نقاط قوت و منابع خود را شناسایی کنید .
اهداف و آرمان های خود را مشخص کنید .
به باز خوردها پاسخ بدهید و استقامت داشته باشید (کیوانی ، ۱۳۸۸) .
۲-۱۳اهمیت عزت نفس
عزت نفس بالا یکی از پشتوانه های محکمی است که می تواند کودک را در مقابل چالش های دنیای خارج استوار سازد . به نظر می رسد کودکانی که احساس بهتری نسبت به خودشان دارند ، راحت تر می توانند از پس مشکلات بربیایند و در برابر فشارهای منفی خیلی راحت تر از سایرین مقاومت می کنند آنها بیشتر لبخند می زنند و از زندگی لذت بیشتری می برند . این نوع کودکان واقع گرا هستند و عموما خوش بین می باشند .
اهمیت مناعت طبع و عزت نفس در وجود هر شخص به هر نحوی که خودش فکر و تصور می کند در کارها ، وظایف روزانه ، در عشق ، در امور جنسی ، در نقش پدر و مادر به طور قطع و یقین جلوه گر می شود .
پاسخ به حوادثی که برایمان رخ می دهد نشانگر آن هست که به چه نحو درباره خویشتن فکر و قضاوت می کنیم . واکنش در برابر حوادث زندگی دیدگاه ما را در برابر آنها نشان می دهد ، لذا می بینیم که داشتن عزت نفس و مناعت طبع نه تنها کلید موفقیت و فقدان آن سبب شکست است بلکه موجب می شود تا خود و دیگران را بهتر بشناسیم . صرف نظر از مسائلی که در اصل از لحاظ زیست شناسی در شخص تجلی یافته است ، نمی توان تصور کرد که مانعی از نظر مشکلات روانی در انسان وجود داشته باشد .
اضطراب ، افسردگی ، وحشت از انس و عطوفت ، وحشت از عدم موفقیت در کارها ، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر ، مردود شدن در امتحانات ، شکست در ازدواج یا آزار و ایذاء فرزندان ، انحرافات جنسی یا احساس ناشی از عدم رشد و بلوغ ، خودکشی و بزهکاری هیچکدام از اینها مربوط به فقدان عزت نفس در شخص نبوده و قابل طرح و استناد نمی باشند .
عزت نفس مرکب از دو چیز ، یکی احساس شایستگی و قابلیت و دیگری ارزش شخصی می باشد. به عبارت دیگر مناعت طبع و عزت نفس همان میزان اعتماد به نفس و بازگشت به خویشتن است ( کیوانی ، ۱۳۸۸).
۲-۱۴ علائم عزت نفس سالم و ناسالم
میزان اعتماد به نفس کودک در طی دورانهای مختلف زندگی با نوعی نوسان روبرو می شود . تجربیات کودک زیاد می شود و درک او نسبت به مسائل مختلف تغییر پیدا می کند ، به همین دلیل عزت نفس او به طور متناوب در حال تغییر است . این امر می تواند به والدین کمک کند تا نشانه های عزت نفس سالم و ناسالم را درک کنند .
کودکی که با عزت نفس پایین روبرو است ، هیچ گونه تمایلی به انجام کارهای جدید ندارد در این شرایط کودک ممکن است دائما در مورد توانایی های خود نگرش منفی داشته باشد و چیزهایی از این قبیل بگوید : ” من نادان هستم ” یا ” هیچ وقت یاد نمی گیرم که چگونه باید کارها را به درستی انجام دهد ” یا ” آخرش چه می شود ؟ به هر حال که هیچ کس به من اهمیت نمی دهد .”
تاب و توان کودک در برابر مشکلات کم می شود به راحتی تسلیم موانع خارجی می شود و همیشه منتظر کسی است که از راه برسد و بار مسئولیت های او را به دوش بکشد . این قبیل کودکان به شدت نسبت به انتقادهای خارجی از خود واکنش منفی نشان می دهند ، و به راحتی از خودشان ناامید می شوند . این افراد معمولا در برابر موانع خارجی به شدت بدبین هستند .
کودکی که دارای عزت نفس سالمی است ، از برقراری ارتباط با دیگران لذت می برد . او از قرار گرفتن در مکان های عمومی و اجتماعی لذت می برد و در عین حال تنهایی نیز به او آرامش می دهد . زمانیکه نوبت به مواجهه با مشکلات و چالش های خارجی می رسد می تواند به راحتی راه حل های کاربردی و مفید را پیدا کند . به راحتی متوجه کاستی ها می شود و هیچ موقع خود و یا اطرافیانش را زیر سوال نمی برد . به عنوان مثال به جای اینکه بگوید : ” من نادان هستم ” می گوید : ” من این مطلب را به درستی متوجه نشده بودم ” این قبیل کودکان نقاط ضعف و قوت خودشان را به خوبی می شناسد و آنها را می پذیرند . این امر سبب می شود که نوعی نگرش خوش بینانه در آنها ایجاد شود ( کیوانی ، ۱۳۸۸) .
