قرارگرفته، ریشه های اقتصادی تروریسم است. تحقیق حاضر نیز به این جنبه پرداخته است. مسائل اقتصادی یکی ازموضوعاتی است که ازدیر زمان به صورمختلف همیشه مورد بحث محققان ومتفکران بوده وبارها دراین مورد اظهارنظرهای گوناگونی به عمل آمده ورابطه آن با بزهکاری مورد بررسی وسپس تائید قرار گرفته است. شاید کمتر نوشته وکتابی یافت شود که نسبت به این امر اشاره ای نداشته واقتصاد، این پدیده موثر را نادیده انگاشته باشد وکمتر دانشمند ومحققی یافت شود که رابطه میان اقتصاد و بزهکاری را نفی کند. بنابراین،این دو پدیده وابستگی کامل به یکدیگر دارند که مورد قبول همگان است واگر گاهی اختلاف مشاهده می شود مربوط به نحوه تاثیر جنبه های مختلف شرایط اقتصادی بر جرم است. بدین صورت که عده ای فقر،برخی طمع ثروت بیشترو تجمل پرستی یا بعضی تضاد طبقاتی و عدم توزیع عادلانه ثروت،دسته ای ترس ازدست دادن آنچه که دارند،گروهی بیکاری وقرض وعدم توانایی لازم برای برآوردن خواسته ها ونیازها و بالاخره برخی بحرانهای اقتصادی و نوسانات قیمتها و گرسنگی را ریشه بزهکاری دانسته وعلت اساسی جرائم مختلف مخصوصا سوء قصد علیه اموال ومالکیت به شمار آمده اند . اندیشمندانی از جمله بونکر، مارکس ، انگلس وتوماس مورس بر تاثیر شرایط و عوامل اقتصادی در وقوع بزهکاری توجه کرده و برای پیشگیری از بزهکاری ، بهبود وضع اقتصادی ، تعدیل ثروت ، رفع اختلافات طبقاتی ، اشتغال به کار بیکاران و بزهکاران را راهکار اصلی می دانند. البته تاکید بر انگیزه ها و ریشه های اقتصادی به معنای نادیده گرفتن سایر عوامل یا نفی تاثیر آنها نیست بلکه تاکید و تمرکز بر این مساله از آن جهت است که به نظر می رسد یکی از مهم ترین عوامل که حتی می توان آن را ریشه بسیاری از دیگرعوامل شکل گیری تروریسم بین المللی دانست، همین مسائل اقتصادی است.
بحث از تروریسم در عصر حاضر نمی تواند بدون توجه به حادثه ۱۱سپتامبر انجام شود. این واقعه دارای چنان وسعت و پیچیدگی است که می توان گفت تمام ویژگیهای اساسی تروریسم به عنوان یک جرم، در آن مشهود است و بررسی آن می تواند بسیاری از مسائل مرتبط با تروریسم را آشکار سازد. در واقع حادثه ۱۱سپتامبر بود که بیشتر جهانیان را به این نتیجه رساند که تروریسم را علاوه بر یک مبارزه یا استراتژی سیاسی به عنوان یک جرم بشناسند. به همین دلیل در این پژوهش تاکید و تمرکز روی این واقعه و علت و معلولهای آن خواهد بود. در بررسی تروریسم و۱۱سپتامبر، ناگزیر به خاورمیانه می رسیم؛ جاییکه گفته شد پایگاه تروریستها و کانون تروریسم جهانی است. منطقه ای که بدون شک بیشترین آسیب ها و هزینه ها را پس از ۱۱سپتامبر متحمل شد. زیرا گفته می شود که زادگاه و پناهگاه تروریستها این منطقه است.
۲- اهداف تحقیق
یکی از سخت ترین مسائل در رابطه با تروریسم، تنوع ، پیچیدگی و چند بعدی بودن آن است. این پیچیدگی باعث شده که حتی در تعریف تروریسم نیز اختلاف نظرهای بسیاری بروز کند. در کشور ما بحث تروریسم، بحث نسبتا جدیدی است و حتی کلیات مربوط به آن نیز هنوز مبهم باقی مانده است. یکی از آسیب هایی که هر بحث و تحقیق علمی را تهدید می کند، مبهم بودن و عدم وضوح کلید واژه های اصلی آن است.به همین دلیل و جهت دوری از چنین آسیبی در این تحقیق علاوه بر مساله اصلی مورد بحث ، کلیات مربوط به تروریسم نیز به صورت مختصر بررسی می شود.
