انعطاف پذیری نسبت به مضاعف کاری منافعی دارد چرا که از ظرفیت های از پیش تعیین شده استفاده می کند.[۱۰۸] بسیاری از محققین در مورد نوع انعطاف پذیری که سازمان ها می توانند برگزینند، چارچوب هایی ارائه داده اند. این انعطاف پذیری می تواند بر نوع محصول، فرآیندهای زنجیره تأمین شامل فرایند تأمین، روش های تولید، حمل و نقل و … باشد. آپتون در ۱۹۹۴ معیارهایی را برای محدوده و تحرک انعطاف پذیری ارائه داده است. محدوده به معنای توانایی سازمانی در هماهنگی با سایزها، مقادیر و محصولات مختلف در فرآیندهاست و تحرک به معنای میزان سهولت جا به جایی بین این حالت هاست. این مسئله می تواند از طریق قطعات استاندارد یا قابل تعویض، آموزش کارکنان به صورت چند مهارته، به تعویق انداختن تکمیل نهایی محصولات، ایجاد ارتباط نزدیک تر با تأمین کنندگان و مشتریان به منظور فهمیدن آخرین تغییرات و ایجاد فرهنگی برای تحمل مسائل دور از انتظار حاصل شود. در یک سیستم منعطف، جریان فرآیندها پیچیده تر است. انعطاف پذیری میتواند زمان پاسخگویی را بهتر کند. [۹۱]
سازمان ها می توانند تاکتیک های مختلفی برای مدیریت ریسک اختلال داشته باشند البته یک سازمان محدود به انتخاب یک تاکتیک نمی باشد بلکه می تواند به فراخور شرایط، ترکیبی از تاکتیکها را برای مدیریت ریسک اختلال مورد استفاده قرار دهد. [۱۳۵]
از جمله مواردی که مراجع متعدد برای مقابله با ریسک اختلال با دو رویکرد پیشگیرانه و ترمیمی توسط محققین پیشنهاد شده است می توان به موارد زیر اشاره کرد
ایمن کردن زنجیره [۴۹]
توسعه جهندگی [۱۱۸,۵]
تعدیل سیاست های مدیریت موجودی [۱۲۹]
اجرای طرح های فوری ریکاوری پس از اختلال [۱۲۹]
مقابله با اختلال از طریق استراتژی های پایداری
با توجه به عدم وجود روش خاصی برای محاسبه احتمال رخداد اختلالات و توان بالقوه آنها برای تخریبف تنگ بیان می کند که سازمان ها باید به دنبال استراتژی های پایدار در زنجیره تأمین برای کاهش ریسک اختلال باشند؛ این استراتژی ها دو خصوصیت دارند:
توجه به کارآیی: این استراتژی باید قادر باشد تا زنجیره ای را در هر شرایطی به صورت کارا مدیریت نماید.
توجه به ارتجاعی بودن: این استراتژی باید قادر باشد تا زنجیره را در زمان اختلال پایدار نگه دارد و زمان ترمیم را تا جای ممکن کوتاه کند.
وقتی که یک استراتژی پایدار باشد، سازمان می توان تحلیل هایی مانند هزینه، سود، نرخ بازگشت سرمایه و … را برای بهبود کارآیی تحت ریسک انجام دهد. [۱۲۹]
مقابله با اختلال از طریق افزایش خاصیت جهندگی زنجیره
برای خاصیت ارتجاعی زنجیره تأمین تقویت کننده هایی وجود دارد. مفهوم ارتجاع غالباً به خصوصیتی از سازمان اطلاق می شود که توانایی واکنش سریع در برابر اختلال را به سازمان می دهد. علاوه بر امکان حفظ شرایط عادی عملیات ها، خاصیت ارتجاعی یک قابلیت رقابتی برای سازمان نیز می باشد و خصوصاً در شرایطی که رقبا این خصوصیت را نداشته باشند، امکان افزایش سهم بازار و جذب مشتریان سازمان های رقیب را فراهم می کند. حتی در شرایطی که سازمان ها به صورت یکسان تحت تأثیر اختلال قرار می گیرند، رقابت آنها بر سر خاصیت ارتجاعی شان خواهد بود. رایس و کانیاتو مجموعه ای از استراتژی های مقابله با اختلال را با تمرکز بر خاصیت ارتجاعی معرفی نموده اند که با توجه به منبع اختلال باید اتخاذ شوند. اما نکته قابل توجه اینکه شفی در جهت استفاده از استراتژی های افزایش خاصیت ارتجاعی یادآور شده است که در اکثر موارد باید با توجه به ریسک و از طرف دیگر هزینه تحمیلی، راجع به استفاده از یک تأمین کننده یا تأمین کنندگان چندگانه تصمیم گیری شود. [۱۱۷,۵]
