهار تا از شرایط در جریان حبابی هستند و چهار تای دیگر بیانگر مشخصات انتقال رژیم جریانی حبابی به گلوله ای است. مخصوصا در شرایط جریانی و ، مشاهده حباب های سرپوشی گزارش شده است. همانطور که در هو و یو (۲۰۰۵) بحث شده است، برخورد بین حباب ها – حباب ها ، حباب ها-گردابه ها در انتقال رژیم حبابی به گلوله ای ممکن است زمانی که شامل پیوستگی است، نسبتا پیچیده باشد که سبب ناسازگاری قابل توجه بین پیش بینی های عددی و اندازه گیری تجربی می شود.
شکل ۵-۳نقشه رژیم جریانی و انتقال شرایط جریانی مطالعه شده در کار حاضر(چنگ و همکاران ۲۰۰۷).
دو مجموعه معادلات جرم و مومنتوم هر فاز با معادلات موازنه جمعیتی اضافی ترکیب شده و مدل عدد چگالی متوسط حباب() در نظر گرفته میشود. در مدل ، مدل هسته های پیوستگی و شکستگی یو مورل(۲۰۰۴) اعمال شده است. برای کاهش هزینه محاسباتی، تقارن شعاعی فرض می شود، شبیه سازی های عددی حاصل فقط در ۶۰ درجه شعاعی لوله با شرایط مرزی متقارن در هر دو جانب عمودی به جای کل لوله انجام می شود. مش محاسباتی و هندسی در شکل ۵-۴ نشان داده شده است. در ورود بخش تست، چون قطر حباب های تزریقی نامعلوم است، توزیع یکنواخت سرعت های ظاهری مایع و گاز ، کسر خالی و اندازه حباب براساس شرایط جریانی توصیف شده مشخص می شود. جزئیات بیشتر شرایط مرزی در جدول ۵-۱خلاصه شده است. مدل آشفته انتقال تنش برشی() با مدل ویسکوزیته آشفته حباب القایی (ساتو و همکاران ۱۹۸۱) در مطالعه حاضر استفاده شده است.
جدول ۵-۱٫ سناریوهای جریان و جزئیات شرایط مرزی ورودی در شبیه سازی آزمایش هیبیکی و همکاران(۲۰۰۱)
(m/s) Superficial gas velocity | Superficial Liquid Velocity (m/s) |
|||
Hibiki et al.(2001) experiment | ||||
۰/۱۹۰ | ۰/۱۲۹ | ۰/۰۵۵۶ | ۰/۰۲۷۵ | ۰/۴۹۱ |
۰/۲۴۲ | ۰/۱۱۳ | ۰/۰۴۷۳ | ۰/۹۸۶ |
مشتریگراست.
دارای مسئول مشخص است.
دارای اهداف مشخص است.
عملکرد آن و میزان تحقق اهداف آن، اندازهگیری و سنجش میشود.
مشخصه های فرایند
برای یک فرایند به عنوان یک مفهوم میتوان چندین مشخصه در نظر گرفت. به عنوان مثال، مشخصههایی نظیر میزان پیچیدگی فرایند، تنوع عملیاتی آن، میزان وابستگی اجزاء به هم … را نام برد، اما دو مشخصه مهم برای هر فرایند وجود دارد که عبارتند از: الف- بهرهوری فرایند و ب- کیفیت فرایند . بهرهوری فرایند به دو عامل ظرفیت تولید وهزینه تولید بستگی دارد .
ظرفیت تولید عبارت است از: ظرفیت فرایند برای تولید یا ارائه یک مقدار مشخص خروجی در یک زمان مشخص.
هزینه تولید عبارت است از: هزینه لازم برای تولید یک مقدار مشخص خروجی در طی یک مدت زمان مشخص.
کیفیت فرایند مفهومی است که به رضایت مشتری فرایند مرتبط است. بنابراین میزان رضایتمندی مشتری معیار و مقیاس برای اندازهگیری کیفیت فرایند است.