هدف اصلی در این پژوهش عبارت است از نگاه جرمشناسی به تروریسم بین المللی خصوصا تروریسم مرتبط با خاورمیانه و ۱۱سپتامبر و بررسی مسائل اقتصادی که منجر به رشد و توسعه این پدیده شده است. تاکید مجدد بر این نکته هم خالی از فایده نیست که بررسی عوامل اقتصادی و تمرکز بر این بعد از جرمشناسی تروریسم به معنای یک بعدی دیدن تروریسم و نادیده گرفتن سایر عوامل نیست بلکه به دلیل ضرورتهای پیش گفته است.
۳- سوالات و فرضیات تحقیق
الف – سوالات تحقیق
گفته شد که هدف اصلی که در پی آن هستیم این است که مشخص کنیم چه ارتباطی بین مسائل اقتصادی و رشد و توسعه تروریسم وجود دارد و کدام عامل یا عوامل اقتصادی منجر به بروز و رشد و توسعه چنین وقایعی می شوند؟ خصوصا اینکه گسترش تروریسم بیشتر در خاورمیانه و اطراف آن مشهود است و در مقابل تهدیدات تروریستها بیشتر نسبت به کشورهای سرمایه داری و توسعه یافته متوجه است. « اگر صفحات تاریخ جنگها به طور منظم ورق زده شوند،مسائل ژئوپلیتیک کاملا مشهود بوده است… چرا تروریسم در مناطق خاصی از جهان در طول تاریخ رشد پیدا کرده است و چرا در نیم قرن اخیر بیشترین تلفات انسانی و جانی توسط تروریستها در مناطق خاصی از جهان همانند منطقه بحران خیز خاورمیانه اتفاق افتاده است؟»[۳]
به این ترتیب سوالات اصلی تحقیق عبارتند از اینکه :
- چه عامل یا عوامل اقتصادی موجب رشد و گسترش تروریسم در مناطق محروم و توسعه نیافته خصوصا خاورمیانه شده است؟
- علت و عوامل افزایش بروز حوادث ناشی از تروریسم بین المللی در کشورهای سرمایه داری چیست؟
ب- فرضیات تحقیق
در این راستا فرضیات اصلی تحقیق عبارتند از اینکه :
- به نظر می رسد فقر و محرومیتی که قرنهاست دامنگیر مردم ساکن در مناطق توسعه نیافته دنیا است، در خشونت طلبی و گرایش به تروریسم موثر می باشد.
- سیستم سرمایه داری بعد از جنگ جهانی دوم، در مرحله اول برای دفاع از موجودیت خود و بعد برای کنترل بحرانهایی که با آن مواجه شده است و همچنین در جهت کسب سود بیشتر به سیاستهایی متوسل شده است که هم منجر به واکنشهای تروریستی شده و هم از اقدامات تروریستی سود برده است.
۴- روش تحقیق و موانع موجود
الف – روش تحقیق
این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و تکیه آن بیشتر بر مکتوبات است تا تحقیقات میدانی، زیرا در حال حاضر امکان دسترسی مستقیم به عوامل تروریسم و تروریستها و یا حتی به قربانیان تروریسم وجود ندارد. آمار و اطلاعات اصلی مربوط به تروریسم نیز طبقه بندی شده محسوب می شوند و قابل مطالعه یا انتشار نیستند. تنها می توان بر آمار منتشر شده در رابطه با مسائل مرتبط به تروریسم ویا گزارشهای نشریات و سایر تحقیقاتی که با تمام مشقات در این باره انجام شده، تکیه کرد.