کسب خاصیت ارتجاعی از طریق انعطاف پذیری و مضاعف کاری
از بین روش های مختلف ارتقای خاصیت ارتجاعی، انعطاف پذیری و مضاعف کاری از بهترین راهکارها هستند؛ هر یک از این دو روش خصیصه ها و بار هزینه متفاوتی در طراحی زنجیره تأمین دارند.انعطاف پذیری به معنای ایجاد قابلیت هایی برای پاسخگویی در زنجیره تأمین است که این قابلیت ها پیش از بروز اختلالات از طریق سرمایه گذاری در زیرساخت ها و منابع ایجاد میشوند. از جمله نیازمندی های انعطاف پذیری می توان به نیروی کار چند مهارته، طراحی سیستم تولید با توانایی تولید محصولات متنوع و قابل تطبیق با تغییرات (سیستم های تولید انعطاف پذیر) و استفاده از منابع با توانایی تطبیق اشاره نمود. در صورت وجود انعطاف پذیری، سازمان می تواند بخشی از ظرفیت یک بخش را برای تولید محصول بخش دیگر مورد استفاده قرار دهد البته این مسئله هزینه هایی را برای طراحی فرآیندها، محصولات، نیروی کار و … به زنجیره تحمیل می کند. [۱۰۸]
مضاعف کاری به معنای نگهداری ظرفیت اضافه برای شرایط اختلال است که غالباً از طریق سرمایه گذاری بر ظرفیت بیش از حد نیاز حاصل می شود. مضاعف کاری در هر یک از حوزههای مدیریت موجودی، تعمیرات و نگهداری خطوط تولید یا تسهیلات، قراردادهای تأمین مواد و سیستم حمل و نقل مطرح می باشد. یکی از اصلی ترین تفاوت های انعطاف پذیری و مضاعف کاری در این است که مضاعف کاری ظرفیتی دارد که ممکن است استفاده نشود و در صورت بروز اختلال به جای قسمت از دست رفته ظرفیت به دلیل اختلال استفاده می شود. از سوی دیگر، انعطاف پذیری به معنای به کارگیری مجدد ظرفیت تعهد شده پیشین است؛ به عبارتی این مسئله منجر به ایجاد تعادل بین تولید محصولات مختلف یا خدمت دهی به مشتریان مختلف می شود که ممکن است در مضاعف کاری مطرح نباشد. البته در نهایت هر سازمان غالباً، ترکیبی از دو را استفاده می کند. [۱۰۸]
مقابله با اختلال از طریق افزایش امنیت
سازمان ها به صورت های مختلفی به دنبال افزایش امنیت هستند اما این فعالیت ها را می توان به سه گروه اصلی تقسیم کرد: امنیت فیزیکی، امنیت اطلاعات و امنیت ناوگان. همه سازمان ها نیازی ندارند که تمام فعالیت های مربوط به هر گروه استفاده نمایند و بنا به خصوصیات و نیازشان، گروهی از این فعالیت ها را اجراء می کنند. [۱۰۸]
سازمان های بدون اطمینان امنیتی ممکن است قادر به اجرای بهنگام [۴۶] و شرایط موجودی ناب نباشند. برخی زنجیره های تأمین مجبور هستند که نیازمندی های خود را از منابع محلی و با هزینه بالاتر تأمین نمایند. یکی از استراتژی های کارآمد به کارگیری درس های حاصل از برنامه های موفق بهبود کیفیت است. لی و وانگ بیان نموده اند که چگونه می توان از اصول مدیریت کیفیت جامع برای طراحی و اجرای فرآیندهای تضمین امنیت زنجیره تأمین استفاده نمود. نکته قابل توجه در مدیریت کیفیت جامع این است که مدعی کیفیت بالاتر با هزینه کمتر است که این موضوع قابل تعمیم به امنیت زنجیره تأمین نیز می باشد. با بهره گرفتن از رویکردهای صحیح مدیریتی، تکنولوژی جدید و فرآیندهای باز مهندسی شده می توانیم به امنیت بالاتر با هزینه پایین تر دست یابیم. [۷۴]
امروزه اختلال در زنجیره تأمین، مسئله عجیبی نیست لذا بسیاری از زنجیره ها با افزایش میزان موجودی اطمینان، بهره گیری از منابع جایگزین یا با هزینه بیشتر و در نظر گرفتن ظرفیت اضافی، سعی در افزایش امنیت خود در برابر این موارد دارند.
