کاربردها به شکل بستههای نرمافزاری آماده یا به صورت برنامههای ویژه برای پوشش دهی به مقاصد خاص برنامهنویسی تهیه میشوند.
چکلند و هولوِل (۱۹۹۸) به این نکته اشاره کردهاند که بسیاری از مردم درک تفاوت میان سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات برایشان بسیار مشکل است، به این دلیل که فناوری سبب میشود برداشت سختافزاری از آن داشته باشند و به سیستمهای اطلاعاتی نیز تعمیم دهند در حالیکه فناوری پشتیبان سیستمهای اطلاعاتی محسوب میشود.
چکلند (۱۹۸۱) همچنین متذکر شده است که علت وجودی سیستمهای اطلاعاتی ارائه خدمت، کمک و پشتیبانی از مردم در زندگی روزمره است. او خاطر نشان کرده است که برای خلق یک سیستم که به نحو موثری از کاربر پشتیبانی کند، ابتدا لازم است تا مفهومسازی و مشخص شود که چه چیزی باید پشتیبانی شود (سیستم اطلاعاتی) و سپس بر اساس آن تعیین شود که چگونه از آن حمایت شود (فناوری اطلاعات).
۱-۱۲- واژههای کلیدی
فناوری اطلاعات، سازمانهای مشاورهای (خدمات حرفهای)، استراتژی فناوری اطلاعات، استراتژی سیستمهای اطلاعاتی، استراتژی خدمات فناوری اطلاعات، استراتژی سبد کاربردها، استراتژی توسعه سیستمهای اطلاعاتی، استراتژی زیرساخت و فناوری
فصل دوم
مروری بر ادبیات موضوع
و مبانی نظری
و مبانی نظری
فصل دوم: مروری بر ادبیات موضوع و مبانی نظری
۲-۱- مقدمه
با رشد و توسعه بهکارگیری فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در سازمانها و مشاهده کاربردهای نوآورانه و استراتژیک آن در خلق و حفظ مزیت رقابتی، برخی از مدیران کسبوکارها به این فکر افتادند که فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی ورای کاربردهای عملیاتی و روزمره آن شاید بتواند کاربردهایی عمیقتر، بلندنظرانهتر و تحول آفرین نیز در برداشته باشد.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ برخی از سازمانها شروع به بهکارگیری فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی برای تغییر در روشهای مدیریت کسب وکار خود نمودند. این تغییرات ساختار قدرت در صنعت و بازیگران آن یعنی مشتریان، تامین کنندگان و رقبا را تحت تاثیر قرار داد. بهکارگیری فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی بر روی جایگاه رقابتی این سازمانها تاثیر بسزایی گذاشت و به عنوان اسلحهای استراتژیک برای بهبود رقابتپذیری آنها در بازار خود را نشان داد و از اینجا بود که ارتباط میان سرمایهگذاریهای فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی و رشد و توسعه استراتژیک مطرح شد.
در پژوهشی که توسط مجله معتبر سی. آی. او[۱۲] در سال ۲۰۰۳ از میان ۵۰۰ مدیر ارشد اطلاعات سازمانها انجام شد، نشان داد که مهمترین مسئله از نظر آنان «تفکر و برنامهریزی استراتژیک» بود. این مسئله دو سال پیش از این نیز مسئله نخست این مدیران بوده است. شاید این عجیب باشد که در میان مدیران فناوری اطلاعات، مسائل فنی و اطلاعاتی نقش اصلی را بازی نمیکند، بلکه به زعم آنان تفکر و برنامهریزی استراتژیک در فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی از اهمیت اساسی برخوردار است.
شرکت معتبر گارتنر نیز در گزارش سالانه خود در سال ۲۰۰۷ که با عنوان «وضعیت موجود و جهتگیریهای آینده در صنعت فناوری اطلاعات» ارائه نمود، به این نکته اشاره داشت که انتظار از مدیران ارشد اطلاعات[۱۳] و واحد فناوری اطلاعات برای بهبود فرآیندهای موجود در کوتاه مدت و ایجاد تواناییهای جدید استراتژیک برای شرکت در بلند مدت، به شدت در حال افزایش است و مدیران عامل سازمانها در مدت زمان کوتاهتری نسبت به گذشته انتظار دارند که این دو مهم اتفاق بیفتد؛ و چالش پیش روی مدیران ارشد اطلاعات در سازمانها کوتاهتر شدن برنامههای بلند مدت است.
