حمایت عاطفی : عبارت است از بیان عاطفه مثبت، درک همدلانه و تشویق ابراز احساسات از دریافت کننده حمایت است (شریورن و استوارت، ۱۹۹۱) که ابراز همدردی، توجه ، محبت و علاقه نسبت به فرد را شامل می شود. با توجه به این نوع حمایتی، افراد در زمان استرس، احساس آرامش ، اطمینان و به جایی تعلق داشتن می کنند
[۳]
(سارافینو۱، ۱۳۷۸). از جانب دیگر حمایت عاطفی ، ترویج احساس عزت نفس است که فرد را قادر به پذیرش و مقابله موثر با محدودیت های فردی و نتایج نامطلوبشان می کند(هالاهان و موس۲، ۱۹۹۷؛مک وی و همکاران۳، ۱۹۹۶ به نقل از لی و همکاران ، ۲۰۰۴).
حمایت ارزشی : این نوع حمایت از طریق ابراز احترام، تشویق ، موافقت با نظرها یا احساسات فرد و ارزیابی مثبت فرد در مقایسه با کسانی که وضعیتشان بدتر از اوست، صورت می گیرد و موجب افزایش احساس با ارزش بودن، لیاقت و اعتبار در فرد می شود.حمایت ارزشی، به ویژه در زمان ارزیابی استرس ، مفید واقع می شود (سارافینو، ۱۳۷۸).
حمایت اطلاعاتی: منظور از حمایت اطلاعاتی، مشورت اطلاعات ، راهنمایی یا بازخورد به فرد است (شربورن و استوارت، ۱۹۹۱ (.
حمایت عملی و مادی : شامل کمک های مستقیم به فرد است ، مانند انجام دادن کارهای خانه یا قرض دادن پول (سارافینو، ۱۳۷۸).
حمایت شبکه ای : این نوع حمایت به فرد احساس عضویت در گروهی با علائق و فعالیت های مشترک می دهد (سارافینو، ۱۳۷۸).
از نظر شربورن و استوارت (۱۹۹۱) به جای حمایت ارزشی و شبکه ای ، دو نوع دیگر از حمایت وجود دارد که عبارتند از تعامل اجتماعی مثبت که شامل وجود افرادی است که کارهای جالب انجام می دهند و حمایت مهربانانه که شامل بیان عشق و مهربانی از منبع حمایت است (کوهن و هابرمن ، ۱۹۸۳ به نقل از ساراسون وساراسون ، ۱۹۸۵) نیز حمایت اجتماعی ای که وابستگی ، عزت نفس ، ارزیابی و کمک های ملموس فراهم می کنند ، تمایز قائل شوند.
[۴]
۲-۲-۷مفهوم حمایت اجتماعی در نظریه های مختلف
۲-۲-۸دیدگاه استرس و مقابله
رویکرد استرس و مقابله معتقد است که حمایت با حفظ افراد از تاثیرات مضر استرس در ایجاد سلامتی دخیل است، این دیدگاه پر نفوذ ترین دیدگاه نظری درمورد حمایت اجتماعی است و معتقد استکه حمایت تاثیر حوادث پر استرس زندگی روی سلامتی را از طریق فعالیت های حمایتی دیگران و یا اعتقاد به وجود حمایت کاهش می دهد.
منظور از فعالیت های حمایتی، تفکری است که افزایش عملکرد مقابله ای را به دنبال دارد در حالی که درک حمایت موجود منجر به ارزیابی موقعیت های تهدید آمیز بالقوه به عنوان کم استرس می شود این دیدگاه ارتباط نزدیکی با تحقیقات و نظریات مربوط به استرس و مقابله دارد (لازاروس۱۹۹۶،۱؛ لازاروس و فولکمن۲، ۱۹۸۴؛ موس و بلینگز۳، ۱۹۸۲ به نقل از کوهن و همکاران۴ ، ۲۰۰۰ ).
بر طبق دیدگاه های فعالیت های حمایتی، هریک از رویدادهای پر استرس، باعث ایجاد خواسته ها و تقاضا های خاصی از افراد متاثر می شود به عنوان مثال ممکن است داشتن افرادی که در زمان از دست دادن موقت شغلتان به شما کمک مالی می کنند مفید باشد ولی در زمانی که شما با مرگ یک دوست مواجهه می شوید ، مفید نباشند. بر طبق مفهوم ارزیابی، حایت اجتماعی می تواند از افراد در برابر اثرات مضر استرس ها با هدایت آنها به جهتی که موقعیت های پر استرس را کمتر به صورت منفی ارزیابی کنند حمایت کنند (کوهن و همکاران ، ۲۰۰۰).