۲-۱۵) سوابق پژوهش
۲-۱۵-۱تحقیقات و سوابق پژوهشی مربوط به داخل کشور
در پژوهشی که توسط اسماعیلی(۱۳۸۰)، انجام شد،اثر آموزش درس مهارت های زندگی در تعامل با شیوه های فرزند پروری برعزت نفس دانش آموزان استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت . نتایج نشان داد که میانگین نمره عزت نفس دانش آموزانی که درس مهارتهای زندگی را گذرانده بودند و پدرانشان از شیوه تربیتی اقتدار استفاده می کردند، بیشتر از دانش آموزانی بود که درس مذکور را نگذرانده بودند. این یافته با نتایج تحقیقات «انجمن روانشناسی آمریکا» (۱۹۹۴ و ۱۹۹۶) مطابقت دارد. بدین معنا که آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان تاثیر مثبت دارد. در این پژوهش میزان عزت نفس دختران پایین تر از پسران بوده است. نتایج این تحقیق ضرورت آموزش مهارت های زندگی جهت افزایش عزت نفس دختران را که سلامت آینده جامعه تا حد قابل ملاحظه ای به سلامت روانی آنان بستگی دارد پیشنهاد می کند. در سال های اخیر، در ایران ، آموزش مهارت های زندگی به عنوان یک درس انتخابی پرورشی از سال تحصیلی ۷۸ – ۷۷ در دوره متوسطه ارائه می گردد و دارای اهدافی جهت کاهش سوء مصرف مواد مخدر ، استفاده از توانایی ها و کنش های هوشی و شناختی،پیشگیری از رفتارهای خشونت آمیز، تقویت اتکا به نفس و تقویت خود پنداره می باشد.
در پژوهشی که فرزام نیا (۱۳۸۱)، به بررسی و شناسایی نقش عوامل دورن سازمانی در کسب مهارت های زندگی دانش آموزان دخترو پسر مقطع متوسطه استان گلستان پرداخته است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که بین نظرات دختران و پسران با متغیر مهارت های زندگی تفاوت معنا داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که بین ویژگی های فردی و خانوادگی دانش آموزان (سن،سطح سواد والدین ، تعداد فرزندان خانواده، چندمین فرزند خانواده بودن ، در آمد ماهیانه و معدل سال گذشته )، رشته تحصیلی و شغل پدر با کسب مهارت های زندگی رابطه معنا داری وجود دارد ( به نقل از کنعانی ، ۱۳۸۳).
باپیری(۱۳۷۶)، در تحقیقی ۲۶ نفر از دانش آموزان دختر و پسر را که سابقه اقدام به خود کشی
داشتند به طور تصادفی انتخاب نمود وبه دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم کرد. بعد از ۱۲ جلسه آموزش مهارت های حل مساله به گروه آزمایش این نتیجه حاصل شدکه آموزش در کاهش میزان افسردگی ، نا امیدی ، و بهبود مهارت های مقابله ای نوجوانان اقدام کننده به خود کشی موثر بوده است.
نتایج تحقیق شریفی (۱۳۷۲)، نشان می دهد که آموزش مهارت های حل مسأله
می تواند در بهبود یا کاهش میزان افسردگی نوجوانان و علائم اختصاصی افسردگی آنان موثر باشد و موجب افزایش میزان کفایت شخصی آن ها وتوانایی ایشان در روابط بین فردی همسالان گردد. حقیقی و همکاران، ( ۱۳۸۵ ) نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش سلامت روان و عزت نفس دانش آموزان دختر گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه می شود.
ثمری و لعلی فاز ( ۱۳۸۴ )، نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی در مجموع موجب بهبود نسبی شاخصهای سلامت روان ( استرس خانوادگی و پذیرش اجتماعی ) در گروه های شرکت کننده می شود.
بیگلو (۱۳۷۴ )، نشان داده است که عملکرد آموزش های گروهی مراکز مشاوره ای در کاهش اختلالات و تعارضات خانوادگی بسیار مثبت بوده و به ایجاد امنیت روانی در محیط خانواده و سلامت روانی بیشتر آنان منجر گردیده است .
در پژوهشی که توسط وردی (۱۳۸۳) ، انجام شد تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر ابراز وجود، عزت نفس و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر سال اول متوسطه ناحیه یک اهواز مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر سلامت عمومی ، عزت نفس و خود ابرازی دانش آموزان تاثیر مثبت داشته و موجب افزایش معنی دار هر کدام از متغیر ها شده است.
در پژوهشی که توسط یادآوری(۱۳۸۳)،صورت گرفت تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت عمومی و عزت نفس وخود ابرازی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهرستان اهواز مورد بررسی قرار گرفت.نتایج تحقیق نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت عمومی،عزت نفس و خود ابرازی دانش آموزان تاثیر مثبت داشته و موجب افزایش معنا دار هر کدام از متغیرها شده است.