باید اشاره کرد کیفیت و بهرهوری فرایند دو ویژگی مستقل از یکدیگر نمیباشند. وقتی کیفیت بهبود یابد، باعث بهبود بهرهوری نیز میشود.(صادقییزدان آباد، ۱۳۷۸، ص۹-۸)
در بسیاری از کشورها نبود شفافیت در قوانین و مقررات و روند دادرسی زمینههای مساعدی برای فساد اداری فراهم کردهاست. در این کشورها معمولاً مقررات نامشخص و گمراه کنندهاست، اسنادی که به شفافیت آنها کمککند در اختیار همه قرار نمیگیرد و گاهی آنها را بدون اطلاع عموم تغییر میدهند. قوانین و مقررات به نحوی تنظیم میشود که فقط حقوقدانان کارآزموده قادر به فهم آنها هستند و معمولاً این قوانین درباره مسائل اساسی مبهم بوده تفسیرهای متعددی از آنها میشود. روشها و مراحل مربوط به سیاستگذاری و اموری مانند رقابت در پروژههای دولتی به حدی مبهم است که گاهی فهمیدن فرایند و مراحل طی شده قبل از تصمیمگیریها دشوار است ( تانزی[۶۷]، ۱۹۹۸، ۲۰).
۲-۳-۱۲)سیاستهای کلیدی در مبارزه با فساد
اولین گام در مبارزه با فساد، در نظر گرفتن یک اعتقاد بیرحمانه است که نباید تصویر شود اشخاص بهرهمند از قدرت، صادق و قابلاطمینان هستند. لذا باید با اتخاذ یک سیاست کلیدی، اطمینان حاصل شود که فساد در یک بخش، دیر یا زود با مخالفت بخش دیگر حکومت که در برابر سوءاستفاده واکنش نشان میدهد، روبهرو خواهد شد.
به اعتقاد بانک جهانی، یک استراتژی موثر مبارزه با فساد براساس ۵ عنصر کلیدی شکل میگیرد.
افزایش پاسخگویی سیاسی
تقویت مشارکت جامعه مدنی
ایجاد یک بخش خصوصی رقابتی
موانع نهادینه شده قدرت
بهبود و ارتقای مدیریت بخش دولتی [۶۸]
مطالعه کشورهایی که در مسیر مبارزه با فساد گام نهادهاند، نشان میدهد که در یک طرح جامع، سه برنامه به موازات هم که به طور مکمل عمل میکند، قابل پیشبینی است: مقابله با فساد، پیشگیری، ارتقای فرهنگی. (ربیعی،۱۳۸۳،۱۶۰)
برای دهه های گوناگون پژوهش در مورد فساد، بر علل و نتایج آن متمرکز بود از سال ۱۹۹۰ به بعد که بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان همکاری های اقتصادی و اتحادیه اروپا در زمینه ی کمک به کشورها در تدوین و پیاده سازی استراتژی های مبارزه با فساد به فعالیت پرداختند، ادبیات مبارزه با فساد توسعه یافته و تبیین اثرات منفی فساد و تطبیق استراتژی مربوطه در اولویت کاری بسیاری از کشورها قرار گرفت. استراتژی مبارزه با فساد را مجموعه ای از قوانین ، قواعد، خط مشی های سازمانی تعریف نموده اند که با هدف شناسایی، پیشگیری و تنبیه مدیران فاسد استفاده می شوند. (الوانی ، ۱۳۸۹، ۵)
مبارزه با فساد یک فرایند درازمدت بوده و عنصر اصلی مبارزه در این فرایند، اراده و عزم سیاسی است. این فرایند نیازمند پشتیبانی از بالا و حمایتهای پایین است. تغییر نگرشها و فرهنگی کردن موضوع لازمه این مسیر است و در تمام این مراحل، توجه به این که فساد یک پدیده اجتنابناپذیربوده و هیچگاه به طور کامل حل نخواهد شد، قابلتوجه است.
