فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱ مقدمه
یکی از صفات رذیله انسانی تعصب ناروا و وابستگی غیرمنطقی به چیزی است که اانسان را از درک حق و برتری دادن آن بر باطل، باز می دارد. تعصبهای ناروا در طول تاریخ بشر مشکلات عدیدهای را به وجود آورده است. سد راه هدایت انبیا شدن، درگیریهای ناروا و طولانی و برتری دادن عدهای به ناحق و بدون لیاقت، همه ریشه در تعصبهای ناروا دارد. امروزه نیز در جهان، تعصب باعث درگیریها، سلب آزادیها و خودمحوریهای نابهجا می شود. تعصب جاهلی، انسان را کور و کر نموده، از دیدن حق و قبول آن در هر جا و هر زمان باز می دارد(حسینی، ۱۳۸۶، ص ۴۷). برای دوری از تعصب بیجا و عقاید ابلهانهای که معمولاً گریبانگیر نوع بشر می شود، هیچ نیازی به نبوغ فوق بشری نیست. بلکه با رعایت نکاتی می توان از بسیاری اشتباهات مضحک و نه همه اشتباهات بر حذر بود (راسل[۱] ، ۱۹۵۰،ترجمه یوسف زاده، ۱۳۷۸، ص ۵۶). به نظر می رسد برای دوری از تعصب بی جا عواملی مانند عزت نفس و خلاقیت می توانند مفید باشند.
عزت نفس، متأثر از عوامل درونی و بیرونی است. منظور از عوامل درونی، عواملی است که از درون نشأت میگیرد یا خود شخص آن را ایجاد می کند که از آن جمله می توان به نظرها، باورها و اعمال یا رفتار اشاره کرد. عوامل بیرونی همان عوامل محیطی اند. پیام هایی که کلامی و غیرکلامی انتقال پیدا می کنند و تجربه هایی که بانی و موجب آن والدین، آموزگاران، اشخاص مهم در زندگی و سازمان دهندگان فرهنگاند. صفات ناپسندی از قبیل لاف زدن، فخرفروشی، برتری طلبی، خودبزرگ بینی، بلندپروازی، قلدری، زیان رساندن به دیگران و …، به نوعی فقدان عزت نفس را نشان می دهد (خورند، ۱۳۸۳، ص ۱۶۲).
یکی از ویژگیهای بارز انسان و محور اساسی و حیاتی او، قدرت اندیشه است. انسان در طول زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه فارغ نبوده و با نیروی تفکّر صحیح تصمیم گرفته، توانسته است به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی نایل گردد. بدین ترتیب تمام موفقیتها و پیشرفتهای انسان در گرو اندیشه بارور، پویا و مؤثر اوست. از پیچیدهترین و عالیترین جلوه اندیشه انسان، تفکر خلاق است. خلاقیت ایجاد طرحی جدید با ارزش و متناسب است، به بیان دیگر خلاقیت بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. خلاقیت دارای عناصر تشکیل دهندهای مانند: قلمرو مهارتها، مهارتهای تفکر خلاق و انگیزه است. برای ظهور و تقویت خلاقیت در افراد باید نقطه تلاقی این سه عنصر مشخص گردد، زیرا این نقطه تلاقی، ترکیب پر قدرتی است که شخص را به سوی خلاقیت سوق میدهد. رشد و توسعه خلاقیت، وابسته به عوامل مختلف فردی و اجتماعی، مانند: هوش، خانواده، ویژگیهای شخصیتی و . . . است.(خورشیدی، آزادبخت و دیلمقانی، ۱۳۸۵). حال با توجه به وجود انواع تعصب ها (قومی، مذهبی، جنسی و …) خصوصاً در استان هرمزگان این پژوهش با هدف بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیّت با تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی جاسک انجام گردید.