دربسیاری از بررسی های انجام شده در این زمنیه نتایجی دیگر از قبیل افزایش اعتماد به نفس کودکان ، بهبود رابطه معلمان و شاگردان، کاهش غیبت از مدرسه ، افزایش میانگین نمرات کلاسی و کاهش بدرفتاری آنان حاصل گردید(سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمد خانی ، ۱۳۷۷).
۲-۱۵-۲) تحقیقات و سوابق پژوهش در خارج از کشور
در پژوهشی که توسط پلانچارد[۷۲] (۱۹۹۵) ، در ارتباط با عزت نفس و سلامت روانی نوجوانان انجام شد عمده ترین نیاز روانی در ۴/۸۷ درصد نمونه های پژوهش نیاز به عزت نفس مطرح شد.
در پژوهشی که توسط آلن گری[۷۳] (۱۹۹۹)، انجام شد نتایج نشان داد که هر گاه فرد ارزیابی مثبتی از عملکرد خود داشته باشد، عزت نفس در او افزایش می یابد در حالی که اگر فرد ارزیابی منفی از عملکرد خود داشته عزت نفس او کاهش می یابد.
درپژوهشی که بک[۷۴]و همکارانش (۲۰۰۱) ، انجام دادند نتایج نشان دادکه عزت نفس می تواند رابطه متضاد و معکوس با مشکلات روان شناختی به ویژه سلامت روان داشته باشد به طوری که در برخی از این تحقیقات نمونه ها با داشتن مشکلات روان شناختی از عزت نفس بالایی برخوردار بودند.
درپژوهشی که توسط بلجمن[۷۵](۱۹۸۵)، انجام شد نتایج نشان دادکه کفایت اجتماعی پایین با بزهکاری نوجوانی در ارتباط است. به نظر وی اغلب نوجوانان بزهکار ، دارای مهارت های بین فردی ضعیف ، در کنترل خشم و استرس بوده و مهارت های تصمیم گیری ضعیفی نشان می دهند. بنابر این رویکردهای مداخله ای پیشگیرانه مانند آموزش کنترل خشم و آموزش مهارت های زندگی برای اکثر نوجوانان بزهکار جهت ایجاد تغییرات مثبت شناختی رفتاری مهم وضروری به نظر می رسد(کالهون ، گلاسر و بارتلوماسی، ۲۰۰۱).
هامبورگ۵(۱۹۹۰) اشاره کرد که برنامه های آموزش مهارت های زندگی موفقیت آمیز، دارای اهمیت زیادی هستند و آموزش مهارت های اجتماعی که زیر مجموعه ای از آموزش مهارت های زندگی هستند در موارد ذیل تاثیر مثبت دارد:
رفتارهای اجتماعی مثبت در مدارس (تعامل اجتماعی مثبت بین همسالان )
افزایش حمایت همسالان
افزایش توانایی حل مساله
خودآگاهی
کاهش خشم، اضطراب ، افسردگی، کم رویی و رفتارهای بزهکارانه
ایجاد منبع کنترل درونی
مقبولیت اجتماعی
۸-مقابله با بحران
۹-رویارویی اجتماعی
۱۰-افزایش جرات ورزی
۱۱-خود پنداره مثبت
۱۲-مهارت های کلامی و غیر کلامی اجتماعی مثبت و مناسب (موت، اسمیت و وردارسکی[۷۶]، ۱۹۹۹به نقل از ناصری،۱۳۸۴).
در پژوهشی که توسط میشارا[۷۷] و همکاران(۲۰۰۶)، انجام شد نتایج نشان داد که دانشجویان به دنبال آموزش مهارت های مقابله ای با استرس، از خشنودی و رضایت بیشتری برخوردار می شوند و فشار روانی- اجتماعی کمتری را گزارش می کنند.
در پژوهشی که توسط ترنر[۷۸]و همکاران(۲۰۰۸)، در ارتباط با آموزش مهارتهای زندگی منجمله حل مسله و ارتباطات موثر بر روی نوجوانان انجام شد نشان داد که این مهارتها،توانایی های آنان را برای حل مشکل و استفاده موثر از حمایت های اجتماعی در آنان را افزایش می دهد.
در پژوهشی که مارتین جونز[۷۹] و همکارانش(۲۰۰۹)، در ارتباط با مهارت های زندگی مورد نیازورزشکاران انجام دادندبه این نتیجه رسیدند که مهارت های فردی از جمله مهارت های اجتماعی،احترام، رهبری،تعامل خانواده و ارتباطات و مهارت های شخصی از جمله خود سازمان دهنده،نظم و انضباط،اعتماد به نفس،تعیین هدف،مدیریت نتایج عملکرد و انگیزه از مهم ترین مهارت های زندگی مورد نیاز آنان می باشد.
منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان ...