توجهات مذهبی بالاتر با کمترین کاهش شناخت همراه بود. در رابطه با سه فاکتور توجهات مذهبی، جنسیت و نشانه های افسردگی در پیش بینی کاهش شناخت نتایج نشان داد بیمارانی که وابستگی و اعتقادات مذهبی بیشتری دارند کمتر دچار مشکلات شناختی می شدند. د ربین بیماران سالمندی که دچار افسردگی ماژور بودند سالمندانی که اعتقادات مذهبی کمتری داشتند بیشتر اختلالات شناختی را از خود نشان دادند. نتیجه نهایی این بود که اعتقادات مذهبی در حفظ سلامت جسمانی اهمیت زیادی دارد (Elizabeth, Collins et al. 2009).
تحقیقی با عنوان « ارتباط مذهب، معنویت و درمان و مقایسه تفسیرها و مشاهدات متفاوت پزشکان و روانپزشکان و معالجات بالینی» توسط فار و همکاران در سال ۲۰۰۷ در آمریکا انجام شد. هدف از این مطالعه مقایسه تفسیر روانپزشکان در مورد ارتباط بین مذهب، معنویت و سلامتی در معالجات بالینی بود. تعداد نمونه های مطالعه ۲۰۰۰ نفر پزشک آمریکایی بود که به صورت طبقه بندی تصادفی انتخاب گردیدند.
نتایج نشان داد که روانپزشکان عمدتاً بر این واقعیت که سلامت معنوی افراد و اعتقادات دینی در سلامت جسمانی اثرگذار است، صحه گذاشته بودند و در سایر پزشکان تعداد افراد مخالف کمی بیشتر بود.
این مطالعه نشان داد که روانپزشکان بیشتر از همه همکارانشان به ارتباط داشتن اعتقادات دینی و سلامت جسمانی معتقدند. در این مطالعه به دلیل اینکه پرسشنامه غیرمستقیم در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفته، باعث شده که تقریباً نیمی از شرکت کنندگان از مطالعه حذف شوند و این مسأله در تعمیم پذیری مطالعه بی تأثیر نیست (Farr, Lawrence et al. 2007).
مطالعه ای توسط لی و همکاران در سال ۲۰۰۵ تحت عنوان «رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت و کیفیت زندگی در سالمندان ساکن کره» انجام دادند تعداد افراد شرکت کننده در این مطالعه ۲۰۰۰ نفر از سالمندان ۶۵ سال و بالاتر بودند. میانگین نمره رفتارهای ارتقائ دهنده سلامت ۳۴/۱± ۹۷/۳ (محدوده صفر تا ۷) بود که ۸۰% از شرکت کنندگان سیگار نمی کشیدند و الکل مصرف نمی کردند. ۲/۳۷% از افراد ورزش منظم داشتند و ۲۶% از رژیم کم نمک استفاده می کردندو ۷/۸۳% از آنان کنترل منظم فشار خون و ۱/۶۹% تزریق واکسن آنفولانزا در یک سال گذشته ذکر می کردند. ۴۶% از سالمندان وضعیت سلامت خود را در یک تا دو سال گذشته کنترل کرده بودند. میانگین نمره کیفیت زندگی افراد حاضر در مطالعه ۵۳/۲۵ (در محدوده ۹-۴۵) بود که نشان دهنده کیفیت زندگی متوسط آنان بود. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که کیفیت زندگی سالمندان با شرکت در فعالیت های ورزشی، عدم مصرف الکل و کنترل فشار خون ارتباط معنی دار و قابل ملاحظه ای داشت (۰۵/۰>p) (Lee, Ko et al. 2006).
پژوهش دیگری در این زمینه با عنوان “کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و فواید سلامتی در سالمندان آسایشگاهی در تایوان” توسط لای همکاران “[۲] در سال ۲۰۰۵ بر روی ۴۶۵ سالمند انجام شد. هدف از این مطالعه تعیین کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و منافع سلامتی در سالمندانی بود که در مراکز مراقبت بلند مدت زندگی می کنند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد در میان ابعاد کیفیت زندگی، وضعیت روانی سالمندان کمترین نمره را به خود اختصاص داد اما وضعیت جسمی و محیطی آنها نمره بالاتری را کسب کردند. بعلاوه سطح تحصیلات تعداد بیماری های مزمن، وضعیت جسمی و تعداد مراقبین، تاثیر مهمی در نمره کیفیت زندگی WHOQOL دارد و در این بین وضعیت جسمی مهم ترین عامل در این زمینه تعیین شد (Lai, Tzeng et al. 2005). هر چند در این مطالعه مهم ترین عامل مؤثر بر کیفیت زندگی، وضعیت جسمی قلمداد شده است، اما نباید فراموش کرد که وضعیت روحی و معنوی فرد نیز از ابعاد مهم زندگی فرد به شمار می آید و بی توجهی به این بعد از زندگی مانع مراقبت کل نگر می باشد.