۱-۲ بیان مسأله
تعصب[۲] از نظر لغوی به معنای جانبداری کردن، حمایت و سخت گرفتن است (معین، ۱۳۶۲، ص ۱۱). تعصب در روان شناسی و رشته های مرتبط آن معادل پیش داوری و منظور از آن نگرشی منفی و خصمانه نسبت به فرد یا گروهی خاص است که بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست و بدون داشتن تجربه مستقیم در مورد آن فرد یا گروه، شکل گرفته باشد و بر پایه آن، قضاوت شود(صلیبی، ۱۳۸۲، ص ۲۵۹).
اما در کل می توان تعصب را اینچنین تعریف نمود: تعصب یعنی موضعگیری قبل از کسب اطلاعات کافی که ممکن است مربوط به یک چیز، عقیده، یا شخص معیّن و یا حتی درباره وجهی از یک کار علمی باشد(کاپلان و سادوک،۱۹۹۶،ترجمه پورافکاری، ۱۳۷۲).
فرد متعصب، از نظر شناختی، دچار خطایی بنیادین است؛ او اجازه نمی دهد محتوای دانش و آگاهی های جدید با محتوای دانش و آگاهی های پیشین ویی درگیر شوند و در تعامل باشند. از نظر پیاژه ذهن، اطلاعات رسیده از جهان خارج را بازسازی و تفسیر و تعبیر مجدد می کند تا آن را با چارچوب درونی خود منطبق گرداند. بیان این مسئله مهم، ما را با مهم ترین خطای فرد متعصّب، آشنا می سازد؛ این گونه افراد، به ذهن خود اجازه چنین تفسیری را نمی دهند و تلاش می کنند تا آن را متوقّف سازند؛ البته همان گونه که اشاره شد، ممکن است فقط در زمینه ای خاص چنین رفتاری را بروز دهند(فلاول[۳] ،۱۹۲۸،ترجمه ماهر،۱۳۷۷، ص ۱۹).
افراد متعصب می ترسند که با پذیرش تغییر نفوذ اطلاعات و آگاهی های جدید، خود و موجودیتشان در معرض خطر قرار گیرد؛ کنترل اوضاع و شرایط را از دست بدهند و دیگر نتوانند بر اوضاع جدید مسلّط گردند. آنها با این که خود تجربه ای و آگاهیِ دقیقی از یک مسئله خاص ندارند، به محض شنیدن آن از فرد مقابل، با آن مخالفت می کنند؛ مخالفتی نه از روی آگاهی، بلکه صرفاً بدان دلیل که با سازه های شخصی آنها جور در نمی آید (راس[۴]،۱۹۹۲، ترجمه جمالفر، ۱۳۷۳، ص ۱۶۰).
بنابراین تعصب یک باور یا رفتار است که با حرارت بیچون و چرا، به ویژه برای اهداف یا دینی یا در برخی موارد ورزشی، یا با شور و شوق وسواسی برای تفریح یا سرگرمی انجام شود. جرج سانتایانا تعصب را اینچنین تعریف کردهاست: تلاش خود را مضاعفکردن وقتی هدف را فراموش کردهاید(دانشنامه آزاد ویکیپدیا، ۱۳۹۲).
تعصب یک گرایش است و این گرایش با عوامل مختلفی در ارتباط است (ارونسون[۵]،۲۰۰۸،ترجمه شکرکن، ۱۳۸۲، ص ۳۴۰). عزت نفس از جمله عواملی هست که ممکن است در جلوگیری از بروز این رفتار نقش داشته باشد یا بنحوی با این متغیر در ارتباط باشد(رومان، ۱۳۸۷).