۲-۲-۹دیدگاه تعبیر اجتماعی
شناخت اجتماعی و تعاملات نمادی ، دیدگاهی جایگزین از حمایت اجتماعی فراهم می کند. تعبیر اجتماعی به این فرض بر می گردد که ادراک مردم از جهان ، واقعیت نهایی را منعکس نمی کند و به جای آن مردم نظریه ها و مفاهیمی در مورد جهان می سازند که زمینه اجتماعی شان را منعکس می کند (دوی۵، ۱۹۱۷ به نقل از کوهن و همکاران ، ۲۰۰۰).
[۵]
طبق این دیگاه، ممکن است عقیده مشترکی در همه افراد و گروه ها در مورد اینکه چگونه رفتارهای حمایتی شکل
می گیرند وجود نداشته باشد و همچنین خود و جهان اجتماعی بر طبق این دیدگاه به طر جدا ناپذیری به یکدیگر وابسته اند . به عبارت دیگر تجربه خود به طور گسترده ای انعکاس از این مساله است که چگونه یک فرد توسط دیگران دیده می شود. (مید۱، ۱۹۴۳ به نقل از کوهن و همکاران ، ۲۰۰۰).
این دیدگاه حمایت اجتماعی ، از نظریه های شناخت اجتماعی شخصیت و آسیب شناسی روانی گرفته شده است . دیدگاه شناخت اجتماعی از حمایت اجتماعی ، به ادراک حمایت مربوط می شود. فرضیه اساسی این است که وقتی فرد اعتقاد پایداری در مورد حمایت دیگران را تقویت می کند ، تفکرات همیشگی در مورد حمایت اجتماعی ، تناسب اعتقادات موجود را کم می کند (بالدوین۲، ۱۹۹۲؛ مانکوسکی و وبر۳، ۱۹۹۷؛ پیر و همکاران۴ ، ۱۹۹۷ به نقل از کوهن و همکاران ، ۲۰۰۰). هرچند ویژگی های عینی جهان اجتماعی روی ادراک حمایت تاثیر دارد ، حمایت ادراک شده بیشتر تحت تاثیر گیرنده حمایت و درک ویژگی های شخصیتی حمایت گر نسبت به حمایت واقعی دریافت شده است (لاکی و همکاران۵ ، ۱۹۹۶).
مفهوم جدید دیگری از تفکر تعبیر اجتماعی ، تعاملات نمادین است . فرضیه اساسی دیدگاه تعاملات نمادین در مورد حمایت اجتماعی این است که تنظیم تعاملات اجتماعی بیشتر از تهیه فی نفسه حمایت ، مسئول حفظ سلامتی است (توتیس۶، ۱۹۸۵).
به طور کلی ، رویکرد تعبیر اجتماعی معتقد است که حمایت به طور مستقیم با افزایش عزت نفس و خود تنظیمی صرف نظر از وجود استرس روی سلامتی تاثیر می گذارد (کوهن و همکاران ، ۲۰۰۰).
[۶]
۲-۲-۱۰دیدگاه روابط
این دیدگاه حمایت را به عنوان بخش کلی تری از روابط ، مفهوم سازی می کند . این رویکرد فرضیاتی را شامل می
شود که حمایت اجتماعی را به فرآیندها و کیفیت روابط دیگران نسبت می دهد . این روابط کیفی هیچ یک از کمک های واقعی در طول زمان استرس و یا اعتقادات مربوط به حمایت اجتماعی را به خودی خود منعکس نمی کنند . یک احتمال این است که شناخت های ما در مورد محیط اجتماعی مان قویاً به هم وابسته و دارای اشتراکند (کوهن و همکاران ، ۲۰۰۰).
۳-۲ شیوه های مقابله با استرس
در فرهنگ آکسفورد، فشار روانی به اوایل قرن ۱۴ بر می گردد که معانی مختلفی برای آن به کار رفته است، این اصطلاح به معنای در آغوش گرفتن، فشردن و باز فشردن گرفته شده ۱، رفتارهایی که با احساسات متضاد همراه است.تعریف انجمن پزشکی آمریکا از فشار روانی عبارت است از هرنوع مداخله که مزاحم سلامت روان و جسمانی فرد باشد (اینلندر و موران۲ ، ۱۳۷۸).