نکته قابل ذکر دیگر، در رابطه با منابع و مقالات اینترنتی است. اکنون که در عصر ارتباطات و تکنولوژی به سر می بریم، تکیه بر منابع سنتی و عدم استفاده از امکانات روز در هر تحقیقی باعث نقص و ناکارآمدی آن خواهد بود. خصوصا در رابطه با چنین تحقیقاتی که با کمبود کتب کافی مواجهیم، نقش منابع اینترنتی بسیار قابل توجه است. به جرات می توانم بگویم اگر امکانات اینترنتی و مقالات موجود در پایگاه های گوناگون اینترنت در دسترس نبود، تحقیق حاضر هیچ گاه به نتیجه نمی رسید و دلیل تعدد ارجاعات به منابع اینترنتی همین است. البته نگارنده به احتمالات موجود در رابطه با این منابع ازجمله ضریب خطای بالا در آنها توجه داشته و به همین دلیل در استفاده از این منابع، هم دقت و مقایسه بسیاری انجام داده و هم تلاش کرده حتی المقدور از سایت ها و پایگاه های معتبری استفاده کنم که شناخته شده تر و دارای سابقه علمی بیشتری هستند. به هر ترتیب نقش این دست منابع به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. همچنین به دلیل احترام به حقوق مولفین و نویسندگان سایتها، هرجا از مطالب آنها استفاده شده به منبع اصلی و نام نویسندگان ( اگر در سایت مربوطه ذکر شده باشد) اشاره شده است. نقشه ها و نمودارهای موجود در متن نیز جهت استفاده از منابع معتبر، از سایت رسمی بانک جهانی[۴] و نیز کتاب « اندرون جهان سوم»[۵] استخراج شده اند که البته تمامی نقشه های موجود در کتاب مذکور هم برگرفته از سایت بانک جهانی هستند.
در پژوهش حاضر علاوه بر کلیات، به جرمشناسی تروریسم می پردازیم و مسائل جزائی و قانونی، موضوعا از بحث خارج هستند. «جرمشناسی برخلاف سایر گرایشات حقوقی، از ویژگی چندرشته ای و به عبارت بهتر بین رشته ای برخوردار است.»[۶] در میان نظریات و رویکردهای گوناگون مطرح در جرمشناسی نیز مسائل مطروحه، در حوزه نظریات تکوین جرم می گنجند و رویکردی که در بررسیها از آن استفاده شده رویکرد «اجتماعی- ساختاری»[۷] است. درمیان دیدگاه های مختلف جرمشناسی، این نوشتار از دیدگاه تضاد بهره جسته است. دیدگاه تضاد، جامعه را شامل گروه ها و علایق مختلفی می داند که برای دستیابی به قدرت و منابع کمیاب با هم رقابت می کنند. دیدگاه تضاد جنبه های گوناگون دنیای اجتماعی را با نگاه به سازوکارهایی که سلطه و بهره مندی گروه ها و طبقات اجتماعی برنده را تامین و تداوم می بخشد، تبیین می کند. این موضوع به قوانین و برخی ارزش های اجتماعی نیز تسری می یابد.[۸] ترجیح این دیدگاه، برای بررسی تروریسم هم به این دلیل بوده است که به نظر می رسد فرضیات و اصول مطروحه در این دیدگاه، بیشترین تطابق را با مسائل مربوط به تروریسم دارد.
ب- موانع موجود
علاوه بر مساله کمبود منابع و تحقیقات قبلی در این زمینه، در رابطه با منابع موجود نیز با مشکلات بسیاری مواجهیم. کتب منتشر شده به زبان فارسی در این زمینه بسیار کم هستند و آثار موجود نیز اکثرا به بررسی کلیات و یا مسائل قانونی پرداخته اند. حتی آثار موجود به زبان انگلیسی نیز کمتر به جرمشناسی تروریسم پرداخته اند. منابع مربوط به جرمشناسی تروریسم نیز بیشتر بر مسائل ایدئولوژیک و یا مسائل روحی تروریستها متمرکز شده اند و هیج کتابی درباره رابطه اقتصاد و تروریسم به دست نیامد.
در نتیجه این کمبود منابع مفید، از طرفی ناگزیرهستیم تا بسیاری از مسائل کلی را که در واقع مبانی و اصول اولیه هستند به صورت مجزا بررسی کرده وبا مراجعه به آمارها و تحلیل های موجود درباره اصول اولیه،به ترکیب و تحلیل آنها بپردازیم.ازطرف دیگر تحلیل های نهایی هم تقریبا از اولین مکتوبات در این زمینه می باشند. به همین دلیل، مانند هرایده جدیدی اولا نیازمند پرداختن بیشتر به کلیات است و ثانیا درجزئیات آن ضریب خطا بالاست و نگارنده به هیچ وجه مدعی نیست که در نتیجه گیری،کاملا صحیح و بدون هیچ خطایی عمل کرده است.اما تمام تلاش خویش را به کار بسته ام تا باوجود همه موانع ذکر شده ، بدون جانبداری به جمع آوری و تحلیل اطلاعات بپردازم و نهایت دقت را در نتیجه گیری نهایی داشته باشم.