عزت نفس[۶] جنبه ای از خودپنداره است که از قضاوت هایی که فرد درباره ارزش خود و احساس های مرتبط با این قضاوت ها ناشی می شود(شیهیان[۷]،۱۹۶۴،ترجمه مهدی گنجی،۱۳۸۴). عزت نفس سازه ای است که بر نحوه ی ارزشیابی شخص از خود و اندازه گیری احساس وی از خود ارزشیاش در مقایسه با این که چگونه است و آرزو دارد چگونه باشد، دلالت دارد. ارزیابی مثبت از خود که در قالب عزت نفس بیان می شود برای بهزیستی ذهنی مثبت و ضروری است. عزت نفس به عنوان یک سپر و محافظ در مقابل ناسازگاری روانشناختی عمل می کند و باعث ارزیابی مثبت فرد از زندگی می شود (زانگ[۸] ، ۲۰۰۵، ویلیام جیمز[۹] ۱۹۸۰)،عزت نفس را به عنوان احساس خودارزشی که از نسبت موفقیت های واقعی بر موفقیت های ادعا شده به دست می آید تعریف کرده است. منظور او از موفقیت های ادعا شده، برآورد موفقیت های بالقوه ای است که بوسیله ارزش ها، آزمان ها و آرزوهایمان از آن آگاهی پیدا می کنیم (کار[۱۰] ، ۲۰۰۴؛ ترجمه پاشاشریفی و نجفی زند، ۱۳۸۵). احساس بیچارگی و ناتوانی و مورد تبعیض و تعصب قرار گرفتن منجر به کاهش عزت نفس افراد می گردد(ارونسون، ۲۰۰۸،ترجمه شکرکن،۱۳۸۷). در تحقیقی که توسط شرمن وجفری[۱۱](۲۰۱۱)، بر روی۵۷نفر از دانش آموزان انجام شد. نتایج نشان داد که عزت نفس پایین می تواند تعصّب نژادی را افزایش دهد و تعصب نژادی نتیجه ی عزت نفس پایین است. همچنین در پژوهشی که توسط جردن، اسپنسر وزانا[۱۲] (۲۰۰۵)، از دانشگاه واترلو انجام شد نتایج نشان داد که افراد دارای عزّت نفس بالا از افراد دارای عزت نفس پایین، تعصب وتبعیض قومیّتی بیشتری دارند و از آن به عنوان تکنیکی دفاعی استفاده می کنند.همچنین بامیستر و همکاران [۱۳](۲۰۰۳)، در بخشی از پژوهش خود نشان دادند که عزت نفس بالا ممکن است که تعصب و تبعیض را افزایش دهد. از طرفی تحقیقات انجام شده در خصوص آسیب شناسی روانی حکایت از آن دارد که علت بسیاری از رفتارهای آسیب زای فرزندان در خانه و مدرسه مانند پرخاشگری، اضطراب، بزهکاری، مصرف سیگار، افت تحصیلی و مواردی از این قبیل، ریشه در کمبود یا ضعف«عزت نفس» آنان دارد. در واقع هرچه فرد از خودباوری و عزت نفس بالاتری برخوردار باشد از موقعیت و کارآمدی بالاتری برخوردار بوده و از آسیب های روانی- اجتماعی نیز مصون خواهد ماند(بیابانگرد،۱۳۷۲).
از طرفی خلاقیت[۱۴] نیز یکی از مؤلفه های موثر بر تعصب می باشد که فرایندی روانی است که منجر به حل مساله، ایده سازی، مفهوم سازی، ساختن اشکال هنری و نظریه پردازی می شود که بدیع و یکتاست (حائری زاده، ۱۳۸۱). به طور کلی خلاقیت فرایندی فکری و روانی است و محصول خلاقیت، پدیده ای نو و جدید و در عین حال دارای ارزش نیز می باشد. البته خلاقیت یک توانایی عمومی است و در همه ی افراد کمابیش وجود دارد (سلیمانی، ۱۳۸۴). و افراد خلاق نیز دارای ویژگی هایی نظیر انگیزه پیشرفت سطح بالا، کنجکاوی فراوان، علاقه زیاد به نظم و ترتیب، قدرت ابراز وجود و خودکفایی، شخصیت غیرمتعارف و کامروا، پشتکار و انضباط در کارها، استقلال و دارای طرز فکر انتقادی و افکر شهودی می باشند(سیف، ۱۳۸۸). دیوید بوهم در کتابی با نام«درباره خلاقیت»برای نشان دادن خلاقیت چند نکته کلیدی را مطرح میکند.او میگوید تعصب داشتن، بت کردن یک اندیشه یا پارادایم و به دام دوئیتهایی مانند انتزاعی و ذهنی،تضادها،عقل و شهود،مطلق و نسبی و…افتادن باعث کور شدن خلاقیت میشود.او میگوید برای رسیدن به خلق و ابداع تازهها باید به ادراکهایی توجه کنیم که برای آنها تعریفی نداریم(بوهوم،۱۹۹۸).