(هانس سلیه ، ۱۹۷۶) در زمینه استرس بیشترین پژوهش را انجام داد.به همین دلیل او را « پدر فشار روانی» نامیده اند. او اولین کسی است که استرس را این گونه تعریف کرد ، استرس پاسخ غیر اختصاصی بدن انسان است به هرنیازی که دارد. این پاسخ می تواند به شکلهای گوناگونی مانند سفتی عضلات، اضطراب، افزایش ضربان قلب و فشار خون ، تنفس سطحی ، سرگیجه و یا شادابی نمود پیدا کند (قاسم زاده، ۱۳۷۶).
بنابراین طبق نظر سلیه، هرگاه فردی برای مدت زمان طولانی انگیختگی فیزیولوژیکی (ضربان تند قلب، افزایش و تپش عضلانی و…) را تجربه کند، بدن وی دچار فشار روانی می شود (ریو ، ۱۹۹۲).
فشار روانی رابطه معین بین شخص و محیط است که به وسیله شخص به عنوان عامل فشار یا فراتر از منابع خطر زا برای سلامتی او می شود.
[۷]
مفهوم فشار روانی به عنوان محرک است زیرا افراد به محرک های یکسان به شیوه های متفاوت پاسخ می دهند.همچنین فشار روانی به عنوان پاسخ فیزیولوژیک نمی باشد زیرا بسیاری از وقایع زندگی مثل ورزش و عاشق شدن منجر به تشدید انگیختگی فیزیولوژیک فرد می گرددحال آنکه فشار روانی نیستند ( لازاروس و فولکمن، ۱۶۸۴).
ماهیت فشار روانی تغییر و فرایند است که بین رویارویی با یک عامل استرس زای بالقوه و واکنش های نهایی مشخص به آن فعالیت های شناختی بسیاری ادارک ، یادگیری، حافظه، قضاوت میانجی می شود (ریو ، ۱۹۹۲).فشار روانی را در واقع محرکی که لازم است فرد با آن سازگار شود می داند (توماس هولمز۱،۱۹۷۹).بنابر این دیدگاه ، فشار روانی به عنوان یک محرک در نظر گرفته می شود که از خارج بر فرد تحمیل می شود (گنجی ، ۱۳۷۹).
در برخی از دیدگاه ها ، فشار روانی را نه به عنوان یک محرک و نه به عنوان پاسخ فیزیولوژیک ، بلکه آن را شبکه وسیعی از عوامل چون محرک- پاسخ و ویژگی های فردی و ارزیابی ها و سبک های سازشی در نظر می گیرند که با یکدیگر ارتباط تعاملی دارند (استورا ۲،۱۹۹۸).
بنابراین بهتر است فشار روانی را یک سازه در نظر بگیریم بدین معنی که فشار روانی را آمیزه ای از جند عنصر بدانیم که با هم در تعامل هستند (منشی، ۱۳۷۶).
استرس را فشارعصبی هم ترجمه کرده اند که این اصطلاح هم معادل استرس نیست، زیرا استرس از فشار ناشی می شود و خود فشار نیست اگر چه به زعم دو نفر از محققان به نام های (مورهد ، گریفین )۱ با اندک اغماضی می توان استرس را همان فشار عصبی معنا کرد و آن را عکس العملی دانست که انسان در مقابل محرک های ناسازگار از خود بروز می دهد و در این پژوهش هم این معادل به کار رفته است . مقوله استرس و راهبردهای مقابله با آن از جمله نخستین موضوعاتی است که در پنجاه سال اخیر به طور تجربی مورد کاوش قرار گرفته و همین امر باعث شده که
[۸]
تحقیقات متعددی در مورد چگونگی مقابله با آن صورت گیرد.گفته می شود که زیر بنای درصد قابل توجهی از بیماری های جسمی و پریشانی های روانی ، تحل فشار روانی و ناتوانی فرد برای مقابله با آن است.نتایج تحقیقات نشان داده است زمانی که بعد از ملاحظه یعنی توجه نسبت به رفاه و برقراری روابط دوستانه با آن ، در مدیریت یک سازمان ضعیف است ، درصد بیشتری از افراد گرفتار استرس و هیجان منفی می شوند (استلتر و نومروف۱، ۱۹۸۶) . واژه استرس را به راحتی به کار می بریم در حالیکه شناخت بسیار ناچیزی از آن داریم . استرس چیز مبهمی است و تعاریف کامل و دقیقی ندارد. اما همه مردم می دانند که دچار استرس شده اند. با این اوصاف استرس چیست؟
استرس پدیده تازه ای نیست،در طول تاریخ بشر وجود داشته و به صورت های مختلفی بر انسان عارض شده که از جمله نگرانی از بلایای طبیعی ، جنگ ها، قتل عام ها ،ستمکاری حکام جابر و انقلاب های صنعتی و به دلیل تحولات عمیق اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی ناشی از آندر کلیه جوامع و ضرورت تطابق مداوم با شرایط جدید و در عین حال در تحول و تغییر، استرس، دامنه، شدت و وسعت بیشتر می گرفت به طوری که می توان آن را فرزند نا خلف انقلاب صنعتی و جنگ ( یک قتل بی صدا) نام نهاد.