در برخی نظریات که بیشتر توسط دولتمردان جهان سومی مطرح میشود برخورد با فساد را توسط اهرمهای سرکوبگرانه عملی میدانند. تجارب گذشته نشان میدهد معمولاً این نوع روشها نخست تبدیل به تسویههای سیاسیشده و در نهایت فساد را پیچیدهتر می کند، زیرا توسعه دستگاه سرکوبگر دولت در چارچوب نهادهای ناقصی که فاقد ابزار لازم برای نظارت بر قدرتاند، به معنای آن است که فرصتهای سوءاستفاده افزایش یابد و خودسری و خشونت و در نهایت فساد تشویق شود. پشتیبانی از سرکوب به عنوان راهحل و ترفند سیاستمداران است که میکوشند از حمایت بخشهایی از رایدهندگان برخوردار شوند، اما درواقع این نظر به نحو خطرناکی سادهانگارانه است زیرا برخلاف تصور فرصت فساد را افزایش میدهد، بدینترتیب حتی اگر قوانین کیفری در مبارزه با فساد نقش مهمتری داشتهباشند، نخستین گام باید اجرای اصلاحات سیاسی و نهادی با هدف پیشبرد توازن قدرت، آزادی بیشتر تبادل اطلاعات و بیان و مشارکت هر چه بیشتر شهروندان در اداره و نظارت بر امور عمومی میباشد.(سارافونی،۱۳۸۰،۳۲)
طراحی یک راهبرد و استراتژی مبارزه با فساد نیازمند ارزیابی گسترده اشکال و ریشههای بروز فساد در یک کشور به طور عام و در نهادهای خاص دولتی به طور مشخص میباشد. در عین حال تنظیم راهبرد نیازمند آن است که خواست سیاسی برای مبارزه با فساد در درون دولت و جامعه مدنی به درستی مورد ارزیابی واقع شده باشد.
علاوه بر این تعیین شکل فساد مرحله بعدی از ارزیابی را تشکیل میدهد. آیا فساد کوچک است به طوری که کارمندان سطح پایین دولتی را شامل میشود و به لحاظ منابع هم حجم آن اندک است یا آن که فساد از اشکال بزرگ آن است و به بالاترین سطوح دولتی برمیگردد؟ آیا سازماندهی فساد اداری حالت عمودی داشته و در یک نظام مبادلهای مافوقها را به مادونها مرتبط میسازد؟ یا نحوه شکلگیری و سازماندهی آن افقی بوده شاخههای جداگانهای از دولت یا کارگزاران را در شبکه فساد اداری به هم مرتبط میکند؟ یا آنکه جنبه سازمانیافته ندارد؟ آیا فساد اداری منتهی به سوءاستفادههای یک جانبه کارمندان دولت از قبیل اختلاس و رابطهبازی میشود ویا آنکه بخش عمومی را به کارگزاران بخش خصوصی مرتبط میسازد؟ (نظیر رشوه و تقلب) همین طور باید دید فساد اداری به جریانهای سازماندهیشده جنایی نیز مرتبط بوده و یا بیشتر در شبکه نخبگان در جریان است و در نهایت این که باید دید که در کدام نهاد یا نهادهایی دولتی فساد اداری بیشتر متمرکز است؟
سطح بعدی تحلیل به بررسی ریشههای اشکال گوناگون فساد میپردازد. پس از تحلیلی که از مسئله فساد به عمل میآید ارزیابی راهبرد باید بررسی کند، که فرصتها و محدودیتهای مبارزه با فساد چه مواردی را تشکیل میدهد. موضوع اصلی برای تدوین راهبرد مبارزه با فساد عبارت است ازشناخت فرصتهایی که برای مبارزه با فساد در هر کشوری ممکن است یافت شود.
نتیجه اینکه راهبرد مبارزه با مفاسد اداری اقتصادی ناشی از آن باید در واکنش به ماهیت مشکل و فرصتها و محدودیتهای موجود شکل گیرد.(خضری،۱۳۸۱، ۱۴۵)
توجه به سه مقوله مکمل، مقابله عملی، برنامههای پیشگیرانه و اقدامات علمی فرهنگی لازمه موفقیت این فرایند خواهد بود. مطالعه کشورهایی که در مسیر مبارزه با فساد گام نهادهاند نشان میدهد که در یک طرح جامع این سه برنامه به موازات هم که به طور مکمل عمل می کند اجرا شدهاند.