مطالعه ای با عنوان “مذهب معنویت و وضعیت سلامت در سالمندان” توسط دالمان در سال ۲۰۰۴ در آمریکا و با هدف تعیین ارتباط بین مذهب و معنویت با وضعیت سلامت در یک جمعیت سالمند مقیم جامعه انجام شد. شرکت کنندگان شامل ۲۷۷ سالمند بالای ۶۵ سال بودند. نتایج حاصل تفاوت معنی دار وضعیت سلامت در گروه های مختلف از نظر نژاد و میزان تحصیلات را نشان داد بطوری که افراد سفید پوست و کسانی که سطح تحصیلات بالاتری داشتند وضعیت سلامت خود را بهتر از دیگران گزارش دادند. نتایج این مطالعه نشان داد که معنویت بالاتر با وضعیت بهتر سلامتی همراه می باشد (۰٫۰۱>p) پژوهشگران یکی از دلایل این امر مثبت نگری افراد مذهبی بیان می کنند به طوری که سالمندان مذهبی کمتراحتمال دارد که وضعیت سلامت خود را ضعیف گزارش کنند. این مطالعه تاکید می کند معنویت عاملی جهت درک این موضوع است که چه کسانی وضعیت خود را خوب یا بد گزارش می کنند و چرایی و چگونگی آن را نیز بیان می کند. بنابراین ابزار سلامتی و معنوی می تواند جایگزین مناسبی برای سایر مقیاس ها - به عنوان یک عامل پیشگویی کننده وضعیت ذهنی سلامت و کیفیت زندگی- در مطالعات مربوط به سالمندی می باشد (Daaleman, Perera et al. 2004).
پژوهش دیگری با عنوان ” معنویت و پیامدهای سلامتی در سالمندی ” توسط میسن هلدر و چاندرلر در سال ۲۰۰۲ در آمریکا و با هدف بررسی ارتباط مقیاس نظری و رفتاری معنویت با پیامدهای سلامت روانی و جسمی در سالمندان انجام شد . نمونه های شامل ۲۵۰ نفر سالمند بودند. نتایج این بررسی نشان داد هر دو معیار نظری و رفتاری معنویت با نتایج مثبت سلامت روانی همراه می باشد. همین طور مشخص شد افراد با ایمان اضطراب و افسردگی کمتری را تجربه می کنند. اما ارتباطی بین سایر جنبه از قبیل سازگاری مذهبی یا اهمیت ایمان و سلامت جسمی یافت نشد (Meisenhelder and Chandler 2002).
پژهش کیفی دیگری توسط استوکی با عنوان ” نقش مذهبی و معنویت در مراقبت و سایر وقایع مهم زندگی در بیماران آلزایمری “، به وسیله بررسی یک گروه مراقبت شونده بیماران آلزایمری و مقایسه آن با یک گروه غیر مراقبت شونده در سال ۲۰۰۱ بر روی ۲۰ شرکت کننده شامل ۱۰ بیمار آلزایمری مراقبت شونده و ۱۰ بیمار غیر مراقبت شونده در آمریکا که از طریق مرکز ملی تحقیقات دمانس سالمندی انتخاب شده بودند، انجام شد. هدف از انجام این مطالعه، یاد گیری بیشتر در مورد این موضوع بود که چگونه ایمان افراد، در زمان مواجهه با وقایع تنش زا، قادر است به بحران، جنبه تقدس بخشیده و به جای ناامیدی، یک حس امیدواری و هدفمندی را ایجاد کند.