نتایج برخی تحقیقات نشان داده که عزت نفس با خلاقیت رابطه دارد ( باتلر[۱۵]، ۱۹۹۸، میرعلی یاری، ۱۳۷۹)؛ اما تحقیقات زیادی نیز مبنی بر عدم رابطه بین این دو متغیر می باشند (فروغی، ۱۳۷۵؛ عباسی، ۱۳۸۷).در رابطه با انعطاف پذیری ذهنی واجتناب از تعصب که توانایی به تعویق انداختن قضاوت فوری و تعصب در مواقعی است که در یک وضعیت مبهم قرار می گیریم،داوری سریع درباره ی یک راه حل مانع از راه حل های ابتکاری می شود پس خلاقیت با تعصب و قضاوت نمی تواند همزمان عمل کند.همچنین استفاده از تصورات قالبی، تعصب ، پیش فرض ها ، عادات و شتابزدگی در ارزیابی از موانع خلاقیت به شمار می آیند
(دانشنامه آزاد ویکیپدیا، ۱۳۹۲). پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا دریافته اند که انسان ها دارای تعصبی پنهان علیه خلاقیت هستند. باوجود آنکه انسان ها خواهان ایده های خلاقانه هستند اما هنگامی که احساس عدم قطعیت و دلواپسی دارند- یعنی در زمانی که می خواهند به یک راه حل خلاق برای مسئله شان برسند- نمی توانند ایده های خلاقانه را تشخیص دهند. بنا به عقیده پژوهشگران، ریشه این مسئله در عدم قطعیت نهفته است(مدیکال اکسپرس[۱۶]،۲۰۱۱).
با توجه به نقش مهم دوره دانشجویی در آینده افراد و نیز موارد مطرح شده در بالا و نتایج متناقص در تحقیقات انجام شده به خصوص در مورد وجود رابطه بین متغیرهای عزت نفس و تعصب و متغیرهای خلاقیت و تعصب خلأ پژوهشی به وضوح دیده می شود و عدم تحقیقات کافی در خصوص رابطه متغیرهای مرتبط با تعصب و نیز نقش مهم این متغیرها در تعصب دانشجویان وضرورت بررسی مجدد رابطه عزت نفس با تعصب پژوهشگر را بر آن داشت تا به این سئوال پاسخ دهد که آیا بین عزت نفس و خلاقیت با تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد جاسک رابطه معناداری وجود دارد؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت پژوهش
دوران دانشجویی از مهم ترین دوران هایی است که اگر به آن توجه نشود تبعات خوبی را در آینده به دنبال نخواهد داشت. این دوران از مهم ترین دوران های رشد فکری و رشد جهت گیری های هر فرد محسوب می شود و می تواند نقش تعیین کننده ای را در آینده افراد وجامعه ایفا کند. متغیرهای متعددی در پیشرفت دانشجویان در آینده، درک صحیح آن ها از روابط میان فردی، توانایی برقراری روابط مثبت وشناخت بدون قضاوت قبلی نقش دارند که تعصب یکی از این عوامل می باشد. از دیگر متغیرهای مرتبط بر این عوامل می توان عزت نفس وخلاقیت را نیز نام برد. به گونه ای که با پیشرفت روز افزون دانش و تکنولوژی و جریان گسترده اطلاعات، جامعه ما نیازمند آموزش مهارتهایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. هدف پرورش انسانهایی است که بتوانند با مغزی خلاق با مشکلات روبرو شده و به حل آنها بپردازند. به گونهای که بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهره گیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند(برومند،۱۳۸۹).
