مجله علمی، خبری و آموزشی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
دانلود فایل ها با موضوع : بررسی رابطه بین شایستگی ‌های عاطفی - اجتماعی ...
ارسال شده در 17 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲۲/۳

 

۰۰۰۱/۰

 

 

 

آگاهی اجتماعی

 

۸۴/۰

 

۱۷/۸

 

۰۰۰۱/۰

 

 

 

مدیریت رابطه

 

۱۸/۰

 

۳۳/۱

 

۲۰/۰

 

 

 

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
مقدمه
در این فصل، ابتدا نتایج و یافته های پژوهش به طور مختصر بیان میشود و سپس به بحث و تفسیر در باب چرایی نتایج به دست آمده، پرداخته میشود. نتایج هرکدام از سؤالات به ترتیب مطرح و توضیح داده میشود.
۵-۱- بحث و نتیجهگیری
ارزیابی میزان شایستگی عاطفی- اجتماعی مدیران ادارات آموزش و پرورش استان فارس نشان داد که به طور کلی شایستگی عاطفی – اجتماعی مدیران و ابعاد آن به جز بعد خودآگاهی از سطح مطلوب به طور معناداری پایین‌تر بوده است. اما شایستگی عاطفی اجتماعی مدیران و ابعاد آن به جز بعد مدیریت رابطه از سطح کفایت قابل قبول به طور معناداری بالاتر هستند.
با توجه به یافتهها میتوان گفت که شایستگی عاطفی- اجتماعی مدیران در سطح مطلوبی قرار ندارد و بر این اساس می‌توان چنین استدلال نمود که شاید عدم توجه مدیران به مساله شایستگی عاطفی و اجتماعی و غفلت و کم توجهی آنان بدین موضوع باعث چنین نتیجهای شده است. همواره آموزش مدیران در حیطه های مختلف سازمانی میتواند سطح شایستگیهای آنان را بالا برده و میزان توجه آنان را به مسائل تحت تاثیر قرار دهد. پس احتمالاً تلاش درجهت آموزش دادن مدیران و اطلاع رسانی به آنان در خصوص انواع مزایای داشتن مهارتها و شایستگیهای مختلف صورت نگرفته و ایجاد انگیزهای به منظور بروز شایستگیهای مختلف در بین مدیران اعمال نشده است. همچنین به نظر میرسد از سوی مدیران تلاشی در جهت ارتقا میزان شایستگیها صورت نگرفته است. میتوان چنین نیز استنباط نمود که مدیران نمونه پژوهش توانمندی بالایی در بروز شایستگی عاطفی – اجتماعی خود نداشته باشند و نیاز به توسعه آن در بین مدیران ضروری است. همچنین میتوان گفت که توجه به بعد خودمدیریتی؛ مدیریت رابطه و آگاهی اجتماعی بیشتر بوده و مدیران احتمالاً رفتارهایی از این دست را در دستور کار قرار دادهاند. اما به نظر می‌رسد از جنبه خودآگاهی در میران فعالیتی شکل نگرفته و کمتر به زمینه‌های خودآگاهی که توجه به انگیزش و احساس افراد بوده توجه شده است.
تعیین میزان رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ادارات آموزش و پرورش استان فارس نشان داد که میانگین رفتار شهروندی سازمانی کارکنان از دیدگاه مدیران از سطح کفایت مطلوب به طور معناداری پایین‌تر هستند. همچنین ملاحظه شد که میانگین رفتار شهروندی سازمانی در سطح کفایت قابل قبول ارزیابی شد.
با توجه به یافتهها میتوان بیان نمود که شاید کارکنان با برخی عوامل مرتبط با رفتارهای شهروندی آشنا نیستند که این خود میتواند در پایین بودن میزان رفتار شهروندی موثر باشد. احتمالاً مدیرانی که شایستگی پایینی در ابعاد اجتماعی و عاطفی دارند، در محیط سازمانی با مشکلات ویژهای از سوی زیردستان خود نظیر عدم حس همدردی با همکاران، عدم مشارکت جمعی و عدم ارتباط مطلوب با بخشهای دیگر روبرو می‌شوند. همچنین به نظر میرسد مدیران بخشهای مختلف با هم همکاری مناسبی جهت القا رفتار شهروندی مناسب به کارکنان نداشته باشند.
لذا میتوان گفت که مدیران در ارائه نوع شایستگی که بتواند رفتار شهروندی را تحت تاثیر قرار دهد با همدیگر وحدت نظر نداشته باشند. عملکرد رفتارهای شهروندی سازمانی نیازمند اعتماد به دیگران برای انجام کامل تعهداتشان میباشد. احتمالاً مدیران سازمان به کارکنان زیر دست خود اعتماد کافی در اجرای تعهداتشان نداشته و همین امر در میزان پایین عملکرد رفتار شهروند سازمانی تاثیر گذار بوده است. ناتوانی یک گروه یا طرف رابطه برای انجام یک توافق قراردادی، ایمان و اعتمادی را که در وهله اول به ایجاد قرارداد کمک میکند، تضعیف مینماید. بنابراین، عملکرد رفتارهای شهروندی توسط اعتماد پیشبینی پذیر است. لذا ضرورت مینماید مدیران جهت بالا بردن رفتار شهروندی کارکنان خود تلاش و کوشش بیشتری به خرج دهند و به آنان اعتماد نمایند. همچنین میتوان گفت شاید با توجه به اینکه رفتار شهروندی یک رفتار سازمانی رسمی نیست و به طور غیر رسمی بروز مییابد به وسیله نیروهای غیر رسمی داخل و خارج سازمان تحت تاثیر قرار گرفته است. با توجه به این که رفتار شهروندی جزء شرح وظایف رسمی و قابل ارزیابی کارکنان تعریف نشده و از سوی دیگر کارکنان بیشتر روی عملکردهای عینی و قابل اندازه گیری و مشهود برای مدیران تاکید می‌کنند، به همین دلیل این نوع رفتار پایین‌تر از حد مطلوب ارزیابی شده گرچه که به دلیل وجود رفتارهای انسان دوستانه اخلاقی برخی کارکنان صرف نظر از آن که مورد نظر و توجه مدیران قرار بگیرد یا خیر- این نوع رفتار در حد کفایت قابل قبول ارزیابی شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تعیین قدرت شایستگی‌های عاطفی ـ اجتماعی مدیران، در پیش‌بینی رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دارای سوابق مختلف خدمتی نشان داد که ابعاد شایستگی عاطفی- اجتماعی پیشبینیکننده معنادار رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دارای مدارک تحصیلی مختلف میباشند و سهم معنادار در پیش بینی رفتار شهروندی کارکنان دارند. یافته‌ها با نتایج پژوهش‌های لانگ لینگ (۲۰۱۱)، سانویلی (۲۰۰۸)، احمدی و دیگران (۲۰۱۱)، مؤمنی (۲۰۰۹)، مشبکی و خلیلی شجاعی (۱۳۸۸) و بابایی زکلیکی و مؤمنی (۱۳۸۵)، مختاری‌پور و همکاران (۱۳۸۶)، بهرنگی و موحدزاده (۱۳۸۹) و ملایی و همکاران (۱۳۹۰) همراستا و با نتایج پژوهش حاجی‌کریمی و همکاران (۱۳۹۰) ناهم راستا میباشد.
میتوان گفت که در مدیران با سابقه خدمت ۱ تا ۱۰ سال به دلیل عدم توجه کافی به جنبه های رفتاری عاطفی فردی نسبت به اجتماعی از قبیل توجه به احساسات شخصی، توجه به احساس تلاش در مواقع ضروری، کنترل خشونت عصبانیت و رفتارهایی نظیر این، قدرت پیشبینی بعد خودآگاهی از شایستگیهای عاطفی- اجتماعی پایین گزارش شد. اما میزان پیشبینی کنندگی قوی بعد آگاهی اجتماعی را در مدیران با سوابق خدمت ۱تا ۱۰ سال را نیز میتوان چنین بیان نمود که احتمالاً به عوامل اجتماعی در محیط کاری خود توجه ویژه داشته و به حداقل این عوامل نظیر توجه به شکستها و موفقیتهای زیر دستان، برقراری ارتباط دوستانه، آموزشها جهت حل مشکلات و رفتار اینچنینی توجه کافی مبذول میدارند. همچنین با توجه به یافتهها به منظور قابلیت پیش بینی گنندگی ابعاد شایستگی عاطفی- اجتماعی مدیران در رفتار شهروندی کارکنان دیده میشود که در بقیه سوابق خدمتی مختلف مدیران نیز بعد آگاهی اجتماعی قدرت پیش بینی کنندگی بالاتری نسبت به سایر ابعاد را داراست که میتواند موارد مستدل شده بالا برای مدیران با سوابق دیگر خدمتی نیز صادق باشد. همچنین عدم پیش بینی کنندگی معنادار ابعاد خود مدیریتی و مدیریت رابطه در برخی سوابق خدمتی نظیر سوابق خدمتی ۱ تا ۱۰سال و ۱۱ تا ۲۰ سال میتوان گفت عدم توجه به مواردی از قبیل توجه به احساسات شخصی، توجه به احساس تلاش در مواقع ضروری، سازگاری با محیط کار، بهبود و ارتقا شغلی، عدم احترام به زیر دستان و رفتارهایی از این دست اشاره نمود. در این بین نتایج زیر نیز می‌تواند قابل تعمق و تامل باشد.
بعد آگاهی اجتماعی در بین مدیران با سابقه ۲۱ سال به بالا از پیشبینی کنندگی بالاتری نسبت به سایر ابعاد شایستگی برخوردار بود. میتوان گفت شاید اعمال رفتار و توجه بیشتر به عوامل شکل گیری چنین عملی باعث شده است که این میزان پیش بینی کنندگی را بالا ببرد. همچنین ابعاد خودمدیریتی و بعد مدیریت رابطه دارای پایین‌ترین قابلیت پیش‌بینی بودند که میتوان عدم توجه کافی به عواملی نظیر تصمیمگیری صحیح در حل اختلافات کارکنان، توجه به ارتقا وضعیت شغلی خود و رفتارهایی از این دست اشاره کرد. این نکته را هم میتوان مدنظر قرار داد که شاید با توجه به اکتسابی بودن برخی شایستگیهای عاطفی- اجتماعی، مدیران با سابقه ۲۱سال به بالا در طی سنوات خدمتی خود به اهمیت آگاهی اجتماعی و اثرات آن در محیط سازمانی پی برده و مهارتهای این نوع آگاهی را به عنوان عاملی مهمی در تعامل با کارکنان به کار گرفتهاند و بروز دادهاند.
نکته قابل توجه در تحلیل جدول مربوط این نکته است که در مدیران با سابقه ۲۰ سال به بالا همه ابعاد شایستگی باعث بروز رفتار شهروندی سازمانی بالا می‌شود . شایان ذکر است که نکته حاضر نشان می‌دهد که تجربه و سابقه خدمت مدیران عامل بسیار مهمی است که بر رفتار شهروندی تاثیر دارد.
پس از بررسی نتایج میتوان چنین بیان نمود که در پیشبینیکنندگی قوی رفتار شهروندی به وسیله بعد آگاهی اجتماعی در برخی سوابق خدمتی شاید رشد یافتگی مدیران در این زمینه اثر گذار بوده و یا شاید این کارکنان به تاثیر بعد آگاهی اجتماعی به عنوان عاملی موثر در رفتار شهروندی کارکنان بیشتر معتقدند تا ابعاد دیگر از شایستگی‌های عاطفی اجتماعی. میتوان چنین نیز تصور نمود که مدیران در شایستگی‌های عاطفی – اجتماعی خود در این زمینه به رشد یافتگی و بلوغ کافی رسیدهاند و به آگاهی اجتماعی توجه ویژه دارند تا بتوانند در آینده از مزایای آن به منظور ارتقا سطح کیفی سازمان استفاده نمایند.
در بررسی جنبه های اثر گذار بر رفتار شهروندی میتوان عوامل مختلفی را ذکر کرد که در بررسیهای فرا تحلیلی در خصوص ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و عوامل اثر گذار برآن بیانگر این واقعیت است که چهار دسته از این عوامل مورد تأکید تحقیقات بوده است که عبارتند از: ویژگی های فردی کارکنان (همچون؛ رضایت کارکنان، تعهد سازمانی، ادراک از عدالت و ادراک از حمایت گری رهبری)، ویژگی های شغلی (همچون؛ بازخورد شغلی، تکراری بودن شغل و رضایتمندی درونی شغل)، ویژگیهای سازمانی ( همچون سیستم پاداش و قدردانی سازمانی و ادراک از حمایتگری سازمانی)، رفتارهای رهبری و مدیریت همچون؛ سبک رهبری و شایستگیهای عاطفی و اجتماعی) در این میان میتوان به نقش مثبت و موثر شایستگیهای عاطفی- اجتماعی به دلیل مدنظر قرار دادن پژوهش حاضر ذکر کرد که از اهمیت ویژهای در پیش بینی رفتار شهروندی با توجه به یافته های پژوهش برخوردار است.
در خصوص پایین بودن نقش پیش بینی کنندگی بعد خود آگاهی به منظور رفتار شهروندی هم میتوان گفت که شاید عدم توجه کارکنان یا مدیران بدین مقوله بوده و یا مدیران به درجات بالای بلوغ فکری در زمینه خود آگاهی در سوابق پایین خدمتی نرسیده باشند. همچنین شاید کارکنان معتقدند نقش آن چندان در پیش بینی شایستگی عاطقی – اجتماعی قابل ملاحظه نیست. هر چند به نظر میرسد خود آگاهی داشتن شاید بتواند در میزان رفتار شهروندی اثرات مثبتی ایجاد کند اما کارکنان بدان توجه چندانی ندارند و مدیران آنان احتمالاً بیشتر به جنبه‌های عمومی وظایف خود مشغول بوده و توجه و تلاش چندانی به خود شکوفایی این زمینه مهم از جنبه های رفتار فردی در خود ندارند. در خصوص بعد مدیریت رابطه میتوان گفت که احتمالاً مدیران سازمان در روابط خود با کارکنان ضابطه مدار بوده و شرایط منعطفی در روابط خود با آنان نداشته باشند و پیشبینی پایینی برای آن در میزان رفتار شهروندی سازمانی در نظر گرفتند. همچنین می‌توان گفت که کارکنان شاید رضایت کافی از نحوه رابطه برقرار کردن مدیران نداشته و مدیران نیز در این امر به مسئولیت خود توجه کافی مبذول نمیدارند.
