باید اذعان کرد که با ورود اسلام به ایران پوشش و حجاب طبق دستورات و فرامین دینی برای زنان و مردان مسلمان امری ضروری و لازم و یک ارزش دینی و اجتماعی محسوب شده است. زنی که خواستار فعالیت در عرصه اجتماع است، برای در امان ماندن از آسیب های اجتماعی سعی در حفظ حجاب و پوشش خود دارد.
زنان ایرانی همواره نشان داده اند که الگو فرهنگی مناسبی برای زنان سایر ملل هستند.
در آن زمان که رضاخان با کمک بیگانگان کشف حجاب را در کشور رایج کرد، این زنان مبارز و متدین بودند که با مبارزه علنی با این پدیده اعتراض و نارضایتی خود را از این وضعیت نشان دادند و در واقع با نشان دادن رفتار مناسب مانند خارج نشدن از منزل و یا بیرون رفتن با مردان و محارم نارضایتی خود را از جو فاسد نشان دادند و این همان زنان مسلمان ایرانی بودند که توانستند خواسته خود را بر آن غربزده ها تحمیل کنند.
این زنان، دختران امروزی را تربیت کرده اند و با آموزش فرهنگ اسلامی و آموزه های دینی، فرهنگ حجاب را برای دختران و فرزندان خود درونی کرده و وقتی رفتار و فرهنگی برای یک فرد یا قومی درونی شود، یعنی تبدیل آن به ارزش، هنجار، قانون، و در مقابل هر نوع آسیبی که این هنجار و قانون را تهدید کند واکنش نشان می دهد.
درابتداباید گفت، میان آنچه پدیده و یا معضل است، تفاوت اساسی و بنیادی وجود دارد زیرا پدیده یعنی فراگیر شدن یک موضوع و اینکه عده ای امروزه از بدحجابی در جامعه اسلامی و ایرانی ما به عنوان پدیده سخن می گویند، این نشان از ناآشنا و ناآگاهانه برخورد کردن آنها با بحث حجاب است زیرا بدحجابی قبل از آنکه یک پدیده باشد، یک معضل اجتماعی است[۱۰۴] و هنوز بدحجابی در جامعه ما و بین زنان مسلمان کشور یک امر فراگیر نشده است و در واقع درصد ی که از زنان و دختران و مردان ما آن هم ناخواسته به بی حجابی روی آورده اند در بر گیرنده فراگیر شدن آن نمی باشدو در واقع به جای بدحجابی به عنوان یک پدیده اجتماعی بهتر است از بدحجابی به عنوان یک معضل اجتماعی سخت گفت. در واقع می توان گفت هر معضلی نیز در جامعه ایرانی و اسلامی با حمایت خود مردم قابل حل شدن و چاره اندیشی است.
چرا در سال های اخیر از بی حجابی و رواج آن در بین زنان و مردان سخن می گویم ؟علتش را در صدها دلیل باید دید که چه در خارج و چه در داخل پیکره نظام فرهنگی ما نهفته است. روزی که از جهانی شدن حرف به میان می آید، از مهم ترین تاثیر جهانی شدن، یعنی گسترش فرهنگ مصرفی نباید غافل ماند و از یکی از عوارض آن یکی گرایش به مدگرایی را نباید فراموش کرد. عصر ارتباطات و پیوستگی تمام فرهنگ ها، تمدن ها، اجتماع ها و نظرها در یک نظام به نام دهکده جهانی و آیا در این دهکده جهانی باید فرهنگ ها و قومیت ها را فراموش کرد و به سمت فرهنگ ها و ارزش ها دیگر ملل رفت و از ضدارزش ها برای مقابله با ارزش های فرهنگی خود استفاده کرد!؟ در این دهکده جهانی سهم فرهنگ تمدن و ارزش های ایرانی و اسلامی ما کجاست؟ آیا روزی که از شبیخون فرهنگی دشمن سخن گفتیم، راه های مقابله با این شبیحخون را ترسیم کردیم به سمت آنها حرکت کردیم، اهداف فرهنگی خود را در مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن جهت دار کردیم. از آنچه مدگرایی جوانان بود به معضلی به نام پوشش فکر کردیم.
تا چه اندازه از مزایایی پوشش و حجاب برای زنان و دختران حرف زدیم، رسانه های گروهی در این زمینه چقدر فرهنگ سازی کردند تا چه اندازه از عوارض بدحجابی حرف زدیم، اینکه اگر زن مسلمان با پوشش نامناسب در عرصه اجتماعی ظاهر شود، شخصیت و کرامت انسانی اش تا چه اندازه آسیب می بیند؟ چه اندازه زنان با حجاب را به عنوان الگو در ادارات و مراکز فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی به عنوان زنان نمونه معرفی کردیم؟ این همه سوالات متعددی است که باید از اهالی فرهنگ این سرزمین پرسید.
باید توجه داشت اگر درصد کمی از زنان بی حجاب در عرصه اجتماع ظاهر می شوند، باید آنها را ارشاد کرد باید با آنها آگاهانه و اصولی رفتار شود، آنها را باید از محاسن حجاب آگاه کرد.
لازم است، پوشش های مناسب را در قالب مدها و رنگ های متنوع و در چارچوب فرهنگ و تمدن ایرانی طراحی و به جامعه عرضه کرد. تجارب و تحقیقات نشان داده است که” امر به خوبی ها و نشان دادن حسنات همیشه زودتر به نتیجه می رسد تا منع کردن افراد از رفتار نامناسبشان” زیرا فرد اگر بخواهد رفتارهای ناشایست خود را در درون خود از بین ببرد، برایش خیلی سخت است و در واقع این رفتار جزئی از همان کنش اجتماعی اوست ولی اگر فرد رفتارهای مناسب را یاد بگیرد و آنها را در درون خود پرورش دهد و در این امر نیز تشویق شود چه به صورت ناخودآگاه و یا خودآگاه دیگر رفتارهای نامناسب را در سطح اجتماع نشان نداده و همان رفتار مناسب و هنجار بخش را به عنوان کنش اجتماعی در مقابل دیگران انجام می دهد.برای ایجاد فرهنگ حجاب در جامعه روش های مناسبی وجود دارد که گرچه زود بازده نیستند، اما پایدار هستند و قابلیت حل معضل بدحجابی دارند، اتخاذ این روش ها باعث دستیابی افراد جامعه به ثبات اخلاقی میشود.اتخاذ برخوردهای نامناسب برای رفع معضل بدحجابی را منجر به اشاعه فحشا در جامعه است و برخوردهای نامناسب طوری فضا را ترسیم می کند که گویی جوانان ما از دست رفته اند اگر تذکرات با شیوه و لحن بدی صورت گیرد منکراتی در پی خواهد داشت.
با همه این احوال فرهنگ سازی در مقوله حجاب امری ضروری است که نیازمند همکاری همه دستگاه های فرهنگی و رسانه های جمعی است.