مهمترین و رایج ترین موضوعی که پاسخ دهندگان به آن اشاره کردند مشخصات و کیفیت های مرتبط با خدا و ایمان افراد بود. آنها معتقد بودند که خدا دارای طرحی برای زندگی آنها می باشد. تقریباً همه شرکت کنندگان ابراز داشتند زمانی بیشتر به خدا و معنویات روی می آورند که بیشترین نیاز را به حمایت دارند. آنها همچنین معتقد بودند که مذهب و معنویت دارای نقش حمایتی برای آنها می باشد. در کل نتایج این مطالعه ضمن تایید تحقیقات قبلی در این زمینه مشخص کرد مذهب و معنویت جزء ابعاد مهم تجارب بشری هستند؛ به طوری که هر دو گروه مذهب و معنویت را به عنوان مهم ترین قدرت و حمایت در تمام طول زندگی دانستند. همه شرکت کنندگان عقاید منسجم مذهبی و معنوی نسبت به زندگی خود داشتند تا بتوانند بر موقعیت های تنش زا در زندگی فایق آیند. پژوهشگر این مطالعه پیشنهاد می کند برای مطالعات بعدی بهتر است از گروه بزرگ تری از افراد استفاده شود که سایر مذاهب و نیز افرادی را که به مذهب خاصی معتقد نیستند را در بر گیرد (Stuckey 2001). مطالعه دیگری با عنوان"مقایسه رضایت از زندگی و خلق بین سالمندان مقیم مراکز سالمندی و مقیم جامعه ” توسط گولدنر و همکاران در دو ایالت جنوبی آمریکا در سال ۲۰۰۱ انجام شد.شرکت کنندگان این پژوهش شامل ۷۰ سالمند مقیم منزل و ۶۸ سالمند مقیم ۶ آسایشگاه بودند. نتایج مطالعه نشان داد در هرگروه زنان، پیرتر از مردان بودند. با انجام آزمون های آماری فرضیه پژوهش تأیید شد. بدین معنی که سالمندان ساکن منزل، در زیر مقیاس نیرو و فعالیت نمره بالاتری کسب کردند. محققان این پژوهش علت پایین تر بودن رضایت از زندگی ساکنین آسایشگاه را سبک زندگی سازمانی و یا شرایطی که باعث شده آن ها به آسایشگاه منتقل شوند، می دانند (Gueldner, Loeb et al. 2001).
بر اساس انچه گذشت هر چند مطالعات مرتبط با موضوع سلامت معنوی و تاثیر آن در بهبود کیفیت زندگی در جهان در حال رشد است با این وجود مطالعات مربوط به معنویت در سالمندی بسیار محدود بوده (Lindberg and Deborah 2005) و مطالعات بیشتری در این خصوص در فرهنگ های مختلف مورد نیاز است.
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱ مقدمه
در این فصل پژوهشگر ابتدا به جامعه و نمونه محیط، پژوهش میپردازد، سپس روش نمونهگیری و گردآوری دادهها را مشخص کرده و در نهایت روش تحلیل دادهها را در پژوهش شرح میدهد.
۳-۲ نوع پژوهش
این پژوهش یک مطالعه توصیفی-مقطعی از نوع همبستگی می باشد که در طی سال های ۹۳/۱۳۹۲ انجام گرفت.
۳-۳ جامعه پژوهش
جامعه مورد مطالعه این پژوهش را سالمندان عضو کانون بازنشستگان تامین اجتماعی شهر سمنان تشکیل می دادند. معیار ورود به مطالعه عبارتند از سالمندان ۶۰ سال و به بالا، تمایل برای شرکت داوطلبانه در مطالعه، فقدان اختلال شناختی، فقدان بیماری ناتوان کننده روانی، داشتن سواد یا توانایی مصاحبه و عدم حضور در آسایشگاه بوده است.
۳-۴ روش نمونه گیری و حجم نمونه
با اعمال معیارهای ورود و خروج نمونه ها در پژوهش حاضر به طور کلی ۱۸۰۰ نفر قادر به شرکت در مطالعه بودند. با بهره گرفتن از فرمول نمونه گیری کوکران و سطح خطای ۵ درصدی، حدود ۳۰۰ نفر برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. آمارها حاکی از آن است که در مطالعات مختلف فراوانی افرادی که از کیفیت زندگی مطلوب برخوردار هستند بین ۲۰-۳۰ درصد بیان شده است ولی مطالعه اسماعیلی و همکاران میانگین سالمندان که از کیفیت زندگی مطلوب برخوردار هستند را ۲۵% اعلام کرده است. بنابراین به منظور دستیابی به حجم نمونه مورد نیاز برای شرکت در مطالعه حاضر با حتساب ۰۵/۰ d= و سطح اطمینان ۹۵% و در نظر گرفتن ریزش ۵% ، حجم نمونه ای تقریباً برابر با ۳۰۰ نفر درنظر گرفته شد(اسماعیلی، ۱۳۹۱).
