گفته می شود که کارایی مفهومی پویاست. براین اساس در هر واحد زمان برخی بنگاه ها دارای کارایی بیشتر و برخی دارای کارایی کمتر هستند به طوریکه این رتبه بندی در طول زمان تغییر می کند. در تشریح این مفهوم بیان می شود که کارایی به عنوان مفهومی پویا بیانگر سرعت تعدیلات خواهد بود و فقط در یک نقطه قابل اندازه گیری نیست، بلکه در طول یک دوره زمانی باید آن را مد نظر قرار داد و آنگاه ثبات کارایی را تخمین زد.
۳-۳- کارایی مفهومی نسبی
گروهی معتقدند کارایی مفهومی نسبی است. بدین معنا که کارایی یک بنگاه در مقایسه با بنگاهی دیگر که عملکرد بهتری دارد بررسی می شود و بررسی کارایی برای یک بنگاه منفرد درست نیست. در صنعتی که درجه همگنی بنگاه ها کم باشد مفهوم نسبی کارایی واضح تر می نماید. از طرفی در صنعتی با درجه همگنی بالا تفاوت کارایی بنگاه ها را تنها می توان با اختلال ناشی از پدیده های تصادفی خارج از کنترل بنگاه ها مانند تغییرات آب و هوا توضیح داد. روش معمول اندازه گیری کارایی تعریف حد استاندارد عملکرد برای واحدهای اقتصادی قابل مقایسه است. این حد می تواند بهترین عملکرد واقعی صنعت یا بهترین عملکرد بالقوه نظری باشد.
اما کارایی در بیشتر مطالعات و پژوهشهای تجربی مفهومی ایستا دارد. بدین ترتیب که تصویری لحظه ای از آن صنعت در نظر گرفته می شود و آن تصویر به عنوان وضعیتی از کارایی صنعت لحاظ میگردد ( Farrell, 1957, 30).
۳-۴- کارایی در مقایسه با بهره وری و اثربخشی
در امر تولید، همواره بشر به دنبال روش هایی بوده است که با حداقل استفاده از منابع فیزیکی، انسانی و مالی حداکثر بازده را بدست آورد و در این رابطه مفاهیمی مانند کارایی، بهره وری و اثربخشی در ادبیات مدیریت و سایر علوم کم و بیش، بکار گرفته شده است. این مفاهیم همگی به دنبال بهره برداری مطلوب منابع در راستای اهداف مؤسسه می باشند و اگر چه تعاریف آنها مختلف می باشند لیکن گاه به اشتباه در بعضی کتب و مقالات جایگزین یکدیگر شده اند. شاید به طور رسمی و جدی نخستین بار لغت بهره وری[۲۹] در مقاله ای توسط فردی به نام کوئیزنی [۳۰] در سال ۱۷۶۶ میلادی ارائه شد و بعد از گذشت بیش از یک قرن در سال ۱۸۸۳، فردی به نام لیتر[۳۱] بهره وری را به صورت، قدرت و توانایی تولید کردن تعریف کرد.
از اوایل قرن بیستم، این واژه مفهوم دقیقتری یافت و به معنای رابطه ای بین ستاده (محصول) و عوامل بکار رفته برای تولید آن محصول معرفی شد، که البته این تعریف توسط فردی به نام ارلی[۳۲] در سال ۱۹۰۰ ارائه گردید. در سال ۱۹۵۰ سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD [۳۳] تعریف کاملتری از بهرهوری را بدین صورت ارائه کرد که در واقع بهره وری، تولید متوسط یک عامل تولیدی است (امامی، ۱۳۷۵،۲۵).