بخش دوم:
آسیب شناسی فرهنگ حجاب وارائه راهکارهای پیشگیری
از بد حجابی وپدیده های مشابه آن
فصل اول:آسیب شناسی فرهنگ حجاب و علل گرایش برخی جوانان به پوشش هاوظواهرنا متعارف
مبحث اول:عدم آشنایی بافرهنگ حجاب ونقش آموزش وپرورش (نظریه های یادگیری ومعاشرتهای ترجیحی)
نظریه های یادگیری کجروی از جمله نظریه های جامعه شناختی ،روان شناختی اجتماعی و جرم شناسی نظری اند. بر اساس این نظریه ها،برخی افراد در اوضاع واحوال اجتماعی خاصی قرارمی گیرند؛ ودراین اوضاع واحوال جرم وکجروی رامی آموزند(همانگونه که افراد عادی در طول زندگی خودمی آموزند چگونه فکر،احساس و رفتار کنند).سپس آنگونه که آموخته اند،عمل می کنند.
درنظریه های یادگیری به خوی وشناختی که در نتیجه ی تجربه های فرد به هنگام ورود به محیط (همچون مدرسه ویا دیگر نهادهای آموزشی یا گروه های همسالان) وسازگاری با آن گسترش می یابد اشاره دارند. که این ها باید از رفتار آموخته نشده یا غرایزی که به هنگام تولد در فرد وجود دارد وتوسط زیست شناسی تعیین می شوند متمایز باشند .
نظریه های یادگیری به محتوای یادگیری و فرایندی این یادگیری توجه دارند برخی از این نظریه ها به طور خلاصه به شرط ساختاری ای که موجب یادگیری در نخستین مکان می شوند اشاره میکنند در حالی که نظریه های دیگر یادگیری ،آن شرایط را به طوری گسترده ای توصیف می نمایند ولی در هر دوی این موارد ،نظریه ها بیش تر به خود یادگیری توجه دارند تا به شرایط ساختاری اساسی.[۱۰۵]
ما در اینجا برای تحلیل موضوع محوری خود که همان آسیب شناسی و علل ترویج رفتارهای مخالف شئونات شرعی همچون بدحجابی در نهادهای آموزشی تحت نظر آموزش و پرورش می باشد از دو نظریه «معاشرت های ترجیحی » و «یادگیری اجتماعی» که ازنظریات شناخته شده و مورد قبول درتحلیل آسیب ها وانحرافات اجتماعی در دو حوزه جامعه شناسی و جرمشناسی می باشد کمک گرفته ایم.
گفتار اول:تبیین نظریه های یادگیری و معاشرتهای ترجیحی وانطباق آن با عدم رعایت حجاب اسلامی
ساترلند وکرسی در بیان یکی ازمحورهای اساسی نظریه ی خود می گویند افراد ،رفتارهای مجرمانه و کجروانه را همانند رفتارهای متعارف می آموزند. این نکته سبب شده است تا دیدگاه آنان را نوعی نظریه ی یادگیری کجروی به حساب آورند .
نظریه ساترلند دو عنصر اصلی دارد. محتوای آنچه که آموخته می شود که در ذیل به آنها اشاره می شود و افزون بر آن فرایندی که یادگیری مستلزم معاشرت با اشخاص دیگر در گروه های انحرافی است.
ساترلند وکرسی بر این اعتقاداند که افراد در همنشینی های خود،ایده ها،نگرشها،انگیزه ها،سوگیری ها،فنون وتوجیه هایی را فرا می گیرند که دوویژگی زیر رادارند:
به آنها می آموزند چگونه نسبت به افراد،گروه ها،مسائل اجتماعی یاهرگونه حادثه ای در محیط پیرامون خود،فکر،احساس یا رفتار کنند؛
محرکی درونی برای انجام رفتارهای موافق و بازدارنده ای برای رفتارهای مخالف با خود هستند.
انها این ایده هاونگرشها و…را تعریفهاى شناختى مى نامیدند[۱۰۶].سپس مى گفتند افراد،هردو نوع تعریفهاى موافق ومخالف با رفتارهاى کجروانه را از همنشینان خود مى آموزند؛اما بر اساس تعریف هایى عمل می کنند که پشتوانه ى قوى ترى دارند. کجرفتاری در ضمن کنش متقابل با دیگران یعنی جریان برقرار کردن ارتباط آموخته می شود.
فرد در صورتی مبدل به بزهکار و کجررو می شود که تعاریف موافق قانون شکنی قراوانی بیشتری از تعاریف مخالف قانون شکنی داشته باشد. این اصل مهم نظریه فراوانی معاشرت است.
ساترلند با مفهوم کج رفتارفردی مخالف ومعتقد است که جرم و انحراف جریانهای ناخودآگاه ویا انگیزههای خفته بیولوژیکی نیستند در ایننظریه مسئلهفراوانی معاشرتمطرح میشود ونه معاشرت بهتنهایی[۱۰۷].
در همنوا شدن افراد با جمع شماری ،آزمونهای روانشناختی اجتماعی نشان داده است که همنوا شدن افراد با دیگران ازجمله از آن روست که می خواهند از تمسخر آنان در امان بمانند یاآنکه دوست دارند مورد علاقه و تاییدآنها باشند این یافته می تواند بیانگر دو نکته باشد:
نخست آنکه انسانها درروابط اجتماعی خود با افراد یا گروه های که انان را دوست دارند یابرایشان ارزش و احترام قائلند نیازمند آنندکه ببینند این افراد و گروه ها به انها احساس محبت دارند یاآنکه آنان را افرادی مثبت وقابل احترام وتایید میدانند واحتیاجی که فردبه برآوردن تایید انها دارد،عامل موثری درجهت دادن به رفتار و افکاراوست. ودرنتیجه فرد ترغیب میشود تاباورها ورفتارهای خود را به شکلی که دیگران می پسندند تغییر دهدواین خود شروعی برای روی آوردن به رفتارهای انحرافی تلقی می گردد.
بنابراین نظریه ی ساترلند بیان می کند که فرد در یک وضعیت تضاد هنجارین به خاطر معاشرت های ترجیحی ،تفاوت هایی در رفتار او ،ازجمله شروع رفتار مجرمانه در او می باشد.این درحقیقت شیوه ی دیگری از بیان این مطلب است که شخصی که با روش باوران معاشرت می کند ،احتمالا روش باور ،وشخصی که با مجرمان معاشرت می کند احتمالا مجرم خواهد شد.[۱۰۸]
ساترلند و کرسى همچنین بر این باور بودند که یادگیرى در همنشینى به همه ى شیوه هاى انجام می گیرد که در یادگیری های دیگر وجوددارد.این نکته سبب شدکه بعدها،همزمان باتحولاتی که در نظریهای به وجود می آمد ،محققان دوباره درباره ی شیوه های یادگیرى همنشینان از یکدیگر بیندیشند ونکات تازه اى را به نظریه ى آن دو بیفزایند.این نکات را مى توان چنین خلاصه کرد:
یکى از تحولها،ورود ایده ى رفتارگرایى در نظریه هاى یادگیرى بود.رفتارگرایان مدعى بودند اگر یک رفتار با واکنش هاى مطلوب یا نامطلوب(تشویق یا تنبیه) روبرو شودـ ودر اصطلاح این نظریه،به شکل مثبت یا منفى تقویتگرددـ احتمال وقوعش ،به ترتیب بیشتر یا کمتر مى شود.رفتارهایى که تشویق شوند،استحکام می یابند؛و رفتارهایى که با تنبیه رو به رو گردند،تضعیف مى شوند.