در خصوص خود مدیریتی نیز میتوان چنین اظهار داشت که شاید به احتمال زیاد در این زمینه با وجود سابقه زیاد مدیران هنوز رشد کافی به منظور اعمال آن صورت نگرفته و در این زمینه بی مسئولیت بودهاند و در سال‌های خدمت متوالی برای ارتقا آن تلاش ننمودهاند. همچنین می‌توان گفت که عدم تقوبت شایستگیهای اعتقادی، اخلاقی و حرفهای مدیران و عدم تحکیم نقش آنان می‌تواند در میزان پیشبینی کنندگی برخی ابعاد شایستگیهای عاطفی – اجتماعی بر رفتار شهروندی سازمانی نقش داشته باشد. همچنین میتوان گفت اگر در برخی موارد مدیریت رابطه پیش بینی کنندگی معناداری را نشان نداده شاید شیوه متمرکز مدیریتی آموزش و پرورش و دستوری بودن آن موجب چنین عاملی شده باشد. نیز میتوان عدم توجه به عوامل ارتباطی صحیح و موثر با کارکنان را مطرح نمود. همچنین میتوان به مواردی از قبیل نداشتن نقش تعیین کننده مدیران در ارتباط میان همکاران، عدم راهنمایی کارکنان از سوی مدیران، عدم رعایت قضاوت صحیح و مساوی بین همکاران به هنگام اختلاف میان آنان و عدم مطالعه کافی به منظور چگونگی ارتباط با سایر بخشهای مختلف سازمان اشاره نمود.
تعیین قدرت شایستگی‌های عاطفی ـ اجتماعی مدیران، در پیش‌بینی رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دارای مدارک تحصیلی مختلف نشان داد که ابعاد شایستگی عاطفی- اجتماعی پیشبینیکننده معنادار رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دارای مدارک تحصیلی مختلف میباشند و سهم معناداری در پیشبینی رفتار شهروندی کارکنان دارند. به طور کلی شایستگی‌های خود آگاهی و خود مدیریتی پیش بینی کننده مثبت و معنادار رفتار شهروندی سازمانی هم در مدیران لیسانس و فوق لیسانس می‌باشد و اما بعد مدیریت رابطه در مدیران لیسانس و فوق لیسانس پیش بینی کننده معنادار رفتار شهروندی سازمانی کاکنان نمی‌باشد. یافتههابا نتایج پژوهشهای کاپاگودا (۲۰۱۲) و رابرسون (۲۰۱۰)، سانویلی (۲۰۰۸)، احمدی و دیگران (۲۰۱۱)، مؤمنی (۲۰۰۹)، مشبکی و خلیلی شجاعی (۱۳۸۸) و بابایی زکلیکی و مؤمنی (۱۳۸۵) هم راستا و با نتایج پژوهش حاجی‌کریمی و همکاران (۱۳۹۰) ناهم راستا میباشد.
با بررسی نتایج به صورت جزئی نیز میتوان چنین بیان نمود که در مدیران با مدارک لیسانس و فوق لیسانس بالا بودن قدرت پیش بینی بعد آگاهی اجتماعی به دلیل اعمال رفتاری از قبیل خوشبین بودن در رسیدن به اهداف، امید دادن و ترغیب زیر دستان در رسیدن به اهداف، مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیریهای سازمان باشد. همچنین در هر دو نوع مدیران با مدارک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس یافتهها پایین بودن بعد خود مدیریتی نسبت به بعد آگاهی اجتماعی در پیشبینی کنندگی رفتار شهروندی سازمانی را نشان میدهد. یر این اساس میتوان گفت که مدیران این نوع مدارک تحصیلی به رفتارهایی که منجر به مدیریت مطلوب آنان (خود مدیریتی) نظیر تلاش برای رسیدن به اهداف خود و سازمان، بهبود و ارتقا وضعیت شغلی خود در محیط سازمانشان میشود، توجه کافی ندارند و کمتر این نوع رفتارها را به کار میگیرند و بیشتر به جنبه های اجتماعی رفتارهای خود توجه دارند. اما با توجه به یافتهها بعد مدیریت رابطه پیش بینی کنندگی معناداری را در هیچ کدام از مدارک تحصیلی نشان نداد که میتوان چنین گفت که احتمالاً به هیچ کدام از جنبه های رفتاری در بعد مدیریت رابطه از سوی مدیران با مدارک تحصیلی مختلف توجه نشده و بهمنظور ظهور و ایجاد این نوع رفتارها تلاشی صورت نگرفته است. همچنین میتوان گفت شاید رفتارهای که در بردارنده بعد مدیریت رابطه باشد در سازمان به کار گرفته نمیشود. در ادامه نتایج زیر نیز می‌تواند صادق باشد.
با توجه به نتایج میتوان چنین گفت که احتمالاً به دلیل بلوغ فکری و داشتن دانش نظری کافی مدارک تحصیلی مختلف در خصوص آگاهی اجتماعی نظری مثبت داشته و آن را جزء عوامل تاثیرگذار قوی در رفتار شهروندی میدانند. اما نسبت به بعد خود مدیریتی شاید به دلیل جنبه فردی داشتن به ظن آنها عامل چندان موثری نبوده و پیش بینیکنندگی کمی را در رفتار شهروندی برای آن قائل بودهاند. همچنین میتوان گفت که شاید رشد نیافتگی مدیران در این بعد باعث پیش بینی پایین رفتار شهروندی شده است. میتوان چنین تصور نمود که وجود سرپرستان میانی یا رده های میانی مدیریتی نیز باعث پیش بینی کنندگی میزان پایین رفتار شهروندی شده باشد. در خصوص بعد مدیریت رابطه به نظر میرسد شاید ابعاد مکانی و زمانی و عدم توجه آنان به این بعد و اهمیت قائل نشدن برای آن چندان میزان پیشبینی کنندگی برای آن قائل نبودند در صورتی که چنانچه بهنظر میرسد این بعد شاید بتواند عامل مناسب و تاثیر گذاری بر رفتار شهروندی باشد.
تعیین قدرت شایستگی‌های عاطفی ـ اجتماعی مدیران، در پیش‌بینی رفتار شهروندی سازمانی کارکنان بومی و غیر بومی نشان داد که ابعاد شایستگی عاطفی- اجتماعی پیشبینیکننده معنادار رفتار شهروندی سازمانی کارکنان بومی و غیر بومی میباشند و سهم معناداری در پیشبینی رفتار شهروندی کارکنان دارند. به طور کلی به جز مدیریت رابطه سایر ابعاد هم در مدیران بومی و غیر بومی پیش بینی کننده مثبت و معنادار رفتار شهروندی سازمانی کارکنان می‌باشد. یافتهها با نتایج پژوهشهای کاپاگودا (۲۰۱۲)، رابرسون (۲۰۱۰) و لانگلینگ (۲۰۱۱) هم راستا و با نتایج پژوهش حاجی‌کریمی و همکاران (۱۳۹۰) نا هم راستا میباشد.
با توجه به نتایج میتوان گفت که در بین مدیران بومی و غیر بومی دلیل بالا بودن قدرت پیش بینیکنندگی بعد آگاهی اجتماعی احتمالاً اعمال و توجه مدیران به رفتاری نظیر مشارکت کارکنان به تصمیم گیری، ارتباط صمیمانه با زیر دستان، حل معضلات و مشکلات کارکنان با توجه به نظر آنان، گوش دادن نظرات زیر دستان اشاره نمود. اما در خصوص پایین بودن قدرت پیش بینی کنندگی بعد خود آگاهی در مدیران غیر بومی و بعد خود مدیریتی در بین مدیران را می‌توان احتمالاً کم توجهی به عوامل شکلگیری و ارتقا این نوع رفتارها در سازمان اشاره کرد. میتوان عدم توجه کافی به رفتارهایی نظیر توجه به ارتقا وضعیت شغلی خود در سازمان، تصمیم صحیح در امور سازمانی و تحلیل وضعیت شخصی خود و توجه کافی به حالات روحی و روانی خود در وضعیتهای متفاوت را اشاره نمود. همچنین میتوان چنین گفت که دلیل عدم معناداری در پیش بینی کنندگی بعد مدیریت رابطه توجه و غفلت از عوامل شکلگیری رفتارهای مشمول بعد مدیریت رابطه باشد. معمولاً مدیرانی که نتوانند تصمیم صحیحی در ایجاد رابطه بین همکاران و حل اختلافات میان آنان داشته باشند نمی‌توانند مدیریت رابطه قوی را داشته باشند و محیط سازمانی آنان بازخوردی از این نوع شایستگی را نشان نمیدهد. نتایج زیر را نیز میتواند مورد نظر قرار داد.
با توجه به نتایج میتوان گفت که در بین افراد بومی و غیر بومی آگاهی اجتماعی شاید به دلیل پیشبینی موقعیت موجود به عنوان پیشبینی کننده قوی بوده است. همچنین میتوان بیان نمود افراد بومی و غیر بومی مبنای پیش بینی و ماندگاری و بقا در محیط را آشنایی با وضعیت موجود منطقه دانسته و آشنایی با بعد آگاهی اجتماعی را به عنوان عاملی برای به ظهور رساندن توانایی و نشان دادن خود میدانند. احتمالاً مدیران بومی به دلیل آشنایی با محیط‌های محلی خود توانایی بالایی بروز ابعاد در آگاهی اجتماعی داشته و مدیران غیر بومی را نیز از این امر مطلع کرده اند.
به نظر میرسد مدیران، سرپرستان و کارکنانی که از هوش سازمانی و شایستگی اجتماعی بالا برخوردارند، و در بعد آگاهی اجتماعی در سطح بالایی هستند، اهداف و رسالت سازمان را بهتر درک میکنند، روابط مناسبی با همکاران، زیردستان و مشتریان دارند، همچنین دارای عملکرد سازمانی بهتری بوده و رفتارهای شهروندی مطلوبتری از خود نشان میدهند، خلاقیت و نوآوری بالایی دارند، در تصمیم گیریهای سازمان شرکت کرده، هیجانات خود را بهتر کنترل میکنند، رضایت و تعهد بیشتری از کار خود دارند، ضمن آنکه نسبت به سازمان خود وفادارترند و در سازمان خود در حال رشد و خودشکوفایی هستند و اخلاق اجتماعی بالاتری از خود نشان میدهند. همواره امکان دارد شایستگیهای عاطفی و اجتماعی در محیطهای سازمانی از سوی مدیران بر رفتار کارکنان در مناطق مختلف اثر بگذارد، اما به نظر میرسد این مورد تحت تاثیر شایستگی بالا اثر خود را از دست بدهد.
۵-۲- نتیجه گیری کلی
محیطهای کاری به لحاظ عاطفی - اجتماعی، محیطهای انسانی خواهند بود که در آن‌ها انواع نیاز های مادی و معنوی کارکنان تأمین خواهند شد. دارا بودن شایستگی های عاطفی -اجتماعی برای همه اعضای سازمان ضروری است اما داشتن چنین مهارت‌ها و قابلیت هایی برای مدیران و رهبران به دلیل اثر گذاری بیش‌تر بر امور و جریانات سازمانی و ارتباط آن‌ها با خیل وسیعی از نیروهای کاری حیاتی‌تر است.
مدیران لایق به لحاظ عاطفی - اجتماعی نه تنها توانایی تشخیص و پیش بینی و آگاهی از اثرات عواطف و احساسات خود و کارکنان شان را دارند، بلکه از قابلیت تنظیم عواطف و احساسات خود و دیگران و هدایت آن‌ها در جهت مثبت نیز برخوردارند. دیدگاهی که مدیران به لحاظ عاطفی - اجتماعی نسبت به کارکنان شان دارند و عواطف و احساساتی که در تعاملات آن‌ها با کارکنان شان جریان دارد نقش بسزایی در میزان رفتار شهروندی کارکنان دارد. شایستگی های عاطفی - اجتماعی مدیران می تواند احساسات کارکنان را نسبت به کار، همکاران، سرپرستان و سازمان تغییر دهد. با توجه به پایین بودن شایستگی عاطفی – اجتماعی مدیران از حد مطلوب نتیجه حاصله عدم توجه مدیران به تقویت و ارتقا ابعاد مرتبط با این شایستگیها بود. همچنین دلیل پایین بودن رفتار شهروندی کارکنان از حد مطلوب نیز چنین استدلال شد که چون رفتار شهروندی از رفتارهای غیر رسمی در محیط کار است کارکنان بیشتر به رفتارهای عینی توجه دارند و نتایج رفتارهای عینی را مطلوب‌تر درک می‌کنند. کارکنان به رفتارهای غیر رسمی و رفتارهایی که در حیطه وظیفه رسمی آنان نیست توجه ندارند و دلیل پایین بودن از حد مطلوب رفتار شهروندی این چنین بیان شد. همچنین با توجه به نقش پیس بینی کنندگی مثبت و معنادار شایستگی‌های عاطفی اجتماعی مدیران در رفتار شهروندی کارکنانشان که از نتایج پژوهش استخراج شد میتوان گفت که نگاه و توجه کارکنان به رفتارهایی نظیر جوانمردی، یاری دهندگی، وفاداری و خودشکوفایی میتواند ناشی از شایستگیهای مدیرانی که از شایستگیهای آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه برخوردارند باشد. توجه کارکنان به رفتارهایی نظیر مشارکت سازمانی، مشارکت وظیفهای، مشارکت حمایتی و خود شکوفایی نیز میتواند ناشی از شایستگی مدیران در ابعاد آگاهی اجتماعی و خود مدیریتی باشد. نتایج پیش بینی کنندگی در بیشتر متغیرهای جمعیت شناختی مدیران نشان دهنده قدرت پیش بینین کنندگی بالای بعد آگاهی اجتماعی بود که خود می‌تواند در نگاه و توجه کارکنان به رفتارهایی نظیر جوانمردی، مشارکت سازمانی، همکاری و یاردهندگی سازمانی باشد. کارکنان به مدیرانی که بعد اجتماعی قوی داشتند وابستگی بیشتری داشته و خدمت به آنان را جزء وظایف خود میدانستند.
۵-۳- محدودیتهای پژوهش
۵-۳-۱- محدودیتهای اجرایی
پراکندگی بسیار زیاد نمونه پژوهش که وقت و هزینه بسیار زیادی را متوجه پژوهشگر در توزیع پرسشنامه نمود.
اجبار به توزیع تعداد بشتری پرسشنامه به دلیل نقص یا عدم بازگشت پرسشنامه‌ها تا به حد نصاب رسیدن نمونه
۵-۳-۲- محدودیت‌های پژوهشی
در نظر نگرفتن متغیرهای اثرگذار سازمانی، شخصی و اجتماعی بر رفتار شهروندی به دلیل عدم قدرت اجرایی پژوهشگر و محدودیت زمان.