بهره وری را طبق تعریف های ارائه شده، نسبت ستاده (محصول) به نهاده گویند. بهره وری مقدار تولید شده یا ستاده نیست، بلکه معیاری است که نحوه ترکیب و بکارگیری منابع مصرفی با یکدیگر برای دستیابی به یک نتیجه مورد انتظار خاص و یا تعادل بین تمام عوامل تولید به نحوی که بیشترین نتایج با کمترین تلاش حاصل شود، را بیان می کند. بهره وری به صورت نسبت ستاده به نهاده است و نهاده های زیادی را می تواند شامل شود. این متغییرهای متعدد و مؤثر در هر کدام از این نسبت ها می توانند متضمن کیفیت، گستردگی عملیات، میزان حجم مصرف، موجودی و ظرفیت تولید تجهیزات سرمایه ای، سطح مهارت نیروی کار و … باشد. اما کارایی انجام بهتر آنچه صورت گرفته می باشد، یعنی تمرکز بر هزینه ها می باشد و دنبال راهکارهایی برای کاهش اتلاف منابع است. کارایی سعی در ارتقای بنگاه ها، ادارات، مؤسسات و بطور کلی واحدهای تصمیم ساز دارد و بهره وری به مقایسه کارایی یک بنگاه (سازمان) طی دو زمان متفاوت و یا مقایسه کارایی دو بنگاه (سازمان) نسبت به یکدیگر در یک زمان می باشد و به عبارت دیگر، بهره وری مقایسه کارایی است و افزایش بهره وری به عوامل تولید وابسته است(ابطحی و همکار، ۱۳۷۵،۹).
اثر بخشی[۳۴] دنبال بهینه کردن می باشد و به فرصت های ایجاد درآمد، از طریق تغییرات خصوصیات اقتصادی محصولات موجود می نگرد. اثربخشی دنبال این نیست که کار را چگونه انجام بدهد، بلکه تعیین کردن محصولاتی است که بهترین نتایج اقتصادی را دارند و یا قادر به نتایج اقتصادی فوق العاده تری هستند اگر چه ممکن است مؤسسه ای کالا و خدمات را بطور کارا تولید کند، اما ممکن است اثربخش نباشد و همچنین کارآمدترین مؤسسه می تواند به بقا خود ادامه دهد حتی اگر اثربخش نباشد. بنیاد و اساس موفقیت، اثربخشی است. اثربخشی از درجه و میزان نیل به اهداف تعیین شده به دست می آید و نشان می دهد که تا چه میزان از تلاش های انجام شده، نتایج مورد نظر حاصل شده است. در واقع اثربخشی مرتبط با عملکرد و فراهم آمدن رضایت انسان از تلاش های انجام شده است و کارایی مرتبط با بهره برداری صحیح از منابع است. بهره وری ترکیبی از کارایی و اثربخشی است و هر دو معقوله را در بر دارد.
بر این اساس، مفهوم بهره وری سنجش و ارزیابی بازده و نتایج فعالیت های یک سازمان نسبت به حجم منابع مصروفه را در پی خواهد داشت.
اثربخشی + کارایی = بهره وری
اثربخشی = اجرای کارهای درست
کارایی = اجرای درست کارها
در مباحث تولید در سطح اقتصاد خرد یک بنگاه را در نظر بگیرید، بنگاه در صدد این است که نهادههایش (سرمایه، نیروی انسانی، سوخت و …) را به محصول تبدیل کند، بررسی عملکرد بنگاه راه های مختلفی دارد که یک معیار مرسوم بهره وری، یعنی نسبت محصول به نهاده است که هرچه این نسبت بزرگتر باشد، بیانگر بهره وری بالاتر بنگاه است. این یک معیار نسبی است، به عنوان مثال در بهره وری، عملکرد دو بنگاه را در یک سال و یا عملکرد یک بنگاه را در دو زمان (دو سال) مورد بررسی قرار میدهیم. در زمانی که یک محصول و یک نهاده وجود داشته باشد، محاسبه نسبت بهره وری کار آسانی است، اما اگر چند نهاده و چند محصول داشته باشیم، می باید از شاخص بهره وری کل عوامل استفاده کنیم. همچنین نسبت های سنتی شاخص بهره وری همچون بهره وری نیروی کار، بهره وری سوخت در نیروگاه ها، بهرهوری در زمین کشاورزی مطرح هستند که به عنوان معیار جزیی بهره وری شناخته شده اند و چون فقط یک نهاده را در نظر می گیرند، از توانایی بالایی برخوردار نیستند (عین علیان، ۱۳۸۷،۶۷).