شش سیگما اساساً برای کنترل کیفیت توسعه داده شده است لذا می توان از آن برای مدیریت امنیت استفاده نمود، جزئیات مربوط به این موضوع در مقاله لی و وانگ[۷۴] در سال ۲۰۰۵ قابل دسترس قابل دسترس است. ماهیت زنجیره ای تأمین به گونه ای است که نسبت به اختلالات آسیب پذیر هستند، امروزه محققین به دنبال طراحی شبکه های تأمین امن و ارتجاعی هستند بدین معنا که در عین اینکه به دنبال امنیت فرآیندها و رویه ها هستند، خواهان ارتجاع کافی برای پاسخگویی در برابر اختلالات و بازگشت سریع به شرایط عادی پیش از اختلال هستند. با توجه به خطرات موجود برای زنجیره های تأمین، رابطه مناسب بین سازمان ها و دولت و همچنین هماهنگی با مشتریان و تأمین کنندگان، می تواند زمینه ساز ایجاد شبکه ای امن و ارتجاعی شود. [۱۰۸]
قدم اول در ایجاد یک شبکه تأمین امن و ارتجاعی، درک تفاوت بین این دو است و بسیاری از فعالیت ها هستند که تنها موجب بهبود یکی از این موارد می شوند که بدانها پرداخته شد. رایس و کانتیانو در مورد چنین فعالیت هایی مطالبی را مطرح نموده اند ولی به صورت عمیق و معتبر بدانها نپرداخته اند.
مقابله با اختلال از طریق افزایش چابکی
بسیاری از محققین[۵۴,۵۳,۱۲۹,۱۹,۱۳۰] ناب بودن زنجیره تأمین را عاملی برای تقویت ریسک زنجیره تأمین میدانند و در برابر آن چابک بودن زنجیره از جمله عوامل مؤثر در مقابله با ریسک اختلال شناسایی شده است. [۷۵]
لی و همکاران[۷۵] در مطالعات خود اهمیت انتقال به موقع اطلاعات در زمان کشف اختلال را نشان داده اند. آنها با معرفی و به کارگیری یک مدل DASN و یک مدل INET تأثیر اختلال زنجیره تأمین بر عملکرد آن را سنجیدهاند و الگوریتمی برای محاسبه تأثیرات زمانی و هزینهای اختلال زنجیره تأمین مورد استفاده قرار گرفته اند و در نهایت نمونه ای واقعی از کاربرد این مدل در یک تولید کننده چینی تشریح شده است و نتایج حاصله در شرایط انتقال به موقع و دیر اطلاعات مورد مقایسه قرار گرفته است. با انتشار به موقع اطلاعات، اختلال شناخته شده به اعضای دیگر اطلاع داده می شود و می توان اقدامات مناسبی برای تخفیف اثرات اختلال انجام داد. انتقال به موقع اطلاعات، موجب افزایش چابکی زنجیره تأمین می شود در عین اینکه پایداری و عملکرد کلی زنجیره را ارتقاء می دهد. [۷۵]
۱-۱۷٫ راهکارهایی برای کاهش احتمال رخداد اختلال در زنجیره تأمین
هنریکس و سینگال [۵۳,۵۴] راهکارهای زیر را برای کاهش احتمال رخداد اختلال در زنجیره تأمین پیشنهاد داده اند:
۱- بهبود و افزایش دقت پیش بینی های تقاضا
یکی از اصلی ترین دلایل عدم تطبیق تأمین و تقاضا، پیش بینی های نادقیق است. سازمان ها در برنامه ریزی شان باید علاوه بر پیش بینی تقاضا به خطای این پیش بینی نیز توجه کنند. سازمان ها باید توجه داشته باشند که پیش بینی های بلند مدت نادقیق تر از پیش بینی های کوتاه مدت هستند، همانگونه که پیش بینی های هر یک از اجزاء به صورت جداگانه نادقیق تر از پیش بینی کلی است. پیش بینی ها غالباً به بیراهه می روند اگر سازمان به صورت پویا پیشبینی ها را تعدیل نکند، مسائل پیش زمینه را در نظر نیاورد و به عوامل بیرون از سازمان توجهی نداشته باشد، این مسائل تأثیر به سزایی در پیش بینی ها دارند. غالب سازمان ها، پیشبینی را با فرض زمان تامین ثابت و زمان حمل ثابت، ظرفیت ثابت و مسیرهای توزیع و حمل ثابت انجام می دهند. این فرضیات باید به صورت دقیق مورد سؤال و بررسی و در صورت نیاز تغییر قرار گیرند. افق های زمانی طولانی ثابت نیز پیش بینی دقیق را مشکل می کنند.