۵- پیشینه تحقیق
در مورد پیشینه تحقیق تا آنجا که نگارنده موفق به بررسی منابع شده است، تحقیق و پژوهش مکتوب که مستقلا به ریشه های اقتصادی تروریسم پرداخته باشد وجود ندارد. گرچه در ضمن بررسی مسائل تروریسم و به عنوان یک بحث فرعی به ریشه های اقتصادی از جمله فقر و نابرابری اقتصادی اشاره ای رفته است. همچنین در میتینگ های سیاسی و یا برخی از سخنرانیها در کشورهای مختلف جهان ممکن است به یکی از این دو مساله اشاره ای شده باشد اما اکثرا دارای انگیزه های سیاسی بوده و متاسفانه فاقد مبنای پژروهشی و آماری هستند. در بیشتر مواقع نیز بسیاری از کسانی که شاید حتی خودشان نیز دستی بر آتش داشته و از رفتارهای تروریستی به دور نبوده اند برای مبارزه با رقبا و دشمنان خود به اینگونه فرضیات متوسل می شوند. در فصول آینده خواهیم دید که این تحقیق مدعای هیچ یک از این افراد را تایید نمی کند و با اینکه عناوین به کار رفته ممکن است گاهی با عبارات به کارگرفته شده توسط سیاستمداران یکی باشد اما نتیجه به دست آمده با نظر آنان متضاد است. بنابراین در مطالعه متن تحقیق لازم است به این مساله توجه شود تا هم مشکل پیشداوری درباره تحقیق به وجود نیاید و هم مطالب ذکر شده موجب سوء تفاهم نشود.
۶- طرح تحقیق
از آنجا که این تحقیق در زمره اولین کار پژوهشی در زمینه موضوع مورد بحث است، همچنین به دلیل بین رشته ای بودن موضوع که کاربرد عناوین و مفاهیمی از مسائل جرمشناسی، اقتصادی و سیاسی در متن را ضروری ساخته است؛ بیشتر نیازمند بررسی کلیات و پرداختن به تعاریف هستیم. بعد از بررسی کلیات و تعیین دقیق مفهوم برخی عبارات و اصطلاحات به کاررفته، به بررسی مسائل اصلی پرداخته شده است. بنابر این ضروریات، تحقیق حاضر مشتمل بر سه فصل است. در ابتدای هر فصل نیز چکیده بسیار مختصری از مسائل مطروحه در آن فصل ذکر شده است تا ذهن خواننده برای ورود به مباحث آماده گردد. هر فصل دارای دو مبحث اصلی است و هر مبحث نیز بنا بر مقتضای مطلب به گفتارها و بندهای دیگری منقسم شده است.
در فصل اول ماهیت تروریسم مورد بررسی قرار گرفته است و توضیح داده شده است که تروریسم است و در میان اندیشمندان بر سر تعریف تروریسم و یا ویژگیهای لازم برای اینکه یک عملیات تروریستی محسوب شده و فاعل آن تروریست خوانده شود، توافق وجود ندارد. بنابراین ضروری به نظر می رسد که ابتدا منظور از اصطلاح تروریسم که در فصول بعدی به کار خواهد رفت مشخص گشته و سپس به بررسی سوالات و فروض تحقیق پرداخته شود. در فصل دوم، به دنبال یافتن پاسخ این سوال هستیم که چرا تروریسم در مناطق توسعه نیافته و محرومی همچون خاورمیانه رشد بیشتری داشته است و آیا ارتباط مثبتی میان نابرابریهای اقتصادی و فقر و محرومیت مردم این مناطق با رویدادهای تروریستی وجود دارد یا خیر؟ در این فصل نیز ابتدا ماهیت فقر مورد بررسی قرارگرفته است. سپس تاثیرات مختلفی که فقر و محرومیت بر روی افراد و جوامع دارد مشخص شده و نهایتا به بررسی آن دسته ار نتایج فقر پرداخته شده است که بر رشد و توسعه تروریسم موثر واقع شده اند. فصل سوم تحقیق به بررسی فرضیه دیگر تحقیق یعنی تعامل سرمایه داری و تروریسم اختصاص یافته است. در این فصل نیز بعد از آوردن چکیده مطالب فصل، ماهیت سرمایه داری و مولفه های اساسی این نظام اقتصادی تعریف و تبیین شده و بعد به بررسی رابطه بین تروریسم با آن پرداخته شده است. در انتها نیز با جمع بندی کلی از سه فصل مطروحه، نتیجه ای که به نظر صحیح می رسیده ذکر گردیده است.