حقیقت این است که استرس بخش طبیعی و عادی از زندگی است. تلاش برای رهایی از آن به طور کامل، باعث
می شود که زندگی برایمان یکنواخت و خسته کننده شود.از سوی دیگر، اگر بیش از حد در معرض استرس قرار بگیرید،سلامت جسمی و شادابی روحی شما به خطر می افتد. استرس بر سلامت جسم و روان فرد تاثیر می گذارد و انرژی های او را هدر داده و باطل می سازد.
امروزه مردم اغلب کلمه استرس را به صورت موضوعی متداول و یا به شکل بیماری اپیدمی به کار می برند و این کلمه مدت ها است که در ادبیات محاوره ای جا باز کرده و به همان گونه که از کار، غذا،مسکن، مسافرت، تحصیل و … صحبت می کنیم ، از استرس هم صحبت می کنیم (محمدیان، ۱۳۸۳).
استرس اصطلاحی مبهم و پیچیده است به طوری که بسیاری از محققان ، استرس را اصطلاحی دشوار و پر زحمت دانسته اند (کامل، ۱۹۸۳). استرس با این که اصطلاحی شناخته شده و آشنا است ولی تعارف متعددی از آن ارائه گردیده است. [۹]
سلیه (۱۹۸۰) در این زمینه به کسانی که در مورد استرس نوشتن را آغاز کرده اند، توصیه می کنند که به دنبال تعاریف همگانی که همه روی آن اشتراک نظر داشته باشند نگردند.آنها یادآور می شوند که در مورد تعریف این اصطلاح توافقی وجود ندارد(وینوهوس و مارسیلی۱ ، ۱۹۸۸). با این حال محققان زیادی سعی کرده اند که تعریفی از استرس را به عنوان پدیده قرن بیستم ارائه دهند. استرس از نظر لغوی از کلمه لاتین استرنجر به مفهوم به هم رفتن، قبضه شدن و… گرفته شده است. در زبان فارسی، معادل تکان عصبی ، فشار روانی ، تنیدگی ، نگرانی و … بر آن عنوان شده است ( فخیمی و فرزاد ، ۱۳۸۱).
با تمام جنبه های منفی که در فرهنگ عامه برای استرس وجود دارد ، معهذا این پدیده دارای جنبه های مثبت نیز هست.استرس منفی موجب اختلالات و بروز نشانه ها و پیامد های منفی خواهد شد. استرس بر انسان ها هم اثر مثبت و هم اثر منفی می گذارد.لذا همه استرس ها منفی و زیان بار نیستند. اثر مثبت یعنی اینکه استرس در حد طبیعی انگیزه، عملکرد و کارایی را ارتقاء می دهد و باعث حفظ سلامتی می شود. به عبارت دیگر استرس برای زندگی انسان ها لازم و مفید است ولی میزان آن اهمیت دارد. اگر میزان استرس زیاد باشد و یا به صورت مزمن در آید منفی است و باعث بروز اختلالات و نشانه های منفی متعددی می شود ولی اگر استرس در حد مطلوب و طبیعی بروز کند مفید و مثمر ثمر خواهد بود لذا می توان به سه نوع استرس اشاره کرد:
یوسترس یا استرس مثبت و خوب : این نوع استرس به افراد جنب و جوش می دهد و عملکرد آنها را بهبود می بخشد. این نوع استرس زمانی است که فرد به میزان مناسبی تحت فشار قرار می گیرد و به عملکرد بهینه دست پیدا می کند (کوپر ۲، ۱۹۹۶).
استرس خوب است که در فرد برانگیختگی لازم جهت ارائه پاسخ های لازم و مناسب جهت مقابله با عوامل استرس زا ایجاد کند (هانس سلیه ،۱۹۸۳).
نوسترس : این استرس نه خوب است و نه بد . مثل استرس ناشی از شنیدن خبر وقوع زلزله در یک نقطه دور افتاده جهان .
فایل های پایان نامه درباره : رابطه حمایت اجتماعی و شیوه های مقابله با استرس ...