پس از آن گفته شد که افراد کجروى را با نگاه به واکنشهاى مطلوب یا نامطلوبى مى آموزند که همنشینان ،بویژه همنشینان کجرو،در برابر رفتارهاى آنان نشان می دهند.آنها این واکنش هاـ یاتشویق ها وتنبیهاـ را«تقویت افتراقى» نامیدند وایده ساترلند وکرسى را در قالب جدیدى به نام نظریه «همنشینى وتقویت افتراقى»[۱۰۹] ارائه کردند.
بعدها گفته شد افراد از همنشینان خود تقلیید و الگوگیرى مى کنند.همنشینان به ویژه همنشینان کجرو تعریفهاى موافق با کجروى را براى فرد الگو سازى مى کنند؛وتشویقها وتنبیه ها یی را که انتظار می رود رفتار او با آنها مواجه شود،برایش ترسیم می نمایند.در ادامه این راه گفته شد مشاهده والگوسازى ،راه بسیار شایع تر و موثرترى در یادگیرى کج روى است.چون کجروى به اندازه ى رفتارهاى پیشرفته اى مانند سخن گفتن ورفتارهاى زنجیره اى مانند رانندگى پیچیده است؛ و این رفتار بى تردید نیازمند الگوسازى اند.
مدتى بعد نظریه ى «یادگیرى اجتماعى»[۱۱۰] مطرح شد که بیان مى داشت افزون بر پاسخهایى که فرد مستقیما آنها را در ازاى رفتارهاى خود مشاهده وتجربه مى کند،مشاهده ى واکنش هایى که محیط در برابر رفتار دیگران دارد نیز به او مى آموزد که چگونه رفتار کند.طرفداران این نظریه همچنین معتقد بودند فرد ،خودش هم مى سنجد که آیا رفتارش با معیارهایى که قبول دارد،همخوان است؛یانه.آنگاه ،برداشتى که درباره ى این همخوانى دارد ورضایت یا نارضایى او از آن،سبب مى شود که رفتاری را تغییر یا رفتار دیگرى را ادامه دهد.آنها این فرایند را «تقویت درونى» نام نهادند.
نظریه یادگیری اجتماعی از نظری هایی است که دریادگیری مورد توجه قرار گرفته است وبر این تاکید می کند که رفتار نه تنها از طریق پاداشها ومجازات های واقعی ،بلکه از طریق انتظاراتی که بواسطه تماشای مسائل رخ داده برای دیگران آموخته می شود،نیز تقویت می گردد.برای نمومنه باندورا استدلال می کند که درنهایت تمامی پدیده هایی که از طریق تجربه های شخصی آموخته می شوند می توانند به طور غیر مستقیم از طریق مشاهده ی رفتاردیگران ونتایج ناشی از آن مثلا در یک محیط خاص همچون مدرسه در جامعه روی دهند.[۱۱۱]
پس با مطالبی که بیان گردید به نحو اختصار می توان بیان داشت که افراد می توانند از راه مشاهده رفتار ومعاشرت با همنشینان خود والگو گرفتن از آنها چیزهایی را از آنان فرابگیرند یا آنکه با انجام برخی رفتارها یا الگوسازی آنها برای همنشینان چیزهایی را بدانان بیاموزند این نکته به شکل شایان توجهی در دین اسلام در آیات واحادیث متعددى یافت مىشودکه نشانگر توجه دین اسلام به مفهوم یادگیرى به ویژه یادگیرى همنشینان از یکدیگر مى باشد که اما پرداختن به آن بحث مستقلى به خود مى باشد ورسیدگى به آن خارج از قلمرو پژوهشى این تحقیق مى باشدو اینکه آیات واحادیث مربوط به این بحث به حدى گسترده اند که فهم همه جانبه آنها نیازمند تحقیقى مستقل خواهد بود اما مى توان بیان داشت که درونمایه هاى آیات قرآن واحادیث اهل بیت در این حوزه نشان مى دهند که آنها به طور جدى به وقوع الگوهاى گوناگون یادگیرى در خلال همنشینى توجه نموده اند.
در آیه هاى ۱۴۰سوره نساءو۵۷ و ۵۸ سوره مائده مشاهده مى شود که گروهى ،اعتقادات مومنان را مورد تخطئه ،استهزا ومورد انکار قرار مى دهند.مفسران در این باورند که آنان ایده ها ونگرش ها و توجیه هایى را به همنشینان خود انتقال مى دهند که این باورها ،بینشها وارزشهاى خود آنان را تضعیف مى سازد و آنان را براى پذیرفتن باورها وارزشهاى جدید آماده شان میسازد.همچنین استفاده مى شود که همنشینى با این افراد میتواند فرد را مثل آنها مى کند.این نوع یادگیرى را حدیثهاى معصومان با صراحت بیشترى مورد توجه قرار داده اند.همچون این حدیث از امام صادق (ع):«با زشتکار مصاحبت نکن که زشتکارى هایش را به تو مى آموزد»[۱۱۲].
همان طور که بیان گردید ساترلند وکرسى معتقد بودند که افراد رفتارهاى کجروانه شیوه ها فنون ارتکاب این رفتارها وهم چنین نگرش ها وسوگیرى ها و…را که ازآنها پشتیبانى مى کند از هم نشینان خود مى آموزند .این فرایند را که در نظریه یادگیرى به نام یادگیرى شناختى از آن یاد مى شود را مى توان در عدم رعایت شئونات شرعى شرعى همچون گرایش به بدحجابى و بدلباسى افراد هم مشاهده کرد.
در این جا ما علت ترویج عدم رعایت حجاب شرعى وبدحجابى را با توجه به نظریه هایى که شرح آن گذشت وموازین اسلامى ونقش آموزش وپرورش درعدم آشنایی افراد با فرهنگ عفاف وحجاب و همچنین نقشیکه آن میتوانددر سوگیری افراددرگرایش به بدحجابی داشته باشد راموردبررسى قرار میدهیم.
عدم رعایت شئونات شرعی مانندحجاب نوعی صورت آموخته شده از رفتار اجتماعی است. فراگیری این رفتارمعمولاً تحت شرایط مستقیم (تنبیه یا تشویق) و مشاهدات فردی انجام میپذیرد و میتواند نتیجه تجارب شخصی یا فردی یا برگرفته از نتایج مترتب بر رفتار دیگران باشد. برای تبدیل رفتار مشاهده شده به رفتار از سوی فرد، لازم است آن رفتار در ذهن فرد ثبت شود و سپس به رفتار عملی تبدیل گردد. این فرایند با توجه به میزان مهارت افراد، متفاوت است. ابعاد تنبیهی و تشویقی رفتار و وجود انگیزه لازم فاعل برای انجام فعل از دیگر مواردی است که در تبدیل ذهنیت به رفتار مؤثر است[۱۱۳]. چنانچه بخواهیم ماهیت عدم رعایت حجاب را از طریق نظریه های یادگیری و معاشرتهای ترجیحی درک کنیم، باید سه موضوع بنیادی را توجه نمائیم:
الف)- شیوه کسب رفتارهای انحرافی مانند عدم رعایت حجاب شرعی توسط فرد؛
ب)ـ پاداشها و تنبیهات مؤثر درعدم رعایت حجاب شرعی ؛
ج)ـ عوامل اجتماعی و محیطی مؤثر بر این رویداد در یک محیط خاص مانند مدرسه.
