اسلام تنها می گوید باید به محرومین و مستضعفین کمک گردد بلکه می گوید باید دیگران را نیز به این کار و بنای یک حرکت عمومی و همه جانبه را برای نابودی فقر و فلاکت پایه ریزی نمود و نهضت امدادگری و دستگیری از مستمندان و از پای ماندگان را ایجاد کرد.
بر این اساس است که قرآن کریم یکی از خصوصیات ضد انقلاب را ردع طرد یتیم و بی تفاوتی نسبت به وضعیت و حال فقرا مساکین و پا برهنگان معرفی می کند و می فرماید: « ارایت الذی یکذب بالدین فذالک الذی یدع الیتیم و لایحض علی طعام المسکین »[۲] آیا دیده ای آنرا که دین را تکذیب کند ؟ پس او همانست که یتیم را سخت می راند و بر خوراندن بینوا و مسکین نمی انگیزاند.
کسی که ایمان به حقیقت اسلام آورده و عملاًایمان خود را به ثبوت رسانده غیر ممکن است خود دیگران را بی تفاوت به حال محرومان . تحمل کند . چون آتشی که به وسیله ایمان در درون آدمی . شعله ور می شود . ریشه تمامی بی تفاوتیها را می سوزاند و انقلابی در درون علیه ظلم . ستم و بی عدالتی ایجاد می نماید .
۱۲-۲معنای لغوی صدقه
راغب اصفهانی در « مفردات »می گوید :
«صدقه اصدق به معنی راستی و درستی و مطابقت حرف و عمل و هماهنگی گفتار و اعتقادات و اعمال جوراحی است . به مهریه زن از این جهت صداق گفته می شود که گواه صدق و راستی ودوستی است »[۳]
« صدقه چیزی است که انسان از مال خود و قربه الی الله می دهد وآن اعم از زکات است . صدقه به واجب ومستحب هر دوگفته می شود ولی زکات فقط اسم واجب است » [۴]
در « اقرب الموارد » درباره علت تسمیه صدقه آمده است :
« صدقه چیزی است که بنده به وسیله آن صدق عیوریت خویش را اظهار میکند . »
نورالدین جزایری در «فروق اللغات »می نویسد:
« فرق بین لفظ زکات و صدقه این است که لفظ زکات فقط بر واجب اطلاق می شود و صدقه هم به واجب . هم برندب و مستحب اطلاق می شود . »
مرحوم آیت الله طالقانی در معنای صدقه چنین آورده است :
«صدقه بهشتی که در آن پاداش اخروی جوید . از صدق : راستی – راستی در سخن یا در نیت یا در کار »
۱۳-۲اهمیت انفاق و صدقه در اسلام
از بزرگترین چیزهایی که در اسلام مورد اهمیت است انفاق و صدقه است که بوسایل گوناگون و طریقه های متعدد از قبیل خمس. زکات و کفارات مالی و سایر اقسام مانند فدیه و انفاقات واجب وصدقه مستحب و همچنین از راه وقف و نذر .متوسل شده است هدف اسلام از تشریح این مقررات مستحب و واجب .این است که در سطح زندگی افراد محروم و مستضعف اجتماع . که نمی توان تامین نیازمندیهای خود را ندارند بدینوسیله بالا بیاید .
اسلام می خواهد همه مراحل زندگی مردم رابه شکلی تنظیم ومرتب کند که سعادت دنیا و آخرت آنان تضمین شده باشد و بواسطه آن انسان با معارف الهی و اخلاق انسان در یک زندگی پاکیزه دور از ذایل اخلاقی زندگی نماید واین جزء با یک زندگی خونی که از نظر آسایش و صفا و صمیمیت در همه افراد جامعه مثل هم باشد مقدور نمی گردد و چنین زندگی جزء با اصلاح حال همگان و رفع نیازمندینهای زندگیشان امکان پذیر نیست و راهش این است که افراد جامعه . از آن چه دارند در راه پر کردن خلاء های اجتماعی که همان نیازمندیهای طبقه محروم است صرف نمایند .روشی که پیامبر اسلام (ص) در زمان حیات پر برکت و دوران امرخود داشت صحت و درستی این حقیقت را به اثبات رساند وحضرت امیر(ع) هم درسخنان خود از منحرف شدن مردم از تاسف می خورد و شکایت می کند . تا آنچه که می فرمایند: «در زمانی واقع شده اید که نیکی و نیکو کاری رو به نقص و کمبودی ، و شرارت رو به افزایش و گستردگی است و شیطان تمام طبع خود را مصروف هلاکت و نابودی انسان کرده است اینک زمانی فرا رسیده که نیروی او تقویت شده و نیرنگهایش همگانی گردیده و برشکار طعمه که بنی آدم است دسته یافته است چشم خود رابه هر گوشه ای از اجتماع بیندازید آیا جز فقر و بینوایی که دچار فقر خویش است یا توانگری و ثروتمندی که نعمتهای الهی را در منافع پست شیطانی خود ودر غیر رضای خداوند صرف می کند می بینی ؟یا بخل ورزیدن به حقوق الهی را مایه ثروتمندی قرار داده ، یا گناه کاری که گوشش از شنیدن پند و اندرز ، سنگین شده می بینی ؟[۵]
حوادث روزگار وقایع تاریخی این نظریه قرآن را که باید به طبقات مستضعف و محروم جامعه کمک کرد و از زیادی روی طبقه ثروتمند و مرفه در تجملات جلوگیری نمود. تصدیق کرده است . زیرا پس از ظهور تمدن غرب ثروت و وسایل عیش و نوش بدست طبقه نیرومند اجتماع افتادو دست طبقه محروم تهی ماند و دودستگی و اختلاف طبقاتی عجیبی در اجتماع پدید آمد تخاصم و تنازع در میان ثروتمندو مستمند توانگر و ناتوان کاخ نشین و راه نشین و دارا ونادار ریشه دوانید و جنگ های جهانی بزرگ به وقوع پیوست و حقیقت و فضیلت و آرامش و اطمینان رخت بربست . «اینها از فسادهایی است که در جهان کنونی مشاهده می شود و جوامع بشری به آنان دچارند از بزرگترین عواملی که این فسادها را پدیدآورده این است که باب انفاق به روی مردم بسته و ابراب ربا خواری به روی ایشان بازشده است »[۶]
یکی از عمده مسایلی که جوامع بشری را همیشه رنج می دهد نا برابری افراد درون آن است که در بهره وری از مواهب طبیعی و اختلاف طبقاتی است .