برای روشن ساختن تفاوت بین کارایی و بهره وری، یک فرایند ساده با یک عامل تولید (x) و یک محصول تولیدی (y) را در نظر می گیریم. در نمودار (۳-۲)، منحنی of نشان دهنده تابع تولید مرزی[۳۵] میباشد که نشان دهنده ارتباط میان محصول و عامل تولید است. این تابع مرزی، حداکثر تولید قابل حصول از سطوح مختلف عامل تولید را در تکنولوژی معین نشان می دهد. (عین علیان، ۱۳۸۷، ۷۰)
نمودار (۳-۲) تابع تولید مرزی و کارایی فنی
بنگاه هایی که بر روی این تابع تولید مرزی قرار دارند کارا (فنی) می باشند، یعنی این که این بنگاهها با بهره گرفتن از نهاده های موجود بیشترین محصول را تولید کرده اند ولی بنگاه هایی که در زیر این تابع قرار دارند، با عدم کارایی مواجه می باشند. در این نمودار، A نشان دهنده نقطه غیر کارا ولی B و C معرف نقاط کارا هستند. بنگاهی که در نقطه A فعالیت می کند با مشکل عدم کارایی مواجه می باشد، چون با تکنولوژی موجود، می تواند تولید خود را بدون نیاز به افزایش عامل تولید، تا سطح B افزایش دهد. با بهره گرفتن از نمودار (۳-۲) می توان مجموعه تولید قابل دسترس را نیز مشخص کرد، که شامل تمام نقاط روی منحنی تابع مرزی (of) و زیر آن تا محور افقی می باشند. نقاط روی تابع مرزی، مجموعه ای از نقاط کارا را نمایندگی می کنند.
برای توضیح اختلاف بین کارایی و بهره وری از شکل (۳-۳) استفاده می کنیم. در این شکل، تمام نقاط روی منحنی of به مبدأ مختصات، برابر y/x یا همان نسبت ستاده به نهاده و به عبارتی بهره وری است.
حرکت از A به B نشانگر، حرکت از یک نقطه ناکارا به یک نقطه کاراست. حرکت از نقطه B به نقطه C حرکت از یک نقطه کارا به یک نقطه کارای دیگر است، با این نکته، که در نقطه C، بهره وری شیب خط واصل از منحنی of به مبدأ مختصات (بهره وری) بالاتر است، که همراه با صرفه جویی مقیاس میباشد.
پس نتیجه می گیریم که بنگاهی ممکن است به لحاظ فنی کارا باشد B، ولی ممکن است بتواند با بهره گرفتن از صرفه جویی های ناشی از مقیاس، بهره وری خود را بهبود بخشدC.
نمودار (۳-۳) بهره وری، کارایی فنی و مقیاس اقتصادی
۳-۵- توصیف انواع کارایی به روش فارل
معرفی انواع کارایی از طریق عملی، براساس روش فارل[۳۶] (۱۹۵۷) صورت می گیرد. فارل برای توضیح کارایی فرض می کند که بازدهی ثابت نسبت به مقیاس(CRS) وجود دارد و از منحنی تولید یکسان[۳۷] کمک می گیرد. بنابراین ضمن بیان روش فارل به انواع بازدهی نسبت به مقیاس و تعریف منحنی تولید یکسان و خصوصیات آن می پردازیم سپس انواع کارایی توضیح داده می شود.
فارل ایده اش را با بهره گیری از یک مثال ساده برای بنگاه هایی که تنها از دو عامل تولید (x1,x2) برای تولید یک محصول (Y)، استفاده می کنند ارائه کرد، البته با فرض اینکه بازدهی ثابت نسبت به مقیاس (CRS)[38] وجود دارد.
در ادبیات اقتصادی سه مفهوم بازده ثابت، صعودی و نزولی نسبت به مقیاس تولید مورد بحث قرار می گیرد.
بازدهی ثابت نسبت به مقیاس (CRS) F(ax1,ax2)= aF(x1,x2)
بازدهی صعودی نسبت به مقیاس (IRS) F(ax1,ax2)> aF(x1,x2)
بازدهی نزولی نسبت به مقیاس (DRS) F(ax1,ax2)< aF(x1,x2)
بازدهی ثابت نسبت به مقیاس تولید (CRS) هنگامی رخ می دهد که افزایشی متناسب در تمامی عوامل تولید، منجر به افزایش در مقدار تولید به همان تناسب شود.