البته حمایت راستین از مبارزه با فساد باید از آموزش مدنی، نظارتی که جامعه بر رفتار عمومی و خصوصی شهروندان خود اعمال کند، از احساس تعهد مذهبی و وابستگی به سنتهای اجتماعی و هویتهای محلی حاصل شود.(فونتانا، ۱۳۷۵، ۱۱)
عدهای از محققان با توجه به تحلیل دو دسته علل نهادی و اجتماعی در رابطه با فساد، دو رویکرد نهادی و اجتماعی برای مبارزه با آن ارائه کردهاند. در بعد نهادی باید توجهات معطوف به کاهش دامنه سیطره و اختیارات دولت، بهبود در روند حسابپسدهی و اصلاح انگیزشهای کاری باشد. در بعد اجتماعی نیز باید طرز تفکرات را اصلاح کرده و خواست سیاسی برای مداخلات پایهای علیه فساد را تقویت کنند.
در هر حال هر راهبردی جدی و اساسی که برای کاهش فساد به کار گرفته میشود در عمل به چهار جبهه نیاز دارد .
رهبران جامعه باید برای مبارزه با فساد صداقت داشته تعهد عملی خود را نشان داده و در مقابل فساد هیچ تسامح و اغماضی از خود نشان ندهند.
سیاستها به گونهای تغییر یابد که بتواند تقاضا برای فساد را از طریق کاهش مقرارت دست و پاگیر و زائد، شفافکردن قوانین، محدود کردن قدرت و اختیارات نامحدود مدیران – به طوری که این اختیارات به حداقل برسد، کاهش داد.
کاهش عرضه فساد از طریق افزایش دستمزد کارکنان دولت، بالابردن انگیزه برای درست کارکردن و اعمال نظارت صحیح و موثر وقتی در مواردی تنبیه و مجازات کارکنان متخلف .
-
- برطرفکردن مشکل تامین مالی احزاب سیاسی به نحو ممکن.(رهبر و دیگران،۱۳۸۱، ۱۲۷)
۲-۴)پیشینه تحقیق
در این بخش به بررسی پیشینه تحقیق پرداخته شده است. با توجه به بررسی انجام شده مجموعاًده تحقیق مورد بحث قرار گرفته است که از این تحقیقات هشت فقره در ایران انجام شده است و دو تحقیق به زبان انگلیسی می باشد.
رسولی، شهائی(۱۳۸۸) تحقیقی با عنوان فساد اداری در مدارس آموزشی: عوامل موثر بر پیدایش، گسترش و کاهش آن انجام دادند. نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی کارکنان بیشترین و قوانین و مقررات کمترین تأثیر را در پیدایش و گسترش فساد اداری دارند. هم چنین، راهکارهای اداری و مدیریتی، راهکارهای فرهنگی و اجتماعی، راهکارهای سیاسی و راهکارهای اقتصادی، به ترتیب، بر کنترل و کاهش فساد اداری در مدراس آموزش و پرورش تأثیر دارند.
دهقانیان و همکاران(۱۳۹۲) تحقیقی با عنوان بررسی رابطه بین مؤلفه های عدالت سازمانی و تعهد سازمانی در یک شرکت بیمه انجام دادند. این پژوهش از یک فرضیه اصلی و نه فرضیه فرعی تشکیل شده است. یافته ها نشان میدهد که فرضیه اصلی تأیید و از میان فرضیات فرعی ، تنها فرضیه فرعی پنجم مورد تأیید قرار نگرفت و ۸ فرضیه دیگر تأیید شدند . یافته های پژوهش نشان میدهد که میان عدالت سازمانی وتعهد سازمانی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و هرچه التزام به رعایت عدالت سازمانی در میان مدیران بیشتر باشد، به تبع آن تعهد سازمانی کارکنان نیز افزایش خواهد یافت.
حسینی و همکاران (۱۳۹۲) پژوهشی با عنوان بررسی تاثیر عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ( مطالعه موردی در شعب سازمان تامین اجتماعی شهرهای اسداباد و همدان ) به انجام رساندند. از نتایج تحقیق رابطه معنی داری بین ابعاد عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بدست امده است. با عنایت به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود عدالت سازمانی به عنوان عنصر موثر بر رفتار شهروندی سازمانی مورد توجه بیش از پیش مدیران قرار بگیرد.