از طرفی درجامعه تعصب محور نارسی، بی تجربگی، نزدیک بینی وتنگ نظری حاکم است وبه همین دلیل اعمالی چون: طردکردن، هتک حرمت، کشتن، شبیخون زدن، بی نزاکتی، شعارزدگی، توجیه وسیله باهدف، سفسطه وجر وبحث بی فایده، دستگیری وزندانی کردن، گم وگور کردن، غارت بیت المال، خودرا به جای حق نشاندن، نفی بلد، عنوان های بد دادن، ناسزاگویی، پایمال کردن، بی خانمان کردن، نابود کردن، دهان بستن، رجزخوانی، خرافه گویی وطرفداری بی منطق درآن به وفور دیده می شود. در چنین جامعه ای امنیت، آسایش و حقوق شهروندی دگراندیشان، ناقدان دلسوز، مصلحان و روشنفکران جامعه نایده گرفته می شود(حسینی، ۱۳۸۶).
همچنین بحران هایی که در هر مرحله از رشد به وجود می آید اساس سلامت یا ناسلامتی های بعدی شخصیت فرد را پایه ریزی می کنند. اگر در هریک از این مراحل، با این بحران ها که جنبه های مثبت ومنفی دارند وقسمتی ازجنبه های طبیعی رشد محسوب می شوند برخورد رضایت بخش شود، جنبه های مثبت شخصیت مانند اعتماد به نفس، اعتماد به دیگران، خودکفایی وعزت نفس به میزان بالایی جذب خود می شوند وبدین ترتیب شخصیت به رشد سالم خود ادامه می دهد. برعکس اگر تعارض استمرار یابد ویا در اصل به نحو رضایت بخشی حل نشود خودِ در حال رشد صدمه می بیند وعناصر منفی شخصیت مانند بی اعتمادی، شکست وتردید واحساس حقارت جذب خود می شود ودر نتیجه شخصیت به شکل ناسالمی رشد می یابد(راس، ۱۹۹۲، ترجمه جمالفر، ۱۳۷۳).
پیوسته باید به یاد داشته باشیم که رمز ماندگاری، پیشرفت وتوسعه جوامع، سازمان ها و حتی افراد در گرو نحوه سازگاری موثرشان با محیط والزامات آن است. بدون درک این نوع سازگاری ضروری، در واقع جریان حیات جامعه، سازمان وفرد به سوی رکود، عقب ماندگی ومرگ به پیش خواهد رفت. آلبرت انیشتین[۱۷]سخن ارزشمندی در این باره دارد او می گوید ” خلاقیت مهم تر از دانش است ” . بنابراین نوآوری وخلاقیت در مورد جوامع، سازمان ها وافراد نقش حیاتی داشته و رنامه ریزی برای پرورش آن از مهم ترین مسائل در قلمرو روانشناسی آموزشگاهی وروش های تربیت خانوادگی است. بدیهی است بیش از هر چیز بسترهای محیطی مهم بروز خلاقیت همانا درخانه ومدرسه نهفته است.مثلاً معلمان اندیشمند وخلاق هستند که می توانند نهاد آموزش و پرورش را قدرتمند و قوی سازند(یارمحمدزاده، ۱۳۸۵).
با مطالعه پیشینه و ادبیات این موضوع مشخص شد که در کشور ما هیچ پژوهشی به مقوله و متغیر تعصب از منظر روانشناختی نپرداخته است وپژوهش های انجام شده در سایر کشورها مانند پژوهش العلی[۱۸] (۲۰۰۸)، در مورد رابطه متغیرهای خلاقیت و تعصب عنوان کردند که بین خلاقیت و تعصب رابطه معنادار وجود دارد. در زمینه رابطه متغیرهای عزت نفس و تعصب نتایج پژوهش ها متناقض است به گونه ای که در برخی پژوهش ها مانند پژوهش شرمن و جفری(۲۰۱۱)، نتایج، عزت نفس پایین را با تعصب همراه دانسته اند امّا در برخی پژوهش های دیگر مانند پژوهش جردن ،اسپنسر وزانا(۲۰۰۵)، از دانشگاه واترلو نتایج نشان داده اند که افراد دارای عزّت نفس بالا از افراد دارای عزت نفس پایین، تعصب بیشتری دارند. در زمینه رابطه متغیرهای خلاقیت و عزت نفس پژوهش جمشیدی، اکبری ومهرگان(۱۳۹۱)، کشاورزی ارشدی وهمکاران(۱۳۹۱)، شفیع آبادی واحدی(۱۳۹۱)، زینلی(۱۳۸۹)، ویارمحمدی(۱۳۸۵)، عنوان نموده اند که بین دو متغیر رابطه معنادار وجود دارد.