این گزارش ۳۱ صفحهای همچنین اشاره دارد به این نکته که انتظارات کسبوکار از مدیران ارشد اطلاعات و واحد فناوری اطلاعات در سه سال اخیر تغییر یافته است، به طوری که عوامل اساسی موفقیت از مدیریت فناوری به تغییر و تحول در تواناییهای سازمان و رقابتپذیری آن مبدل شدهاست. این بدان معناست که آینده واحد فناوری اطلاعات به توانایی آن در تغییر و تحول فرآیندها برای مدیریت ساختار هزینه و در نهایت جذب مشتریان و استفاده مؤثرتر از اطلاعات وابسته است.
در این فصل سعی شده است تا به تعاریف مختلف موجود برای استراتژی فناوری اطلاعات، سیستمهای اطلاعات، کارکردها یا زیرسیستمهای فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی پرداخته شود و در انتهای فصل به بررسی تحقیقاتی که با عناوین نزدیک به عنوان این پژوهش صورت گرفته است، پرداخته شود.
۲-۲- پیدایش و سر تحول فناوری اطلاعات در سازمانها
بهمنظور مدیریت مؤثر و استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات، پیش از هر چیز لازم است که با روند تحول نقش و کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان بیشتر آشنا شویم. طبیعی است که سازمانها خواهان دقت و بلندنظری بیشتری در سرمایهگذاریهای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات خود هستند. وضعیت موجود آنها ریشه در تصمیمات و اقدامات دیروز آنها دارد. شاید برخی از آنها آرزو کنند که از نو برای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات برنامهریزی کنند؛ اما متاسفانه وجود سیستمهای قدیمی[۱۴] به ما یادآوری میکند که چنین آرزوهایی دور از واقعیت است و سیستمها و سختافزارهایی که اکنون به ما ارث رسیده است، حاصل همان تصمیمات و اقدامات پیشین ما بوده است. بسیاری از بانکها، شرکتهای بیمه و سازمانهای بزرگ ملی و جهانی، هنوز به سیستمهایی وابسته هستند که برای اولین بار نزدیک به ۲۰ تا ۳۰ سال پیش ایجاد شدهاند. این را هم میدانیم که چیزی که دیروز سبب موفقیت ما شده است، لزوماً در آینده عامل موفقیت ما نخواهد بود، مگر آنکه قابلیتها و دانش ما در طول زمان رشد و توسعه یافته باشد. یادگیری از تجربیات گذشته اعم از موفقیتها و شکستهای کسب شده، بخش مهمی از رویکرد استراتژیک میباشد. ارل[۱۵] نکتهای را در پژوهشهای خود متذکر شده است مبنی بر این که، قابلیتهای نهفته در سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات بیشتر از طریق تجربه و سعی و خطا بهدست آمده و هرگاه سازمانها با چالشی مواجه شدهاند مجبور به یافتن راهکاری برای رفع آن بودهاند. بدین گونه مدیریت سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات به طور مرتب در حال یادگیری است.
نیروهای متعددی بر پیشبرد و تحول کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمانها مؤثر بودهاند. ارتباط و وزن هر یک از آنها در طول زمان متفاوت بوده است، همچنین از سازمانی به سازمانی دیگر، این نیروها متفاوت بودهاند. نیروهایی مانند قابلیتهای فناوری، اقتصاد فناوری، کاربردهای در دسترس و امکان پذیر آن، مهارتها و تواناییهای موجود در داخل سازمان یا بیرون سازمان برای توسعه و ایجاد کاربردها؛ مهارتها و تواناییهای موجود در سازمان برای بهکارگیری کاربردها و فشار بر سازمانهایی خاص و یا بر صنعتی خاص برای بهبود عملکرد خود؛ بخشی از نیروهای شناخته شدهای هستند که بر این تحول و سیر پویا تاثیر بسزایی گذاشتهاند.