فصل اول – مفهوم شناسی تروریسم
مقدمه فصل اول
تروریسم درعین داشتن سابقه تاریخی طولانی پدیده ای دینامیک وپویا است وبه سرعت تغییر و تحول می یابد. این تغییرات هم در اندیشه ها و آرمانهای تروریستها، هم در اهداف آنها و هم درروشهای اجرایی آنها قابل مشاهده است. اولین ترور تاریخ، ترور ژولیوس سزار در ۴۴۰۰سال پیش از میلاد بوده است.[۹] نمونه هاى پیاپى قتل سیاسى و حتى کشتار از روى برنامه، در تاریخ یونان و روم وجود داشته است.[۱۰] تروریسم تا پایان قرون وسطى و از آن زمان تا عصر نوین همچنان فعال مانده است . اگر تروریسم در گذشته تنها مورد استفاده تعداد اندکی از افراد مخالف حکومتها و یا برخی قدرتمندان فاسد بوده است که از سوی مردم و ملتها تقبیح می شده، امروزه تبدیل به استراتژی بسیاری از گروه ها و دولتهای متفاوتی شده که شاید از نظر ایدئولوژیک در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند؛ اما هر دو از ترور به عنوان ابزاری کارآمد استفاده می کنند. نکته قابل توجه اینکه واکنش مردم عادی نیز تغییر یافته و نسبت به یک واقعه تروریستی واکنش های متفاوت و متعارضی از جانب مردم و حتی اندیشمندان نشان داده می شود.
درگذشته تروریستها ایدئولوژی خاصی دراستفاده از تروریسم نداشتند، و درواقع تروریسم تفاوت چندانی با جنگها و نزاعهای آن دوران نداشت. «تروریسم سیستماتیک در نیمه دوم سده نوزدهم پا گرفت و از همان آغاز انواع کاملا متفاوتی داشت.»[۱۱] بعداز انقلاب کبیر فرانسه درقرن ۱۹ تئوریهای سیاسی و تعارضات و جنگهای سیاسی، به وجود آمده و افزایش یافتند. در این دوران اعمال تروریستی، جنگها، وشورشهای انقلابی به تدریج با یکدیگر متفاوت گشتند. تئوریهای مختلف گسترش یافتند؛ و برخی از گروه های فکری نیز برای دستیابی به اهداف عقیدتی و سیاسی خود به اعمال تروریستی دست می زدند. این نوع تروریسم آن چیزی است که امروزه با آن مواجهیم و بیشتر به صورت سازمان یافته و ناشی از ایدئولوژیهای افراطی و سیاستهای توسعه طلبانه است.
به دلیل همین گستردگی کمی و کیفی است که مسائل مربوط به تروریسم بسیار پیچیده و مبهم هستند تا حدی که در تعریف تروریسم هم اختلاف نظر فراوان است و به طریق اولی در تعیین مصادیق آن در دنیای واقعی نیز توافق کلی وجود ندارد. این اختلاف نظرها تا آنجا عمق یافته که بسیاری از گروه های مسلح از نظر برخی، تروریست خوانده می شوند و در مقابل از طرف عده ای دیگر مبارز و قهرمان تلقی می گردند. حتی گاهی دولتها نیز توسط مخالفانشان و یا دولتهای خارجی به عنوان دولت تروریست مطرح می شوند. با توجه به مسائل فوق، در این فصل تلاش شده است تعاریف موجود از تروریسم و ویژگیهای اصلی که موجب تمایز تروریسم از سایر مفاهیم مشابه می شود ارائه شده و سپس انواع شناخته شده تروریسم و اهداف معمول تروریستها بیان گردد.