هرچند ریشه های بدحجابی مطابق این دیدگاه میتواندبسیارگسترده باشد، اما مادوالگوی مشخص خانواده، گروه های فرعی مانند همسالان ومعلمان درمحیط مدرسه را در یادگیری بدحجابی مورد توجه قرار میدهیم.
گفتاردوم: شیوهکسبرفتارهایانحرافی مانندعدم رعایت حجابشرعیتوسط فرد؛
ادوین ساترلند از جرم شناسان معروف آمریکا، عقیده دارد اگر فردی در محیط مجاور خود در معرض عوامل جرم زا قرار گیرد تا غیر جرم زا ، شانس و احتمال قانون شکنیاش افزایش می یابد .از نظر جامعه شناسانی چون ساترلند گرایش به انحرافات اجنماعی یک نوع رفتار بزهکارانه تلقی می شود.. ساترلند بزهکاری را ناشی از خطای خانواده ها ومحیط های آموزشی همچون مدارس دانسته است که قادر به یاد دادن ارزشها وهنجارها نبوده اند. به نظر وی نگرانیها و نیازهای ارضا نشده در افراد عادی و بزهکار شبیه به هم است و فقط روش های یادگرفته شدۀ واکنش به این نگرانی ها در آنان متفاوت است. خانواده ومدارس به عنوان اولین محیطهای یادگیری نوجوانان بر بزهکاری آنان بسیار مؤثراند و معمولاً شرایطی مانند بزهکاری سایر افراد خانواده وگروه همسالان درمدارس یا فساد اخلاقی و اعتیاد آنها، فقدان والدین در اثر فوت یاطلاق یامتارکه، ناسازگاری موجود درخانه ومدارس از جمله تحکم بوسیله یکی از اعضای خانواده و سختگیری بیش از حدمعمول معلمین در مدارس و …، موجب ارتکاب بزه وکجروی در فرزندان می شود.
هنجارها ضوابط مشترک عمل اجتماعی هستند که رفتار انسان را قاعدهمند میسازند، هنجارها شیوههای پذیرفته شده رفتار و اندیشه در یک جامعه هستند که فرد در جریان اجتماعیشدن با آنها آشنا میشود و آنها را در خود درونی میکند.
روش نمونه گيري به كارگرفته شده دراين مرحله،روش خوشه ای چند مرحله ای می باشد. براین اساس شهرتهران به پنج منطقه شمال،جنوب،شرق، مرکز و غرب تقسیم شده وازهرمنطقه تعداد32 مدرسه دخترانه و 32 مدرسه پسرانه به صورت تصادفی انتخاب شده وکلیه مدیران این مدارس به عنوان افراد نمونه درنظر گرفته شده اند. ابزارهای تحقیق در بین این 320 مدیرآموزشی توزیع شده و با پیگیری های به عمل آمده تعداد 316 پرسشنامه عودت داده شده و از این تعداد 3 پرسشنامه نیز به دلیل داده های ناقص حذف شده و بقیه مورد تحلیل قرار گرفته است.
3-6-ابزار گردآوری داده ها
گام اول در هر تحقیقی برای آشنایی با مفاهیم پایه و مبانی نظری و نیز آشنایی با مطالعات پیشین در خصوص موضوع مورد بحث، مرور پیشینه تجربی و نظری است. بدین منظور از کتب، مقالات، رساله ها، پایگاه های اطلاعاتی و… استفاده شد. گام دوم، گردآوری اطلاعات در خصوص سوالات پژوهش است که محقق برای بررسی سوالهای پژوهشی و یا ازمون فرضیه ها در روشهای آمیخته میباید داده های لازم را جمع آوری نماید. نحوه جمع آوری داده ها باید با نوع طرح پژوهشی مطابقت داشته باشد. با توجه به طرح پژوهشی باید نسبت به فرایند زمانی جمع آوری داده ها تصمیم گیری شود که آیا داده های کمی و کیفی به صورت متقارن جمع آوری میشوند و یا نه در ابتدا داده های کمی و یا کیفی جمع آوری می شود و سپس دیگری. پژوهشگران ملزم هستند که نوع دادهای را که باید بررسی شود مورد ارزیابی قرار دهند و بهترین منبع داده را برای پاسخگویی به سوالات و فرضیه های پژوهش مورد نظر استفاده کنند. این منابع میتوانند افراد عادی جامعه، افراد مطلع و کارشناسان خبره، یا اسناد و مدارک کتبی و یا سمعی و بصری باشند. روشهای جمعآوری داده ها برحسب سوالها،فرضیه ها و نمونه مورد نظر می تواند متفاوت باشد. این روشها درتحقیقات کمی و کیفی با یکدیگر متفاوت میباشند. اما از ان جهت که در تحقیق آمیخته نیاز به استفاده از هر دو روشهای کمی و کیفی میباشد، باید نسبت به روشهای هر دو نوع تحقیق شناخت کافی وجود داشته باشد )بازرگان،1380).
3-6-1-ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی
داده هایی که درنظریه داده بنیان(روش مورد استفاده دربخش کیفی این تحقیق) جمع آوری میگرددشامل انواع بسیاری ازداده های کیفی است.ازجمله مشاهدات،گفت و شنودها، مصاحبه ها، اسناد و مجلات و… ( چارمز[139]، 2000). درفرایند جمعآوری داده برای تولید نظریه تحلیل گر به طورهمزمان داده هایش را جمعآوری،کدگذاری و تحلیل کرده و تصمیم میگیردکه برای بهبود نظریه خود تا هنگام ظهور آن درآینده چه داده هایی راجمع آوری و درکجا آنها راپیدا کند. در تحقیق حاضردر بخش کیفی از ابزار مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختار یافته استفاده شد. در پژوهش های کیفی سؤال ها در یک راهنمای مصاحبه، با تمرکز بر روی مسائل یا حوزه ای که باید پوشش داده شود و مسیرهایی که باید پیگیری شودگنجانده می شود (هومن،1385). در این روش مصاحبه گر سؤالات را در ذهن خود دارد یا ممکن است بر روی برگه ای برای خود نوشته باشد ولی خود را ملزم به رعایت ترتیب خاصی در پرسیدن نمی داند (هومن،1389). دراین پژوهش با رجو ع به ادبیات تحقیق و براساس محتویات مصاحبه های اکتشافی داده ها به صورت گام به گام جمع آوری شد. سوالات مصاحبه از قبل طراحی شده و مشخص شدند. شیوه پاسخدهی به سوالات نیز به صورت باز پاسخ طراحی شد تا پاسخها داخل مقولات ازپیش طراحی شده جای گیرند. مصاحبه در 8 سوال تدوین شد که به بررسی مولفههای اخلاق حرفهای، عوامل موثر در دستیابی مدیران آموزشی به اخلاق حرفهای و پیامدهای تخلق به اخلاق حرفه ای اختصاص یافتند. سپس نظرات صاحب نظران اخلاق حرفهای و اسلامی و مدیران خبره مورد بررسی قرار گرفت . مصاحبه ها به صورت حضوری و رو در رو و در زمانهای کاری در دفتر کار افراد صاحب نظر صورت گرفت. فرایند مصاحبه به گونه ای بود که در آن محقق سوالهارا میپرسید و پاسخگو نظرات و پاسخش را به سوال به صورت باز ارائه میکرد. مصاحبه ها به صورت دستی توسط محقق یاداشت برداری میشدند و البته از دستگاه ضبط صوت برای ضبط آنهانیز استفاده گردید تا اگر نقصی در میان نوشته های دست نویس وجود دارد، بتوان با بهره گرفتن از فایلهای صوتی آنهاراتکمیل کرد. بعد از اتمام مصاحبه ها ورسیدن به اشباع نظری در مقولهها و معرفهای پژوهش در نمونه مورد بررسی، مصاحبه ها پیادهسازی و تایپ شدند تا مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرند. مصاحبه ها بعد از پیاده سازی چند بار مطالعه و بازخوانی شدند تا مشکل و نقصی نداشته باشند. فرایند پیاده سازی در مصاحبه بسیار اهمیت دارد و باید دقت شود تا جزئیات و نکتهای از قلم نیفتد. معمولاً به مصاحبهگرتوصیه می شود که بین مصاحبه و پیادهسازی داده ها فاصله زمانی زیادی ایجاد نشود، زیرا با گذشت زمان ممکن است برخی از جزئیات از ذهن مصاحبهگر حذف شود. البته اگر مصاحبه ها ضبط شوند این مشکل تا حد بسیار زیادی حل می شود.