پس از تعیین تعداد نمونه لازم برای مطالعه، محقق با بهره گرفتن از روش نمونهگیری مستمر در فاصله ۴ ماه از بهمن سال ۱۳۹۲ تا خرداد سال ۱۳۹۳ اقدام به تکمیل پرسشنامه های پژوهش نمود. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز ابتدا هماهنگی های لازم و مجوزهای انجام مطالعه از سوی دانشگاه های علوم پزشکی، معاونت بهداشتی، تامین اجتماعی، کانون بازنشستگان تامین اجتماعی و … اخذ شد. سپس، بعد از حضور در کانون بازنشستگان در فاصله زمانی ذکر شده و اعمال معیارهای ورود و خروج مذکور، پس از اطلاع سالمندان از هدف مطالعه و امضای فرم مشارکت داوطلبانه و آگاهانه در پژوهش در حضور محقق پرسشنامه ها در اختیار آنها قرار داده شد. به منظور تخمین مدت زمان تکمیل سوالات پرسشنامه ها و همچنین پایلوت اولیه سوالات پرسشنامه یک مطالعه پایلوت در نمونه تصادفی ۱۰ نفری از سالمندان، که از پژوهش نهایی بیرون گذاشته شدند، انجام شد. پژوهشگران توسط مصاحبه با آنها اقدام به پر کردن پرسشنامه ها نمودند. در این مطالعه آزمایشی در خصوص تعداد سوالات، نحوه پاسخگویی به سوالات، موارد مبهم و نامشخص، مکان پاسخگویی و سایر آیتم های مربوط به ظاهر و محتوای سوالات از پاسخ دهندگان پرسش شد تا نکات ضعف احتمالی برطرف شود. از هنگام شروع تا پایان نمونه گیری حدود دو ماه به طول انجامید. بدین صورت که در دو نوبت صبح و عصر مراجعه صورت گرفت. در ابتدای کار مدت مدت زمان پر کردن پرسشنامه بیش از ۲۰ دقیقه زمان می برد اما با پیشرفت کار و کسب تجربه این زمان تا۸-۷ دقیقه تقلیل یافت. هرچند سالمندانی بودند که به دلیل تنهایی یا مشکلات زندگی نیاز به هم صحبت داشته و جریان مصاحبه را تا ۴۵ دقیقه نیز طول می دادند.
۳-۵ روش گردآوری داده ها
پژوهشگر پس از کسب تاییدیه از معاونت آموزشی دانشکده و اخذ معرفی نامه از دانشگاه و ارائه آن به مدیریت کانون بازنشستگان و جلب موافقت هدف از انجام این پژوهش را توضیح داده و اقدام به نمونه گیری کرد. قبل از پر کردن پرسشنامه توسط شرکت کنندگان فرم رضایتمندی به آنها داده شد و پس از کسب رضایت پرسشنامه در اختیار ایشان قرار داده شد و توضیحات لازم در مورد آن ارائه شد. همین طور به آنها اطمینان داده شد که نتایج به هیج وجه در اختیار شخص یا سازمان دیگری بدون اجازه آنها قرار داده نمی شود. از آنجایی که که اکثر نمونه ها بیسواد یا کم سواد بوده و یا حوصله لازم جهت پر کردن پرسشنامه را نداشتند پژوهشگر توسط مصاحبه با آنها اقدام به پر کردن پرسشنامه ها نمود.
۳-۶ ابزار گردآوری داده ها
ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های استاندارد روا و پایا بود. برای سنجش متغیرها از سه نوع پرسشنامه استفاده شد، فرم اطلاعات فردی، پرسشنامه کیفیت زندگی ۳۶ سوالی Short Form 36 Item Health Survey questionnaire (SF36) جهت سنجش کیفیت زندگی و مقیاس سلامت معنوی (Spiritual well being) (SWB) Palutzian و Ellison جهت سنجش سلامت معنوی مورد استفاده قرار گرفتند.