در این جا به تعریف منحنی های تولید یکسان و بیان خصوصیات آن می پردازیم.
منحنی های تولید یکسان یا منحنی هم مقداری تولید، ترکیب های مختلف از نهاده های x1 و x2 را برای تولید مقدار مشخصی از محصول (y=y0) نشان می دهد شیب منحنی تولید یکسان به لحاظ جبری مشتق تابع تولید با در نظر گرفتن) =y0 (y است.
Y=F(x1,x2) 0= Fَ۱dx1+ Fَ۲dx2 MRTS= =
F ۱ََََ و F2، تولید نهایی عامل تولید ۱X و عامل تولید ۲X هستند.
منحنی های هم مقداری تولید دارای خصوصیات زیر می باشند.
الف) در مرحله کارایی تولید (مرحله دوم) دارای شیب منفی می باشند.
ب)یکدیگر را قطع نمی نمایند.
ج) نسبت به مبداً مختصات محدب می باشند.
۱) وجود شیب منفی در مرحله دوم تولید (تولید کارا). طبق مباحث تئوریک، تولید کننده هیچگاه نباید در مرحله اول و سوم تولید فعالیت کند و منطقی است که در مرحله دوم تولید فعال باشد.
طبق نمودار (۳-۴) دامنه ًAA مرحله سوم برای نهاده X2 و دامنه BBَ مرحله سوم برای نهاده۱ X می باشد و تولید کننده عقلایی در این دو دامنه فعالیت نمی کند زیرا به رغم افزایش هر دو نهاده، تولید افزایش نمی یابد و در این دو دامنه تولید نهایی منفی است. همچنین شیب منفی تابع تولید یکسان به نرخ نهایی جانشینی فنی (MRTS)[39] بستگی دارد، که نرخ جانشینی نهاده۱ X با نهاده X2 در حالی که محصول ثابت نگاه داشته شده است را انعکاس می دهد.
۲) منحنی های هم مقداری تولید یکدیگر را قطع نمی کنند. زیرا اگر دو منحنی همدیگر را قطع کنند.
نمودار (۳-۴) نمایش تراکم عوامل تولید با بهره گرفتن از منحنی هم مقداری تولید
از طرفی دیگر طبق نمودار ( ۳-۵) با تعریف ارائه شده در مورد منحنی های هم مقدار تولید تناقض دارد چرا که، نشان می دهد که ترکیب واحدی از نهاده ها (X1,X2) دو سطح متفاوت تولید را ارائه می دهد. یا به عبارتی اگر دو منحنی هم مقداری تولید یکدیگر را قطع کنند، بدین معنی است که یک ترکیب به خصوص از عوامل تولید در شرایط کارا، می تواند دو سطح متفاوت محصول را تولید کند.
۳) ویژگی سوم منحنی های هم مقدار تولید این است که این منحنی نسبت به مبدأ مختصات محدب است و این نتیجه بازدهی نزولی در مرحله دوم است، زیرا حرکت روی منحنی هم مقداری تولید و جانشین کردن X1 به جای X2 باعث کاهش MRTS می شود (فرگوسن، ۱۳۷۰، ۱۷۰).
نمودار (۳-۵) منحنی های هم مقداری تولید یکدیگر را قطع نمی کنند.
طبق مثال فارل در شکل (۳-۶) منحنی هم مقداری تولید بنگاه های کاملاً کارا مکان هندسی کاراترین ترکیبات مختلف از عوامل تولید در سطح معینی از تولید است.
نمودار (۳-۶) توصیف انواع کارایی به روش فارل
اگر نقطه P نمایانگر تولید یکی از بنگاه ها باشد، کارایی فنی این بنگاه به صورت زیر تعریف می شود:
کارایی فنی =
به طور کلی کارایی فنی توانایی یک بنگاه را در بدست آوردن حداکثر محصول از مقدار معینی نهاده نشان می دهد. در نقطه P، نسبت نهاده ها به محصول، بالاتر از نقطه R است، لذا نسبت OR به OP می تواند بیانگر کارایی باشد.