3-6-2-ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی
برای سنجش متغیرهای مدل داده بنیان از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این پرسشنامه دارای 12 مولفه و 25 زیر مولفه و 119 گویه می باشد.
3-7-روایی و پایایی ابزارهای پژوهش
3-7-1-پايايي (قابليت اعتماد) ابزار کیفی(مصاحبه)
پايايي[140] به سازگاري[141] يافتههاي تحقيق اطلاق ميگردد. پايايي در مصاحبه، در مراحلي چون موقعيت مصاحبه، نسخهبرداري، و تحليل مطرح ميگردد. در رابطه با پايايي مصاحبه شونده به چگونگي هدايت سوالات اشاره ميشود. در پايايي نسخهبرداري نيز بايد به پايايي درون موضوعی نسخهنویسیهای انجام شده حين تايپ متون توسط دو فرد توجه نمود. در طول طبقهبندي مصاحبه ها نيز توجه به درصدهاي گزارش داده شده توسط دو نفر کدگذار، روشي براي تعيين پايايي تحليل است. ميزان( درصد) توافق درون موضوعی دو کدگذار (60 درصد يا بيشتر) در مورد يک مصاحبه (کنترل تحليل) نيز روشي براي پايايي تحليل است. در تحقیق کنونی از پایایی بازآزمون و روش توافق درون موضوعی برای محاسبه پایایی مصاحبه های انجام گرفته استفاده شده است.
3-7-1-1-محاسبه پایایی بازآزمون
برای محاسبه پایایی بازآزمون از میان مصاحبه های انجام گرفته چند مصاحبه به عنوان نمونه انتخاب شده و هر کدام از آنها در یک فاصله زمانی کوتاه و مشخص دو بار کُدگذاری میشوند. سپس کُدهای مشخص شده در دو فاصله زمانی برای هر کدام از مصاحبه ها با هم مقایسه میشوند. روش بازآزمایی برای ارزیابی ثبات کدگذاری پژوهشگر به کار میرود. در هر کدام از مصاحبه ها، کدهایی که در دو فاصله زمانی با هم مشابه هستند با عنوان “توافق” و کدهای غیرمشابه با عنوان “عدم توافق” مشخص میشوند. روش محاسبه پایایی بین کدگذاریهای انجام گرفته توسط محقق در دو فاصله زمانی بدین ترتیب است:
درصد پایایی بازآزمون
تعداد توافقات 2
تعداد کل کُدها
=
100%
در تحقیق کنونی برای محاسبه پایایی بازآزمون، از بین مصاحبه های انجام گرفته، تعداد 3 مصاحبه انتخاب شده و هر کدام از آنها دو بار در یک فاصله زمانی 8 روزه توسط پژوهشگر کُدگذاری شده اند. نتایج حاصل از این کُدگذاریها در جدول آمده است. ذکر این نکته ضروری است که تعداد توافقات به صورت کدهای جفتی می باشد به عنوان مثال در جدول پایین تعداد توافقات 38 جفت و یا به عبارت دیگر 76 کد می باشد.
جدول 3-3- محاسبه پایایی بازآزمون
ردیف | عنوان مصاحبه | تعداد کل کُدها | تعداد توافقات | تعداد عدم توافقات | پایایی بازآزمون (درصد) |
1 | M2 | 102 | 38 | 26 | 74% |
2 | M6 | 72 | 27 | 18 | 75% |
3 | M9 |
قرآن:
آیاتی از قرآن کریم که در این راستا ذکر شده همگی مربوط به دروغ بستن به خدا، پیامبر (ص) و اولیای دین و یا تکذیب ایشان توسط کفار و ناآگاهان میباشد و آیهای که دلالت بر حرمت و ممنوعیت دروغ به طور مطلق نماید، در دست نیست. نمونه ای از این آیات، این آیه شریفه می باشد:
” و من اظلم ممن افتری علی ا… کذباً او کذب بآیاته انه لایفلح الظالمون”[۱۴۹]
چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته(همتایی برای او قائل شده) و یا آیات او را تکذیب کرده است؟ مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد.
برخی از آیات نیز به حسب ظاهر بر ممنوعیت هر گونه دروغ دلالت می کند و مورد استدلال تنی چند از فقها قرار گرفته، مانند این آیه شریفه «انما یفتری الکذب الذین لایومنون بایاتا.. و اولئک هم الکاذبون»[۱۵۰]
تنها کسانی دروغ می بندند که به آیات خدا ایمان ندارند (آری) دروغگویان واقعی آنها هستند.
ولی در واقع فاقد چنین دلالتی میباشد چرا که تدبر در مضامین آیات قبلی مقصود بودن دروغ بر خدا و اولیای دین را اثبات می کند.
روایات:
اختلاف روایات و مضمون روایات موجود در ارتباط با مسئله کذب و نشر اکاذیب موجب آن گردیده است که علمای ما دچار اختلاف شده، جمعی این عمل را به طور کلی گناه کبیره بدانند،ولی دسته دیگر کبیره بودن گناه را در همه موارد انکار کرده و آن را با معیار آثار و پیامدهای دروغ میسنجند.