الف:فرم اطلاعات فردی : برخی متغیرهای زمینهای در این مطالعه عبارتند از: سن، جنس، سطح سواد، وضعیت درآمد و اقتصادی، بیماریهای زمینهای، مدت ابتلا، وضعیت تاهل، محل زندگی، داشتن فرزند یا زندگی تنها، وضعیت تاهل، اشتغال و ….. که در فرم اطلاعات فردی گنجانده شده است.
ب: برای سنجش سلامت معنوی:
پرسشنامه ۲۰ سوالی سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (۱۹۸۲) که ۱۰ سوال آن با شماره زوج، سلامت وجودی و ۱۰ سوال دیگر با شماره فرد، سلامت مذهبی را اندازه گیری می کنند. نمره سلامت معنوی جمع این دو زیر گروه است و دامنه آن بین ۱۲۰ – ۲۰ در نظر گرفته شده است. پاسخ سوالات بر طبق مقیاس لیکرت در شش قسمت ( از کاملا مخالفم تا کاملا موافقم ) دسته بندی گردیده است. در سوالاتی که فعل مثبت دارند پاسخ کاملا مخالفم؛ نمره یک و کاملا موافقم نمره شش و سوالاتی که فعل منفی دارند کاملا مخالفم نمره شش و کاملا موافقم نمره یک می گیرند. در پایان سلامت معنوی به سه سطح پایین ( ۴۰ – ۲۰ )، متوسط ( ۹۹ – ۴۱ ) و بالا ( ۱۲۰ – ۱۰۰) تقسیم بندی می شوند (Sawatzky, Ratner et al. 2005). در این پرسشنامه متغیر سلامت معنوی به عنوان فلسفه مرکزی زندگی و حاصل برآورده شدن نیاز به هدف، معنا، عشق و بخشش در نظر گرفته شده و سلامت وجودی به حس هدفمندی و رضایت از زندگی و سلامت مذهبی به رضایت حاصل از ارتباط با یک قدرت برتر یا خداوند اطلاق شده است (Riley, Perna et al. 1998). اله بخشیان و همکاران ضریب آلفای کرونباخ ابزار را پس از ترجمه به فارسی ۸۲% گزارش نموده و روایی این پرسشنامه را از طریق روایی محتوی مورد بررسی و تایید قرار دادند (اله بخشیان، ۱۳۸۹).
ج: برای سنجش کیفیت زندگی:
فرم کوتاه ۳۶ توسط وار و شربون در سال ۱۹۹۲ در کشور امریکا برای اندازه گیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت افراد سالم و بیمار طراحی شده است.در حال حاضر این ابزار پرکاربردترین ابزار اندازه گیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در دنیا می باشد. مطابق توصیه منتظری و همکاران این پرسشنامه به دو بعد جسمی و روانی تفکیک شده است. بعد جسمی شامل خرده مقیاس های عملکرد جسمی(۱۰ آیتم)، محدودیت نقش به علت مشکلات جسمی(۴ آیتم)، درد جسمی(۲ آیتم)، سلامت عمومی(۵ آیتم) و بعد روانی شامل خرده مقیاس های انرژی و نشاط(۴ آیتم)، عملکرد اجتماعی(۲ آیتم)، محدودیت نقش به علت مشکلات عاطفی(۳ آیتم) و سلامت روانی درک شده(۵ آیتم) می باشد. حداکثر امتیاز کسب شده برای هر بخش یا خرده مقیاس ۱۰۰ و حداقل امتیاز صفر می باشد که نمرات بالا دلالت بر کیفیت زندگی بهتر دارند (درویش پور، ۱۳۸۸). شیوه پاسخگویی به سوالات این پرسشنامه از حالت سه تایی تا طیف لیکرت متغیر است. در این ابزار با افزایش نمره سطح بهتر کیفیت زندگی وجود دارد. مطابق پروتکل پرسشنامه، ابتدا سوالات مربوط به هر خرده مقیاس تفکیک می گردد و سپس به هر سوال مطابق پروتکل نمره بین صفر تا صد تعلق می گیرد، امتیازات مربوط به هر خرده مقیاس با همدیگر جمع شده و میانگین آن ها که به شکل درصد بیان می شود میزان سلامتی در آن بعد می باشد و برای محاسبه نمره کل پرسشنامه میانگین اعداد بدست آمده از هر خرده مقیاس که عددی بین ۰-۱۰۰ می باشد به عنوان نمره کل کیفیت زندگی معرفی می شود. همچنین کیفیت زندگی به سه طبقه کیفیت زندگی بالا (نمره ۷۵ و بیشتر) کیفیت زندگی متوسط (۵۰ - ۷۴ ) و پایین (نمره زیر ۵۰) طبقه بندی شدند. فرم کوتاه ۳۶ توسط منتظری و همکاران در سال ۲۰۰۵ به زبان فارسی ترجمه گردیده است و اعتبار و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی پایایی این ابزار از روش محاسبه آلفای کرونباخ استفاده شد که از ۷۷/۰ تا ۹۰/۰ برای ابعاد مختلف ابزار متغیر بود. به منظور بررسی اعتبار ابزار از روش اعتبار همگرا و مقایسه گروه های شناخته شده استفاده گردید. دامنه همبستگی در اعتبار همگرا از ۵۷/۰ تا ۹۵/۰ متغیر بود و در مقایسه گروه های شناخته شده نتایج مورد پیش بینی در تمایز کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بین مردان و زنان به دست آمد (Montazeri, Goshtasebi et al. 2005). بنابراین با توجه به تایید اعتبار و پایایی نسخه فارسی فرم کوتاه ۳۶، به عنوان ابزار اندازه گیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت سالمندان در این پژوهش استفاده خواهد گردید.