۲- هماهنگی و یکپارچگی برنامه ریزی و اجراء
برنامه ها غالباً مجزا از واقعیت های اجرایی هستند. برنامه ها غالباً در زمان اجراء دچار تغییراتی می شوند. مدیران مسئول اجراء تعدیل هایی را برای پاسخگویی به تغییرات محیط در برنامه ها ایجاد می نمایند. چنین تعدیل هایی غالباً ایجاد می شوند ولی به اطلاع برنامه ریزها نمی رسند که نتیجه آن عدم یکپارچگی برنامه و اجراء است. با یکپارچگی برنامه ریزی و اجراء، بسیاری از عدم تطابق های تأمین و تقاضا برطرف می شوند.
۳- کاهش میانگین و واریانس زمان تامین
پیش بینی نادقیق و عدم ارتباط بین برنامه ریزی و اجراء زمانی که زمان تامین طولانی و متغیر است، می توانند ویرانگر باشند. کم کردن میانگین و واریانس زمان تامین می تواند منجر به کاهش عدم اطمینان در زنجیره تأمین شود. از جمله فعالیت هایی که در این زمینه میتوانند استفاده شوند عبارتند از:
حذف فعالیت ها و مراحل فاقد ارزش افزوده
افزایش قابلیت اطمینان و پایداری فرآیندهای تولید، راهبری و لجستیک
توجه ویژه به فرآیندها، منابع و مواد کلیدی
توجه به زمان تامین های پویا در برنامه ریزی زمان های تحویل
همکاری و تشریک مساعی با اعضای زنجیره
دسترسی به این مسئله کار ساده ای نیست. پیشرو بودن در این همکاری بین اعضای زنجیره اعتماد به وجود می آورد و موافقت با مزایای حاصل از به اشتراک گذاشتن اطلاعات را بالا میبرد و تمایل برای تغییر از شرایط قبل را نشان می دهد. در چنین شرایطی، اعضای زنجیره، تصمیم گیری و حل مشکلات را به صورت جمعی انجام می دهند و اطلاعات راجع به استراتژیها، برنامه ها و عملکرد بین اعضای زنجیره به اشتراک گذاشته می شود. چنین فعالیتهایی باعث کاهش انحراف در اطلاعات و فقدان هماهنگی می شود که عواملی برای بروز اختلال هستند.
۴- سرمایه گذاری در امکان دسترسی
به منظور کاهش ریسک اختلالات، سازمان ها باید از اتفاقات زنجیره آگاه باشند. این موضوع شامل عملیات های داخلی، مشتریان، تأمین کنندگان، مکان های موجودی، ظرفیت و داراییهای کلیدی هستند. موارد زیر برای امکان دسترسی نیاز هستند:
شناسایی و انتخاب شاخص های دوراندیشی یا رهبری عملکرد زنجیره تأمین (تأمین کنندگان، عملیات های داخلی و مشتریان).
جمع آوری و تحلیل داده در این شاخص ها
تعیین سطوح الگوبرداری در این شاخص ها
مانیتور کردن این شاخص ها نسبت به الگوبرداری
به بحث گذاشتن انحراف از عملکرد مورد انتظار با مدیران مربوطه
فراهم ساختن و اجرای فرآیندهایی برای مقابله با این انحرافات
ایجاد انعطاف پذیری از زنجیره تأمین
سازمان ها باید تصمیمات صحیحی را برای ایجاد انعطاف پذیری و در نتیجه توان پاسخگویی اتخاذ نمایند. شاخص های مختلفی برای انعطاف پذیری مورد نیاز یک سازمان بسته به شرایط محیطی آن وجود دارد.
دانلود منابع پایان نامه در رابطه با ارایه یک مدل برنامه ریزی دو هدفه برای طراحی شبکه ...