استفتائات از مراجع عظام تشیع وتسنن در مورد وسایل جلوگیری:
در زمینه استفاده از وسایل جلوگیری از حاملگی مباحثی توسط علما مطرح شده که در ذیل به آن اشاره می شود:
-
-
- امام خمینی (ره) در ارتباط با این مساله که آیا اسلام با بهره گرفتن از وسایل جلوگیری موافقت دارد یا نه چنین می فرماید که استفاده از این وسایل در اسلام مجاز می باشد و اشکالی ندارد. علاوه بر این در جایی دیگر چنین اظهار می کنند که برای جلوگیری از جمعیت اگر با مشکلات حادی روبرو شدیم می بایست به تبلیغات در این زمینه رو آوریم. اما از نظر ایشان استفاده زن از وسایل جلوگیری می بایست حتما با اجازه شوهر انجام گیرد . در صورتی که آیت الله لنکرانی چنین اجازه ای را لازم نمی دانند. آیت الله خامنه ای نیز جلوگیری موقت از حمل را در صورتی که ضرری نداشته باشد مجاز می داند. در ارتباط با سقط جنین امام خمینی سقط را بعد از ولوج روح جایز نمی داند و این حکم در زمانی که سلامتی مادر نیز به خطر افتد پابرجا است. آیت الله لنکرانی ، خامنه ای و گلپایگانی نیز چنین دیدگاهی را ارائه می دهند(مهریار،۱۳۸۰).
-
-
- شیخ عبد الحمید مفتی اعظم مصر شیوه های جلوگیری از حاملگی را قبل از انعقاد نطفه مجاز دانسته وسقط جنین را قبل از ۴ ماهگی مجاز می داند.کمیته فتوی دانشگاه الازهر نیز بر طبق نظریات مذهب شافعی استفاده از داروهای جلوگیرنده را مجاز می داند. علامه خالد محمد خالد در این زمینه چنین اظهار نظر می نماید: « این مطلب باید کاملا تفهیم شودکه افزایش بی حساب جمعیت نه تنها قابل ستایش نیست بلکه از نطر اقتصادی، اجتماعی زیانبار است و متاسفانه ملل اسلامی این امر مهم را به خوبی در نیافته اند» (مهریار،۱۳۸۰: ۵۴ به نقل از کتاب «از اینجا آغاز کنیم»).
آخوند طلایی از مراجع فرقه حنفی در صورت مستولی شدن عوامل فقرتحدید وتنظیم نسل را جائز می داند و سقط جنین را بعد از ۴ ماهگی حرام می داند. محمد شیخ الاسلام از علمای فرقه شافعی با استناد به انجام عمل عزل در زمان پیامبر اسلام استفاده از وسایل تنظیم باروری را با دستور اطبا وپزشکان جایز می داند (همان).
اکثر علماء حنفی استفاده از روش عزل را مجاز می دانند و استفاده از وسایل دیگر را با اجازه همسر مجاز می دانند. در فرقه مالکی برخی از علماء اجازه همسر را شرط می دانند. در نزد علماء شافعی اجازه همسر شرط نمی باشد. در نزد فرقه اسماعیلیه رضایت همسر برای عمل عزل در زمان عقد انجام می گیرد. اکثر علما عبادیه عزل را با رضایت همسر جایز می دانند. در نزد علماء زیدیه و حنبلیه نیز دیدگاهی مشابه وجود دارد که عزل را مجاز می دانند (عمران:۱۹۹۲).
نتیجه گیری:
در این بخش سعی بر این بود تا عقاید و هنجارهای دو گروه مذهبی در زمینه مفاهیم جمعیتی را مورد بررسی قرار دهیم. هدف از ارائه و بررسی عقاید دو گروه مذهبی این بود تا به تفاوتهای موجود پی ببریم. عقاید این دو گروه بنا به این دلیل که هر دو مذهب از دین اسلام منشعب شده اند در بسیاری از موارد مشابه است.
از موارد تفاوت این دو گروه مذهبی در زمینه ازدواج شکل می گیرد. سن ازدواج از موارد مورد اختلاف شیعه وسنی است. براساس قانونی که در تاریخ ۱/۴/۱۳۸۱ تصویب شده است:
« سن قانونی برای ازدواج در مورد دختر ۱۳ سال تمام قمری و در مورد پسر ۱۵ سال تمام قمری است و افرادی که به این سن رسیده اند برای ازدواج کردن احتیاج به اجازه نداشته و می توانند در مورد همسر آینده خود راساً تصمیم گیری کنند» (عبادی، ۱۳۸۱: ۱۱۰).
ابوحنیفه سن ۱۸ سال برای پسر و ۱۷ سال برای دختر در زمینه ازدواج پیشنهاد می کند. سنین پیشنهادشده توسط ابوحنیفه در قانون خانواده حکومت عثمانی قبل از جنگ جهانی اول حکمفرما بوده است. بعد از آن کشورهای مسلمان در مورد سنین ازدواج از قانون اساسی خود تبعیت میکنند که از هر کشور به کشور دیگر متفاوت است (مهتاب کریم،۲۰۰۴: ۴۶). از موارد دیگر مورد اختلاف ازدواج موقت در دو گروه مذهبی است. اهل سنت متعه را امری ممنوع وهمانند زنا می دانند در صورتی که شیعه آن را امری مباح و مجاز می داند.ازدواج از دید علمای شیعه امری واجب است و حال آنکه به عقیده امام حنبل ( پیشوای فرقه حنبلیه ) ازدواج تنها تحت شرایطی خاص به صورت واجب در می آید به تعبیر او « متی تافت نفسی الانسان الی النکاح وخشی العنت وجب » یعنی هرگاه نفس انسان به زناشویی مشتاق شود و بیم آن رود که به مشقت و زحمت افتد ازدواج بر او واجب می شود.
در مورد سقط جنین نیز هر دو مذهب عقایدی مشابه دارند. اختلاف فقط در زمینه مدت زمانی است که از شکل گیری جنین می گذرد و می توان تحت شرایط خاص آن را سقط نمود
سطح و روند جمعیتی مسلمانان اهل تسنن وتشیع
فصل سوم: سطح و روند جمعیتی مسلمانان اهل سنت و شیعه
وضعیت جمعیت شناختی کشورهای مسلمان:
در آغاز قرن بیستم میلادی، از جمعیت تخمینی جهان (۱۶۵۰ میلیارد نفر)، ۲۱۴میلیون نفر (۱۳ درصد) مسلمان و بقیه عمدتاً به یکی از پنج آیین دیگر (مسیحی، یهودی، هندو، بودایی و جان پرستی) تعلق داشته، یا (بیش از یک پنجم) پیرو ادیان ناشناخته بوده اند و یا اینکه از کیش خاصی پیروی نمی کرده اند.در سال ۱۹۲۸ که جمعیت دنیا به دو هزار میلیون نفر رسید، جمعیت مسلمان جهان در همان سطح سال ۱۹۰۰ یعنی ۱۳ درصد باقی ماند. چهل سال بعد، در سال ۱۹۷۰ که جمعیت دنیا به ۳٫۶۹۷ میلیارد نفر رسید، تعداد پیروان مذاهب مختلف اسلامی به ۵۷۲ میلیون نفر یا ۱۵ درصد کل جمعیت جهان افزایش یافت. تقریباً یک ربع قرن بعد، (۱۹۹۴) جمعیت جهان به ۵٫۶۳۰ میلیارد نفر و جمعیت مسلمان به ۱٫۱۰۰ میلیارد نفر رسید که ۱۹ درصد جمعیت دنیا را شامل می شدند. در سال ۱۹۹۸ جمعیت جهان به ۵۹۳۰ میلیارد نفر و جمعیت پیروان مذاهب مختلف اسلامی به ۱۱۸۰ میلیارد نفر که ۲۰ درصد از کل جمعیت جهان را در بر می گرفت، رسید.( جدول شماره ی۳-۱ جمعیت پیروان ادیان مهم جهان و سهم آنها از کل جمعیت دنیا را در مقاطع خاصی از قرن بیستم نشان می دهد). بطور کلی، طی قرن بیستم، از سهم جمعیتی پیروان ادیان مسیحی، آنیمیست، بودایی و یهودی کاسته شده و در مقابل بر سهم پیروان دین اسلام، هندو و افراد بی دین اضافه شده است.
جدول شماره(۳-۱): تغییرات جمعیت جهان طی قرن بیستم برحسب مذهب
سال دین |
۱۹۰۰ | ۱۹۲۸ | ۱۹۷۰ | ۱۹۹۴ | ۱۹۹۸ | |||||
تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | |
مسیحی | ۵۱۸ | ۳۱ | ۷۱۰ | ۳۵ |