نظر دهید »
راهنمای نگارش مقاله با موضوع یک چارچوب تحمل خطا برای محاسبات پوشیدنی در حوزه محاسبات ...
ارسال شده در 17 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

رابطه (۴-۷):
به منظور تعیین Pi(t) از معادلات دیفرانسیلی که معادلات انتقال حالت نامیده می­شوند، استفاده می­ شود. معمولاً معادلات انتقال حالت به شکل ماتریس ارائه می­شوند. در ماتریس M که ماتریس انتقال نامیده می­ شود، مؤلفه­ی mij، نرخ انتقال بین حالت i و j است. در این ماتریس ایندکس i برای شماره­­گذاری ستون­های ماتریس و از ایندکس j برای شماره­گذاری سطرها استفاده می­ شود. ساختار ماتریس M به شرح زیر است.
دانلود پایان نامه

در ماتریس فوق، k تعداد حالات در نمودار انتقال حالت است. در حالت طبیعی در آنالیز قابلیت اطمینان و دسترس­پذیری، فرض می­ شود که مؤلفه­ ها در یکی از دو حالت عملیاتی یا شکست[۷۹] قرار دارند. یعنی اگر یک سیستم شامل n مؤلفه باشد آنگاه است. اما در آنالیز ایمنی، مؤلفه­ های سیستم می­توانند در یکی از سه حالت عملیاتی، شکست ایمن و شکست غیر ایمن قرار بگیرند، لذا است.
در ماتریس انتقال، مجموع عناصر هر ستون باید برابر با صفر شود. برای رسیدن به هدف فوق، در هر ستون برای حالتی که i=j است، mij را بگونه­ای مقدار دهی می­کنیم که حاصل جمع ستون مورد نظر صفر شود.
برای مثال نمودار انتقال حالت یک سیستم تک مؤلفه­ای که شامل دو حالت عملیاتی (وضعیت ۱) و حالت شکست (وضعیت ۲) است به صورت زیر می­باشد. لازم به ذکر است که λ نرخ خرابی است.
شکل ۴-۱: دیاگرام انتقال حالت یک سیستم تک مؤلفه­ای
ماتریس انتقال برای دیاگرام بالا به شکل زیر می­باشد.

توضیح ماتریس M بدین شرح می­باشد که نرخ انتقال بین وضعیت­های یک و دو برابر λ است، بنابراین m12=λ ؛ با توجه به اینکه جمع هر ستون باید صفر شود پس  می­باشد.
همچنین می­توان معادلات انتقال حالت را بصورت زیر از ماتریس­های انتقال حالت استخراج کرد.
رابطه (۴-۸):
ادامه کار بدین صورت است که با حل معادلات انتقال حالت، Pi(t)ها مشخص می­شوند. سپس قابلیت اطمینان، دسترس­پذیری و ایمنی می­توانند بوسیله­ی محاسبه­ی مجموع تمام حالات عملیاتی محاسبه شوند.
ارزیابی قابلیت اطمینان در سیستم­های standby: در این سیستم­ها فرض بر این است که مؤلفه­ی افزونه، نمی­تواند در حالت standby خراب شود. شکل ۴-۱ یک سیستم standby را نشان می­دهد که در آن ماژول ۱ اصلی و ماژول ۲ در حالت standby است.
شکل ۴-۲: یک سیستم standby با یک مؤلفه­ی افزونه
همچنین وضعیت­های مختلف سیستم به شرح زیر است. فرض بر این است که اگر مؤلفه­ی افزونه در حالت standby باشد، نمی­تواند خراب شود یعنی وضعیت(O,F) اصلاً رخ نمی­دهد.

 

شماره حالت ۲ ۱
مؤلفه­ ها
۱ O O
۲ O F
۳ F F

دیاگرام انتقال حالت سیستم نیز در شکل ۴-۲مشخص می­باشد.
شکل ۴-۳: دیاگرام انتقال حالت یک سیستم standby با یک مؤلفه­ی افزونه
زمانی که مؤلفه­ی اصلی خراب می­ شود، یک انتقال از حالت ۱ به حالت ۲ رخ می­دهد. اگر سیستم در حالت ۲ باشد و مؤلفه­ی standby آن خراب شود، آنگاه یک انتقال از حالت ۲ به حالت ۳ رخ می­دهد. بنابراین حالت­های ۱ و ۲ حالات عملیاتی می­باشند، این در حالیست که حالت ۳ به دلیل معیوب بودن هر دو مؤلفه، حالت شکست سیستم است. با توجه به مطالب بیان شده، معادلات انتقال حالت به شرح زیر است.
رابطه (۴-۹):

نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع آنالیز شاخص های اقتصادی و انرژی در تولید محصولات ...
ارسال شده در 17 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۴-در نهایت نسبت انرژی کل مصرف شده به انرژی کل تبدیل شده را سنجش و برآورد کردیم.
در این محاسبات لزوم یکسان­سازی، استاندارد و مشخص کردن نوع و مقدار انرژی مصرفی و تولیدی است. البته انرژی مصرفی در تولید نهاده و دیگر انرژی مصرف شده در فراهم­آوری این مواد و کیفیت انواع انرژی نیز باید منظور گردد (الماسی و همکاران، ۱۳۸۰).
در تحقیق مورد مطالعه به محاسبه انرژی ورودی و انرژی خروجی می­پردازیم. انرژی خروجی همان انرژی محصولات مورد مطالعه (توت­فرنگی، خیار و گوجه­ فرنگی) می­باشد و انرژی ورودی، انرژی ماشین، سوخت، کارگری، کود، سموم شیمیایی، آبیاری و انرژی الکتریسیته می­باشد. در ذیل طرز بدست آوردن انرژی­های ورودی در تحقیق مورد مطالعه اشاره شده است.
۳-۴-۱- انرژی ماشین (Emach)
برای بدست آوردن انرژی ماشین، وزن ادوات و ماشین­ها، عمر ادوات و ماشین­ها، سطح متوسط کار سالیانه هر یک از ادوات و ماشین­ها مورد نیاز می­باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
برای برآورد انرژی نهاده برای ماشین­ها و ادوات به عنوان انرژی غیرمستقیم از رابطه ۳-۱ استفاده خواهیم کرد (الماسی و همکاران، ۱۳۸۰).