در نظر دسته دوم اگر نشر اکاذیب، پیامدهای سنگینی مثل ایجاد اختلاف بین مسلمانان یا وارد آوردن ضرر و آسیب به ایشان را در پی داشته و یا متضمن دروغ بستن بر خدا،رسول و پیشوایان دین باشد، گناه کبیره به شمار می آید و در غیر این صورت چنین عنوانی ندارد.[۱۵۱] از این رو به روایاتی از این قبیل متوسل میشوند:
از امام صادق(ع) نقل شده است: دروغ بستن بر خدا و پیامبر (ص) از گناهان کبیره است.[۱۵۲]
نقل شده است پیامبر (ص) خطاب به علی (ع) فرمودند:
” ای علی (ع) هر کس عمداً بر من دروغ ببندد جایگاهش در جهنم خواهد بود.”[۱۵۳]
” هر کس با نداشتن علم فتوا دهد، فرشتگان، آسمانها و زمین او را لعنت میکنند.”[۱۵۴]
از امام باقر(ع) در بیان زشتی دروغ، ضمن مقایسه آن با دیگر پلیدی ها نقل شده است:
“خداوند عزوجل برای بدی ها قفل هایی قرار داد، که کلید بازگشایی این قفل ها همانا شراب است، و دروغ از شراب بدتر است.”[۱۵۵]
در هر حال دروغ در همه صور گناهی کبیره است و روایات فوق و روایات دیگر نمیتواند تفصیل بین موارد دروغ را اثبات نماید: زیرا آن دسته از روایات که همانند سخن از کذب بر خدا و رسول به میان آورده، دلالت بر انحصار کبیره بودن کذب در موارد یاد شده ندارد،مگر آنکه مفهوم لقب را حجت بدانیم که البته محققین آن را نپذیرفته اند.
عقل:
در ممنوعیت و ناروایی عقلی نشر اکاذیب، برخی از بزرگان و حتی امام راحل (ره) مناقشه کردهاند. دلیل ایشان این است که در نظر عقل دروغگویی به خودی خود مذموم نیست، بلکه عقل با در نظر گرفتن مفاسدی که بر آن مترتب میشود دروغ را ممنوع میبیند، به همین جهت عقل دروغهایی را که پیامد منفی به دنبال نداشته باشد، هرگز مورد مذمت و ملامت قرار نمیدهد[۱۵۶].
ترویج بدعت در دین:
مفهوم بدعت:
بدعت از مصادیق کذب بر خدا و رسول است که ادله فراوان (از کتاب وسنت) بر حرمت آن دلالت دارد. به طور خلاصه می توان گفت بدعت عملی است، که دارای دو ویژگی باشد:
اول آن که اصل و اساسی در شریعت نداشته باشد و دوم آن که به عنوان طریق شرعی وانمود گردد.[۱۵۷]
مرحوم علامه مجلسی(ره) ضمن نقل حدیثی از رسول اکرم(ص) در خصوص ضلالت بودن هر نوع بدعت و این که هر ضلالتی رو به آتش دارد (… الا و کل بدعه ضلاله و کل ضلاله ففی النار) می گوید:
بدعت، هر رای یا حکم یا عبادتی است که شارع آن را نفرموده، نه به صورت خاص و نه در ضمن حکم عام، بنابراین، می توان سخن کسانی را که به تبعیت از عامه ( اهل تسنن) بدعت را همانند احکام خمسه، پنج قسمت کرده، دارای پنج حکم می دانند، سخن باطل دانست.[۱۵۸]
راه مقابله با بدعت گذاری رسانههای خبری و مطبوعات:
روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است، که در آن راهکار مقابله با بدعت گذاران را بیان فرموده اند:
“هرگاه پس از من گمراهان و بدعت گذاران را دیدید بیزاری خود را از ایشان آشکار سازید و بسیار مبهوتشان کنید و عیوبشان را بسیار یاد کنید تا دندان طمع خویش را در ایجاد تباهی در اسلام برکنند و مردم از ایشان گریزان شوند و از بدعت هایشان چیزی فرا نگیرند و جذب آنان نشوند، که خداوند به این عمل برای شما ثواب بسیار می نویسد و درجات شما را در آخرت بالا می برد.”[۱۵۹]
باهتوهم از ریشه لغوی بهته بهتاً می باشد و بهت به معنای دهش و تحیر می باشد و بهتان به معنای دروغی است که شنونده دروغ را به تحیر وا می دارد.[۱۶۰]
این کلمه به دو معنا مورد استعمال واقع شده است:
۱- به معنای جدال و اسکات خصم
۲- به معنای بهتان و افتراء
که علامه مجلسی دوم،ملا محسن فیض کاشانی و محمد صالح مازندرانی معنای اول را بکار بردهاند.[۱۶۱]
و آیه الله خویی، آیهالله گلپایگانی معنای دوم را استعمال کرده اند.[۱۶۲]
مواردی که نشر اکاذیب و اخبار دروغ مجاز است:
نشر اکاذیب در موارد اضطراری :
چون احکام شرعی مقید به عدم اضطرار هستند در شرایط اضطراری حکم الزامی از میان برداشته می شود و این مساله در مورد حرمت کذب هم وجود دارد.
یکی از دلایلی که بر جواز اظهار کفر (به دروغ) در صورت اضطرار دلالت میکند، این آیه شریفه است:
«الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان»[۱۶۳] که براساس آن مسلمان میتواند به دروغ ، عدم اعتقاد خویش را به باورهای اسلامی بیان دارد و تجویز دروغ در باب اعتقادات دینی به طریق اولی مجاز بودن دروغ در سایر موارد اضطراری را نتیجه میدهد.
مرحوم شیخ(ره) می فرماید: جواز دروغ در مقام ضرورت، امری است اجماعی.[۱۶۴] و اخبار و روایاتی که دلالت بر جواز دروغ در مقام اضطرار می کند ، بیشتر از حد شمارش است و ذکر این نکته ما را بس که قسم دروغ برای دفع ضرر بدنی یا مالی از گوینده یا از برادر دینی وی ، به حسب روایات، امری جایز قلمداد شده و روایات دال بر این مطلب به سر حد استفاضه یا تواتر رسیده است[۱۶۵].
روایات دارای این مضمون که خداوند همه محرمات را برای شخص مضطر تجویز نموده است و روایاتی که قسم دروغ را برای دفع ضرر بدنی یا مالی مجاز میشمارد، از ادله جواز دروغ در مورد ضرورت را تشکیل می دهد.
نشر اکاذیب در موارد تزاحم:
قاعده تقدم اهم بر مهم اقتضا میکند که براساس درجه اهمیت و ارزش مصلحتی که در اهم وجود دارد نیرو و امکانات به سمت اجرای آن متمرکز گردد و بر مصالحی که بدان پایه از اهمیت نمیرسند مقدم شود. بر همین اساس اگر نجات جان انسانی بسته به ورود در ملک دیگران و تصرف در اموال آنان باشد، حفظ جان انسان به دلیل حساسیتش لازم میگردد. و نه تنها شرع که عقل نیز برتری یافتن اهم را ایجاب میکند. توجه به این امر باعث شده است، که مواردی از دایره ممنوعیت نشر اکاذیب استثناء شوند که به طور مختصر به آنها پرداخته می شود.
الف) دروغ به منظور ایجاد همزیستی مسالمت آمیز بین اشخاص و گروه ها:
برخی متون فقهی نشراکاذیب برای اصلاح و ایجاد تفاهم بین فرد یا گروه مسلمانان را نه تنها تجویز بلکه توصیه میکنند.[۱۶۶]
نکته مهمی که در این بحث وجود دارد آن است که استثنای دروغ به منظور ایجاد صلح و آشتی و وفاق و همدلی، قابل تسری به فعالیتهای خبری و نیز عرصه اطلاع رسانی است،که بررسی شرایط و حدود آن در این نوشتار نمیگنجد.