در دنیای امروزی که انسان به پیشرفت های صنعتی ومادی نایل شده است نه تنها این مسئله حل نگردیده بلکه فاصله طبقاتی بیشترشده است و فقرزدایی و تنگدستی از یک طرف و تراکم اموال در طرف دیگر به طرز فاحشی بیشتر شده است .
( عده ای آن قدر ثروت اندوخته اند که حساب مالشان را نمی دانند و تعدادی دیگر از فقر و نداری عذاب می کشند به شکلی که در تعیین وسایل ضروری زندگی مانند غذا ، مسکن و پوشاک ساده برای خود دچار مشکل هستند .)[۷]
( در اینجا با دقت درآیات قرآن معلوم می گردد که یکی از اهداف اسلام این است که وضعیت پیدا می شود از بین برود و سطح زندگی کسانی که نمی توانند نیازمندی های زندگیشان را بودن کمک به دیگران رفع کنند بالا بیایید . اسلام برای رسیدن به این هدف ،برنامه وسیعی در نظر گرفته است . با تحریم ربا خواری بطور مطلق و وجوب پرداخت مالیاتهای اسلامی از قبیل زکات و خمس و مانند آنها و تشویق به انفاق وقف قرض الحسنه و کمک های مختلف مالی قسمتی از این برنامه را تشکیل می دهد و از همه مهمتر زنده کردن روح ایمان و برادری انسانی است .)[۸]
شیخ کلینی در کتاب « کافی » از امام صادق علیه السلام روایت می فرمایند که آن حضرت می فرماید:
«یکی از عللی که باعث بقای اسلام ومسلمین می باشد این است که اموال و ثروتها در نزد کسانی باشد و گردش کند که حق در آن می شناسد و با آن کارهای نیک و عام المنفعه انجام دهد ،همانطوری که یکی از علل نابودی و فنای اسلام ومسلمین این استکه اموال و ثروتهای در دست کسانی گردش کند و انباشته شود که حق در آن نمی شناسد وکارنیک ومعروف با آن انجام نمی دهند . »[۹]
و با مرحوم شیخ کلینی با اسناد خود از امام صادق علیه السلام روایت می کند که آن حضرت فرمود :« خداوندا ، این اموال زیادی را بدین جهت به شماعطا کرده است تا آن را در آنجا که ائ می داند روانه کنید و خرج نمایید و آن را به شما عطا نکرده تا به جمع آوری آن رو آورید و آنرا انباشته و گنج کنید » [۱۰]
در قرآن خداوند با مضامین گوناگون توانگران رابه انفاق و بخشش سوق داده وبدین وسیله اهمیت آن را خاطر نشان ساخته است ودر بعضی از آیات امر به انفاق فرموده است از جمله:
«و انفقو فی سبیل الله ولاتلقو بایه کم الی التهکه و احسنو ان الله یحب المحسنین»[۱۱]
از مال خود در راه خدا انفاق کنید و خود رابه هلاکت نیندازید و نیکویی و احسان کنید که خدا نیکوکاران را دوست دارد .
« یا ایها الذین امنو نفقومما رزقناکم من قبل ان یاتی یوم لابیع فیه ولاخله و لاشفاعه والکافرون هم الظالمون »[۱۲]
« یا ایها لذین امنو انفقوا من طیبات ما کستبم و مما اخرجنالکم من الارض » [۱۳]
ای اهل ایمان ، انفاق کنید از بهترین آنچه اندوخته اید و از آنچه برای شما از زمین می رویانیم .