 

(۳-۱)  

که در این رابطه، Em انرژی مصرفی بر حسب مگاژول، W وزن ماشین بر حسب کیلوگرم و Ee انرژی مصرفی توسط ماشین­ها (مگاژول بر کیلوگرم بر سال) می­باشد.
۳-۴-۲- انرژی سوخت (Efuel)
باید متوسط مصرف سوخت تراکتور در عملیات مختلف، مصرف سوخت سمپاش­ها و همچنین مصرف سوخت سیستم گرمایش اندازه ­گیری شوند.
برای محاسبه انرژی سوخت از رابطه ۳-۲ استفاده خواهیم کرد (الماسی و همکاران، ۱۳۸۰).

 

(۳-۲)  

که در این رابطه، Ef انرژی مصرفی سوخت دیزل در هر عملیات بر حسب مگاژول، F میزان مصرف سوخت در هر عملیات بر حسب مگاژول، A سطح زیر کشت بر حسب هکتار و Ee انرژی معادل سوخت دیزل بر حسب مگاژول بر لیتر می­باشد. در این تحقیق هر واحد سوخت گازوئیل معادل ۴۷/۸ مگاژول بر لیتر در نظر گرفته شده است.
۳-۴-۳- انرژی کارگری (Ela)
معمولاً استفاده از توان و انرژی کارگر برای انجام عملیات زراعی به­ طور گسترده در مناطق مختلف ایران رواج دارد و اندازه ­گیری توان و انرژی صرف شده توسط کارگر در عملیات مختلف زراعی به علت پیچیدگی ساختمان بدن و کارگر و ترکیبی بودن حرکات و کارهای انجام یافته بسیار پیچیده می­باشد. در محاسبه انرژی کارگری که در کشاورزی اولیه مشغول می­باشد، بهترین روش محاسبه انرژی غذای مصرف شده توسط کارگر است. در کشاورزی مکانیزه کشورهای توسعه یافته، لحاظ کردن تنها انرژی کالریک غذا کافی نیست، چرا که انرژی غیرمستقیم در تمامی فرآیندهای صنایع غذایی، حمل و نقل و توزیع غذا هم باید افزوده شود. فلوک ویبرد (۱۹۸۲)، برای تخمین انرژی کارگر نُه مرحله را در نظر گرفتند. پنج مرحله اولیه شامل انرژی عضلانی و انرژی غذایی است که از یک تا ۲/۹۳ مگاژول بر روز متفاوت می­باشد و چهار مرحله انرژی غیرمستقیم به شیوه زندگی مربوط می­گردد. در نهایت مقدار انرژی بین ۵۱۰ تا ۱۴۵۰ مگاژول بر روز تخمین زده می­ شود. این اعداد مربوط به کشورهای توسعه یافته است و در کشوری مانند ایران انرژی کارگر ۹۶/۱ مگاژول بر ساعت و ساعات کارگر هشت ساعت بر روز در نظر گرفته می­ شود (Canakci and Akinci, 2006).
در این تحقیق برای محاسبه انرژی کارگر از رابطه ۳-۳ استفاده خواهیم کرد.

 

(۳-۳)  

که در این رابطه، T زمان صرف شده برای هر یک از عملیات­ها، A سطح زیر کشت، N1 تعداد کارگر فصلی و N2 دفعات انجام عملیات می­باشد.
۳-۴-۴- انرژی کود (Efer)
میزان مصرف کودهای حیوانی، ازته، فسفاته، پتاسه و دیگر ریزمغذی­ها در طی یک دوره رشد را باید اندازه ­گیری کرد.
برای محاسبه انرژی کود به عنوان انرژی غیرمستقیم از رابطه ۳-۴ استفاده خواهیم کرد.