۳-۷ روش تجزیه و تحلیل داده ها
داده های جمع آوری شده در نرم افزار SPSS21 وارد شد و پس از اطمینان از توزیع نرمال داده ها با بهره گرفتن از آزمون کولمونگرف، اسمیرنف میانگین، انحراف معیار و فراوانی جهت توصیف داده ها استفاده شد. آزمون آماری کای اسکوئر به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای کیفی، آزمون آماری تی مستقل به منظور مقایسه داده های کمی در دو گروه، من ویتنی برای مقایسه اطلاعات کیفی بین دو گروه، آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و کروسکال والیس برای مقایسه داده های کمی و کیفی در بین دو گروه استفاده شد.همچنین برای بررسی ارتباط بین متغیرهای کمی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین به منظور بررسی ارتباط متغیرهای دموگرافیک (کیفی) با وضعیت کیفیت زندگی و سلامت معنوی (خوب، متوسط، ضعیف) از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. سطح معناداری در مطالعه حاضر کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
۳-۸ مکان و زمان مطالعه
این مطالعه در بین اعضای عضو کانون بازنشستگان شهر سمنان صورت گرفته است. محقق با بهره گرفتن از روش نمونهگیری مستمر در فاصله چهار ماه از بهمن سال۱۳۹۲ تا خرداد سال ۱۳۹۳ به تکمیل پرسشنامه های پژوهش اقدام نموده است.
۳-۹ محدودیت های پژوهش
-
- از آنجایی که برخی شرکت کنندگان در مطالعه بی سواد یا کم سواد بودند درک برخی مفاهیم و پرسش های ابزار برای آنها دشوار بود. بنابراین سعی شد پرسش ها با زبانی ساده و قابل فهم از ایشان پرسیده شده و در صورتی که در پاسخ آنها ابهامی وجود داشت پژوهشگران جهت روشن شدن پاسخ آنها توضیحات بیشتری درخواست می کردند.
-
- عدم تمایل برخی سالمندان برای مشارکت در طرح و بی اثر دانستن تحقیقات و در نتیجه ریزش نمونه ها: محقق با صرف وقت بیشتر اقدام به نمونه گیری نمود.
-
- دشواری فرایند ارتباط با سالمندان در تکمیل پرسشنامه ها به علت بی حوصلگی سالمندان جهت پاسخگویی به تمام سوالات پرسشنامه ها و رها کردن مصاحبه در اثنای آن و عدم تمایل به ادامه مصاحبه: محقق با سالمند صحبت کرده و در صورت رضایت وی، وقت دیگری را برای ادامه مصاحبه تعیین می نمود.
۳-۱۰ ملاحظات اخلاقی
نکات اخلاقی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفت عبارتند از:
اخذ معرفی نامه از کمیته تحقیقات جهت ارائه به کانون بازنشستگان تامین اجتماعی
کسب رضایت آگاهانه از شرکت کنندگان در پژوهش و تشریح هدف و ماهیت پژوهش برای آنان
رعایت اخلاق پژوهشی( اصل رازداری و محرمانه بودن اطلاعات و… )
قرار دادن نتایج پژوهش در اختیار مسئولین ذیربط