به طور خلاصه می توان گفت، تروریسم رفتار مجرمانه و خشونت آمیز گروه های سازمان یافته و غیرمردمی است که برای دستیابی به اهداف بلند مدت خود به صورت ناگهانی و غیرقابل پیش بینی افراد غیرنظامی و بیگناه را قربانی می کنند. اهداف بلند مدت تروریستها ممکن است سیاسی، اقتصادی، مذهبی و … باشد. آنها در راه رسیدن به این اهداف از روش های بسیار متنوعی استفاده می کنند. توضیحات و جزئیات مساله در مباحث بعدی توضیح داده خواهد شد اما این نکته در اینجا قابل ذکر است که یکایک ویژگیهای ذکر شده از ضروریات تعریف تروریسم است و در تعیین مصادیق تروریسم راهگشا می باشد. بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز و نیز عملیات گروه های سازمان یافته که حتی عنوان تروریسم نیز توسط رسانه ها به آنها داده شده است،به دلیل فقدان برخی از ویژگیهای لازم نباید تروریستی تلقی شوند. برای نمونه گروه های آزادیخواه و مبارزی که علیه دولتهای مستبد دست به اقدامات خشونت آمیز می زنند،اگر علیه غیرنظامیان اقدام نکنند نباید تروریست شمرده شوند. در مقابل بسیاری از گروه ها و حتی دولتهایی که برای دستیابی به اهدافشان از نیروهای نظامی و یا افراد مسلح استفاده کرده و به افراد بیگناه و غیرنظامی آسیب می زنند باید تروریست خوانده شوند.
مبحث اول- ماهیت تروریسم
گفتار اول- تعریف و ویژگیهای تروریسم
با وجود پیشینه تاریخی طولانی، هنوز تعریف روشن و دقیقی ازتروریسم، مورد توافق اندیشمندان قرار نگرفته است. برخی تروریسم را یک استراتژی سیاسی در عرض یا طول فعالیتهای دیپلماتیک می دانند، برخی آن را به مثابه یک جرم بررسی می کنند، گروهی آن را وظیفه ای مقدس می دانند و گروهی دیگر آن را یک عکس العمل و واکنشی قابل توجیه دربرابر تجاوز می دانند و گروهی دیگر جنایتی نابخشودنی.
دلیل اصلی تفاوتها و فاصله بسیار این تعاریف، می تواند دیدگاه و جایگاه کسی باشد که این پدیده را مورد بررسی قرار می دهد. از نظر قربانیان تروریسم این عمل جنایتی نابخشودنی و از نظر فاعلین آن وظیفه ای مقدس یا دفاع مشروع و از نظر عاملین آن یک استراتژی سیاسی و روشی برای دستیابی به امتیازات و اهداف مختلف است. دلایل دیگری نیز برای دشواری تعریف تروریسم می توان ذکر کرد از جمله اینکه، مفهوم تروریسم با مفاهیم مشابه دیگری مانند قیام و شورش و دفاع و جهاد و… تداخل پیدا می کند. همچنین همواره بحث درباره تروریسم با مفاهیم ارزشی در می آمیزد و به عبارت دیگر کسی که از نظر یک نفر تروریست است از نظر دیگری مبارز راه آزادی است. از طرف دیگر مفهوم تروریسم مفهومی دینامیک و پویا است وشیوه ها و اهداف متنوع و گوناگونی دارد. با این وجود، درصورتی که به صورت علمی و به دوراز مفاهیم ارزشی تروریسم را بررسی کنیم می توانیم به قدرجامعی از این تعاریف دست یابیم و خصوصیات کلی تروریسم و تفاوتهای اساسی آن را با سایر مفاهیم مشابه مشخص کنیم.
بند اول- تعاریف موجود از تروریسم
واژه ترور از ریشه لاتین ters به معنای ترساندن و وحشت است.[۱۲] آلن بیرو در فرهنگ علوم اجتماعی، ترور را به معنای حالت و یا احساس ترس دسته جمعی می داند که خشونت و کشتار بی حد و حساب موجد آن است.»[۱۳] ترور به معنای کشتار سیاسی نیز به کار می رود و «کسانی را که به کشتار سیاسی دست بزنند، تروریست می خوانند.»[۱۴]
درباره تعریف اصطلاحی تروریسم نیز نظریات گوناگونی ارائه شده است . فرهنگ خاص علوم سیاسی تعاریف زیر را ارائه می دهد: «۱- نظام حکومت ترور و اعتقاد به لزوم آدم کشی و ایجاد وحشت در میان مردم و یا نظام فکری که هرنوع عملی رابرای رسیدن به هدف سیاسی مجاز می شمارد. ۲- کاربرد سیستماتیک ترور، به عنوان وسیله اجبار یا روا شمردن اقدامات دارای ماهیت وحشت آفرینی در اذهان عامه و گروه های انسانی.»[۱۵] در فرهنگ لغات فرهنگستان علوم فرانسه تروریسم چنین معنا شده است:نظام یا رژیم وحشت.[۱۶] دکتر لنگرودی تروریسم را «کارهای جنایی ضد کشور به منظور ایجاد هراس در اشخاص یا اصناف یا طبقات معین ویا همه مردم کشور»[۱۷] می دانند.