کارایی فنی مفهومی نسبی است زیرا مقایسه بین بنگاه ها در نوع و نحوه استفاده از تکنولوژی است، لذا بنگاهی دارای کارایی فنی بالاتر است که بتواند با مجموعه داده های مفروض و ثابت (یعنی تکنولوژی و بکارگیری عامل کار و سرمایه که قبلاً تعیین شده است) محصول بیشتری را نسبت به سایر بنگاه ها تولید کند. از طرف دیگر بنگاهی ممکن است در مقایسه با استاندارد یک منطقه یا کشور دارای کارایی فنی بالا باشد ولی در مقایسه با استاندارد جهانی و یا استاندارد کشور دیگر کارآمد نباشد. یک تولید کننده به لحاظ فنی کاملاً کاراست اگر تولید او بر روی منحنی هم مقداری تولید (AÁ) انجام شود این امر توانایی بنگاه را برای بدست آوردن حداکثر محصول از مجموعه عوامل تولید مشخص را منعکس می کند. اگر تولید بنگاه در سمت راست منحنی AÁ انجام شود، این بنگاه با عدم کارایی مواجه خواهد بود. عدم کارایی تمام مواردی است که باعث می شود عملکرد واقعی بنگاه در سطحی کمتر از مقدار قابل حصول (با توجه به عوامل تولید مشخص) باشد. بر این اساس عدم کارایی مدیریتی نیز یکی از اجزای عدم کارایی فارل می باشد همچنین عدم کارایی با آنچه که بعضی از اقتصاددانان اتلاف منابع نامیده اند، مطابقت دارد. اتلاف منابع بدین معناست که تولید مورد نظر می توانست با هزینه های کمتر از آنچه که صورت گرفته، حاصل شود. در یک بنگاه کاملاً کارا OP=OR است، به عبارتی کارایی فنی مساوی یک خواهد بود، هرچه فاصله بین OR وOP افزایش یابد، کارایی فنی به سمت صفر میل می کند (عدم کارایی افزایش می یابد). بنابراین امکان بالقوه برای بهبود و افزایش کارایی هر بنگاه که با کارایی کمتر از یک مواجه باشد، وجود خواهد داشت. همچنین فارل با در نظر گرفتن قیمت عوامل تولید، تعریف کارایی تخصیصی را ارائه کرد.
کارایی تخصیصی مفهومی است که به تخصیص بهینه عوامل تولید با توجه به قیمت آنها مربوط است و علت تغییر ترکیب استفاده از عوامل تولید به تغییر قیمت عوامل تولید برمی گردد تا از این طریق هزینه تولید حداقل شود و یا سود بنگاه حداکثر شود.
در شکل (۳-۷) قیمت عوامل تولید بوسیله خط هزینه یکسان (BB́) نشان داده شده است.
کارایی تخصیصی (کارایی قیمت)[۴۰] بنگاهی که در P تولید می کند به صورت زیر تعریف می شود:
کارایی تخصیصی=
کارایی تخصیصی توانایی یک بنگاه در استفاده از نهاده ها با نسبت های بهینه با توجه به قیمت های عوامل تولید را نشان می دهد . در اندازه گیری کارایی بر مبنای حداکثر سازی محصول، کارایی تخصیصی توضیح داده می شود. یک بنگاه کاملاً کارا از نظر فنی، ترکیبات مختلفی از عوامل تولید را برای سطح معینی از تولید می تواند داشته باشد که آن ترکیبات دارای کارایی فنی یکسان هستند اما هزینه تولید آنها متفاوت است.تفاوت های موجود ناشی از قیمت عوامل تولید می باشد. همچنین از حاصل ضرب کارایی فنی و کارایی تخصیصی می توان کارایی اقتصادی را بر حسب تعریف فارل بدست آورد (امامی، ۱۳۷۹،۳۸).
کارایی اقتصادی=
کارایی اقتصادی= کارایی فنی × کارایی تخصیصی
= ×
دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد ارزیابی کارایی شعب بانک رفاه استان گیلان با استفاده ...