جدول ۱-۱- نیروهای مهم تاثیرگذار بر رشد کاربرد فناوری اطلاعات (وارد و پپارد ۲۰۰۲)
-
- قابلیتهای فناوری
-
- اقتصاد فناوری
-
- کاربردهای در دسترس و امکان پذیر فناوری
-
- مهارتها و تواناییهای موجود برای توسعه و ایجاد کاربردها
-
- مهارتها و تواناییهای موجود در سازمان برای بهکارگیری کاربردها
-
- فشار بر سازمانهایی خاص و یا بر صنعتی خاص برای بهبود عملکرد خود
۲-۲-۱- سیر تحول کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
سیستمها و فناوریهای اطلاعاتی از بدو ورود خود به دنیای سازمانها و کسبوکارها، سیر تحول و تغییر پرشتابی را داشتهاند. این تغییر و تحول شتابان را از چند منظر میتوان مورد مداقه قرار داد. نخست از منظر کاربردها و کارکردهای سیستمها و فناوریهای اطلاعاتی در سازمان و سپس از منظر تحولات فناورانه (تکنولوژیک) مرتبط و یا تغییر در نقش واحد فناوری اطلاعات در سازمانها. شناخت این سیر تحول به ما کمک خواهد کرد تا بتوانیم روند و سیر بلوغ سازمانها در کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات را بهتر درک کنیم. در این قسمت سیر تحول سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات از منظرهای متفاوت به طور اجمالی معرفی میشود.
سیر تحول تکنولوژیک و سختافزاری در این حوزه را میتوان به پنج دوره تقسیم کرد:
۱- عصر نخستین: سالهای پیش از ۱۹۶۰
۲- عصر کامپیوترهای مین فریم[۱۶]: دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی
۳- عصر پیش از کامپیوترهای شخصی: دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی
۴- عصر کامپیوترهای شخصی: اواخر دهه ۷۰ و دهه ۸۰ میلادی
۵- عصر شبکه: دهه ۹۰ میلادی تاکنون
نمودار ۱-۱- اعصار گوناگون کامپیوتر
۲-۲-۲- سیرتحول زیرساختها و معماری فناوری اطلاعات
سیر تاریخی تحول در معماری فناوری اطلاعات در سازمانها در نمودار ۱-۲ نشان داده شده است. در روزهای نخستین بهکارگیری کامپیوتر در سازمان، معماری اصلی متشکل از دو جزء اساسی کامپیوترهای مینفریم و پایانههای متصل به آن بود، اما این معماری در طی سالها و با توسعه زیرساختها و فناوریها تغییر نمود، به طوری که در دهه ۸۰ میلادی معماری رایج سیستمهای کامپیوتری شخصی توزیع شده بود و در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی به صورت سیستمهای کامپیوتری خدمت دهنده/ خدمتگیرنده[۱۷] در آمد و اکنون نیز با معماری پیچیدهتری روبهرو هستیم که از امکانات شبکه اینترنت و سیستمهای کامپیوتری خدمت دهنده/ خدمت گیرنده به نحو مناسبی استفاده میکند.
۲-۲-۳- اعصار سیستمهای اطلاعاتی
از منظری دیگر، همانطور که گفته شد، کاربردها و کارکردهای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمانها نیز دچار تحول و تغییر شده است. از این منظر سه عصر متفاوت قابل شناسایی است. وارد و پپارد (۱۹۹۰) این سه عصر را «عصر پردازش دادهها» ، «عصر سیستمهای اطلاعات مدیریت» و «عصر سیستمهای اطلاعات استراتژیک» نامگذاری کردهاند. اهداف اساسی بهکارگیری سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در هر یک از این اعصار متفاوت است.
نمودار ۱-۲- سیر تحول زیرساختهای فناوری اطلاعات در سازمان
مکفارلن، مککنی، اپلگیت ۲۰۰۷:۲۸۲
در عصر پردازش دادهها، هدف، بهبود کارآیی عملیاتی بهوسیله اتوماسیون فرآیندهای اطلاعات و داده محور بود. در عصر سیستمهای اطلاعات مدیریت، هدف افزایش اثربخشی مدیریت بهوسیله فراهم نمودن اطلاعات و برآوردن نیازهای اطلاعاتی مدیران برای تصمیمگیری بود، برخی از صاحبنظران (گالیرز و سیموگی، ۱۹۸۷) نام عصر «خدمات مدیریت»[۱۸] را بر این دوره نهادهاند. در سومین دوره، یعنی عصر سیستمهای اطلاعات استراتژیک، هدف سازمانها از بهکارگیری سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات، بهبود و ارتقا رقابت پذیری از طریق تغییر در الگو و ماهیت اداره کسب وکار بوده است. ویژگیهای هر یک از اعصار در جدول ۱-۲ نشان داده شده است.
جدول ۱-۲- ویژگیهای اعصار سیستمهای اطلاعاتی