فرهنگ علوم سیاسی اشخاصی را که دست به ترور می زنند تروریست نامیده و در بیانی دیگر تروریست را چنین تعریف می کند : «فردی که برای پیشبرد اهداف سیاسی خود که معمولا واژگون کردن نظام سیاسی موجود است، متوسل به تهدید و خشونت می شود. این واژه غالبا توسط طرفداران یک رژیم خاص برای اشاره به مخالفان رژیم که به اعمال خشونت آمیز دست زده باشند به کار می رود…. تروریست فردی را گویند که به ترور مبادرت ورزد، البته فرد به معنای خاص نیست بلکه می توان از گروه تروریست و یا دول تروریست نیز نام برد. به عبارت دیگر تروریست در معنای عام، هر فردی است که از طریق خشونت و قتل و خونریزی و ایجاد ترس و وحشت می خواهد به اهداف سیاسی دست یابد.»[۱۸] بنابر تعریف دانشنامه سیاسی؛ «در سیاست به کارهای خشونت آمیز وغیرقانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود وترساندن آنها ترور می گویند و نیز کردار گروه های مبارزی که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود دست به کارهای خشونت آمیز و هراس انگیز می زنند، ترور نامیده می شود. همچنین ترور به معنای کشتار سیاسی نیز به کار می رود.»[۱۹] در فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد آمده است: «تروریسم اصطلاحی است که برسر تعریف آن توافقی میان حکومتها یا تحلیل گران دانشگاهی وجود ندارد، اما تقریبا به به تعبیری منفی به کار می رود تا غالبا اقدامات گروه های فرادولتی خودساخته با انگیزه سیاسی علیه جان افراد را توصیف کند.»[۲۰]
تروریسم، اعمال ترور به صورتی منظم و سازمان یافته را می رساند. تروریسم نه فقط با بهره گرفتن از وسایلی که می توانند زندگی و امنیت افراد را مورد سوء قصد قرار دهند صورت می یابد بلکه از طریق تخریب خشونت آمیز خدمات عمومی و یا تجهیزات زیربنایی متعلق به یک جمع نیز اعمال می شود. تروریسم در تعریف فرهنگ روابط بین الملل عبارت است از «فعالیتهای عاملان دولتی و غیر دولتی که در کوششهایشان برای دستیابی به اهداف سیاسی از روشها و وسائل خشونت آمیز استفاده می کنند.»[۲۱] تروریسم، به معنای مبارزه تروریستی روشنفکران انقلابی جدا از توده ها، عبارت است از «یک جریان خرده بورژوایی که در مرحله ای از جنبش انقلابی در اروپا ظاهرشد. تروریسم به تئوری قهرمانانه فعال توده های غیرفعالی که در انتظار قهرمانان هستند، معتقد است.»[۲۲] برپایه دانشنامه بریتانیکا تروریسم عبارت است از «کاربرد حساب شده ارعاب یا خشونت پیش بینی ناپذیر علیه حکومتها، مردم یا افراد برای دستیابی به یک هدف سیاسی.»[۲۳]
سازمان کنفرانس اسلامی درسال ۱۳۷۸ تعریفی از تروریسم ارائه داده است که براساس آن «تروریسم شامل هرگونه عمل خشونت آمیز یا تهدید کننده است که صرفنظر از مقاصد یا انگیزه مرتکبان آن، به منظور اجرای یک طرح جنایتکارانه فردی یا گروهی وبا هدف ایجاد رعب بین مردم ویا تهدید آنان به صدمه زدن به آنها و به خطر انداختن زندگی، حیثیت، آزادی ، امنیت یا حقوق آنها یا تهدید به صدمه زدن به محیط زیست یا هرگونه تسهیلات عمومی یا اموال عمومی یا خصوصی به منظور به مخاطره انداختن یا اشغال یا تصرف آنها و به خطر انداختن یکی از منابع ملی یا تاسیسات بین المللی یا تهدید کردن ثبات، تمامیت ارضی یا وحدت سیاسی یا حاکمیت کشور مستقل انجام می گیرد.»[۲۴] در تعریف دیگری آمده «تروریسم اقدامی سازمان یافته و متضمن خشونت بسیار است که با حمله های غیرقابل پیش بینی علیه افراد، گروه ها و ملتها اعمال می شود.»[۲۵] برخی براین عقیده اند که تروریسم یک ایدئولوژی نیست بلکه یک فعالیت و عمل است. به این معنا که تروریسم عملی است که سازمانها و دولتها و گروه های مختلف همواره یا در زمان های گوناگون ممکن است با آن درگیر شوند که ممکن است به صورت موقتی باشد یا استمرار یابد . بیشتر مشتقات ترور هم حول همین معانی می چرخد.