نظر دهید »
پروژه های پژوهشی درباره بررسی محتوایی سفرنامه ابن بطوطه- فایل ۱۳
ارسال شده در 17 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۴-۳-۷ آداب و رسوم سیاهان
ابن بطوطه در سفر طولانی خود، در سال ۷۵۳ ق. به منطقه شمال آفریقا رسید. پس ازآن به مالی رفت. در این قسمت از سفرنامه ما آگاهی هایی که از خواندن یک سفرنامه به دست می آید را می خوانیم.حکایات وی از آداب و رسوم سیاهان در این بخش از سفرنامه بسیار جالب و به لحاظ تحقیق در گذشتۀ آفریقا بسیار ارزشمند است.
در طول مسیر خود تا مالی از شگفتی های زیادی سخن می گوید: مسکن بازرگانان سیاه در قریه زاغری واقع بود که تابع مذهب اباضیه خوارج بودند و به ضغنفو معروف بودند.(همان :۷۹۰)
ابن بطوطه در مورد بلاد سیاهان توصیفات فراوانی دارد و در مورد سلطان مالی می گوید که : «او سلطان منسی سلیمان نام دارد منسی به معنی سلطان است و سلیمان اسم او می باشد: این پادشاه مردی بخیل است و بخشش زیادی از او دیده نشده.»(همان :۷۹۲)
۴-۳-۷-۱ تذلل سیاهان در برابر پادشاه خود
ابن بطوطه از احترام و تواضع فرمان برداری سیاهان نسبت به پادشاه خود می گوید:
« سیاهان از همه مردمان دیگر در برابر پادشاه خود خضوع و تذلل میکنند و اسم او را به عنوان« منسی سلیمان کی» با احترام و تجلیل تمام می برند.» (همان :۷۹۶)
در موقعی که سلطان جلوس می کرد و کسی را احضار می کرد. او لباس خود را می کند و لباس مندرس و کهنه ای بر تن می کرد و عمامه را برداشته و دستارچه ای ژنده بر سر می گذاشت و در حالی که دامن لباس و شلوار خود را تا زانو بالا زده بود به حضور سلطان می آمد و با ذلت و مسکنت هر چه تمام تر در پیشگاه سلطان ضربه محکمی با آرنج بر زمین می زد، و آن گاه مانند کسی که در حال رکوع باشد خم کرده می ایستاد و به سخنان سلطان گوش می کرد. و نیز از آداب تعظیم آنان می گوید که وقتی سلطان در مجلس خود سخن می گوید حضار عمامه ها را از سر برمی دارند و با کمال احترام و سکوت به سخنان او گوش می دهند.(همان :۷۹۶)
و در مورد دیگری می گوید که نشانه های تواضع و تذلل نزد سیاهان رسم خاک ریختن بر سر و روی خود می باشد. ابن بطوطه می گوید: «اگر سلطان گفته های کسی را تصدیق کند یا تشکری از او بنماید آن مرد به علامت حق شناسی جامه از تن بر می کند و خاک بر سر می کند…» ( همان :۷-۷۹۶)
و نیز در مورد دیگری می گوید که در ایام اقامتش در مالی سلطان بر زن بزرگش که دختر عموی او بود و «قاسا» نامیده می شد خشم گرفت. قاسا در زبان آنان به معنی ملکه است و ملکه در میان سیاهان شریک ملک پادشاه است و اسم او با اسم پادشاه یکجا در منبر ذکر می شود. سلطان قاسا را پیش یکی از امرا زندانی می کند و زن دیگرش که بنجو نام بوده بر تخت نشاند، چون اصل و نسب بنجو از خانوادۀ شاهی نبود مردم در مقابل پادشاه اعتراض کردند و دختر عموهای پادشاه که برای تهنیت پیش بنجو رفته بودند خاکستر بر بازوان خویش ریختند ولی بر سر خود نرختند. بعد از اینکه پادشاه قاسا را از زندان آزاد می کند دختر عموها برای تبریک پیش او رفتند و به رسم خود خاک بر سر ریختند. ( همان :۸۰۱)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۳-۷-۲رسوم پسندیده سیاهان
اوخصوصیات مثبت اهالی مالی را چنین بر شمرده است:از آداب و رسوم نیک سیاهان به دوری از ظلم و ستم و امنیت و مواظبت بر نماز و ادای آن با جماعت و تنبیه اولاد به خاطر نماز و حفظ قرآن اشاره کرده است و همچنین دخالت نکردن در ماترک سفید پوستان.«از نیکویی های سیاهان یکی این است که ظلم و ستم در میان آنان بس اندک می باشد… دیگر،امنیت است که در آن کشور نه در حضر و نه در سفربیمی از دزدی و تعدی در میان نمی باشد…».(همان :۸۰۳)
و نیز در مورد دیگری می گوید: «که در روزهای جمعه لباس های سفید و نیکو می پوشند و اگر کسی جز یک پیراهن کهنه نداشته باشد همان را می شوید و تمیز می کند و روز جمعه با آن به نماز می آید. و از آداب خوب دیگر سیاهان عنایتی است که به حفظ قرآن نشان می دهند.»(همان :۸۰۴)
۴-۳-۷-۳ رسوم نکوهیدۀ سیاهان
ابن بطوطه علاوه بر رسم های خوب سیاهان، عادات زشت آنان را هم بر شمرده است و در مورد آنها می- گوید: « از کارهای زشت سیاهان یکی این است که خدام و کنیزکان و دختران کوچک آنان لخت و عور در میان مردم می آیند و عورت خود را نمی پوشانند.»(همان :۸۰۴)
و در مورد آداب ناپسند دیگرشان پوشش نداشتن و ریختن خاک و خاکستر بر سر خود به علامت ادب و احترام و مضحکه ای که شاعران درباری در می آوردند و همچنین به خوردن لاشه حیوانات مرده و گوشت سگ،الاغ را نام برده است.
اطلاعاتی که ابن بطوطه در مورد حیات اجتماعی آن دوران به دست می دهد بسیار زیاد است.نوع دید ابن بطوطه نسبت به مسائل مختلف زندگی اجتماعی مردم و تجزیه و تحلیل رفتار و اعمال آنان از نوع دید یک عالم اجتماعی است و می تواند علم جامعه شناسی آن دوران محسوب شود.
۴-۳-۸ آموزش و فرهنگ
از موضوعات جالب سفرنامه اطلاعات ارزشمندی است که ابن بطوطه در مورد مراکز علم و ادب بدست می دهد.مدرسه و مسجد و شیوه تدریس و زندگی اهل علم، خانقاه و خانقاه نشینان که عضوهای تنفسی در جوامع اسلامی بودند و سهم بسزایی در شکوفایی فرهنگ جامعه داشتند.
۴-۳-۸-۱ مدرسه و مسجد
فرهنگ به معنای اخص و محدود با علم و دانش ارتباط تنگاتنگی دارد. زیرا بستری است که نطفه اندیشه و جهان بینی فرهیختگان منعقد و بارور می شود. آموزش و پرورش کانون خلق دنیای اساسی برای آیندگان است. اگر جامعه ای دارای فرهنگ غنی باشد مدیون اسم و رسم اهل علم آن است. از این رو به تاریخچه تعلیم و نوع آن و زندگی اهل علم و مکان های آموزش می پردازیم.
۴-۳-۸-۱-۱ جامع الکتبیین تونس
ابن بطوطه در تونس که از پر رونق ترین شهرهای مغرب بود دو ماه ماند و در مدرسه الکتبیین و جامع اعظم زیتونه با جماعتی از علمای آن سامان آشنا گردید. نخستین بار بود که وی با مدرسه ای بزرگ و نامدار چون جامع الکتبیین آشنا می شد.
«… از ترس یارا نداشتم که از اسب پیاده شوم و بدین حال تاتونس رفتیم. مردم شهر به پیشواز زبیدی و ابوطیب پسر قاضی آمدند. مسافرین با مردم گرم سلام علیک و احوال پرسی بودند ولی چون کسی مرا نمی شناخت اعتنایی به من نمی کردند و من از این امر سخت متأثر شدم و خودداری نتوانستم چنانکه اشک بر دیدگانم حلقه زد، یکی ار حجاج حال مرا دریافت و به سوی من آمد و سلام کرد و با هم مأنوس شدیم تا به شهر رسیدیم و من در مدرسه «کتیبین» منزل کردم.(همان،ج۱ :۹)
۴-۳-۸-۱-۲ جامع اعظم زیتونه
ابن بطوطه از مشاهیر و علمای تونس ابوعبدالله بن محمدبن ابی العباس احمدبن محمدبن حسن بن محمد الانصاری خزرجی تونسی بلنسی الاصل معروف بابن الغماز و خطیب ابواسحق ابراهیم بن حسین بن علی بن عبدالرفیع الربعی را نام می برد و می گوید در پنج نماز به یکی از ستون های مسجد جامع معروف به جامع الزیتونه تکیه می داد و مردم در مسائل مختلف از او استفتا می کردند و چون در چهل مسئله فتوی می داد بر می خواست و می رفت.(همان :۹)
۴-۳-۸-۱-۳ مساجد و مدارس دمشق
ابن بطوطه در دمشق از مسجد بنی امیه، شرح جالبی ارائه داده است. در مورد مدارس دمشق و خانقاه ها و مجالس درس و سماع حدیث و کسب اجازه از استادانی که اجازه روایت و نقل حدیث به او داده اند می- گوید.حلب و دمشق دو شهر بزرگ بود و از مراکز مهم فرهنگی عالم اسلام که ابن بطوطه بعد از قاهره بر سر راه مکه و مدینه از آنها دیدن کرد.در حلب چهار و در دمشق تعداد بیشتری مدرسه بزرگ وجود داشت که از آن میان ابن بطوطه مدارس عادلیه، ظاهریه، صمصامیه، نوریه، شرابشیه، نجمیه و مدرسه سلطان نورالدین را نام می برد.وی در زمان کوتاه اقامت خود در دمشق به مجلس درس علمای بزرگ حدیث رفت و موفق شد سرتاسر کتاب صحیح نجاری را در محضر یکی از معتبرترین محدثین زمان سماع کند و نیز از چهارده تا پانزده تن دیگر از اساتید نامور حدیث اجازه بگیرد.(همان :۱۱۰)
در جامع بنی امیه دمشق حلقه های تدریس در رشته های مختلف علم تشکیل می شد. محدثین برای خواندن کتابهای حدیث برفراز کرسیهای بلند می نشستند. معلمین قرآن هر یک بر ستونی از ستونهای مسجد تکیه می دادند و کودکان نوآموز گرد آنان حلقه می زدند. ابن بطوطه می گوید برای حفظ حرمت کتاب مجید آیه ها را روی لوح نمی نوشتند و قرآن را تنها از راه تلقین می آموختند. معلم غیر از معلم قرآن بود و او کودکان را با نوشتن اشعار تعلیم می داد. کودک نخست خواندن می آموخت و سپس به نوشتن می‌پرداخت.
در مورد حلب می گوید:«حلب از ممتازترین شهرها است که در حسن وضع و ترتیب و وسعت بازارها و نظم و سامان قسمتهای مختلف آن بی مانند می باشد. بازارهای این شهر سقفف چوبی دارد و بازاریان همواره در سایه می باشند. قیصریه حلب که از لحاظ زیبایی و بزرگی بی نظیر است گرداگرد مسجد را فرا گرفته بطوریکه هر سماط آن مقابل یکی از درهای مسجد واقع شده است.
مسجد جامع حلب از زیباترین مساجد به شمار می رود و در صحن آن برکه آبی وجود دارد. محوطه سنگ فرش مسطح و بسیار وسیعی اطراف آن را فرا گرفته و منبر مسجد به طرز عالی و هنرمندانه ساخته شده و بوسیله عاج و ابنوس ترصیع گردیده است. نزدیک مسجد جامع مدرسه ای است که از حیث زیبایی و ساختمان؛ با بنای خود مسجد جور در می آید بنای این مدرسه را به امرای بنی حمدان نسبت می دهند. به جز این مدرسه؛ مدرسه دیگر هم با یک بیمارستان در حلب وجود دارد» (همان :۸-۶۷)
در مورد دمشق می گوید:«چون سخت مشتاق دیدار دمشق بودم فردای آن روز بعلبک را ترک گفتم و پنجشنبه نهم رمضان سال ۲۶ به دمشق رسیدم و در مدرسه معروف ماکیان موسوم به الشرابشیه منزل کردم. دمشق بهترین و زیباترین شهرهای جهان است که ادای حق آن از قدرت وصف و بیان بیرون است و در این باره سخن بهتر از این جبیر نمی توان آورد.او می گوید: دمشق بهشت شرق و مطلع نور تابان آن است. این شهر تا آنجا که ما جسته و دیده ایم خاتمه بلاد اسلام و عروس شهرها است. خود را به گل و ریحان آراسته و در حله ابریشمین باغها به جلوه گری پرداخته، در محفل زیبایی بر صدر نشسته و در حجله جمال بهترین زیورها را بر خود بسته…» (همان :۸۳)
۴-۳-۸-۱-۴ جامع دمشق و تاریخچه بنای آن
«جامع دمشق معروف به مسجد بنی امیه باشکوه ترین مساجد دنیا و از لحاظ هنری که در ساختمان آن به کار برده شده عالی ترین آنها است. این مسجد از حیث زیبایی و دلگشایی و کمال بی نظیر است. کسی که بنای این مسجد را برعهده گرفت امیرالمومنین ولیدبن عبدالملک مروان بود…»
وی از امپراتور روم در قسطنطنیه درخواست می کند که صنعتگران آنجا را برای بنای مسجد برای او بفرستد و دروازه هزار صنعتگر از روم به دمشق می آیند. قبل از ساخت مسجد کلیسایی در همانجا بود.زمانی که مسلمانان دمشق را می گیرند خالدبن ولید به زور شمشیر یک نیمه کلیسا را می گیرد و تبدیل به مسجد می کند. ابوعبیده جراح هم از طرف غربی نیمه دیگر آن را اشغال می کند و به همان حال کلیسا باقی می گذارد (که بعدها ولید قسمت کلیسا را از دست رومیان گرفت و تخریب کرد. مسیحیان معتقد بودند که هر کس این کلیسا را تخریب کند دیوانه می شود ولید گفت: بگذار من اول کسی باشم که در راه خدا دیوانه شود و بدین ترتیب مسلمانان هم از او پیروی می کنند.(همان :۸۵)
۴-۳-۸-۱-۵ بنای مسجد و فضیلت آن
«ولید این مسجد را با صفحات طلایی معروف به فسیفساء «موزاییک» که با رنگهای گوناگون غریب و زیبا به آمیخته تزیین کرد. طول مسجد از شرق به مغرب دویست گام است که سیصد ذراع می شود و عرض آن از جنوب به شمال صدوسی و پنج گام است که دویست ذراع می شود عدد پنجره های آن که از شیشه رنگین است هفتاد و چهار می باشد…
مسجد از شرق به غرب سه شبستان طولانی دارد که پهنای هر کدام هجده گام است و بر پنجاه و چهار ستون قرار گرفته…
از سه جهت شرقی و غربی و شمال صحن مسجد سه شبستان دیگر وجود دارد که پهنای هر یک ده گام است و سی و سه ستون و چهارده پایه دارد. پهنای صحن مسجد صد ذراع می باشد، این صحن از حیث قشنگی و زیبایی منظر به حد کمال است مردم شهر شبها در آن گرد می آیند و به قرائت و حدیث مشغول می شوند…
در این صحن سه قبه وجود دارد یکی در طرف غرب که بزرگتر است و معروف به قبه عائشه ام المومنین می باشد و آن بر هشت ستون رخاص قرار گرفته…» (همان :۸۶)
در مورد فضیلت آن می گوید:«… یک نماز در مسجد دمشق برابر سی هزار نماز است و نیز از پیغمبر(ص) نقل شده که فرمود: « تا چهل سال پس از آنکه دنیا همه ویران گردد هنوز در دمشق خدای را خواهند پرستید» می گویند دیوار جنوبی مسجد را هود پیغمبر ساخته…
از جمله فضایل مسجد دمشق این است که کمتر زمانی از قرائت قرآن و نماز خالی می ماند. مردم هر روز پس از نماز صبح گرد آمده سبعی (هفت سوره اول قرآن) از قرآن می خوانند و پس از نماز عصر هم برای قرائت دیگری که «کوثریه» می نامند گرد می آیند…» (همان :۸۸)
ابن بطوطه در توصیف درهای مسجد می گوید که مسجد دمشق چهار در دارد در جنوبی، در شرقی، در غربی و در شمالی «در غربی معروف به باب البدید است. دست راست بیرون این در مدرسه شافعی ها واقع شده… در شمالی مسجد معروف به در قنادان (باب النطفانیین) است که دهلیز بزرگی دارد بیرون آن از طرف دست راست خانقاهی است معروف به شمیعانیه که در وسط آن حوض آبی وجود دارد و مطهره‌هایی (طهارت گاه)در آن ساخته اند که آب از آنها روان است می گویند این جا خانه عمربن العزیز بوده است.» (همان: ۹۱-۸۹)
۴-۳-۸-۱-۶ مدرسین مسجد دمشق
« در این مسجد حلقه های تدریس از رشته های مختلف علم تشکیل می شود. محدثین بر روی کرسی های بلند کتابهای حدیث را می خوانند و قاریان با آواز خوش هر بام و شام به قرائت قرآن می پردازند. جمعی از معلمین قرآن هم هستند که هر یک از ستون های مسجد تکیه زده کودکان را قرآن می آموزند ولی برای حفظ حرمت قرآن آیه ها را بر لوح نمینویسند و قرائت را فقط از راه تلقین یاد می دهند. معلم خط غیر از معلم قرآن است و او کودکان را با نوشتن اشعار و غیره تعلیم می کند. کودک بعد از فرا گرفتن خواندن به فرا گرفتن نوشتن می پردازد و خطش بسیار خوب می شود. زیرا خط در فن خود متخصص است و جز نوشتن چیزی نمی داند از مدرسین مسجد دمشق عالم صالح برهان الدین بن قرلح شافعی و نورالدین ابوالیسربن صائغ بود که از مشاهیر فضل و تقوی به شمار می رفت» دیگر از مدرسین این مسجد امام شهاب الدین بن جهبل بود… دیگر از مدرسین جامع دمشق امام فاضل بدرالدین علی سخاوی مالکی بود…» (همان۳-۹۲)
۴-۳-۸-۱-۷ جامع علی شاه تبریز
ابن بطوطه در تبریز از مقبره غازان خان و مسجد جامعی که وزیر علی شاه گیلان آن را ساخته بود دیدن کرد. بر سر مقبره غازان مدرسه ای زیبا و خانقاهی ساخته بودند که در آن از مسافران با پلو و گوشت و حلوا پذیرایی می کردند. در کنار مسجد علی شاه هم مدرسه ای (از دست راست) و خانقاهی (از دست چپ) وجود داشت صحن مسجد با مرمر فرش شده بود و دیوارهای آن کاشی کاری بود و جوی آبی از وسط آن می گذشت و انواع درختان و تاک و یاسمن در آن به عمل آورده بودند و روزها پس از نماز عصر مراسمی در صحن مسجد اجرا می شد. مسجد جامع همان ارگ علیشاه فعلی می باشد.
از زبان ابن بطوطهاعلاءالدین محمد از امرای بزرگ و شریف بود. پس از ده روز راه پیمایی به شهر تبریز رسیدیم و در خارج شهر در محلی موسوم به « شام » منزل کردیم. قبرقازان پادشاه عراق در این محل است، بر سر قبر او مدرسه زیبایی با زاویه ای بنا کرده اند و در این زاویه برای صادر و وارد طعام داده می شود. غذای آنان عبارت است از نان و گوشت و حلوا و برنجی که با رغن پخته می شود (پلو)… بعد رسیدیم به مسجد جامعی که وزیر علی شاه معروف به گیلان آن را ساخته است و در بیرون آن از دست راست مدرسه ای و از دست چپ زاویه ای وجود دارد و صحن آن با سنگهای مرمر فرش گریده و دیوارها بوسیله کاشی که چیزی مانند زلیج است پوشانده شده و جوی آبی از وسط آن می گذرد و انواع درختان و موها و یاسمین در آن به عمل آورده اند. هر روز بعد از نماز عصر در صحن این مسجد سوره های یس و فتح عم را قرائت می کنند و مردم برای شرکت در این قرائت در آنجا گرد می آیند.» (همان :۴-۲۵۳)
۴-۳-۸-۱-۸ مدارس قاهره
ابن بطوطه به این نکنه پی برده بود که اگر می خواهد اسم و رسمی پیدا کند باید در زمره اهل علم جا بیفتد با توجه به اینکه خانواده او اهل علم بودند و او خود نیز مقدمات تحصیلی را در طنجه به پایان برده بود. سفر حج فرصتهای خوبی را در سر راه او قرار می داد. اسکندریه جایی بود که باب آشنایی با این جوان پرسواد را با علمای نامبردار باز کرد و از آن پس هر جا رفت کوشید تا بارجال دین و دانش نزدیک شود و خود را در زمره آنان جای دهد.در قاهره علاقه ابن بطوطه با محافل علما کاملاً روشن است از مدرسین نامدار مدارس قاهره یاد می کند.
« از جمله دانشمندان مصر شمس الدین اصفهانی بود که در علوم معقول سر آمد روزگار به شمار می آمد دیگر شرف الدین زواوی مالکی و برهان الدین بن بنت الشاذلی که در جامع صالح سمت نیابت قاضی القضاه را داشت…» (همان :۴۰)
در شهر اخمیم از شهرهای مصر ابن بطوطه از مردی به نام «خطیب» می گوید که با سنگ مدرسه ای ساخت و باز می گوید از اخمیم به شهر «هو» که شهر بزرگی است در کنار نیل رفتم و در مدرسه تقی الدین بن سراج منزل کردم و باز در جایی دیگر می گوید: «از شهر هو به قنا رفتم این شهر کوچک بازارهای خوب دارد… شهاب الدین احمد نبیره شیخ صالح عبدالرحیم قناوی رحمه الله علیه را در مدرسه سیفیه این شهر ملاقات کردم.» (همان :۷-۴۶)
در مورد مدارس می گوید:« مدارس مصر بقدری زیاد است که شماره درست آن را نمی توان گفت»(همان :۳۰)
۴-۳-۸-۱-۹ مدرسه شوشتر