« امنو بالله ورسوله و انفقو مما جعلکم متخلفین فیه فالذین امنو منکم و انفقولهم اجر البیر »[۱۴]
بخدا و رسول ایمان آورید و از آنچه اندوخته اید و از آنچه شما رادر آن جانشین گردانید انفاق کنید پس برای آنان که از شما ایمان آورده و انفاق کردند پاداش بزرگ خواهد بود .
« انفقوا مما رزقناکم من قبل ان یاتی احد کم الموت فیقول رب لولاخر تنی الی اجل قریب فاصدق واکن من الصالحین »[۱۵]
و از آنچه روزی شما کردیم در راه خدا انفاق کنید پیش ازآن که مرگ بر یکی از شما فرا رسد ،در آن حال به حسرت گوید :پروردگارا : اجل مرا اندکی بتاخیر انداز تا صدقه و احسان بسیار کنم واز نیکوکاران شوم .
«فا تقوالله ما استطعتم و اسمعوواطیعو و انفقو خیر الانفسکم ومن یوق سح نفسه فاولیک هم المفلحون »[۱۶]
پس تا بتوانید خدا ترس و پرهیزکار باشید و سخن حق بشنوید و اطاعت کنید و انفاق کنیدو انفاق کنید که برای شما بهتر است وکسانی که خوی لثامت و بخل نفس خود محفوظ مانند ،آنها رستگار انند .
ربا در مقابل انفاق و ربا خواری در مقابل منفق از خود و علاقه مالی خود می گذرد ،و گسترده می شود و به دیگران مایه حیات می دهد و آن را چون خون در بدن اجتماع به گردش در می آورد و استعداد ها را شکوفا و چهره ها را باز می گرداند و روابط را بر پایه محبت و پیوستگی دلها ،و همکاری استوار می سازد وبا دادن مال و فکر و همت خود بی نظربه پاداش ومنت ، محیط خرم و مثمر فراهم می کند ( کمثل جنته بربوه )در مقابل ، ربا خوار که بی هیچ خدمت و عملی ، مایه حیاتی دیگران را می مکد ودر خود انباشته میکند وبدرون خود می پیچد و راکد و مخبط می شود و استعداد ها را خشک و دلها را پراز کینه و روابط فطری و طبیعی را آنچنان گسیخته می سازد تادریک سو طبقه سود پرست و ستمگرو خشن ودر سوی دیگر طبقه ستم دیده و رنجور ودر بند پدید می آید و همین آغاز شکاف و صف بندی اجتماع است که در پی آن نیروهای مادی و معنوی ، یکسر معروف ستیزه و نگهداری طبقه بندی می شودوسپس انقلاب و جنگهای محدود و نامحدود .[۱۷]
۱۴-۲مفهوم صدقه وانفاق
همانطوری که در معنای لغوی صدقه توجه کرد این واژه ژرف و گسترده ای دارد که شامل عناوین گوناگون بخشش های مادی و معنوی از واجب ومستحب می گردید.
یعنی زکات ، انفاق ،وقف و سایر وجوه خیرات ومبراست از مصادیق صدقه هستند که مشروح این مطالب در بحث های آینده خواهدآمد .
صدقه از صدق ، اسم فعلی وکاری است که مومن با نجام آن ، صداقت ایمانی خویش را به نمایش می گذارد نشان می دهد که تا در ادعای ایمان وخداپرستی صادق است . همانطوری که انفاق کاری است هماهنگ با ایفای تعهداتی که انسان مسلمان در برابر خدای خویش پذیرفته است ونشانه خداترسی و بیمناکی از حساب رستاخیز است . انفاق دادن عطیه در راه خدا و مرتفع ساختن احتیاجات مجتمع و انجام کارهای اصلاحی و کوشیدن در پیدایش رفاه عمومی است و به تعبیر دیگر ،انفاق مصرف و خرج مال در راه خدا اعم از واجب و مستحب ودر جهت تعدیل ثروت و پر کردن شکافها و خلاها که همان نابسمانیهای اقتصادی هستندمی باشد .
انفاق ، رابطه انسانی را باجامعه اش پایدار می سازد و از این رو فقر نیازمند مستمند بیها را از بین می برد .
البته مفهوم صدقه و انفاق تنها پر شدن خلاها ی اجتماعی نیست بلکه رابطه ای با ساخته شدن انسان هم دارد زیرا انسان ها در سایه گذشتها بخششها و ایثارها ،روحشان روح الهی انسانی می گردد براین اساس نداشتن و ندادن کمال نیست بدست آوردن واز خود جدا ساختن عامل سازندگی انسان است .
این نکته ازقرآن مجید بخوبی بدست می آید . آنجا که خطاب به رسول الله ( ص) می فرماید .
« خذ من اموالهم صدقه تطهر هم ونزکیهم بها » [۱۸]
از اموال آنها صدقه بگیر که به این وسیله آنها را پاکیزه کنی .
انفاق و اخراج مال آزمایش و امتحانی است که بدین وسیله میزان از خود گذشتگی و فداکاری انسان مشخص می گردد.
نگارش پایان نامه درباره :بررسی مشارکت اهل سنت منطقه جنوب غرب هرمزگان درامرصدقه دادن ...