با این تفاسیر، با توجه به کمبود تحقیقات در زمینه رابطه متغیرهای تعصب وخلاقیت ونتایج متناقض پژوهش های انجام شده در زمینه رابطه متغیرهای تعصب وعزت نفس اجرای این پژوهش بر روی این گروه نمونه از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. از طرفی دیگر، بسیار سنّتی و متعصب بودن اکثر افراد جامعه ی مورد نظر، تبعیض های رفتاری و فکری فی مابین اقوام، نژادها ومذاهب موجود در آن جامعه، انتقام گیری ها و بعضاً قتل های صورت گرفته در زمینه های بین قومیّتی و نژادی در شهرستان جاسک به طوری که کل ازدواج های بین نژادی در این شهرستان به سختی از تعداد انگشتان یک دست تجاوز می کند ودر مواردی که پسر ودختر به انتخاب خود وبدون رضایت والدین به چنین ازدواج هایی تن داده اند به دلیل تعصب شدید اطرافیان، یکی از آن دو یا هر دو به قتل رسیده اند ودر آخر هم با توجه به این که محقق، مدرّس دانشگاه آزاد اسلامی واحد جاسک می باشد در بین دانشجویان این دانشگاه گاهاً تعصبات مذهبی، قومیتی، نژادی وحتی جنسی بسیار شدید مشاهده نموده است را از عواملی دانست که می تواند ضرورت انجام این پژوهش را توجیه کند.
همچنین در سطح نظری تأیید یا رد فرضیههای این پژوهش و تصریح رابطه بین عزت نفس و خلاقیت با تعصب می تواند به شناخت کامل تر و دقیق تر این روابط کمک کند. این یافته ها خصوصاً می توانند در خدمت نظریه های روانشناسی تربیتی قرار گیرند. از این پژوهش دانشجویان، به ویژه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک، ادارات مربوط به فرهنگ وارشاد، سازمان امور جوانان وسازمان های بین المللی فعال در زمینه مبارزه با تعصبات و نژادپرستی نفع خواهند برد.
۱-۴ اهداف پژوهش
۱-۴-۱ هدف اصلی
تعیین رابطه بین عزت نفس و خلاقیت با تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک.
۱-۴-۲ اهداف فرعی
۱٫ تعیین رابطه بین عزت نفس و تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک.
۲٫ تعیین رابطه بین خلاقیت و تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک.
۳٫ تعیین رابطه بین عزت نفس و خلاقیت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک
۴٫ تعیین نقش هر یک از متغیرهای عزت نفس و خلاقیت در پیش بینی تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک.
۱-۵ فرضیه های تحقیق:
فرضیه اول: بین عزت نفس و تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد جاسک رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین خلاقیت و تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد جاسک رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین عزت نفس و خلاقیت در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد جاسک رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه چهارم: متغیرهای عزت نفس و خلاقیت پیش بینی کننده های تعصب در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد جاسک هستند.
۱-۶ متغیرهای پژوهش
متغیر مستقل
عزت نفس
خلاقیت
متغیر وابسته
تعصب
متغییر کنترل
سن
سطح تحصیلات
جنسیت
پژوهش های کارشناسی ارشد در مورد بررسی رابطه عزت نفس وخلاقیّت با تعصّب در دانشجویان دانشگاه ...