نظر دهید »
پژوهش های انجام شده در رابطه با نقش نهاد خانواده در بزهکاری اطفال- فایل ۷
ارسال شده در 17 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

بند دوم) کمبود محبت:
وجود محبت والدین برای کودک و رشد عاطفی او ضروری است. همان‌طور که کودک برای رشد جسمانی به توجه نیاز دارد، به همان ترتیب نیز برای رشد عاطفی خود و ورود به اجتماع احتیاج به محبت و احساسات عاطفی دارد. کودکان بیش از غذای خوب، لباس گرم، اسباب‌بازی و هوای آزاد، نیازمند آن هستند که مقبول والدین قرار گیرند و دوست داشته شوند و احساس کنند که به کسی تعلق دارند. کودک در محیط خانوادگی می‌آموزد که چگونه محبت والدین را با برادران و خواهران خود تقسیم نماید. او در این محیط کوچک راه ورود به اجتماع و قبول سایرین را می‌آموزد. کمبود محبت غالباً یکی از عوامل بسیار قوی است که اطفال و نوجوانان را به سوی ارتکاب بزهکاری سوق می‌دهد. گاهی دیده شده که بعضی از کودکان بر اثر بی توجهی و بی‌مهری والدین خود به راه دزدی و زورگویی و کتک زدن دیگران کشیده شده‌اند. روانشناسان و متخصصین اطفال که چندین هزار نمونه از جرایم را مورد بررسی قرار داده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که بعضی از کودکان به علت اینکه در محیط خانواده مورد بی‌مهری و بی اعتنایی پدر و مادر خود قرار گرفته‌اند در نتیجه به عنوان یک واکنش در مقابل این کمبود محبت شروع به سرقت و یا آزار و اذیت دیگران پرداخته‌اند.در واقع این قبیل کودکان تشنه محبت بوده و چون از سرچشمه محبت والدین سیراب نمی‌شوند، به عنوان انتقام و به خاطر جلب توجه والدین خود به ارتکاب چنین اعمالی دست می‌زنند. به عبارت دیگر، انگیزه ارتکاب جرم در این کودکان همانا خودنمایی و میل به شناخته شدن و به حساب آمدن است. چنین طفلی سرقت می‌کند یا دست به کتک کاری و اذیت و آزار دیگران می‌زند تا جنجال برانگیزد و مورد توجه واقع شود(ستوده،۱۳۸۵).
مقاله - پروژه
بند سوم) تقلید پذیری:
پدر و مادر اولین و نزدیکترین کسانی هستند که مورد تقلید کودکان خود قرار می‌گیرند و در واقع سرمشقی برای فرزندان خود می‌شوند. حال اگر در مقابل چنین رفتار طبیعی و فطری کودک، عکس العمل مناسب و حساب شده صورت نگیرد و پاسخ‌های بی‌ربط، ترساننده و گاهی توأم با خشونت و بددهنی به او داده شود، در واقع زمینه انحراف روحی و فکری را در او به وجود خواهد آورد. حال اگر کودک در خانواده‌ای که نسبت به نیازهای فکری و روحی او بی‌توجه نبوده رشد یابد و پدر و مادر و یا اعضای دیگر خانواده به سؤالات او با حوصله و به طور صحیح پاسخ گویند، اساس و چارچوب فکری او درست پایه ریزی خواهد شد.افراد خانواده غالباً برای کودک الگوی مناسب و یا نامناسب بوده و او سعی می کند اعمال و کردار خویش را با اعمال و کردار آنان مطابقت دهد. پسر در خانواده پدر را از جهت خصوصیات مردانه الگوی خود قرار می‌دهد و با او همانندسازی می‌کند و دختر مادر را الگو قرار می‌دهد. کودکانی که به علت از دست دادن یکی از والدین یا جدایی آن دور هم به پدر یا مادر دسترسی ندارند، در فراگیری نقش ویژه خود دچار مشکل می‌شوند. به همین ترتیب اگر پدر یا مادر نتواند نقش خود را به درستی ایفا کند و الگوی صحیح و مناسبی برای فرزندان خود باشند. بی‌تردید دشواری‌های فراوانی برای فرزندان آن‌ها پیش خواهد آمد(فرجاد،۱۳۸۳).
بند چهارم) اختلاف خانوادگی:
موضوع دیگری که ممکن است باعث ارتکاب جرایم اطفال و نوجوانان گردد، اختلاف والدین و سرزنش و خرده‌گیری دائمی، پرخاش و اصطکاک بین آن‌ها است که آثار آن متوجه سایر اعضای خانواده و حتی بستگان آن‌ها خواهد شد. آنچه در مورد اختلاف والدین بیشتر جلب توجه می‌کند، علت اختلاف آن‌هاست که مبین نابسامانی‌ها و نارسایی‌های موجود در خانواده می‌باشد. گاهی مشکلات خانواده‌ها منجر به قهر و حتی ترک یکی از والدین از محیط خانواده می‌شود. بنابراین ملاحظه می‌شود که اختلاف خانوادگی و ناسازگاری زن و شوهر با هم تأثیر مستقیم و نامطلوبی بر روی کودکان معصوم گذاشته و غالباً آن‌ها را به سوی ارتکاب جرم و یا خودکشی سوق می‌دهد. زیرا در خانواده‌ای که تفرقه و جدایی حکومت می‌کند اگر چه طفل عملاً و در ظاهر امر از کانون خانوادگی طرد نشده ولی در باطن غالباً از محبت پدر و یا مادر و یا هر دو محروم شده و در نتیجه از نظر روحی پژمرده و عبوس و بی حوصله می‌گردد. به هر ترتیب باید گفت که نفاق، ناسازگاری و مشاجره دائمی پدر و مادر و اطرافیان، آثار شومی در روان اطفال باقی خواهد گذارد. طفل به علت عدم آرامش روانی به تحصیل و کار خود بی‌علاقه شده و دائماً مضطرب و پریشان خاطر است و همین امر گاهی باعث می‌شود که از خانه فرار کند. حتی برخی از آنان پس از فرار به وادی فساد نیز کشیده می‌شوند(ستوده،۱۳۸۵).
گفتار دوم) نقش مادر در خانواده:
خانواده‌ای از سلامت برخوردار است که پدر و مادر رفتاری متناسب داشته باشند، بدین معنی که هیچ کدام از آن‌ها از وظایف خود نسبت به فرزندانش روگردان نباشد. اگر رابطه محکم بین والدین و کودک وجود داشته باشد موجبات بیشتری در انتقال سنن فرهنگی به کودک وجود خواهد داشت. رابطه پراحساس مادر و فرزند نیز اگر بسیار محکم باشد این خود باعث آسانی کار اجتماعی کردن می‌شود. وجود مادر در منزل موجب نثار محبت به فرزند می‌گردد و این خود کلید پیروزی فرزندان است زیرا محبت لازمه مدیریت خانه است. محبت مادر وجود کودک را گرم و شاداب و پرتحرک می‌سازد و به او امیدواری می‌دهد و درس فداکاری می‌آموزد. محبت مادر منشأ احترام است و در پایه‌ریزی شخصیت و چگونگی رشد عواطف کودک بسیار اهمیت دارد. اطفالی که از مراقبت و نوازش مادر محروم و در پرورشگاه‌ها و مؤسسات شبانه‌روزی نگهداری می‌شوند با این‌که از نظر جسمی طبق اصول بهداشتی و علمی از آنان مراقبت می‌شود ولی به علت محرومیت از نوازش و محبت که منجر به عدم ارضای روانی طفل شده و تکامل عادی آنان دچار اختلال می‌گردد. زندگی در پرورشگاه و مؤسسه برای بسیاری از کودکان، در جامعه نوین ما، یعنی فقدان کامل کانون خانوادگی(ستوده،۱۳۸۵).
بند اول) عدم حضور پدر در خانواده:
دومین فردی که در تکوین شخصیت طفل نقش مهمی را ایفا می‌کند، پدر است. حضور پدر در خانواده اثر غیر قابل انکار در روحیه طفل باقی می‌گذارد که عواقب آن در دوران بلوغ و نوجوانی تجلی می‌یابد. خانواده به همان اندازه که به احساسات و عواطف سرشار مادر نیازمند است، به قدرت، قاطعیت، تدبیر و مدیریت پدر نیز احتیاج دارد. اگر خانواده‌ای از مدیریت صحیح برخوردار نباشد و پدر نتواند این مسئولیت را به طور مطلوب به انجام رساند، نظم و انسجام لازم از میان می‌رود. در برخی خانواده‌ها دیده شده که پدر خود را از جریان امور خانواده کنار می‌کشد و بار سنگین ادارهمنزل را بر دوش مادر می‌نهد، حال آن‌که مادر به تنهایی قادر به اداره امور خانوادگی نیست. رفتار برخی از پدران در محیط خانه چنان است که گویی با اعضای خانواده بیگانه‌اند، نه انس و الفتی با فرزندان دارند و نه در جریان مسائل خانوادگی قرار می‌گیرند. بی‌تفاوتی نسبت به زندگی خانوادگی و مسائل تحصیلی فرزندان و تنها به فکر شغل خود بودن، حساسیتی نسبت به آینده فرزندان خود نشان ندادن، همه و همه عواملی هستند که سبب می‌گردند نوعی بیگانگی جای یگانگی، صمیمیت و همدلی را بگیرد و خانه را از کانونی گرم و صمیمی به کانونی سرد و بی فروغ تبدیل نماید. دسته دیگری از پدران چنان ضعف روحی و ناتوانی در اداره امور خانواده از خود نشان می‌دهند که به خودی خود در نظر سایر اعضای خانواده به حساب نمی‌آیند. برخی دیگر از پدران اوقات خوش زندگی را در خارج از محیط منزل سپری کرده و بیشتر اوقات فراغت و تفریح را با دوستان گذرانده و در برابر همسر و فرزندان خود احساس مسئولیت نمی‌کنند. بعضی از پدران مدیریت خانواده را با تحکم، زورگویی و اعمال خشن اشتباه گرفته و رفتاری بسیار تند و زننده دارند. بدرفتاری بعضی از پدران چنان شدید است که کانون خانوادگی را به جهنمی سوزان برای زن و فرزندان تبدیل می‌کند. این قبیل پدران اغلب حاضر به تجدید نظر در رفتار خود نیستند و چنان گرفتار خودخواهی و خشونت هستند که در برابر هیچ کس گوش شنوا ندارند. باید انصاف داد که زندگی با چنین افراد بدرفتار و کج خلق بسیار زجرآور است. علاوه بر این، مشاهدهچنین رفتاری از طرف فرزندان، درس خشونت، بدرفتاری، ناسازگاری و نهایتاً بزهکاری را به آن‌ها می‌آموزد و در زندگی آینده آن‌ها اثر می‌گذارد. وجود اضطراب، خفقان و خشونت در محیط خانه فرزندان را نسبت به زندگی بی‌علاقه و بدبین ساخته و زمینه را برای انحرافاتی از قبیل زورگویی، اعتیاد به مواد مخدر و فرار از خانه و دست‌زدن به اعمال منافی عفت، فراهم می‌سازد. گاهی که فرزندان در حل مشکلات خانواده احساس ناتوانی کنند، به نوعی عقب نشینی دست می زنند و آن پناه بردن به گوشه‌گیری است(ستوده،۱۳۸۵).
بند دوم) فوت والدین:
به تابلوی ترسیمی فوق باید مشکلات ناشی از پاشیدگی کانون خانوادگی در اثر فوت یا طلاق و یا جدایی را که در بعضی خانواده‌ها وجود دارد، اضافه کرد. به محض متلاشی‌شدن خانواده، بزهکاری شروع می‌شود، چه وجود خانواده عاملی است علیه بزهکاری. بدترین خانواده‌ها بهتر از نبودن آن است. مرگ یا جدایی والدین و یا طلاق دادن یا طلاق گرفتن زن و ترک خانواده، در روحیه اطفال و احتمالاً ارتکاب بزه از ناحیه آنان مؤثر خواهد بود.
یکی از جهات متلاشی شدن خانواده، فوت پدر است که اثرات نامطلوبی در وضع خانواده و فرزندان باقی می‌گذارد. یتیم بی‌پدری که باید در خانواده ناپدری رشد کند و یا یتیم بی‌مادری که باید با زن پدر زندگی کند با دشواری‌های بی‌شماری روبرو خواهد شد.
۹- طلاق و جدایی والدین: بعد از فوت والدین، طلاق و جدایی پدر و مادر است که عموماً دوران تیره فرزندان آنان بخصوص اگر فاقد سرپرست، مسئول و بنیه مالی کافی باشند، شروع می‌شود.
متأسفانه در کشور ما شمار جدایی زن و شوهر رو به افزایش است. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای صنعتی پیشرفته میزان طلاق تا رقم پنجاه درصد افزایش یافته است. این گفته بدان معنی است که نیمی از مردان و زنان که روزی با شوق و هیجان ازدواج کرده‌اند، تصمیم می‌گیرند این پیوند را بعد از مدتی از هم بگسلانند. به دلیل تأثیرات منفی جدا شدن والدین و سرنوشت کودکان بررسی این موضوع اهمیت و ارزش فراوان پیدا می‌کند(ستوده،۱۳۸۵).
مبحث ششم) الگوهای ناسازگار اولیه