ب) نشر اکاذیب در قالب اخبار و اطلاعات به انگیزه تأمین مصالح مسلمانان:
عنوان مصلحت از سایر عناوین که در گذشته مجوز نشر اکاذیب شمرده شده، عامتر میباشد و بدیهی است که اگر وجود مصلحت به معنای وسیع آن مجوز نشر کذب باشد، حجم وسیعی از اکاذیب و مجعولات در رسانههای خبری قابل انتشار خواهد بود. همان طور که برخی از فقها نیز به این نکته تصریح کردهاند که پذیرش جواز کذب به بهانه وجود مصلحت ، مردود است، زیرا این اعتقاد موجب آن خواهد بود که بیشتر اکاذیب و سخنان نادرست تجویز گردد[۱۶۷].
اما به طور کلی در مورد برخی از دروغ ها که مصلحت گفتن آن ها نسبت به مفسده دروغ اهم باشد، در آن موارد حرمت دروغ برداشته می شود اما چنان که گذشت تشخیص این موارد محتاج دقت و بررسی می باشد.
۳) نشر اخبار و اطلاعات نادرست برای فریفتن دشمن:
گاهی حکومت اسلامی و یا افراد ناگزیر میشوند که به منظور فریب دادن دشمنانی که چشم طمع به تمامیت ارضی یا استقلال و امنیت کشور اسلامی دوختهاند، اخبار و اطلاعات نادرست و مخالف واقع را منتشر سازند تا مقامات و مراکز تصمیم گیر دشمن با دستیابی به این اطلاعات ناصحیح، دچار اشتباه شوند و نتوانند به اهداف خود دست یابند.
روایاتی به این مضمون وجود دارد که نشر اکاذیب به انگیزه فریفتن دشمن جایز است.
از جمله در روایت معروف وصیت پیامبر اکرم (ص) به امیر مومنان آمده است: در سه جا دروغ نیکوست: نخست در مقام فریب دشمن (در حال جنگ)[۱۶۸] و …. همین متن در روایتی که امام صادق (ع) از پدرانش از پیامبر (ص) نقل فرموده است، مشاهده می شود[۱۶۹]. نیز در روایت عیسی بن حسان از امام صادق (ع) که قبلا هم نقل شد مشخص گردید که هر دروغی مورد بازخواست خواهد بود، جز در سه مورد و یکی از آن سه، مردی است که در جنگ برای فریب دشمن به نشر اکاذیب متوسل می شود[۱۷۰].
جدول ۴-۵۲ آزمون تی برای مقایسه میانگین مشارکت سیاسیدانشجویان نجف آباد برحسب شاغل و غیر شاغل ۱۵۲
جدول ۴-۵۳ خروجی آزمون تحلیل واریانس برای رابطه رشته تحصیلی با مشارکت سیاسی ۱۵۳
جدول ۴-۵۴ آماره میانگین آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه رشته تحصیلی با میزان مشارکت سیاسی ۱۵۳
جدول ۴-۵۵ تحلیل واریانس برای میانگین مشارکت سیاسی برحسب رشته تحصیلی در دانشگاه اصفهان ۱۵۴
جدول ۴-۵۶ تحلیل واریانس برای مشارکت سیاسی برحسب رشته تحصیلی در دانشگاه نجف آباد………….. ۱۵۵
جدول ۴-۵۷ آماره میانگین آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه رشته تحصیلی با مشارکت سیاسی ۱۵۵
جدول ۴-۵۸ آزمون تحلیل واریانس برای رابطه مقطع تحصیلی با مشارکت سیاسی ۱۵۶
جدول ۴-۵۹تحلیل واریانس برای مشارکت سیاسی برحسب مقطع تحصیلی در دانشگاه اصفهان ۱۵۷
جدول ۴-۶۰ تحلیل واریانس برای مشارکت سیاسیبرحسب مقطع تحصیلی در دانشگاه نجف آباد ۱۵۷
جدول ۴-۶۱ ضریب همبستگی سن با مشارکت سیاسی ۱۵۸
جدول ۴-۶۱ ضریب همبستگی سن با مشارکت سیاسی دانشجویان اصفهان ۱۵۸
جدول ۴-۶۱ ضریب همبستگی سن با مشارکت سیاسی دانشجویان نجف آباد ۱۵۹
جدول ۴-۶۳ ضریب همبستگی نگرش سیاسی والدین با مشارکت سیاسی ۱۶۰
جدول ۴-۶۴ ضریب همبستگی نگرش سیاسی والدین با مشارکت سیاسی دانشجویان اصفهان ۱۶۰
جدول ۴-۶۵ ضریب همبستگی نگرش سیاسی والدین با مشارکت سیاسی دانشجویان نجف آباد ۱۶۱
جدول ۴-۶۶ ضریب همبستگی دینداری با مشارکت سیاسی ۱۶۱
جدول ۴-۶۱ ضریب همبستگی دینداری با مشارکت سیاسیدانشجویان اصفهان ۱۶۲
جدول ۴-۶۸ ضریب همبستگی دینداری با مشارکت سیاسی دانشجویان نجف آباد ۱۶۳
جدول ۴-۶۹ ضریب همبستگی استفاده از وسایل ارتباط جمعی با مشارکت سیاسی ۱۶۴
جدول ۴-۷۰ ضریب همبستگی استفاده از رسانه جمعی با مشارکت سیاسی دانشجویان اصفهان ۱۶۴
ح
عنوان صفحه
جدول ۴-۷۱ ضریب همبستگی استفاده از رسانه جمعی با مشارکت سیاسی دانشجویان نجف آباد ۱۶۵
جدول ۴-۷۲ خروجی ضریب همبستگی برای رابطه متغیر پایگاه با مشارکت سیاسی ۱۶۶
جدول ۴-۷۳ خروجی ضریب همبستگی رابطه متغیر پایگاه با مشارکت سیاسی اصفهان ۱۶۶
جدول ۴-۷۴ خروجی ضریب همبستگی برای رابطه متغیر پایگاه با مشارکت سیاسی نجف آباد ۱۶۷
جدول ۴-۷۵ ضریب همبستگی احساس اثر بخشی با مشارکت سیاسی ۱۶۸
جدول ۴-۷۶ ضریب همبستگی احساس اثر بخشی با مشارکت سیاسی دانشجویان اصفهان ۱۶۸
جدول ۴-۷۷ ضریب همبستگی احساس اثر بخشی با مشارکت سیاسی دانشجویان نجف آباد ۱۶۹
جدول ۴-۷۸ ضریب همبستگی احساس بی قدرتی با مشارکت سیاسی ۱۷۰
جدول ۴-۷۹ ضریب همبستگی احساس بی قدرتی با مشارکت سیاسی دانشجویان اصفهان ۱۷۰
جدول ۴-۸۰ ضریب همبستگی احساس بی قدرتی با مشارکت سیاسی دانشجویان نجف آباد ۱۷۰
جدول ۴-۸۱ ضریب همبستگی اعتماد نهادی با مشارکت سیاسی ۱۷۲
جدول ۴-۸۲ ضریب همبستگی اعتماد نهادی با مشارکت سیاسی دانشجویان اصفهان ۱۷۲
جدول ۴-۸۳ ضریب همبستگی اعتماد نهادی با مشارکت سیاسی دانشجویان نجف آباد ۱۷۳
جدول ۴-۸۴ رگرسیون چندگانه برای سنجش اثرمتغیرهای مستقل بر مشارکت سیاسی دانشجویان اصفهان ۱۷۳
جدول ۴-۸۵ اثرات مستقیم و غیرمستقیم و کل متغیرهای مستقل بر مشارکت سیاسی دانشجویان اصفهان ۱۷۴