عظیمی و همکاران(۱۳۹۰) تحقیقی با عنوان بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم عوامل مدیریتی و سازمانی بر فساد اداری مالی (مطالعه موردی: سازمان های دولتی مراکز استان های اصفهان و زنجان) انجام داد. نتایج نشان داد در بین ۱۱ متغیر زیرمجموعه عوامل مدیریتی و سازمانی، ۶ عامل به ترتیب شامل: ۱. ضعف سیستم نظارت و کنترل، ۲. ضعف ارتباطات، ۳. ضعف مدیران در رهبری و هدایت، ۴. ضعف مدیران در بسیج منابع و امکانات، ۵. ضعف مدیران در سازماندهی و ۶. ضعف عوامل ساختاری در اولویت تأثیرگذاری بر فساد اداری مالی قرار دارند.
فرخ سرشت ( ۱۳۸۳)با عنوان بررسی عوامل مؤثر در بروز فساد اداری به منظور ارائه الگوئی جهت کاهش اثرات آن در روند توسعه جمهوری اسلامی ایران. که مسئله تحقیق شناسائی عوامل ایجاد کننده فساد در نظام اداری ایران و چگونگی مقابله با آن است. بعد از تجزیه تحلیل دادهها نتیجه حاصله این بوده است که فساد اداری با هر پنچ عامل یاد شده دارای ارتباط معنادار میباشد.در حقیقت فساد اداری از همه عوامل بالا دچار تاثیر میباشد. نتایج حاصله در کل حاکی از آن است که شرایط اقتصادی کارکنان بیشترین و قوانین و مقررات کمترین تاثیر را در پیدایش و گسترش فساد اداری دارا می باشد. در نهایت محقق عوامل موثر را به ترتیب زیر ردهبندی کرده است: تنگناهای اقتصادی کارکنان بخش عمومی، ویژگیهای فرهنگی جامعه، نواقص موجود در سیستمهای سازمانی، عوامل که به ویژگیهای شخصی کارکنان مربوط میشود، ناکارآمدی قوانین و مقررات . از نتایج حاصل از این تحقیق عبارتند از:
موثرترین عامل بروز فساد اداری که با بهره گرفتن از آزمون تحلیل و اریانس فریدمن حاصل گردید، «وسعت دخالت دخالت های دولت در امور اقتصادی» میباشد.
مؤثرترین روش یا راهکار مقابله با فساد اداری که با بهره گرفتن از آزمون یادشده رتبهبندی شده «مردمسالاری بیشتر» میباشد. مراد از مردمسالاری بیشتر، حق سؤالکردن از مراجع قدرت (دولت، قوه قضائیه و …) و به عبارتدیگر پاسخگو بودن آنان در برابر جامعه مدنی و مطبوعات آزاد و احزاب مستقل و واقعی است.
مورد قابل ذکری که از اهمیت شایانی برخوردار است و میتواند از جمله دستاوردهای شاخص این تحقیق قلمداد گردد، انتخاب راهکار «ایجاد موسسات مستقل بازدارنده فساد» به عنوان کماثرترین روش مبارزه با فساد اداری از جانب جامعه آماری مربوط میباشد که در اولویت آخر رتبهبندی مزبور قرار گرفته است.
لطیفیان(۱۳۸۵)پژوهشی تحت عنوان پیامدهای امنیتی فساد اقتصادی- سیاسی در کشورهای در حال توسعه انجام داد.نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهد فساد اقتصادی وسیاسی فزاینده در بسیاری از کشورها با شرایط اقتصادی ،اجتماعی و ایدئولوژیک متفاوت مشاهده می شود.در نتیجه،جلو گیری از این پدیده به یکی از اصلی ترین نگرانی های جامعه بین المللی تبدیل شده است.با درک علل وپیامد های فساد می توانیم برنامه های ضد فساد موثری برای رویارویی با یکی از علل مهم توسعه نیافتگی اقتصادی وسیاسی طرح ریزی کنیم. سازمان های جهانی پدیده فساد مالی و سیاسی را به عنوان یکی از مهم ترین نگرانی های مدیریت دولتی و مانعی بزرگ برای توسعه پایدار شناسایی کرده اند.