روانشناسان مدت هاست عنوان کرده اندکه عملکرد والدین برشکل گیری افکار، رفتار و هیجانات کودکان تأثیر معناداری دارد. بر اساس مدل آسیب پذیری- استرس[۱۱] در آسیب شناسی روانی پژوهش های زیادی نقش عوامل مربوط به خانواده را به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب پذیری فرد مورد بررسی قرار داده اند( هریس و کرتن[۱۲] ۲۰۰۲ ). در این میان پیاژه ( ۱۹۵۴ )و بالبی[۱۳] (۱۹۶۹)معتقدند که عملکرد والدین سبب ایجاد و گسترش مدل هایی در درون سازمان شناختی فرد به نام طرحواره[۱۴] می شود. این طرحواره ها در زندگی فرد به عنوان عدسی هایی عمل می کنند که تفسیر، انتخاب و ارزیابی فرد از تجارب وی را شکل می دهند. متعاقب نظریه های شناختی آسیب پذیری روانی و با وام گیری از دیدگاه پیاژه، جفری یانگ نظری را در رابطه با طرحواره های ناسازگار اولیه[۱۵] گسترش داده است. وی معتقد است این طرحواره ها که وی از آنها به عنوان “یک ساختار یا چارچوب مرجع ” (یانگ، ۱۹۹۴ ، ص ۶) یاد می کند؛ ساختارهای پایدار و بادوامی هستند که به مثابه عدسی هایی بر ادراک فرد از جهان، خود و دیگران اثر می گذارد . این طرحواره ها در طی تجارب کودکی شکل گرفته ( که اکثراً در زندگی کودک نقش یک ضربه درونی را داشته اند) ، و پاسخ فرد به رخدادهای محیطی را کنترل می کند(یانگ ، ۱۹۹۸ ). وی عنوان می کند اگر چه عوامل مربوط به جامعه، مدرسه و همسالان در شک لگیری این طرحواره ها مؤثر هستند، اما اثر آنها آن، وسعت و ثبات اثر عوامل خانوادگی را ندارد ( تورس[۱۶]۲۰۰۲ ). منشأ این طرحواره ها نیازهای هیجانی اصلی[۱۷] ( شامل پنج حیطۀ :دلبستگی امن به دیگران (مانند احساس امنیت، ثبات و پذیرش )، خودمختاری، رقابت و احساس هویت، آزادی بیان نیازها و هیجانات، بازی و خودانگیخته بودن و محدودیت های معقول و خودکنترلی، تجارب اولیه زندگی(ناکامی در ارضای نیازهای اولیه، ارضای بیش از حد و همانندسازی با رفتار نادرست والدین) و مزاج هیجانی کودک ( مجموعه ویژگی های خلقی کودک که ذاتی هستند و متمایز کننده شخصیت اولیه کودک) است (یانگ ۱۹۹۴ ). به علت مشکلات ساختاری خانواده و از هم پاشیدن آن و از جهت این که فرزندان دراین مجتمع ها نوعاً از طفولیت طعم زندگی را لمس نکرده و همواره در تنش و کشمکش و بی مهری، در محیط های مملو از ترس و وحشت رشد می کنند(خدابخشی کولایی و همکاران،۱۳۹۳).
این طرحواره ها در رابطه با پنج تکلیف تحولی اساسی به وجود می آیند که اعتقاد بر این است کودک باید در طی تحول خود این تکالیف، را در رابطه با والدین و محیط با موفقیت پشت سر گذارد. این مقوله از طرحواره ها عقاید و باورهای منفی راجع به روابط را شامل می شود که ممکن است بر انتظارات فرد از روابط و مفهوم سازی آنها اثر گذارد. در اینجا باور اصلی این است که روابط غیر قابل اعتماد، بی اعتبار و دست نیافتنی هستند. عملکرد و خودگردانی مختل ، این گروه در درجه اول شامل عقایدی راجع به خود است که فرد خود را ضعیف، بی اثر و درمانده می دانند و این طرحواره ها اثرات مهمی بر اعتماد به نفس فرد در حیطه های مختلف زندگی دارند. محدودیت های مختل ، طرحواره های این مقوله با قدردانی، ارزیابی و توجه به محدودی تها در زندگی روزمره مرتبط است. دیگر جهت مندی این گروه از طرحواره ها بر عقایدی متمرکز است با این مضمون که فقط نیازها، خواسته ها و احساسات فرد مهم است. و سبب جدایی فرد از دیگران و طردآ ن ها می شود. گوش به زنگی بیش از حد و بازداری ، شامل استاندردهایی غیر واقع بینانه ای است که با تمایل بر تمرکز به شرایط، برون دادها و رفتارهای منفی مرتبط است تا شرایط، بروندادها و رفتارهای مثبت(شهامت و همکاران،۱۳۸۹).
گفتار اول) الگوهای ناسازگار اولیه مدل یانگ
یانگ(۲۰۰۳) مجموعه‌ای از طرحواره‌ها را مشخص کرده است که به آنها طرحواره‌های ناسازگار اولیه می‌گوید(یوسفی،۱۳۹۰). وی هیجده طرحواره را بیان می‌کند که عبارتند از:
۱-رهاشدگی[۱۸]: فرد معتقد است هر لحظه امکان دارد افراد مهم زندگی‌اش بمیرند یا این که او را رها کنند و به فرد دیگری علاقه مند شوند.
۲-بی‌اعتمادی/بدرفتاری[۱۹]: فرد فکر می کند دیگران به انسان ضربه می‌زنند، بد رفتارند و انسان را سرافکنده می‌کنند.
۳-محرومیت هیجانی[۲۰]: فرد فکر می­ کند تمایلات و نیازهای وی به حمایت عاطفی به اندازه‌ی کافی از جانب دیگران ارضا نمی‌شوند.
۴- نقص/بی‌مهری[۲۱]: احساس این که فرد در مهم‌ترین جنبه‌های شخصیتی ‌اش، انسانی ناقص، نامطلوب، بد، حقیر و بی‌ارزش است.
۵- انزوای اجتماعی/بیگانگی[۲۲]: احساس این که فرد از جهان کناره‌گیری کرده و با دیگران متفاوت است یا این که به جامعه و گروه خاصی تعلق خاطر ندارد.
۶- وابستگی/بی‌کفایتی عملی[۲۳]: اعتقاد به این که فرد نمی‌تواند مسئولیت‌های روزمره را (مثل مراقبت از دیگران، حل مشکلات روزانه) بدون کمک قابل ملاحظه­ی دیگران، در حد قابل قبولی انجام دهد.
۷-آسیب‌پذیری نسبت به ضرر یا بیماری[۲۴]: ترس افراطی از این که فاجعه نزدیک است و هر لحظه احتمال وقوع آن وجود دارد و فرد نمی‌تواند از آن جلوگیری کند.
۸- گرفتاری[۲۵]: فرد گرفتار ارتباط عاطفی شدید و نزدیکی بیش از حد با یکی از افراد مهم زندگی (اغلب والدین)، به قیمت از دست دادن فردیت یا رشد اجتماعی طبیعی می‌باشد.
۹- شکست در پیشرفت[۲۶]: باور به این که فرد شکست خورده است یا در آینده شکست خواهد خورد و این که شکست برای او اجتناب‌ناپذیر است.
۱۰-استحقاق/بزرگ‌منشی[۲۷]: فردی که چنین طرح­واره‌ای دارد، برای این است که بتواند کسب قدرت نموده و یا دیگران را کنترل نماید.
۱۱-خویشتن‌داری و خودانضباطی ناکافی[۲۸]: صاحبان چنین طرح­واره­هایی، مشکلات مستمر در خویشتن‌داری و تحمل نکردن ناکامی‌ها در راه دستیابی شخصی یا ناتوانی در جلوگیری از بیان هیجان‌ها و تکانه‌ها دارند.
۱۲-اطاعت[۲۹]: احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران است که این کار معمولا برای اجتناب از خشم، محرومیت، یا انتقام صورت می­گیرد.
۱۳-ایثار[۳۰]: تمرکز افراطی بر ارضای نیازهای دیگران در زندگی روزمره که به قیمت عدم ارضای نیازهای خود فرد تمام می‌شود.
۱۴-تاییدجویی/جلب توجه[۳۱]: تاکید افراطی در کسب تایید، توجه و پذیرش از سوی دیگران که مانع شکل‌گیری معنایی مطمئن و واقعی از خود می‌شود.
۱۵-نگرانی/بدبینی[۳۲]: تمرکز عمیق و مداوم بر جنبه‌های منفی زندگی (درد، مرگ، دلخوری و …) همراه با دست کم گرفتن جنبه‌های مثبت و خوش‌بینانه‌ی زندگی یا غفلت از آن­ها.
۶-بازداری هیجانی[۳۳]: بازداری افراطی اعمال، احساسات و ارتباطات خودانگیخته که معمولا به منظور اجتناب از طرد دیگران، احساس شرمندگی و از دست دادن کنترل بر تکانه‌های شخصی صورت می‌گیرد.
۱۷-معیارهای سرسختانه[۳۴]: باور اساسی مبنی بر این که فرد برای رسیدن به معیارهای بلندپروازانه درباره رفتار و عملکرد خود، باید کوشش فراوانی به خرج دهد و این رفتار برای جلوگیری از انتقاد صورت می‌گیرد.
۱۸-خودتنبیهی[۳۵]: باور اساسی مبنی بر این که افراد باید به خاطر اشتباهاتشان، شدیدا تنبیه شوند.
زمانی که نیاز خاصی ارضا نشود، طرحواره ی ناسازگاری در آن حیطه ایجاد می­ شود. با ارضا نشدن نیازهای دلبستگی و صمیمیت و سرخوردگی از روابط عاطفی اولیه، طرحواره های ناسازگار مربوط به روابط صمیمانه و دلبستگی ایجاد می شود. این باورها و طرحواره های مربوط به روابط بین فردی در بزرگسالی در همسرگزینی و در دوران تاهل در روابط زناشویی نمود می یابد و بر آن تاثیر مخرب می گذارد (یوسفی،۱۳۹۰).
بند اول) تداوم طرحواره
طرحواره های ناسازگار اولیه برای بسیاری از بیماران بنیاد خود پندارۀ آن ها محسوب می شوند. طرحواره های ناسازگار اولیه، مرکز سازماندهی شخصیت بشمار می روند .تداوم طرحوار ها به فرایند ی اشاره داردکه از طریق ان طرحواره های ناسازگار اولیه تقویت می شوند.
این فرآیندها به دودسته تقسیم می شوند:۱) تحریف های شناختی۲) الگوهای رفتاری خود آسیب رسان. درسطح شناختی، تداوم طرحواره ها معمولا با برجسته سازی واغراق دراطلاعات همخوان باطرحواره ونفی یا کمینه سازی اطلاعات مخالف با طرحواره صورت می گیرد. هنگامی که درمانگر تلاش می کند طرحواره ها را مورد چالش قراردهد یاآنها رازیر سوال ببرد، اغلب با مقاومت بیماران روبرومی شود. بیماراغلب تلاش های فعالانه ای انجام می دهد تابه درمانگر ثابت کند که طرحواره های اوبا واقعیت تطابق دارند. برای اینکه طرحواره ها سالم بمانند اطلاعات باید تحریف شوند. درسطح رفتاری، تداوم طرحواره هااز طریق الگوی رفتاری خود آسیب رسان به دست می آید. این الگوهای رفتاری طرحواره خاست ممکن است درمحیط اولیه خانوادگی انطباق وکار آمد بوده باشند.به مرور زمان وخارج از محیط خانواده این رفتارهااغلب خود آسیب رسان می شوند ونهایتا طرحوارۀ بیماررا تقویت می کنند. برای مثال زنی که طرحوارۀ اطاعت دارد ممکن است مردانی را برای ازدواج انتخاب کند که سلطه گر باشند.با انجام این کار اونقش یک مطیع وپیرو را بازی می کندواحساس آرامش پیدا می کند. بنابراین دیدگاه او در مورد خودش یعنی مطیع، تقویت می شود. انتخاب شریک زندگی ناسازگاریکی از معمول ترین سازوکارهایی است که از طریق ان طرحواره ها تداوم می یابند( تورس ۲۰۰۲ ).
بند دوم) اجتناب طرحواره
هنگامی که طرحوارۀ ناسازگاربرانگیخته شود، افرادمعمولا سطح بالایی از عواطف نظیر خشم شدید، اضطراب،غم یااحساس گناه راتجربه می کنند. این شدت هیجان معمولا ناخوشایند است، بنابراین افراداغلب فرآیندهای خودکاری را برای اجتناب از برانگیخته شدن طرحواره ها به کار می برند تا عاطفۀ با این طرحوارها را تجربه نکنند. اجتناب طرحواره به چندین توع تقسیم می شود. اجتناب شناختی به تلاش خودکار برای توقف افکار وتصویرهای ذهنی اشاره داردکه ممکن است طرحواره ها را برانگیزند( هریس و کرتن ۲۰۰۲ ).
دومین نوع از فرایند اجتناب طرحواره، اجتناب عاطفی است. اجتناب عاطفی به تلاش های خود کاریا ارادی برای بلوکه کردن احساس هایی اشاره داردکه بوسیلۀ طرحواره ها برانگیخته شده اند.برای مثال برخی ازبیماران «مرزی»گزارش می دهند برای اینکه درد غیر قابل تحملی که بوسیله طرحوارۀ اولیه شان برانگیخته شده است کاهش دهند مچ دست خود را می برند.
نوع سوم از اجتناب طرحواره،ا جتناب رفتاری است.اجتناب رفتاری به گرایش بیمار برای کناره گیری ازموقعیت ها یا شرایط واقعی زندگی اشاره داردکه ممکن است طرحواره های درد ناک را برانگیزد.دراغلب افراد، اجتناب رفتاری می تواند از طریق انزوای اجتماعی بیرون هراسی یا عدم توفیق دردستیابی به هرنوع شغل خلاق ویا پذیرش مسئولیت های خانواده بروز کند.
به طور خلاصه این سه نوع اجتناب طرحواره- شناختی، عاطفی، رفتاری به بیماراجازه می دهد از ناراحتی مرتبط با طرحواره های ناسازگار اولیه بگریزد. بااین وجوداجتناب هزینه هایی داردکه مهم ترین آنها عبارتنداز: الف)طرحواره ها ممکن است هرگز مورد سوال وچالش قرار نگیرند؛ ب)سد راه تجارب زندگی شوندکه می توانند نادرست بودن این طرحواره هاراثابت کنند( هریس و کرتن ۲۰۰۲).
بند سوم) جبران طرحواره
جبران طرحواره به جبران افراطیِ طرحواره های ناسازگار اولیه اشاره دارد. بسیاری ازبیماران، آن سبک رفتاری یا شناختی را برمی گزینندکه به نظر می رسدمتضادچیزی است که مابراساس آنچه درمورد طرحواره های اولیۀ بیماران می دانیم پیش بینی می کنیم. برای مثال، بعضی از بیمارانی که دردوران کودکی محرومیت هیجانی شدیدی را تجربه کرده اند دربزرگسالی به شیوه ای خود شیفته رفتار می کنند. این حس ظاهری سزاوار بودن، محرومیت نهفتۀ شخص را پنهان می کند.
جبران طرحواره اغلب تا حدی کار آمد است برای مثال به جای رفتاربه سبکی که حس محرومیت را تقویت می کند، برخی ازبیماران تلاش خودرابرای ارضای این نیازها بکار می گیرند.متاسفانه این تلاش ها اغلب نتیجۀ معکوس می دهد. بیماران خود شیفته ممکن است درنهایت ازدوستان، همسران وهمکاران خود بیگانه شوندودوباره به حالت محرومیت بازگردند.
بیماران ضدوابسته ممکن است دریافت هر گونه کمک از سوی دیگران را شدیدا رد کنندوبه گونه ای افراطی درپی خود واقعیت بخشی باشند.این گونه افراد حتی درصورت لزوم هم ازکسی سوال نمی پرسند.یا بیمارانی که طرحوارهً وابستگی/بی کفایتی دارند ممکن است هرانتقاددرستی را شدیدا رد کنندودرنتیجه خود راازمزیت بازخورد های سازنده محروم می کنند، درصورتی که این بازخورد هاممکن است به کفایت یا موفقیت بیشتری منجر شود.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 69
  • 70
  • 71
  • ...
  • 72
  • ...
  • 73
  • 74
  • 75
  • ...
  • 76
  • ...
  • 77
  • 78
  • 79
  • ...
  • 120