جدول ۴-۸۶ رگرسیون چندگانه برای سنجش اثرمتغیرهای مستقل بر مشارکت سیاسی دانشجویان نجف آباد ۱۷۵
جدول ۴-۸۷ اثرات مستقیم و غیرمستقیم و کل متغیرهای مستقل بر مشارکت سیاسی دانشجویان نجف آباد ۱۷۵
جدول ۴-۸۸رگرسیون چندگانه برای سنجش اثر متغیرهای مستقل بر مشارکت سیاسی کل…………………… ۱۷۶
جدول ۴-۸۹ اثرات مستقیم و غیرمستقیم و کل متغیرهای مستقل بر مشارکت سیاسی کل ۱۷۶
فهرست شکل ها
ط
عنوان صفحه
شکل شمار ۲-۱ عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی ۲۴
شکل شماره ۲-۲نمودار حوزه مناسب تکثرگرایی ۳۵
شکل شماره ۲-۳ توسعه اقتصادی بر منزلت اجتماعی ۴۲
شکل شماره ۲-۴ مدل کلی هانتینگتون و نلسون ۴۵
شکل شماره ۲-۵ روابط متغیر های موثر در مشارکت سیاسی را از دید هانتینگتون ۴۶
شکل شمار ۲-۶ طبقات و میزان مشارکت سیاسی در نظریه دال ۵۶
شکل ۴-۱ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب محل تحصیل ۱۰۵
با توجه به موضوع تحقیق حاضر که بررسی گرایش به هرزهنگاری اینترنتی وعوامل مرتبط با ان در بین جوانان شهر نجفآباد است از روش پیمایشی استفاده میشود. از آنجا که بهدست آوردن عقاید همه افراد غیر عملی است، لذا با بهره گرفتن از روش نمونهگیری میتوان واکنش کلی جامعه را روی عقاید معدودی از افراد مورد مطالعه استنباط کرد. چون برای نیل به هدف پژوهش لازم است از نظرات جوانان شهر نجفآباد استفاده کرد. بنابراین مناسبترین روش برای انجام این پژوهش روش پیمایشی است.
۳-۲ جامعه آماری
جامعه شامل گروهی از افراد است که دارای یک یا چند صفت مشترک هستند و این صفات مورد توجه محقق میباشد. جامعه ممکن است همه افراد یک نوع خاص و یا عده محدودتری از همان گروه را دربرگیرد. (بست، ۱۳۷۱: ۲۴) در این تحقیق جامعه آماری جوانان ۱۵ تا ۳۵ سال در سطح شهر نجفآباد میباشد که (۱۵۶۶۲۵) نفر بودهاند.
۳-۳ حجم و شیوه نمونهگیری
در هر جامعه به آن جزیی نمونه گفته میشود که معرف جامعه باشد. منظور از شرط معرف بودن این است که همه صفات جامعه به تناسب در نمونه ما وجود داشته باشد و بتوان نتایج حاصل از آن را به کل جامعه آماری تعمیم داد (ساروخانی، ۱۳۵۷: ۱۳۵۶- ۱۵۷). در زمینه حجم نمونه باید به این نکته اشاره نمود که عوامل متعددی ممکن است در اندازه نمونه مورد استفاده در تحقیق مؤثر واقع شود. هزینههای طرح و مدت زمان اجرای طرح، دقت تحلیل آماری، از جمله عوامل مؤثر در تعیین حجم نمونه میباشند. (خوبی نژاد، ۱۳۸۰: ۳۳۰).
حجم نمونه در این پژوهش با بهره گرفتن از فرمول کوکران به دست آمده است که ۳۸۳/۲۲ نفر میباشد ولی با توجه به خاص یودن موضوع تحقیق و با نظر استاد راهنما حجم نمونه به ۲۵۰ نفر کاهش یافته است.
فرمول کوکران:
۲۲/۳۸۳ = → ۱۵۶۶۲۵=
۳-۴ روش نمونهگیری
اعتبار و دقت مطالعات را میتوان با نمونهگیری مناسب افزایش داد. یک نمونه، یک جزء یک بخشی از یک کل و معرف آن کل است. نمونهگیری اغلب یک نیاز عملی است. تحقیقاتی ممکن است وجود داشته باشد که صدها هزار نفر را تحت پوشش قرار دهد.
یک نمونه تصادفی وقتی نتیجه بخش است که انتخابها بدون مداخله هیچ الگو یا سیستمی و کاملاً بر اساس شانس انجام گیرد و هر یک از افراد جامعه برای انتخاب شدن از شانس برابر برخوردار باشند.
با توجه به موضوع پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده در این تحقیق بهره میگیریم و پرسشنامهها در بین افرادی که کم و بیش از اینترنت آگاهی دارند پخش شد و در جاهایی مثل کافینتها پارکها کتابخانهها دانشگاه و جاهای دیگر به پخش پرسشنامهها پرداخت.
۳-۵ ابزار نمونهگیری:
در این تحقیق برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است چرا که پرسشنامه یکی از ابزارهای رایج تحقیق و روش مستقیم برای کسب دادههای تحقیق است (سرمد و دیگران، ۱۳۷۸: ۱۴۱).
۳-۶ روایی
مفهوم روایی به این سؤال پاسخ میدهد که ابزار اندازهگیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را میسنجد. بدون آگاهی از روایی ابزار اندازهگیری نمیتوان به دقت دادههای حاصل از آن اطمینان داشت. روشهای متعددی برای تعیین روایی ابزار اندازهگیری وجود دارد که میتوان به روایی محتوا، روایی ملاکی و روایی سازه اشاره نمود.
با توجه به این نکته که پرسشنامههای مورد استفاده پایایی قابل قبول دارند لذا میتوان گفت از روایی مطلوب نیز برخوردار است در این پژوهش در دو مورد از طریق مراجعه به تحقیقات و پژوهشهای قبلی از شاخصهای دیگران استفاده شده که شاخصهای مربوط به انزوای اجتماعی از کار چلپی مسعود، امیر کافی استفاده شد و همچنین شاخصهای مربوط به حمایت اجتماعی که از کار فیروزه رضایی کارگر استفاده شده است و به علاوه اعتبار سوالات و گویهها از طریق مراجعه به استاد راهنما مورد بررسی و تجدیدنظر و اصلاح قرار گرفته است.
Case Processing Summary | |||
N | % | ||
Cases | Valid | ۲۹ | ۹۶٫۷ |
Excludeda | ۱ | ۳٫۳ | |
Total | ۳۰ | ۱۰۰٫۰ | |
a. Listwise deletion based on all variables in the procedure. |