بند دوم- ویژگیهای تروریسم
با جمع بندی تعاریف مختلفی که در فوق ارائه شد، می توان برخی ویژگیهای اصلی را که از ذاتیات تروریسم محسوب می شود مشخص کرد. یکی از این ویژگیها که مورد تاکید تمام اندیشمندان است و حتی در میان سیاستمداران و مردم عادی نیز رواج دارد خشونت است. ویژگی مهم دیگر تروریسم، بیگناهی و غیرنظامی بودن قربانیان است. گروه های مسلحی که علیه نظامیان، دولتها وسایر گروه های مسلح دست به اقدامات خشونت آمیز می زنند، به این دلیل که قربانی آنها افراد غیرنظامی نیستند، تروریست محسوب نمی شوند. علاوه بر این ویژگیها، تروریسم ویژگیهای مهم دیگری نیز دارد. ذیلاً به بررسی این ویژگیها می پردازیم.
۲-۱) استفاده یا تهدید به استفاده از خشونت غیرقانونی
خشونت از ذاتیات تروریسم است و هر عملی که فاقد عنصر خشونت باشد به هیچ وجه نمی تواند مشمول عنوان تروریسم باشد؛ هرچند در میزان ضروری این عنصر اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند که باید خشونت بسیار زیادی در عمل انجام شده وجود داشته باشد تا تروریستی محسوب شود ولی اکثر محققین بدون توجه به کم یا زیاد بودن خشونت، صرفا وجود آن را لازم می دانند. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که نباید خشونت آمیز بودن را برابر با مسلحانه بودن دانست؛ بلکه ممکن است عملی خشونت آمیز باشد اما درآن از اسلحه به معنای اعم آن استفاده نشده باشد. هرچند تصور خشونت بدون سلاح مشکل است و دراکثر عملیات تروریستی نیز انواع سلاح به کار می رود اما این نباید موجب خلط موضوعات شود. آنچه در تروریسم ضروری است خشونت است نه سلاح. امروزه درعملیات تروریستی موسوم به سایبر تروریسم که کاملا در فضای مجازی انجام می شوند وبا ایجاد اختلال در برنامه هواپیماها و … خسارات بسیاری به بار می آورند، از هیچ گونه سلاحی استفاده نمی شود اما باعث اتفاقات بسیار دردناک و دهشت انگیزی می شوند که بسیار بیشتر از بمب گذاری ها و گروگانگیریها خسارت به بار می آورند.کلیه اعمال خشونت آمیز تروریستها منطبق بر تعریف برخی جرائم مانند قتل، ضرب و جرح، تخریب، آدم ربایی، گروگانگیری و… هستند که هریک به تنهایی و قبل از تصویب قوانین مربوط به تروریسم نیز قابل تعقیب و مجازات بوده اند.اما آنچه تروریسم را از سایر جرائم مشابه مجزا می کند، انگیزه ها و اهداف و سایر خصوصیاتی است که فوقاً ذکر شد.همین امر موجب شده است که کشورهای مختلف علاوه بر قوانین گذشته به وضع قوانین صریح و مستقیم درباره تروریسم بپردازند.
۲-۲) اقدام غیرقابل پیش بینی علیه غیرنظامیان
راهنمای نگارش پایان نامه درباره ریشه های اقتصادی تروریسم با تاکید بر تروریسم مرتبط ...