مجله علمی، خبری و آموزشی

 وابستگی همسر
 احساس گرفتاری رابطه
 مدفوع گربه نشانه‌ها
 سینی ادرار گربه
 افزایش درآمد ویدئو
 کتاب الکترونیکی برنامه‌نویسی
 احساسات منفی پس جدایی
 درآمد یوتیوب
 نژاد بوستون تریر
 تفاوت خرگوش جرسی
 درآمد پادکست
 کمبودهای عشق
 علل شکست رابطه
 سرمایه‌گذاری ارز دیجیتال
 بیماری پوستی گربه
 سگ کن کورسو
 روانشناسی عشق
 تغذیه طوطی گرینچیک
 پست مهمان فروشگاه
 بیماری مرغ عشق
 تنفس عروس هلندی
 نیازهای خرگوش
 بیاشتهایی گربه
 درآمد اتوماسیون
 واکنش به خیانت شوهر
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

آخرین مطالب

  • نکته های ارزشمند درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • تکنیک های بی نظیر درباره آرایش
  • توصیه های بی نظیر درباره آرایش دخترانه
  • تکنیک های سريع و آسان درباره آرایش دخترانه
  • توصیه های اساسی درباره میکاپ
  • توصیه های ارزشمند و حرفه ای درباره آرایش دخترانه و زنانه که باید در نظر بگیرید
  • " مقالات تحقیقاتی و پایان نامه | نگرش شهروندی – 8 "
  • " پایان نامه -تحقیق-مقاله – گفتار نخست: شرایط ولالت بر وقف ( اوصاف متولی) – 8 "
  • " دانلود منابع پایان نامه ها | گفتار اول _ تخصصی شدن قاضی افراد – 2 "
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – کاربرد توانمندسازی در عبارات زیر بیان مى­شود: – 2 "

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان